واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مرجع تقلید ما، رساله، رساله
طلّاب و روحانیّون که در سفرهای تبلیغی با مسائل فقهی مردم بسیار سر و کار دارند، تحت فشار درخواستهای پیاپی مقلّدان قرار داشتند ونیاز ضروری وجود رسالة عملیّة رهبر محبوب انقلاب را با تمام وجود حس میکردند بچّهها جلوی قفسة کتابخانه ایستاده بودند و با هم بحث میکردند. سر و صدایشان که بالا گرفت، مجبور شدم دخالت کنم و از چرایی این جرّ و بحثها بپرسم. دیدم دارند لابهلای کتابهای پدر دنبال رسالههای عملیّه میگردند تا از روی آنها تعداد مراجع تقلید را حساب کنند. پدر رسالههای مراجع مختلف را کنار هم توی قفسه چیده است و گاه گداری مراجعاتی به آنها دارد.بحث بچّهها سر این بود که رساله داشتن و مرجع تقلید بودن با هم یکی است، یا نه. خلاصه مجبور شدم بنشینم و کلّی برایشان از احکام فقه و تقلید و چگونگی تشخیص مرجع و این حرفها توضیح بدهم.همیشه مرسوم بوده که مراجع عظام تقلید، رسالة عملیّهای داشته باشند که مقلّدانشان با مراجعه به آن وظایف فقهی خود را به دست بیاورند. البتّه بماند که همة مردم توانایی مراجعة مستقیم به رساله و فهم آن را ندارند و از سویی هم حکم تمام مسائل در رسالهها نیامده است. امّا به هرحال این توضیحالمسائلها برای بسیاری از مقلّدان، مهمترین منبع کسب حکم فقهی و وظایف و تکالیف بوده و هست و خواهد بود.وقتی در سال 1373 جامعة مدرسین حوزة علمیّة قم و جامعة روحانیّت مبارز تهران، نام آیتالله العظمی سیّد علی خامنهای را به همراه تنی چند از فقهای بزرگ دیگر، به عنوان مرجع تقلید اعلام کردند، رهبر عظیمالشأن انقلاب اعلام فرمودند که مرجعیّت را برای مقلّدین خارج از کشور میپذیرند و بار این امر عظیم را در داخل ایران به عهدة سایر مراجع بزرگوار میگذارند و به دلايلى از جمله احترام به ساير مراجع، مسؤوليّت عظيم رهبرى، حضور مراجع عاليقدر در حوزة علمية قم و پاسخگو بودن آن بزرگواران به نيازهاى داخل كشور، و... از انتشار توضيحالمسائل در داخل خوددارى نمودند. ایشان خود در اين زمينه مىفرمايند: «... ملت عزيز، عزيزان من، آقايان محترم و بزرگانى كه از گوشه و كنار، گاهى به بنده پيغام مىدهند كه رساله بدهيد، بار فعلى من خيلى سنگين است. بار رهبرى نظام اسلامى و مسؤوليّتهاى عظيم دنيايى، مثل بار چند مرجعيّت است.... الان ضرورتى نيست... آن جايى كه ناچار باشم، يعنى ضرورى باشد، حرفى نداشتم كه بار اين جورى را هم به دوش خودم بگذارم... اين همه مجتهدين بحمدالله هستند... و البتّه خارج از ايران، حكم ديگرى دارد. بار آنها را من قبول مىكنم. چرا؟ به خاطر اين كه آن بار را اگر من برندارم، ضايع خواهد شد. آقايان امروز بحمدالله در اين جا هستند و به عقيدة من كافى هستند و كفايت لازم، بلكه فوق اندازة ضرورى را هم امروز در قم مىبينيم و...(روزنامة جمهورى اسلامى، 24/9/73)امّا عشق مردم به این فقیه فرزانه و هوشمند، این مجتهد عادل حکیم، که علم و عمل و عرفان و سیاست را در هم آمیخته و جانهای شیفتة کمال را مجذوب خود نموده، باعث شد روز به روز بر تعداد مقلّدان افزوده و درخواستها برای انتشار رسالة عملیّة ایشان بیشتر و بیشتر شود.طلّاب و روحانیّون که در سفرهای تبلیغی با مسائل فقهی مردم بسیار سر و کار دارند، تحت فشار درخواستهای پیاپی مقلّدان قرار داشتند ونیاز ضروری وجود رسالة عملیّة رهبر محبوب انقلاب را با تمام وجود حس میکردند. این بود که از فرصت حضور پرسرور این فرزانة یگانه در قم بهره جستند و درخواست خود را با امضای طومار و شعار «مرجع تقلید ما، رساله، رساله» با ولیّ امرشان در میان گذاشتند. علاوه بر این، پایگاههای اینترنتی و سامانة پیام کوتاه برای امضای این درخواست اعلام شد تا علاقهمندان بیشتری بتوانند صدای خواهش خود را به محضر مرجع یگانة خود برسانند.اگرچه شخصیّت علمی بیبدیل ایشان، تحتالشّعاع شخصیّت رهبری نظام اسلامی قرار گرفته است و شاید عدّهای از بلندای دانش این مرجع عالیقدر آگاه نباشند،امّا گواهی آگاهانی که در محضر ایشان از دریای زلال دانش و کمالشان بهره بردهاند، نشان از آن دارد که تیزهوشی و درک عمیق مسائل در وجود این بزرگمرد، به مباحث حکومتی محدود نمیشود. جلسات درس ایشان بسیار پربار و روش تدریسشان منحصر به فرد و پویاست.امیدمان این است که پذیرش این درخواست از جانب آن ولیّ مهربان، نقطة عطفی باشد در مسیر فقه پویای جعفری. باشد که آن طراوتهای همیشگی که در تک تک امور آن یگانة دوران جاری است، در این عرصه نیز تجلّی یابد و دنیایی تازه را پیش روی میلیونها چشم منتظر بگشاید. ************** لینک های مرتبط**************************ویژنامه سفر مقام معظم رهبری به قمدوباره صبح (ویژنامه تخلیل از بیست سال رهبری آقا)نظیفه سادات مؤذّن (باران)گروه حوزه علمیه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 443]