واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: برنامه های مساوی با برفک سیما
1. وقتی که زن و شوهرها صبح ها با همدیگر دعوایشان می افتد، معمولا شوهر رو به زن کرده و می گوید، "زن! اول صبحی اوقاتم رو تلخ نکن." اگر اول صبحی، اوقات کسی تلخ شود، سخت است که تا شب، بتواند روز خوبی را داشته باشد. صبح، آغاز روز است و به همین نسبت، باید فضاها و حس های متناسب با خودش را هم داشته باشد؛ فضاهایی همراه با نشاط، حرکت، انرژی های مثبت و ... . 2. برنامه های صبحگاهی سیما هم، البته این اصل بدیهی را می دانند. اما چرا عمل نمی کنند؟ خدا می داند و شاید هم خواجه عبدالله انصاری؛ ما که نمی دانیم. 3. روزی، روزگاری، کام مان را اول صبحی، با برنامه هایی مثل "مردم ایران سلام" شهیدی فر شیرین می کردیم و می رفتیم سرکار و بیرون از خانه. اما حالا؟ برنامه ها، کم رمق اند، روح آغاز یک روز خوب در آن ها به چشم نمی خورد، مجریان بی حال اند، ایده ها آبکی است و اجرای این ایده ها، آبکی تر از خودشان. 4. بدون شک، گفتگو از ارکان یک رسانه به شمار می رود و در این، جای هیچ اما و اگری نیست. اما وقتی که همین گفتگوهای جدی، به جای این که در برنامه ای مثل گفتگوی ویژه خبری و نگاه یک و دو قدم مانده به صبح و راز پخش شوند، سر از برنامه های صبحگاهی در می آورند – آن هم بدون هیچ تغییر- چه می توان گفت؟ نه حرکتی دارند، نه انرژی مثبتی، نه ساده بودنی؛ بعضی هاشان این قدر جدی اند که سر صبحانه، نمی شود هضم شان کرد. 5. جای مجری های چهره و ستاره و خوش اجرا، واقعا خالی است. تنها مجری نام آشنا و کاردرست، فرزاد جمشیدی است؛ که البته هنوز نتوانسته موفقیت اجراهای ماه خدایش را تکرار کند و انگار، برای چنین برنامه هایی، کمی نامناسب است. باقی مجری ها، یا چهره نیستند، یا اجراهای متناسب با یک برنامه زنده ندارند. راستی، اگر زمان این برنامه ها، مثلا ساعت 8 شب بود، باز هم دوستان با این اندازه و حجم از انرژی برنامه سازی می کردند؟ باور کنیم که برنامه های صبحگاهی، دست کمی از برنامه های شبانگاهی ندارند. و به قول شهیدی فر، مجری و تهیه کننده "مردم ایران سلام"، دلیلی وجود ندارد بر اینکه چون حالا برنامه صبح قرار است پخش شود، ما کم کاری کنیم. کم کاری! دقیقا کلمه ای است که با آن، می توان تلاش برنامه سازان صبحگاهی را توصیف کرد6. فاجعه اجراها به آن جا می رسد که در برنامه صبحگاهی شبکه سه، کارشناس آشپزی، می آید و می شود مجری و اعلام برنامه می کند و نقش یک مجری را، بازی می کند؛ بدون هیچ فن بیان و اطلاعات جدید و خلاقیتی. واقعا آن جا، داخل آن استودیو، چه دارد می گذرد؟ باقی مجری هاشان هم که چنگی به دل نمی زنند و هیچ ایده و آگاهی جدیدی، در حرف هاشان به چشم نمی خورد. 7. مستندها؟ موسیقی؟ آیتم ها؟ باید با ذره بین گشت تا خوبش را پیدا کرد. 8. راستی، اگر زمان این برنامه ها، مثلا ساعت 8 شب بود، باز هم دوستان با این اندازه و حجم از انرژی برنامه سازی می کردند؟ باور کنیم که برنامه های صبحگاهی، دست کمی از برنامه های شبانگاهی ندارند. و به قول شهیدی فر، مجری و تهیه کننده "مردم ایران سلام"، دلیلی وجود ندارد بر اینکه چون حالا برنامه صبح قرار است پخش شود، ما کم کاری کنیم. کم کاری! دقیقا کلمه ای است که با آن، می توان تلاش برنامه سازان صبحگاهی را توصیف کرد. 9. مدیران سازمان صدا و سیما، پس دارند چه کار می کنند؟ آهان! یادم آمد: آن ها در برزخ تعویض و تغییر مدیران ارشدان هستند و ظاهرا دست و دلشان به کار نمی رود. هر چند که اگر در این برزخ هم نبودند، باز هم برنامه هاشان ارزش تماشا نداشت. 10. بیایید ایمان بیاوریم به این که باعث و بانی گرایش مردم به ماهواره ها، عملکرد خود ما است؛ و نه هیچ چیز دیگری. ________________________________________عیسی محمدیگروه سینما و تلویزیون تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]