تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و ادب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827779934




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

براي باربد ها رخت سياه بپوشيم


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: زندگاني باربد خيلي زود بسته شد. او فرزند زوجي بود كه : ندانسته و نخواسته با هم ازدواج كرده بودند و مدت كوتاهي بعد هم جدا شده بودند . باربد تا اين جا فرزند زوجي بود كه علاقه اي به هم نداشتند و انگ فرزند طلاق را هم بر پيشاني داشت . پدر و مادر او با دشواريهاي اقتصادي زندگاني مي كردند – او فرزند فقر هم بود - و شايد يكي از دلايل اصلي جدايي مادر و پدرش از هم ، همين بود. پدر معتاد مي شود.و... باربد فرزند طلاق ، اعتياد ، فقر و همه ي آن بدبختي هايي بود كه نهايت دفتر زندگاني او را زود بست . پرونده اي كه اگر بناي بر رسيدگي به آن باشد ، بايد از همه ي جهات و آنهم نه فقط از نظر حقوقي كه از همه ابعاد آن ، مورد كندوكاوهاي علمي و كارشناسانه و نه تك بعدي و آنهم كودك آزاري ! قرار گيرد. آنچه بر باربد و باربدها گذشته و مي گذرد و خواهد گذشت ، نمونه هايي نه آزار !! گونه كه جنايتي ! است با ابعاد مختلف . باربد قرباني مجموعه مسايلي شد كه در جامعه ما كم نيست. اعتياد ، دشواريهاي اقتصادي ، طلاق و هزار مساله ديگر ، ريشه اين مسايل كجاست ؟ سوال براي از بين بردن اين زمينه ها چه كرده ايم ؟ ما فقط زماني از اين مسايل خبر دار مي شويم كه موضوعي رسانه اي مي شود ، نهادهاي مدني سر و صدا مي كنند ، قول مي دهيد كه تاهفتم باربد او را فراموش نكنيد ؟ يادتان باشد كه بسياري مثل باربدها را همين چند هفته اخير داشتيم كه يادمان رفت و فراموششان كرديم تا اينكه باربد مرد ! آيا باربدهاي ديگري نيستند ؟ خدا كند كه نباشد ! مساله باربد را حتي اگر از منظر كودك آزاري هم بخواهيم بررسي كنيم ، بايد توجه داشته باشيم كه اين موضوع هزار لايه دارد كه بدون كندوكاو عميق حتي يك لايه ، مساله به طور كلي ابتر مي ماند. خبرهايي كه گاهي اوقات در رسانه ها منتشر مي شود و نيز آمارهاي سازمان بهزيستي ، نشان مي دهند كه متاسفانه كودك آزاري به يك پديده قابل تامل تاسف آور! در جامعه ايران تبديل مي شود. سازمان بهزيستي مدتي است طرحي را در دست تدوين دارد كه به گفته سيد حسن موسوي چلك يك مدير كل آن ، انتظار مي رود با همكاري بين دستگاهي پديده كودك آزاري كنترل و كاهش يابد. محور و امتياز اين طرح نسبت به طرح هاي بي اثر قبلي ، قدرت اجرايي براي مداخله سازمان بهزيستي است . دل نگراني ها از پديده رو به افزايش كودك آزاري و ديگر مشكلاتي كه كودكان ممكن است باآن روبرو شوند، سازمان بهزيستي را مدتي پيش به اين فكر واداشت تا خط تلفني 123 را براي ياري فوري اجتماعي كودكان داير كند. نخستين مساله اي كه پس ازيك دوره فعاليت اين خط تلفني پيش روي مسوولين سازمان بهزيستي قرارگرفت ، قدرت اجرايي و موانع قانوني براي مداخله بود كه اين سازمان فاقد آن در دفاع از حقوق كودكان بود و هست . يك گزارش سازمان بهزيستي در 11آذر 1386 مي گفت كه40 درصداز تماس هاي خط اورژانس اجتماعي 123 ، گزارش هاي كودك آزاري است . و براساس آن مي توان نتيجه گرفت ، كودك آزاري از جمله شايع ترين خشونت هاي خانگي است . درگزارش هاي بعدي اين رقم بالاتر و بالاتر رفت. همين آمار نشان مي دهد كه : دختران با سهمي بيش از 50 درصد از گزارش هاي كودك آزاري ، بيشتر مورد آزار قرار مي گيرند و پدران بيشترين آزارگران فرزندشان بوده اند. ( همشهري ،اول آذر 1386 ) گزارش هاي كودك آزاري به سامانه تلفني سازمان بهزيستي هيج نكته اميدوار كننده اي ندارد، زيرا براساس همين آمار اگر چه بيشترين موارد كودك آزاري در خانواده ها آزار جسمي و نه آزار جنسي است ، اما همين بچه ها در جامعه نخستين خطري را كه با آن روبرو مي شوند، آزار جنسي است . سيدمهدي سيدمحمدي يك كارشناس ارشد سازمان بهزيستي كشورموانع پيش روي براي برخورد با پديده زشت كودك آزاري را متعدد مي داند كه ريشه در قوانين ، خرده فرهنگ ها و آموزش خانواده ها دارد. درگزارش نهايي بسياري از مواردي كه مددكاران سازمان بهزيستي پس از دريافت گزارش كودك آزاري آن را مورد پيگيري قرار داده اند ، قيد شده كه با توجه به قيموميت پدر ، پيگيري قضايي با مشكل مواجه شده است . سيد محمدي مي گويد: رفع مشكلات قانوني جلوگيري از كودك آزاري ، مهم ترين اقداماتي است كه در جهت محدودكردن كودك آزاري ، بايد به انجام برسد. از سوي ديگر نكته اي كه محققان اجتماعي بر آن تاكيد دارند ، ابهامات قانوني در برخورد با كودك آزاران ، بخصوص والديني است كه در رابطه با فرزندان خود مرتكب خشونت مي شوند. دكتر ايرج فهيمي حقوقدان مي گويد : براساس قوانين فعلي اقدامات والدين و اولياء قانوني و سرپرستان صغار و محجورين كه به منظور تاديب يا حفاظت آن ها انجام مي گيرد ، مشروط به اينكه اقدامات مذكور درحد متعارف تاديب و محافظت باشد، جرم نيست . همچنين هرچند ماده 1179 قانون مدني به والدين حق تنبيه كودك خود را مي دهد ، ولي تاكيد مي كند كه به استناد اين حق نمي توانند فرزند خود را خارج از حدود تاديب تنبيه نمايند. به گفته كارشناسان حقوقي مشخص نبودن محدوده تاديب و تنبيه و نامشخص بودن حد متعارف در موارد قانوني مذكور، دست قاضي را در زمان لازم براي صدور حكم بسته و دست والدين غيرمسوول و خشن را براي اعمال خشونت باز گذاشته است . همه موارد كودك آزاري به دلايل و نيز موانع مختلف و متعدد گزارش و ثبت و ضبط نمي شود. يك رسانه داخلي پاييزسال1386 نتيجه يك پژوهش ميداني تيمي از امدادگران اجتماعي را انتشار داد كه مي گفت : در مقابل يك مورد كودك آزاري كه فاش مي شود، حداقل 20 مورد ديگر نهان مي ماند. مدير كل (وقت ) امور اجتماعي وزارت ارشاد مهر سال 1384 در گفت وگويي به نكته اي فوق العاده تاسف بار اشاره كرد كه خبر مي داد : تنها در سال 1383 حدود 8 هزار خشونت خانگي ثبت شده كه يك هزار مورد آن كودك آزاري بوده است و كودك آزاري به مرحله اضطرار رسيده است . حقوقدان ها عموما بر اين عقيده هستند كه كودك آزاري از جرائم عمومي بوده و احتياج به شكايت شاكي خصوصي ندارد، اين در حالي است كه در قوانين مذكور براي تعقيب اين جرم عمومي و كشف جرم كه مقدمه تعقيب است ، هيچ گونه چاره انديشي و تدبير كارسازي اتخاذ نشده است . دكتربهرام بهرامي حقوقدان و عضو هيات علمي دانشگاه مي گويد: در قوانين كشور، در مواردي به كودك آزاري اشاره شده و آن را جرم دانسته ،اما متاسفانه اين قوانين در مورد كودك آزاري از سوي افراد غريبه بوده و در مورد اعمال كودك آزاري از سوي والدين كودك ، مقدار زيادي ابهام وجود دارد .از آنجا كه كودك آزاري عموما درمنزل رخ مي دهد، اين عمل در جاي خود يك نوع خشونت خانگي محسوب مي شود. دكتر كتايون خوشابي استاديار دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي كه تحقيقي ميداني روي بيش از 3 هزار كودك درتهران انجام داده ، درگزارش تحقيق خود مي نويسد:بيشترين كودكاني كه مورد آزار قرار مي گيرند ، در رده سني يك تا 5 سال قرار دارند و اغلب آنها نيز توسط پدران خود آزار مي شوند كه خود را مالك ! فرزندان خويش مي دانند واين باور به نوعي ريشه در قوانين ما و برخي باورها دارد. در تاييد اين نكته از جمله مي توان به يك نظر سنجي ايسنا اشاره كرد كه نتايج آن نظرسنجي از جمله نشان مي داد: 50 درصد والدين ايراني معتقدند تنبيه براي كودك لازم است و 40 درصد والدين نيز به تنبيه بدني گرايش دارند. همانطور كه اشاره شد، يكي از علت هاي كودك آزاري برخي باورهاي غلط و برداشت هاي ناصواب از دين است كه احكام ناروشن براي عوام ، به كمك آن آمده است . حضرات آيات عظام موسوي اردبيلي و صافي گلپايگاني در مورد تنبيه كودكان توسط والدين نظراتي دارند. آيت الله موسوي اردبيلي در پاسخ به پرسش صورت گرفته ، نوشته است : تنبيه بدني مناسب كودكان در بزهكاري با شخصيت آن ها منافات ندارد ، بلكه موجب ساختن شخصيت آنان مي شود و به همين جهت است كه بايد با صلاح ديد حاكم شرع باشد تا در ميزان و مقدار آن افراط و تفريط نباشد. آيت الله صافي گلپايگاني نيز درپاسخ ، تاديب فرزندان را برپدر لازم مي داند ولي آن را به آنچه شارع مقدس اجازه داده ، محدود مي كند. وي همچنين تاكيد مي كند : تنبيه بايد به نحوي باشد كه موجب ديه نشود. در ميان مراجع همچنين هستند بزرگاني كه با قاطعيت و بدون هرگونه شرطي ، آزار كودكان را حرام اعلام كرده اند. درباره كودك آزاري تعاريف متعددي شده است . اين تنوع و تعاريف متضاد سبب شده تا مقايسه ميزان بدرفتاري در بين كشورهاي مختلف غير ممكن گردد. به همين منظورسازمان بهداشت جهاني WHO در صدداست تادر اين زمينه تعريفي كه حاصل وفاق جمعي است ، ارايه دهد. بدرفتاري با كودكان معمولا در چهار حوزه مورد بررسي قرار مي گيرد: 1 ) كودك آزاري جسمي (abuse child physical) 2 ) كودك آزاري عاطفي (abuse child emotional) 3 ) كودك آزاري جنسي (abuse child sexual) و 4) غفلت (neglect) كارشناسان كودك آزاري را تجاوز به حقوق قانوني كودكان و رساندن آسيب بدني و رواني به آنها تعريف كرده اند. يونيسف نيز سوء رفتار يا رفتار مسامحه گرانه و نادرست با كودكان را كودك آزاري معرفي مي كند. در ماده 4 بند يك پيمان جهاني (حمايت ازحقوق ) كودك كه ايران نيز آنرا پذيرفته ، قيد و تاكيد شده است : والدين و سرپرستان در برابر اشتباهات كودكان نبايد از روش هاي نامناسب وسرزنش استفاده كنند. و در ماده 30 همين پيمان نيز تاكيد مي شود: هيچ كس حق آزار و اذيت كودكان راندارد و كساني كه با كودكان بدرفتاري كنند ، طبق قانون بايد مجازات شوند. در تعريف گورملي و برودزينسكي (1989) دو روان شناس مشهور جهاني از كودك آزاري علاوه بر چهار حوزه فوق ، كودك آزاري رفتاري تلقي مي شود كه در دامنه سني زير 18 سال اتفاق مي افتد و اين اصل با تعريف پيمان جهاني حقوق كودك نيز همخواني دارد. در تعاليم بزرگان ما بسيار درباره تربيت ، تكريم و نه تحقير ، توجه ، تحسين و محبت به كودكان و پرهيز از رفتار خشونت بار با آن ها سخن به ميان آمده است . حضرت علي (ع ) مي فرمايد: كودك امانت خداست . به امانت خدا جز در سايه حكم خدا نمي توان دست درازي كرد. در روايتي از امام رضا (ع ) نيز نقل است ؛ حضرت به پدري كه از خلق بد فرزندش شكوه مي كرد و مي گفت گاهي خشمگين مي شوم و او را كتك مي زنم ، فرمود، او را نزن ، بلكه هدايت كن . انديشمندان بسياري درطول تاريخ از جنبه هاي مختلف به مساله تربيت كودكان توجه و به آن پرداخته اند كه از جمله مشهورترين آنها ژان ژاك روسو است . روسو در كتاب روانشناسي رشد و پرورش كودك مي نويسد : تنبيه بدني و تعيين جريمه و تكاليف شاق ، ريشه درد را خشك نمي كند ، بلكه علايم درد را تسكين مي دهد ( پس بايد درد را آنهم با روش هاي مناسب از بين برد.) بررسي هاي علمي نشانگرآن است كه بين بزهكارشدن كودكان و شرايطي كه در دوران كودكي داشته اند ، رابطه اي مستقيم وجود دارد. تحقيقي روي كودكان بزهكاردركانون اصلاح و تربيت كه سايت وزارت دادگستري ارايه كرده ، نشان مي دهد: 99 درصد كودكان بزهكار داراي والدين زود خشم و مهاجم بوده اند و 80 درصد كودكاني كه دست به خودكشي زده اند نيز مورد شكنجه و آزار قرار مي گرفته اند و 90 درصد جواناني كه به مواد مخدر روي آورده اند، از آزارگري والدين و مربيان خود خاطره ها دارند. تحقيق همچنين نشان مي دهد : 90 درصد والدين كودك آزار ، خود در كودكي مورد آزار و اذيت و تنبيه بدني و روحي و رواني قرار گرفته اند. در سبب شناسي پديده زشت كودك آزاري ، فاطمه آملي حقوق دان ، رشد نامتوازن جامعه را يكي از سبب هاي معضل مي داند. وي مي گويد: رشد نامتوازن جامعه باعث شده تعارض عجيبي بين سنت و مدرنيسم درجامعه ما بوجودآيد كه درصورت توسعه صحيح و همه جانبه جامعه ، اين تعارضات نبايد بوجود مي آمد، درحالي كه اكنون رشد نامتوازن باعث شده توازن فرهنگي به هم بخورد و فشار اجتماعي كه از طريق جامعه ايجاد مي شود ، به جاي بوجود آوردن هنجار ، باعث بوجود آمدن ناهنجاري هاي اجتماعي و فرهنگي مثل شيشه شكستن و خراب كردن اتوبوس ها بعد از بازي فوتبال و ناهنجاري هاي فردي مثل كودك آزاري توسط والدين شود. دكتر آملي مي گويد : كنترل اجتماعي موجود هم ، كه از طريق قانون صورت مي گيرد ، در مواردي در تضاد با حقوق افراد است . در برخورد باناهنجاريهاي اجتماعي از قبيل كودك آزاري ، بايد پيشگيري اوليه را مطرح كنيم و رسانه ملي هم وظيفه دارد با فرهنگ سازي از طريق پرداختن به اين موضوع ، به حل معضل بپردازد و باعث ايجاد توازن فرهنگي متناسب با توسعه جامعه و ايجاد هنجار مناسب شود كه در آن صورت انسان ها براي حقوق يكديگر احترام خاص قايل خواهند بود و متعاقب آن شاهد كاهش كودك آزاري و ساير معضلات اجتماعي از اين دست خواهيم بود. توجه به سبب شناسي كودك آزاري يكي از مهمترين عواملي است كه مشاور يا درمانگر بايد به آن توجه نمايد، زيرا در خلال توجه به اين مطلب است كه مي تواند مداخله مناسب را طرح ريزي و بررسي و هدايت نمايد. تلاش هايي كه به منظور تبيين علل كودك آزاري صورت گرفته ، الگوهاي مختلفي را موجب شده است كه دراينجا به مهمترين آنها اشاره مي شود: الگوي روانپزشكي model Psychiatric : اين مدل ، علل كودك آزاري را درويژگي شخصيتي والدين وكودكان و به نوعي در آسيب شناسي رواني آنها دنبال مي كند . به طور كلي الگوي روانپزشكي افراد كودك آزار ( بدرفتار) را از لحاظ آسيب شناسي رواني به طور معنادار، افرادي پريشان مي داند كه با پريشاني خود باعث بدررفتاري و بهره كشي از كودكان مي شوند. دراين باره دو نوع آسيب شناسي مهم مطرح شده است . يكي اختلالات روان پريش Psychotic و ديگري اختلالات جامه ستيز Psychopathic. همچنين به اين موضوع اشاره شده است كه بد رفتاري درافراد الكلي و سوء مصرف كنندگان مواد شايع است . نتايج اوليه در مورد موضوع كودك آزاري چنين نشان مي دهد كه 14 درصد از مادران و 7 درصد از پدران در مصاحبه هاي خود به اين نكته اشاره كرده اند كه در دوران كودكي مورد بدرفتاري قرار گرفته اند. ( از پژوهش يك امدادگر) در بسياري از خانواده ها با يكي از كودكان بيشتر از بقيه بدرفتاري مي شود. كودكان نارس و كودكاني كه در هنگام تولد كم وزن هستند و نيز آن هايي كه به طور كلي دچار نارسايي هاي رشدي هستند، بيشتر درمعرض خطر قرار دارند. براي مثال مي توان به كودكان عقب افتاده ذهني و كودكان بيش فعال اشاره كرد. توجه بيش از حد به عوامل روان شناختي باعث شده كه انتقاداتي به الگوي روانپزشكي وارد آيد . روبين يك متخصص آمريكايي مداخله در بحران هاي خانوادگي اظهار مي دارد ، كه روان شناختي كردن يك پديده اجتماعي توجه را از حوزه ساختاري موقعيتي متشكل دور مي سازد. براساس اين اعتقاد ،اصطلاح كودك آزاري توجه را بيشتر به سوي درماندگي رواني فرد آزاردهنده سوق مي دهد و با توصيف فرد آزاردهنده به عنوان عامل علي ( با تشديد بر ل ) بيش از آن كه به نما و منظر اصلي مشكل ( كه بيشتر ماهيتي جامعه شناختي دارد) توجه شود ، بر موضوع فرد آزارگر متمركز مي گردد. الگوي جامع شناختي model Sociological:الگوي جامعه شناختي كودك آزاري ، بر عوامل اجتماعي تاكيد بيشتري دارد . برخي از متغيرهاي جامعه شناختي كه دركودك آزاري دخالت دارند و فشار رواني بسياري را ايجاد مي كنند، عبارتند ازمشكلات شغلي ، اختلالات خانوادگي ، بيماري و گريه كودك و موقعيت هاي مشابه . با وجود اين بعضي خانوادها برغم اينكه با فشار رواني بسيار زيادي مواجه هستند ، با كودكان خود بدرفتاري نمي كنند. به هر حال تعدادي از مطالعات ، كودك آزاري را درخانواده هاي طبقات پايين اجتماعي - اقتصادي گزارش كرده اند. البته خانواده هاي كم درآمد ذاتا بدرفتار نيستند،بلكه شرايط فشارآور بيشتري را در زندگي تجربه مي كنند. يكي ديگر از عوامل تعيين كننده در بدرفتاري با كودكان ، پذيرش تنبيه به عنوان يك روش كليدي در تربيت كودك است . تا چند سال پيش تنبيه بدني جز جدايي ناپذير نظام آموزشي كشورها بود و هنوز هم به نوعي همين طور است . مادامي كه تنبيه بدني به عنوان يك روش تربيتي پذيرفته شود ، شاهد خشونت و كودك آزاري خواهيم بود. الگوي تعاملي model Interactionl: در الگوي تعاملي علاوه بر متغيرهاي روان شناختي و جامعه شناختي به تعامل اين متغيرها با يكديگر و نيز بافت موقعيت اجتماعي بدرفتاري توجه مي شود.دراين الگو كودك آزاري نتيجه تعامل ويژگي هاي كودك ، محيط اجتماعي و ويژگي هاي فرد آزارگراست . عوامل موثر دركودك آزاري درهمه موارد يكسان و مشابه نيست و به مجموعه اي از عوامل بستگي دارد . پنج عامل اساسي موثر در كودك آزاري ، خصوصيات فرد بدرفتار( آزارگر) ، خصوصيات ديگر اعضاي خانواده ، خصوصيات كودك ، بافت اجتماعي و بافت موقعيتي است . براساس الگوي تعاملي ، اگر فردي در ارزيابي ها سطح بالايي از برخي ويژگي هاي شخصيتي مرتبط باكودك آزاري و آسيب شناسي رواني را نشان مي دهد و اگر اين فرد با همسري زندگي مي كند كه مشكلات مشابهي دارد و در عين حال كودكي دارد كه خود يك مشكل تربيتي به حساب مي آيد و در بافت اجتماعي و موقعيتي نيز عواملي از بدرفتاري بالقوه مانند فقر ، بيكاري و انزوا مشاهده مي شود، به احتمال زياد مي توان پيش بيني كرد كه كودك آزاري به طور شديدي اتفاق خواهد افتاد. مطالعات متعدد آثاراوليه دراز مدت كودك آزاري را در قربانيان نشان داده است .آثار اوليه ممكن است شامل ترس هاي شديد، اضطراب ، احساس گناه ، افسردگي ، مشكلات بين فردي و رفتارهاي نامناسب باشد . علاوه بر نتايج فوري جسمي و رواني ، كودكاني كه قرباني خشونت خانواده هستند ، مستعد برخي مشكلات رشدي مي شوند. نوزاداني كه باآنها بدرفتاري مي شود، به احتمال زياد نسبت به مادران خود به طور مضطرب دلبسته مي شوند، در حاليكه كودكان عادي اين چنين نيستند. از لحاظ عاطفي اين كودكان منزوي و منفعل هستند ، يا پرخاشگري و رفتارهاي مخالفت آميز بروز مي دهند. كودكاني كه مورد بدرفتاري و غلفت قرار گرفته اند ، در بزرگسالي احتمال بروز رفتارهاي خشونت بار درآنها بيشتر است . در يك مطالعه سه ساله دانشجويي درايران ، محققان به اين نتيجه رسيده اند 70 درصد مادراني كه با كودكان خود بدرفتاري مي كنند و يا به صورت ناكارآمد از كودكان خود مراقبت مي كنند، مادراني هستند كه دركودكي با آنها بدرفتاري شده است . همين تحقيق تاكيد دارد : بزرگساني كه در كودكي مورد تجاوز(كودك آزاري جنسي ) قرار گرفته اند، ممكن است در روابط زناشويي ، خانوادگي و بين فردي ، كاركردي معيوب داشته باشند و رفتار خود تخريبي ، عزت نفس پايين ، افسردگي مزمن و ناسازگاري جنسي را تجربه كنند. به عنوان جمع بندي بحث و نتيجه گيري ازآن ، اين نظر كارشناسان امور اجتماعي قابل اعتنا است كه بعيد مي دانند در نبود يك برنامه اجتماعي همه جانبه و اراده اي قوي و ملي براي مبارزه با كودك آزاري و ديگر خشونت هاي خانگي ، بدون اصلاح قوانين و تغيير باورهاي رنگ شده با مذهب ، بتوان به اين نوع مصايب اجتماعي پايان داد و يا حتي روند آنرا كند كرد. تهرام 1666/1666




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن