تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):كسى كه خداى سبحان را مى شناسد، شايسته است دلش از بيم و اميد به او خالى نباشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806689432




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهاجرت آریائی ها به ایران و تأثیرات سیاسی- فرهنگی آن(قسمت چهارم)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مهاجرت آريائي ها به ايران و تأثيرات سياسي- فرهنگي آن(قسمت چهارم)آنچه در گذشته خوانديد.....
مهاجرت آريائي ها به ايران و تأثيرات سياسي- فرهنگي آن(قسمت چهارم)
موج پنجم:آخرين گروه مهاجرتي منظم و موثر مربوط به "پارت ها" مي باشد. اينان آخرين گروه منظم آريائي بوده اند که در اثر اقدامات حماسي و استقلال طلبانه از نواحي شمال رود خانه اترک و خوارزم به دليل مبارزات با اشغالگران مقدوني به داخل ايران آمده و پس از تحميل شکست هاي مرحله اي به اشغالگران، از زادگاه خود تا دامغان، سپس ورامين و ري، اشغالگران را تا نواحي غربي ايران تعقيب و در نهايت پس از چند دهه مبارزه و با ياري ساير رؤساي طوائف و بزرگان آريائي، مرزهاي ايران را تا نواحي دجله و فرات رسانيدند و تحت حکومت خود قرار دادند.دوران طولاني حکومت اشکانيان به عنوان طولاني ترين حکومت و سلسله در ايران (470 سال) شناخته شده است. متأسفانه به دلايل مختلف، اهميت هاي فراوان اين سلسله به خوبي شناسانيده نشده و فقط به هخامنشيان و ساسانيان – آن هم بسيار ناقص- پرداخته شده، سلسله ماد نيز دچار کم توجهي هاي عمدي شده تا هخامنشيان جلوه بيشتري داشته باشند.انديشه سياسي و ساختار حکومتي اشکانيان منحصر به فرد بوده و مردمگرائي در آن بسيار بيشتر از دوران هخامنشيان بوده است. اختلافات شديد ساسانيان – گروه بزرگ ديگري از پارس ها- با اشکانيان که حتي آنان را آريائي نمي دانسته و با توجه به اختلافات مذهبي با آنان که در کتب معتبر به طور گسترده ذکر شده، خود نشانه تفاوت هاي بنياني انديشه و ساختار سياسي اقوام آريائي در ايران مي باشد.
مهاجرت آريائي ها به ايران و تأثيرات سياسي- فرهنگي آن(قسمت چهارم)
 7. درباره "سکاها" هنوز ابهامات اساسي وجود دارد.تقريباً تمام محققين آنان را آريائي دانسته اند، مخصوصاً با وجود نام "سکستان، سجستان" (سيستان)، حضور آنان در نواحي "ايران شرقي" تا جنوب شرقي ايران قديم قطعي است. سکاها را بيابانگرد و در بهترين شرايط پيشرفت، نيمه بيابانگرد دانسته اند. پارس ها در تحقير اشکانيان، گاهي ادعا مي کردند که آنان سکائي هستند و نه آريائي و اشکانيان مجبور به دفاع از خود بودند اما قبول مي کردند که قرن ها همجوار سکاها بوده و تحت تأثير بعضي مراودات و روابط با آنان قرار گرفته اند. اشکانيان خود را مدافع ارزش هاي اصيل آريائي ها در مقابل سکا ها و تهاجمات دائمي آنان دانسته و در مقابل ادعاها و اتهامات ساسانيان از خود دفاع ارزشي مي نمودند.به خوبي قابل درک است که چرا "سکاها" مورد پذيرش و احترام گروه هاي بزرگ و مختلف آريائي قرار نگرفته اند. بيشتر از يک هزار سال از آغاز مهاجرت هاي بزرگ تا حدود نيمه هزاره اول که گروه هاي مختلف آريائي هاي دامدار و مهاجر به تدريج روستانشين و شهرنشين شده بودند و حکومت ماد نيز تأسيس شده و در آستانه سقوط و فتح همدان توسط کوروش هخامنشي قرار داشت (550 قبل از ميلاد)، هنوز "سکاها" به همان حالت قديم – با تهاجم و قتل و غارت- زندگي مي کرد ند. مخصوصاً اگر غارت کاروان هاي تجاري در مسير طولاني از چين به شرق ايران را در نظر آوريم، اهميت هاي اقتصادي و امنيتي آن بيشتر آشکار مي شود.
مهاجرت آريائي ها به ايران و تأثيرات سياسي- فرهنگي آن(قسمت چهارم)
 اين راه طولاني تجاري که از چين تا مديترانه ادامه داشته، بعداً به نام "جاده ابريشم" در تاريخ معروف شده است.   "سکاها" در نواحي خوارزم، گاهي تا قفقاز، آذربايجان و کردستان باعث ترس و وحشت بوميان و آريائيان مي شدند. گويا شرق، شمال و غرب درياي مازندران و تا غرب ايران در يکه تازي هاي آنان به سر مي برد. زماني که با قدرت نظامي فشرده ائي رو برو مي شدند، متواري شده، زماني بعد که ديگران در آرامش بودند، به ناگاه تهاجمات خود را آغاز مي کرد ند. مي دانيم کوروش و داريوش نيز نتوانستند با لشکر کشي ها و حتي شکست هاي مقطعي، آنان را به طور کامل به عقب برانند و مرز هاي ايران بزرگ از شمال شرقي تا شمال غربي را به طور کامل آرام نمايند.کوروش هخامنشي نيز بعد از آن همه فتوحات تاريخي بر قدرت هاي منطقه که خود مشکلات جديدي را تا پايان هخامنشي ايجاد کرد، نيز در جنگ با گروهي از سکاها به نام "ماساژت ها" کشته شد.فرمانده سکائي اين گروه ماساژت ها، يک زن دلير بود که به انتقام کشته شدن پسرش در اسارت توسط کوروش، به خونخواهي، بر شدت انتقام و کينه جوئي او افزوده شده بود. چگونه مي توان آريائي هاي "نجيب" و "آزاده" را با اينان در يک سطح و رديف قرار داد؟. نه تنها جنگ و تهاجمات با ساير آريائي ها در خارج و داخل ايران، بلکه آيا مي توان نابودي بسياري از تمدن هاي ما قبل آريائي در زمان مهاجرت آريائي ها را به دست "سکا ها" دانست؟. اين نيز نکته مبهمي است. آيا مي توان مطمئن بود که مادها و پارس ها در هيچ شرايطي به نابودي اقوام و طوائف بومي و يکجانشين که بر سر راه مهاجرت آنان قرار داشته اند، نپرداخته اند؟. در زماني که مراتع وسيع، فراوان بود مخاصمه دليلي نداشت، اما آيا در بعد از آن، مخاصمه، کشتار و نابودي "بوميان" واقع نشد؟. کليه باستان شناسان به قلع و قمع ناگهاني تمدن هاي ما قبل آريائي تأکيد کرده اند. آيا مي توان "سکا ها" را همان "تورانيان" دانست؟. در اين صورت بايد داستان فريدون،سلم و تور و ايرج در نظر گرفته شود. اين بود ريشه هاي آن نوع از "ابهامات اساسي" که درباره "سکاها" وجود دارد. پرداختن به علل، تعدد حوادث، و نتايج اقدامات "سکا ها" از موضوع اين مقاله خارج است و نياز به يک مقاله مستقل دارد. 8. ايران کجاست؟ الف) در يک تعريف کلي و نا محدود،"ايران" را سرزمين آريائي ها دانسته اند. ب) از نظر ساختار سياسي و مرز هاي سياسي، "کشور ايران" را قلمرو حکومتي گروهي از آريائي هائي دانسته اند که داراي ويژگي هاي مشترک مي باشند. آيا اين مفهوم و تعريف ها صحيح است؟. از نظر تعريف اول، امروزه چندين کشور، "ايران" خواهد بود. دانستيم که سرزمين آريائي ها از شمال و مرکز هند، ماوراء النهر و تاجيکستان، تا خوارزم، تا قفقاز، تا سوريه و تا دانوب، و تمام مناطق داخلي ايران، سرزمين آريائي ها دانسته شده و تاثيرات نژادي، زبان شناسي، فرهنگي و تمدني آنان فراوان و غير قابل انکار است. از نظر مفهوم و تعريف دوم، منظور "کشور ايران" است که به صورت رسمي وجود دارد و مرز هاي حکومتي آن از باستان تا کنون بر اساس قدرت هر دوره، مشخص شده و از طريق نقشه هاي تاريخي (اطلس هاي تاريخي) معتبر، از مرز ها و قلمرو حکومتي هر دوره (سلسله) آگاه مي شويم. بنا بر اين تنها کشوري که در جهان باستان و تا کنون به صورت رسمي به عنوان قدرت سياسي و حکومتي مستمر آريائي ها شناخته شده، همين"کشور ايران" است. بديهي است آريائي ها به صورت هاي غير دائم در مناطق خود صاحب قدرت واحد يا ائتلافي شده باشند ولي فعلاً به عنوان قدرت سياسي (کشور) وجود ندارند. البته فرهنگ آريائي ها در جهان گسترده شده است.
مهاجرت آريائي ها به ايران و تأثيرات سياسي- فرهنگي آن(قسمت چهارم)
يونانيان تا بيشتر از يک قرن، پارسي ها را مادي مي دانستند. نام جنگ هاي يونانيان با پارسي ها که خود آنان "جنگ هاي مد يک" ناميده اند، مؤيد آن است. خاصه که کوروش – موسس سلسله مستقل هخامنشي - را مادي مي دانستند، زيرا پدر بزرگ مادري او پادشاه ماد بوده است. نيز ليدي ها و يونانيان با نام "هو خشتره" مادي و فتوحات او – حدود 40-30 سال قبل از آغاز قدرت کوروش- آشنايي داشته اند. روميان، اشکانيان را به همان نام آريائي آنان "پارتي" مي دانسته اند که اصطلاح "پارتي زين" (پارتيزان) مؤيد آن و ناشي از روش هاي چريکي و جنگ و گريز اشکانيان است.اعراب، ايرانيان را فارس، فُرس، اَساوره (اسواران) و به طور کلي "عجم" مي ناميدند. با آشنائي اروپائيان با شرق بعد از جنگ هاي صليبي و خاصه از زمان صفويان، آنان بر اساس نام "فارس – پارس"، ايرانيان (کشور ايران و مردم ايران) را "پرشين"- از لغت پارس، پارسي- مي دانسته اند و اين عنوان در تمام سفر نامه ها و مکاتبات سياسي آنان تا سال 1935/1314 به کار برده مي شد.در اين سال، طبق نظر مشاورين فرهنگي و دستور پهلوي اول (رضا شاه) به وزارت امور خارجه، به کليه سفراي مقيم تهران و مردم جهان اطلاع داده شد که در مکاتبات رسمي خود بايد به جاي "کشور پرشين" از عنوان "کشور ايران" استفاده نمايند. مي دانيم که "فارس ها- پارس ها" تمام آريائي هاي مقيم ايران نبوده، بلکه فقط يکي از معروفترين آنان مي باشند. *****                  اميد است کار بران و خوانندگان محترم، با مطالعه اين مقاله کوتاه، نه تنها مطالبي را فرا گرفته باشند، بلکه  ابهام ها و سؤال هاي جديدي براي آنان ايجاد شده باشد. لطفاً کليه سؤال ها، نظريات و پيشنهاد هاي خود را براي مؤسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان- مرکز يادگيري - توليد محتوا- ارسال نمائيد.  گروه مرکز يادگيري(مدرسه اينترنتي) سايت تبيان - تهيه: شکوهيتنظيم: سميرا بادامستاني 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن