واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فیلمفارسی را، منتقدها کشتند
کارگردان فیلم «ایستگاه متروک» فیلمسازان و منتقدان را به یک اندازه فراری از نقد توصیف میکند و اعتقاد دارد فیلمسازان ما تحمل نقد را ندارند، همانطور که منتقدان و مسئولان تحمل نقد را ندارند. این روزها که بحث نقد، گفتمان انتقادی و تحمل آرای دیگران در سینمای ایران، به مدد برنامه «هفت» به موضوع روز سینماگران و سینمادوستان تبدیل شده است، تصمیم گرفتیم طی گفت و گو با برخی سینماگران - که صابون انتقاد منتقدان را بر تن و جان خود احساس کردهاند - در خصوص معنی و مفهوم واژه نقد بحثی دنباله دار را آغاز کنیم. علیرضا رئیسیان از جمله سینماگرانی بود که با اجابت درخواست ما به نقد مفهوم نقد نشست و باشد که با ادامه این بحث و گفت و گو با دیگر سینماگران علاقهمند به این مبحث، سوءتفاهمهای عینی و ذهنی در این باب تا حد مقدور رفع شود. وی با بیان این مطلب به خبرآنلاین که نقد در سینمای ایران در وجود منتقد خلاصه شده است و هیچ ساختار و متر مشخصی برای ارزیابی یک نقد خوب و تمیز آن از یک نقد بد وجود ندارد، گفت: «متاسفانه ما هیچ رشته تحصیلی خاصی راجع به نقد نویسی در ایران نداریم و این در حالی است که دانشگاههای سینمایی بزرگ دنیا به این مبحث نگاهی آکادمیک و جدی دارند. منتقدین ما همگی به شکل غریزی و تجربی وارد این عرصه میشوند و هیچ دانش آکادمیکی برای کسانی که میخواهند در حوزه نقد فعالیت کنند وجود ندارد. در بحث حرفهای قضیه هم باید اذعان داشت که نقد در ایران یک شغل تلقی نمیشود و اشخاصی که وارد این حوزه میشوند آن را بیشتر یک جور سرگرمی میدانند تا کار جدی و قابل بحث.»کارگردان فیلم «ایستگاه متروک» فیلمسازان و منتقدان را به یک اندازه فراری از نقد توصیف میکند و اعتقاد دارد فیلمسازان ما تحمل نقد را ندارند، همانطور که منتقدان و مسئولان تحمل نقد را ندارندوی در ادامه با اشاره به اینکه قصد برخیها از حضور در حوزه نقد ورود به عالم به سینماست، افزود: «این کار معمولاً با مدیریت روابط عمومی یک فیلم شروع میشود و در ادامه به دستیاری و فیلمنامهنویسی و ... ختم میشود.» کارگردان «چهل سالگی» یکی از دلایل ساختارمند نشدن نقد در سینمای ایران را نبود یک تعریف اقتصادی مشخص برای این حوزه عنوان کرد و با انتقاد ضمنی از انجمن منتقدان سینمای ایران اظهار داشت: «حالا اینکه خود نقد به معنای واقعی کلمه چیست و در عرصه فرهنگ و هنر ایران چه روندی را طی کرده، موضوعی است که باید بسیار جدی به آن پرداخت. به نظر شخص من یکی از دلایل کاهش سطح آگاهی و علمی منتقدین ما به کم کاری انجمن منتقدان برمیگردد. این صنف توانایی این را داشت که به شاخصسازی پرداخته و ساختار ایجاد کند. کار صنف که فقط رسیدگی به امور بیمهای اعضا نیست.» وی افزود: «بخش خدماتی کار صنفی به جای خود و بخش معنوی و هنری آن هم به جای خود. یک صنف موفق، صنفی است که بتواند در حوزه فعالیت خود با رعایت استانداردهای شناخته شده دست به شاخصهسازی بزند. وقتی این اتفاق نمیافتد نتیجهاش این میشود که هنگام جشنواره فیلم فجر یک سالن سینما با ظرفیتی در حدود 700 صندلی را به نویسندگان و منتقدان سینمایی اختصاص میدهند اما وقتی به چهرههای حاضر در سالن نگاه میکنید جز 5 الی 10 نفر آنها را نمیشناسید.» رئیسیان با بیان این که سینماگران ما هم باید تاب و تحمل خود را در مواجهه با انتقادات بالا ببرند، گفت: «کسی که تاب و تحمل نقد اثر خود را ندارد اصلاً نباید وارد حوزه سینما شود. این حوزه حوزه مواجهه با نظرات موافق و مخالف است. اما از طرف دیگر باید پرسید آیا منتقدین ما تحمل نقد کار خود را دارند؟ این افراد حرفهشان نقد است اما خود تحمل هیچ نقدی را ندارند. میتوان گفت این نبود تحمل به نوعی اپیدمی شده است.» کارگردان «ایستگاه متروک» فیلمسازان و منتقدان را به یک اندازه فراری از نقد توصیف کرد و اظهار داشت: «فیلمسازان ما تحمل نقد را ندارند، همانطور که منتقدین و مسئولان ما تحمل نقد را ندارند. این حرفه باید با نقد سازگار باشد. سینما هنر قرن معاصر است و فرآیند صنعتی پچیدهای دارد. هیچ صنعت و هنری مانند سینما نیست کما اینکه تاثیرگذاری اجتماعی آن هم که بر کسی پوشیده نیست. امروز هویت ملتها با همین ابزار تعریف میشود و منتقدین ما باید به ابزار رصد و تجزیه و تحلیل این هنر پیچیده کاملاً مسلط باشند.» وی با انتقاد از کسانی که عقیده دارند چون سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند نقدمان هم به تبع آن کم جان شده است، افزود: «نقدی خوب است که بتواند سینما را از افتادن به ورطه سقوط نجات دهد. نقد در این مرحله میتواند یک عامل بازدارنده باشد، اما وقتی نقد هم به ابتذال تن میدهد و آدمهای بیتجربه و تازهکار سکانش را در دست میگیرند - چون ارزانترند و مجانی مینویسند - نتیجه همین چیزی میشود که امروز شاهدش هستیم.» رئیسیان با اشاره به قدرت واقعی نقد گفت: «تاثیر نقد را نباید نادیده گرفت. مگر منتقدانی که پیش از پیروزی انقلاب مقابل جریان فیلمفارسی ایستادند بیش از دو سه نفر بودند؟ این افراد به علاوه برخی سینماگران شاخص در برابر این جریان ایستادگی کردند تا اینکه در سال 56 سینمای فیلمفارسی از پا درآمد؛ این اتفاق نتیجه آن ایستادگی بود.» کارگردان «پرونده هاوانا» در انتهای حرف های خود با گفتن اینکه برخی منتقدان در نقدهای خود رفیق بازی و دشمنی میکنند که این کار امروز و دیروز نیست، ادامه داد: «قبل از انقلاب هم چنین چیزی وجود داشت. این یک میراث ناهنجار است که متاسفانه امروز خیلی هم گسترش پیدا کرده است. نمیتوان گفت همه اما اکثر منتقدان سینمای ایران یا با برخی فیلمسازان دوست هستند و یا دشمن. نتیجه اینکه میبینیم بر خلاف انتظارها یک فیلم متوسط مورد تعریف و تمجید بسیاری از منتقدان قرار میگیرد و از آن طرف یک فیلم خوب هم هست که اصلاً دیده نمی شود. خب مردم این چیزها را میفهمند و درست به همین خاطر بسیار دیدهایم که مردم از منتقدان سینمای ما جلو افتادهاند.»گروه سینما و تلویزیون تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]