واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - دانشمندان ژاپنی از نوعی میمون کوتاهقد تراریخته برای مطالعه بیماریهای ژنتیکی مرتبط با مغز در انسان استفاده میکنند محبوبه عمید: ماه گذشته، محققان انستیتو مرکزی حیوانات آزمایشگاهی در کاوازاکی ژاپن از انتقال ژنهای خارجی (ترانسژن) در پستانداران به نسلهای اول و دوم آنها خبر دادند. این پژوهش میتواند مارموستها را به عنوان الگوی تحقیقی بیماریهای انسان به جای میمونهای رسوس که در حال حاضر برای بررسی بیماریهای انسان در آزمایشگاهها به کار میروند، معرفی کند و دوران تازهای از تحقیقات را در زمینه بیماریهای انسان را رقم بزند. به گزارش نشریه نیچر، خانم اریکا ساساکی و همکارانش در این مرکز، به 91 جنین مارموست، ناقلهای ویروسی علامتگذاری شده توسط پروتئین فلورسانس سبز (جی.اف.پی) تزریق کردند. سپس80 جنین تراریخته سالم از همین میمون را به رحمهای جایگزین انتقال دادند. پنج نوزاد، شامل یک دوقلو به نامهای «کی» و «کو» ( نامهایی مشتق از کلمه فلورسانس به زبان ژاپنی) حاصل این مرحله بودند. این دوقلو در زمان رشد و نمو، علائمی حاصل از انتقال ژنهای خارجی را بروز میدادند. خانم ساساکی میگوید: «هیجانانگیزترین بخش این پژوهش، تولد یک مارموست نر در فروردینماه جاری بود که جنین آن حاصل لقاح مصنوعی با استفاده از اسپرم «کو» بوده است. از آن پس، دو مارموست دیگر که خواص فلورسانس دارند، از نسل دوم متولد شدهاند. اگر چه یکی از آنها پس از اینکه توسط مادرش زخمی شد، از بین رفته است». آنتونی چان، متخصص ژنتیک در مرکز ملی تحقیقات پستانداران وابسته به دانشگاه آموری در آتلانتا در اینباره میگوید: «این پیشرفت بزرگی است که میتواند توجه محققانی را که به نمونههای آزمایشگاهی پستاندار فکر نمیکنند، به آن معطوف کند». سالهاست که محققان علوم زیستپزشکی به نمونههای آزمایشگاهی پستاندارانی نیاز دارند که بتوانند ژن خاصی را به ارث ببرند و خصوصیات آنرا بروز دهند؛ نمونههایی مانند موشهای آزمایشگاهی که در حال حاضر برای آزمایش ژنها و صفاتی که بروز میدهند، استفاده میشوند. در سال 1380 / 2001، گروهی به رهبری دکتر چان و جرالد اسکاتن، ابتدا در مرکز منطقهای تحقیقات پستانداران در پورتلند و در حالحاضر در دانشگاه پیتزبرگ، یک تخمک نارس میمون رسوس (میمون آزمایشگاهی) را با جی.اف.پی نشاندار کردند و حیوان حاصل از آن را اندی نامیدند. در سال 1387 / 2008، چان، تولید میمون آزمایشگاهی حامل ژن بیماری هانتینگتون را گزارش کرد. البته هرگز انتقال ترنسژن به نسلهای بعد که کلید اصلی تولید نمونههای پژوهشی مفید است، انجام نشده و به همین دلیل، اسکاتن روی تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم به درون تخمک و تکنیکهای همسانهسازی کار میکند. میمونهای آزمایشگاهی چان که دارای ژن خارجی هانتینگتون هستند، همگی به جز یکی از میمونهای نسل اول که علائم بیماری را سریع و بسیار شدید نشان داده بود، زندهاند. پس از آن، سه میمون دیگر نیز متولد شدهاند که چان باید برای رسیدن آنها به بلوغ جنسی، یکی دوسالی صبر کند. اما مارموستهای آزمایشگاه خانم ساساکی با سرعت بیشتری به نمونههای آزمایشگاهی تبدیل میشوند. اولین هدف ساساکی بیماری پارکینسون بود، اما او فعلا روی آمیوتروفیک لاترال اسکلروز و هانتینگتون کار میکند. دیگر پژوهشگران ژاپنی نیز برای بسط و گسترش پژوهش علوم مغزی در قالب پروژهای 5 ساله تلاش میکنند. این پروژه 5 ساله، 8 دانشگاه و انستیتوی تحقیقاتی را شامل میشود که برای هریک از آنها بودجه سالانهای معادل 6 میلیون دلار در نظر گرفته شده تا به تولید یک نمونه اولیه حیوان تحقیقاتی منجر شود. تتسو یاماموری از مؤسسه ملی زیستشناسی پایه در اوکازاکی، تصمیم دارد ژنی را به جنین مارموست تزریق کند که عامل کنترل ظهور OCC-1 است، پروتئینی که احتمال میدهد در بینایی دخیل باشد. جادوی میمونهامارموستها کوچکند و نگهداری آنها هم نسبتا آسان است. آنها در سن تقریبا یک سالگی به بلوغ جنسی میرسند و یک مارموست ماده میتواند حدود 80 بچه داشته باشد. این را با تعداد 10 بچه برای میمون رسوس مقایسه کنید. اما مهمترین پرسش، این است که آیا مارموستها میتوانند نمونههای آزمایشگاهی خوبی برای مطالعه بیماریهای انسان باشند؟ چان میگوید: «آنها از جوندگان بهترند، اما اینکه به اندازه کافی خوب باشند را نمیدانم».فاصله ژنتتیکی مارموستها از انسان در مقایسه با میمون رسوس بیشتر است. نیکول دیگلون، از بخش تحقیقات پزشکی کمیسیون انرژی اتمی فرانسه میگوید: «مارموستهای معمولی در پاسخ به آزمونهای مرتبط با بسیاری از تواناییهای ادراکی شکست میخورند، تواناییهایی که برای بررسی اثرات بیماریهایی مانند آلزایمر و قضاوت در مورد آن حائز اهمیت است. من شخصا از مارموستهای آزمایشگاهی استفاده نمیکنم، چراکه مغز آنها برای انجام تصویربرداری پی.ای.تی (مقطعنگاری گسیل پوزیترون) بیش از حد کوچک است». تاداشی ایسا، متخصص فیزیولوژی رشد در مؤسسه ملی علوم فیزیولوژی در اوکازاکی که علاوه بر آن عضو برنامه علوم مغزی است، میگوید: «تحقیق روی مارموست میتواند جهشی رو به جلو باشد؛ به شرط اینکه به عنوان برنامهای مکمل در کنار تحقیقات مرتبط با میمونهای رسوس انجام شود. مارموستها چون در برخی شاخصهای اجتماعی، مانند حفظ روابط خانوادگی شبیه انسانها هستند، میتوانند برای بررسی بعضی اختلالات شناختی و رفتاری مورد استفاده قرار گیرند. اما برای تحقیقات دقیقتر روی کارکردهای مغز مانند زمان انتخاب و تصمیمگیری، میمونهای رسوس، نمونههای آزمایشگاهی بسیار بهتری هستند. ما در مورد مارموستها هیچ تاریخچه کاری یا شناختی نداریم». پروژه میمونهای تراریخته، احتمالا به دلیل تولید گروهی از حیوانات که با بیماریهای گوناگون متولد میشوند، با چالشهایی مانند اخلاق در زیستشناسی و اعتراض گروههای حمایت از حیوانات مواجه خواهد بود. ساساکی در پاسخ میگوید: « شما باید به نتیجه فکر کنید، اگر ما میتوانستیم از جوندگان یا حیوانات دیگری استفاده کنیم که حاصل تلقیح در محیط آزمایشگاه هستند، موظف بودیم این کار را انجام دهیم. اما در حال حاضر برای بسیاری از بیماریها مانند پارکینسون، نمونه آزمایشگاهی خوبی در اختیار نداریم». مارموستها نسبت به جوندگان انتخاب بهتری خواهند بود، اما چقدر بهتر ؟ هنوز کسی چیزی نمیداند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]