واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هندشناسی با دومینیک لاپیر
کشور استعمارزدهی هندوستان که، به عقیدهی بسیاری از صاحبنظران، بعد از استقلال بزرگترین و پرجمعیتترین دمکراسی جهان را پدید آورده است از حیث تنوع آب و هوا، تکثر آداب و رسوم و تعدد مذاهب و مسالک یکی از شگفتانگیزترین کشورهای جهان است.در این کشور پهناور، فقر و غنا، علم و جهل، نوخواهی و واپسگرایی و بسیاری امور متضاد دیگر، بیشتر با صلح و صفا و کمتر با کینه و عناد، در کنار یکدیگر میزیند و گفتنی آنکه دوام بیشتر این تضادها در جامعهی هندوستانِ مستقل، نیز حاصل حکومت چندین سالهی استعمار انگلستان است که در تمام دوران حکمرانی در کلّ مستعمرات هدفی جز به استضعاف کشانیدن و عقب نگاهداشتن مردم صافی ضمیر و مظلوم مستعمرات نداشته است.تمدن هند ریشهدار و والاست و مردم هندوستان گذشته از حقپرستی و انساندوستی و صفا و صمیمیت و بردباری که از خصائل ذاتی آنهاست، مردمی هوشمند، بافرهنگ و خلاق اند. عبث نیست که هندوستان در عین آنکه هنوز هم اکثریت جمعیت چند صد میلیونیاش بر اثر فقر و بیماری از سوءتغذیه در رنجاند و به استناد آمار سازمانهای بینالمللی از بیست و سه میلیون نوزاد هر سالهاش، فقط نزدیک سه میلیون شانس رسیدن به سن بلوغ را دارند؛ در جهانِ فکر و علم و صنعت از کشورهای پیشرفته به حساب می آید.در هندوستان، فقر و غنا، علم و جهل، نوخواهی و واپسگرایی و بسیاری امور متضاد دیگر، بیشتر با صلح و صفا و کمتر با کینه و عناد، در کنار یکدیگر میزیند آرای فلاسفهاش در بزرگترین دانشگاههای کشورهای متمدن تدریس میگردد، عالمان، ادیبان و نوعدوستاناش به دریافت جائزهی نوبل نائل آمدهاند، در کارخانههایش از سوزن تا هواپیما تولید میگردد و یکی از چند کشور انگشتشماری است که نیروی اتم را مسخر خویش ساخته است.دومینیک لاپییر در سال 1931 در فرانسه چشم به جهان گشود. در سیزده سالگی همراه پدرش که سرکنسول فرانسه بود، به آمریکا سفر کرد. اولین رمان پرفروش خود را در هفده سالگی با نام «هر هزار کیلومتر یک دلار» نوشت که ثمرهی اتفاقات رخ داده در یکی از سفرهایش به شیکاگو با یک رانندهی کامیون بود که چمدانهایش را به سرقت برده بود.چند سال بعد در فرانسه، به هنگام خدمت در ارتش فرانسه به عنوان مترجم، با لاری کالینز آشنا شد. بعدها، به عنوان خبرنگار داغترین وقایع روز جهان را برای "پاریمچ" کار کرد. که نتایجاش، نوشتن پنج کتاب: "آیا پاریس میسوزد؟"، "اندوه من تو را تا به کجا خواهد کشانید؟"، "آه! اورشلیم" [که ثمره فعالیت او در بیتالمقدس میباشد] "آزادی در نیمه شب" [باز هم در مورد هندوستان تحت استعمار انگلیس] و "پنجمین سوارکار" با همکاری لاری کالینز بود که هر پنج کتاب در شمار پرفروشترین کتابهای جهان قرار میگیرند و به سی زبان ترجمه شدهاند و بیش از یکصدمیلیون از مردم جهان آنها را خوانده اند.در هندوستان، سختیها و بیماریها و شادیها کنار هم هستند. مهم نیست جشن ِ مسلمانان است یا هندوان و یا جذامیان، آنها به کمک همدیگر میروند و دوستان و همسایگان خود را برای جشن آماده میکننددر سال 1980 دومینیک موقتاً از کالینز جدا میشود تا طرحی را که در مدت اقامتاش در هندوستان دربارهی کتاب «آزادی در نیمه شب» در مغزش آماده کرده بود به اجرا بگذارد. پس در کلکته، مؤسسهای برای کمک به فرزندان جذامیان بنیاد مینهد و به مدد بخشی از سرمایهای که از تصنیف کتابهایش بهدست آورده است و اعاناتی که از سوی پنجهزار هواخواه به وی میرسد موفق میشود حوائج دویست کودکِ «کانون احیاء» کلکته را برآورد و هنگام بازدید از این «فرزندان» خویش است که دومینیک لاپییر روزی، جهانِ افسون کنندهی «شهر شادی» را کشف میکند:«روزی که به کلکته رفته بودم، یکی از رانندگان درشکههایی که توسط آدمی کشیده میشود مرا به یکی از فقیرترین و پرجمعیتترین محلههای شهر خیالانگیز برد که سیصدهزار انسان بیپناه در کوچههای آن زندگی میکنند. نام این محله آناندناگر Anand Nagar یا «شهر شادی» است و این دیدار یکی از ضربههای کاری است که در دوران زندگی بر من وارد شده است. زیرا در عمق این جهنم، هزاران بار بیشتر از شهرهای آباد مغرب زمین خودمان جوانمردی و عشق و همکاری و شادی و سرانجام خوشبختی به چشم میخورد و آدمی با مردمی مواجه میشود که هیچ ندارند و همه چیز دارند...»در شهر شادی، با همزیستی مسالمتآمیز مسلمانان و هندوان و سیکها و جذامیها و ... مواجه میشویم. انسانهای فقیر و بیسوادی که برای سیر کردنِ شکم خود و خانوادههایشان، خون میفروشند، جنین میفروشند و از غذاهای بیمارانِ بستری در بیمارستانهای بی در و پیکر کلکته دزدی میکنند. کشور استعمارزدهی هندوستان که، به عقیدهی بسیاری از صاحبنظران، بعد از استقلال بزرگترین و پرجمعیتترین دمکراسی جهان را پدید آورده است از حیث تنوع آب و هوا، تکثر آداب و رسوم و تعدد مذاهب و مسالک یکی از شگفتانگیزترین کشورهای جهان استدر سختیها و بیماریها و شادیها کنار هم هستند. مهم نیست جشن ِ مسلمانان است یا هندوان و یا جذامیان، آنها به کمک همدیگر میروند و دوستان و همسایگان خود را برای جشن آماده میکنند. ما با آداب و رسوم و باورهای آنها آشنا میشویم و از موقعیت احزاب سیاسی و وضعیت اماکن و مراکز دولتی اطلاعات موثقی کسب میکنیم. از عشق و علاقهی مردم فقیر هند به رقص و شادمانی و تماشای مکرر و خستگیناپذیر فیلمهای بالیوود در سالنهای سینما میشنویم. و از حضور انسانهایی چون مادر ترزا، جراح آمریکایی و کشیش فرانسوی در جمع این مردم، به موازات حضور دلالان خون و جنین میخوانیم.لاپییر می گوید: "چند هفته بعد از وقوع طوفان و سیل ناشی از بارانهای موسمی، بیماری و گنداب و هجوم کرکسها و حیوانات موذی، در بامداد یکی از روزها شهر شادی و همهی محلات کلکته شاهد جوش و خروشی غیر معمول شد. ماکس که بر اثر قیل و قال و شایعات از خواب پریده و با عجله از اطاقش خارج شد و ملاحظه کرد که همهی همسایگانش میخوانند و کف میزنند و به یکدیگر تبریک میگویند... ماکس حیرتزده با خود اندیشید که "ملت هند با آنکه از گروهی مردم توسری خورده، تحقیر شده، گرسنه و رنجیده ترکیب یافته است تا چه حد زوالناپذیر و مقاوم است. عجبا که در این ملت ذوق زندگی، قدرت امیدواری و ارادهی برپا ایستادن و پیروز شدن در برابر شدائد تا چه حد نیرومند است.او ادامه می دهد: یکی از اهالی شهر شادی را به طرف "مارک" آمد و فریاد زد: "برادر بزرگ! پیروز شدیم. ما اینک همچون مردم کشور شما، روسیه، چین و انگلستان نیرومندیم. بعد از این میتوانیم مزارعمان را آبیاری کنیم، در هر سال چندبار برنج درو کنیم و دهکدهها و شهرکهای خود را با نیروی برق روشن نمائیم. ما از این پس گرسنه نخواهیم بود و فقیر و رنجوری نخواهیم داشت زیرا رهبر بزرگمان ایندرا گاندی از طریق رادیو خبر داده است که بامداد امروز هندوستان نخستین بمب اتمی خود را آزمایش کرده است!»گفتنی است این کتاب با ترجمهی آقای علیرضا سمیعی توسط انتشارات یزدان به چاپ رسیده است.گروه کتاب تبیان - امیر مقیمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]