تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815367301
فخیمزاده ؛ شوهر آهو خانوم یا ساختمان 85
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - مهدی فخیمزاده کارگردان - بازیگریست که ژانرهای متفاوتی را تجربه کرده است اما گویا تلویزیون از او بیشتر سریال پلیسی می خواهدهفته‌نامه سروش با وی درباره سریال اخیرش گفت و گویی انجام داده است. مهدی فخیمزاده درباره چگونگی شکل گرفتن طرح این سریال پلیسی میگوید: سیما فیلم خواسته بود درباره رمان «شوهر آخوخانم» (محمد‌علی افغانی) یک سریال بسازیم.من و آقای انصاریان رمان را مطالعه کردیم و ایشان رفتند به سراغ اجازه از ناشر و و نویسنده و... تا اینکه طی جلساتی به این نتیجه رسیدیم که مشکلاتی در آن رمان وجود دارد و در نتیجه مصرف شدیم. آقای اسلامی مهر گفتند حالا که این نمی‌شود، بیا راجع قوه‌قضائیه یک کار بساز، شروع کردیم به تحقیق و متوجه شدیم ما به هیچ وجه ادبیات قضایی نداریم؛ تنها چند قاضی مثل قاضی محققی، قاضی گودرزی و... وجود دارند که خاطراتی راجع به کارشان نوشته‌اند، آنها هم رمان نیستند، تنها گزارشی راجع فعالیت‌هایشان است.او ادامه می دهد: شروع کردیم به تحقیق، با چند قاضی گفت‌وگو و ملاقات اشتیم. به هر حال من به این نتیجه رسیدم که وارد بحث قضاوت نشوم، بلکه در حد قضای ایستاده اکتفا کنم، یعنی بازپرس پرونده را دنبال می‌کند، زمانی که تحقیقاتش به پایان می‌رسد پرونده را تحویل دادستانی می‌دهد و بس.این کارگردان و بازیگر افزود: دوست داشتم بدون مقدمه اضافه، حرف اول را بزنم تا تماشاگر را درگیر قصه کنم. راستش را بخواهی وقتی من این داستان را نوشتم، تازه فهمیدم که این ماجرا عملی نیست! فخیم زاده گفت: فکر کردم ما ندوخته پاره کردیم، در واقع ما منار را دزدیده بودیم، اما هنوز چاه را نکنده بودیم! به هر ساختمان رفتیم دیدیم برای کار دچار معضل می‌شویم. حاضر بودیم یک طبقه را برای شش ماه دویست میلیون اجاره کنیم،اما جواب نمی‌داد، ضمن اینکه سقف کوتاه اکثر ساختمان‌ها به درد فیلم‌برداری نمی‌خورد. راهرو‌ها نور نداشتند، مزاحم همسایه می‌شدیم، همسایه‌ها مزاحم ما می‌شدند، آسانسور را نمی‌توانستیم درگیر کار خودمان کنیم و... در نتیجه به سراغ شاه‌ابراهیمی رفتیم و تصمیم گرفتیم این دکور را بسازیم. کارگران سریال موفق «خواب‌وبیدا» در خصوص طراحی شخصیت بازپرس، در سریال «ساختمان 85» افزود: من زمانی که با این آقایان دیدار داشتم، شخصیت‌ها، منش‌ها نوع رفتار‌هایشان را مد‌نظر قرار دادم، چون برای گرته‌برداری در نمایش شخصیت بازپرس نوع رفتار‌ها و واکنش‌های آنها بسیار می‌توانست موثر باشد. ضمن اینکه من هدف دیگری نیز از طراحی شخصیت بازپرس داشتم، شما می‌بینید که مردم یک وحشت و ترسی از آقایان قضات دارند، چون ما فقط بگیر و ببند این شخصیت‌ها را می‌بینیم، وجه انسانی این شخصیت‌ها خیلی مد‌نظر نبوده است. او ادامه داد: ما در این سریال 32 بازیگر اصلی داشتیم، در مجموعه «خواب‌وبیدار» هم همین تعداد حضور داشتند. بازیگرانی که شما در این سریال می‌بینید، همه شاگرد کلاس‌های من هستند. فخیم زاده درباره نمایش متوازن دو قطب مثبت و منفی قصه‌اش به نکاتی جالب اشاره کرد: این بحث زمان ساخت سریال «خواب‌وبیدار» هم پیش آمد، زمانی که این سریال پخش شد، جلسه‌ای با آقایان نیروی انتظامی داشتیم. صحبت بر سر این بود که چرا این زن (نتاشا) تا این حد قوی نشان داده شد؟ گفتم اگر بزهکار ما آفتابه دزد باشد دیگر به یگان ویژه، سایت 110، پلیس تخصصی و حرفه‌ای و... نیاز نیست! او افزود: صنعتی شدن جامعه موازی است با مجهز شدن پلیس به علم و تشکیلات و تجهیزات جدید، از سوی دیگر بزهکاران هم پیشرفت کردند. در غیر این صورت تجهیزات به چه دردی می‌خورد. گرفتن چند آفتابه دزد و جیب‌بر که به سایت نیاز ندارد. این بازیگر - کارگردان سینما و تلویزیون درباره سبک خاص روایت این قصه اظهار می‌کند: جنس این قصه با دیگر کار‌های من متفاوت است؛ همان اول متوجه شدم که چون قهرمان قصه من بازپرس است. اصولاً اهل تفکر است، در نتیجه اعمال، رفتار و طرح توطئه‌های درون قصه ما هم باید از جنس فکر باشد نه از جنس عمل. وقتی پلیس هست، خود به خود اعمال فیزیکی اتفاق می‌افتد، چون ما متعقیب و گریز داریم. کار بازپرس بیشتر فکر کردن و کنکاش است. اگرچه ما در آینده یک مقدار صحنه زد و خورد (با ملایمت) خواهیم داشت، کل قصه ما زد و خورد بیرونی ندارد، بلکه در درون خود شخصیت‌ها و روابط شکل می‌گیرد. 52201
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]
-
گوناگون
پربازدیدترینها