واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تجسمی - آثار هنری فیلمساز سرشناس آمریکایی در موزه ماکس ارنست شهر برول در آلمان به نمایش درآمده است. به گزارش خبرآنلاین، بسیاری از علاقهمندان سینما دیوید لینچ را با فیلمهایی چون «بزرگراه گمشده» و «مخمل آبی» میشناسند، اما خیلیها نمیدانند او در دیگر حوزههای هنری هم فعال است.آثار به نمایش درآمده از لینچ در نمایشگاه «شکوه تاریک» شامل عکسهای سیاه و سفید و نقاشیهای مختلف است که در مجموع حسی ترسناک را به مخاطب منتقل میکنند. در واقع علاقه لینچ به نقاشی باعث ورود او به دنیای سینما شد.لینچ در گفتوگو با دویچه وله درباره انتخاب موزه ماکس ارنست به عنوان محل نمایش آثار هنری خود گفت: «ماکس ارنست در اردوی سوررئالیستها بود و من عاشق سوررئالیسم و هنر آبزورد هستم.»او همچنین درباره ارتباط با فرهنگ آلمانی گفت: «من آمریکایی هستم و آنها میگویند آمریکا دیگ درهمجوش دنیاست. من تبار آلمانی دارم و این هم یک جور ارتباط با فرهنگ آلمانی است. البته در یک مورد دیگر هم با آلمانیها شریک هستم: عشق به ساختمان. آلمانیها خوب میسازند (میخندد).لینچ درباره عناصر مختلف آثار خود - عکس، نقاشی، اینستالیشن، لیتوگراف، طراحی صوتی - و ارتباط آنها با هم گفت: «واقعا هیچ مضمون مشخصی نیست. ایدهها میتواند برای آدمها الهامبخش باشد و آنها را وادار کند از صندلی بلند شوند و کاری انجام بدهند.»لینچ با اشاره به اینکه نقاشی منبع الهام او برای ورود به دنیای سینما بود، گفت: «من در فیلادلفیا در یکی از اتاقهای آکادمی هنرهای زیبا پنسیلوانیا، تصویر یک باغ در شب را نقاشی میکردم. نقاشی تقریبا سیاه بود و گیاهان سبز کوچک در میان سیاهی دیده میشدند.»فیلمساز 63 ساله که چهار بار نامزد اسکار بوده، افزود: «من کمی عقب رفتم و شاید یک سیگار روشن کردم و بار دیگر به نقاشی خیره شدم. احساس کردم درون نقاشی بادی شروع به وزیدن کرد و رنگهای سبز را به حرکت درآورد. پیش خودم گفتم، اوه، یک نقاشی متحرک.»لینچ درباره تیرگی آثار خود گفت: «من این آثار را حاصل ایدههایی میدانم که به ذهنم رسید و من را عاشق کرد. برای من قابل درک است مردم آثارم را تاریک بدانند، اما از دید خودم اینها نوعی واکنش به اتفاقاتی است که در تمام این سالها با آن روبرو بودهام. در مجموع آدمها دوست ندارند همه چیز سیاه باشد.»او درباره معصومیت که به اشکال مختلف در آثارش نمود پیدا میکند و نقش دوران کودکی خود در آثارش گفت: «چه کسی میداند؟ دوران کودکی من مثل یک رویا بود. هر روز یک تجربه هیجانانگیز داشتم.» دویچه وله / 22 نوامبرمطلب «تجربههای جدید فیلمساز مالیخولیایی» را در این زمینه اینجا بخوانید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 593]