تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 30 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855110051




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راه و رسم بندگی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وفاداری
راه و رسم بندگی
مرد درویش به دیوار تکیه زده و به آدم هایی که در کوچه رفت و آمد می کردند، نگاه می کرد. گرسنگی آزارش می داد و لباس هایش پر از وصله بود. در حال فکر کردن به تیره روزی خود بود که صدای بلندی به گوشش رسید: دور شوید راه را خلوت کنید! جناب وزیر از راه می رسند!با شنیدن این صدا همه به کناری رفتند و تخت یحیای وزیر که بر دوش چهار غلام حمل می شد از دور پیدا شد.ده غلام از پیش تخت و ده غلام به دنبال آن حرکت می کردند. هنگامی که تخت از جلوی درویش عبور می کرد، شال کمر یکی از غلامانی که به دنبال تخت حرکت می کرد باز شد و در نزدیکی درویش بر زمین افتاد. غلام با عجله شال را از زمین برداشت و مشغول بستن آن به دور کمر شد.درویش در این فرصت، غلام را خوب نگاه کرد. لباس هایش از پارچه ی اطلس دوخته شده و شال کمرش زربافت بود. کفش های گران قیمتی به پا داشت و به موهایش روغنی خوشبو مالیده بود که عطر آن مشام درویش را نوازش می داد.غلام با سرعت شال کمرش را بست و به دنبال تخت وزیر دوید و از درویش دور شد. درویش آه بلندی کشید. سرش را بسوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! بنده پروردن را از یحیای وزیر یاد بگیر!مدتی از این ماجرا گذشت. روزی درویش از خیابان اصلی شهر عبور می کرد که دید عده ای از مردم در جایی جمع شده اند. خود را به آن ها رساند. دید که غلامی را شلاق می زنند. خوب که دقت کرد، متوجه شد که این همان غلامی است که مدتی پیش همراه یحیای وزیر بود.از مردی که کنارش ایستاده بود پرسید: برای چه این غلام را شلاق می زنند. مرد گفت: یحیای وزیر به پادشاه خیانت کرده. او مقداری از جواهرات سلطنتی را دزدیده و در جایی پنهان کرده. اکنون یحیای وزیر و تمام غلامانش زیر شلاق و شکنجه هستند تا جای جواهرات را بگویند.
راه و رسم بندگی
درویش به غلام نگاه کرد. چهره اش از شدت درد به هم فشرده و لباس هایش از ضربات شلاق پاره شده بود. ولی آن چه باعث تعجب درویش شده بود این بود که غلام، لب از لب باز نمی کرد و حرفی نمی زد.درویش نزدیک تر رفت و به غلام گفت: چرا جای جواهرات را نمی گویی تا از این عذاب نجات پیدا کنی؟ غلام صورت خاک آلوده اش را به سوی درویش برگرداند و گفت: من نان و نمک یحیای وزیر را خورده ام. چطور می توانم به او خیانت کنم؟درویش در حالی که سخت به فکر فرو رفته بود، بسوی خانه به راه افتاد. هنگام شب، وقتی که درویش به خواب رفت، صدایی شنید که به او می گفت: تو به ما گفتی که بنده پروردن را از یحیای وزیر یاد بگیریم! حال ما به تو می گوییم راه و رسم بندگی را از غلام او یاد بگیر.درویش از خواب پرید. اشک پهنای صورتش را خیس کرده بود...مثنوی مولویتنظیم:نعیمه درویشی_تصویر:مهدیه زمردکارمطالب مرتبطغریبی که به دنبال مسکن می گشت حکایت آن ناشنوا مرد بقّال و طوطی حکایت روستایی و گاوش





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2301]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن