واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چگونه فلسفه بخوانیم؟آیا واقعا در فلسفه اسلامی هم می توان از تاریخ فلسفه شروع کرد؟
به نام خدااولین مواجهه بسیاری از علاقمندان به فلسفه از طریق مطالعه تاریخ فلسفه اتفاق افتاده است. تاریخ فلسفه بر خلاف اثار اصلی فیلسوفان و بر خلاف بسیاری از آثار فلسفی غامض و پیچیده ، معمولا گزارشی ساده، روان و شیرین از فلسفه یک فیلسوف ارائه می دهد و خواننده با درک دیدگاه ها و نظرات مختلف یک فیلسوف احساس نشاط زایدالوصفی را در خود می یابد. در میان بسیاری از علاقمندان فلسفه کسی که یک دوره کامل همین تاریخ فلسفه را مرور کرده باشد به ندرت پیدا می شود. پس بازهم باید به کسانی که هنوز در مرحله مطالعه تاریخ فلسفه به جای خود فلسفه یک فیلسوف و آثار فلسفی او باقی مانده اند دست مریزاد گفت، چرا که این نیز تلاشی در خور و شایسته در مسیر آشنایی با دانش فلسفه و آغازی برای مسیر فلسفه ورزی است. آشنایی با پرسش های گذشتگان و چگونگی پاسخ گویی آنها می تواند قوای محرکه فکری فرد را تحریک کرده و او را به اندیشیدن و فلسفیدن وا دارد.در ارتباط با روایت تاریخی فلسفه، دو نحله فلسفه اسلامی و فلسفه غرب مسیرهای جداگانه ای را پیموده اند. متاسفانه باید گفت آنچه در محافل علمی کشور در حوزه و دانشگاه در زمینه فلسفه اسلامی اتفاق می افتد آشنایی بدون مقدمه و اولیه با خود فلسفه اسلامی است. علاقمند به فلسفه در اولین برخوردش با این دانش، طبق عادت مالوف و سنت رایج، مجبور است از یک متن خلاصه تر و سبک تر اما پیچیده و عالمانه فلسفی بیاغازد. لذا آنچه امروز در اولین برخورد اتفاق می افتد آغاز از کتابهایی مانند بدایه الحکمه یا نهایه الحکمه علامه طباطبایی است که خود گزارشی متقن و علمی از حکمت متعالیه ملاصدرا می باشند. اخیرا به همت کوشش برخی محققین ارجمند نظیر آقایان فیاض، عبودیت، میرسپاه و ... آثار جدیدی پدید آمده اند که از دسته بندی و متنی به مراتب آموزشی تر برخوردارند و با توانایی ها و سلایق یک نو آموز فلسفه تناسب بیشتری دارند. اما آیا این تلاش ها کافیست؟اگر پرسیده شود چاره کار چیست و اینکه آیا واقعا در فلسفه اسلامی هم می توان از تاریخ فلسفه شروع کرد باید گفت بلی! در زمینه تاریخ فلسفه اسلامی هم تلاش های در خور توجهی انجام گرفته و کتابهای متقن، زیبا و شیرینی نگارش یافته است که چه بسا مطالعه اولیه آنها بر مطالعه دانش فلسفه، مقدم و ضروری تر باشد. کتاب کم نظیری مانند ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام از دکتر ابراهیم دینانی از این دسته است که مطالعه دوره سه جلدی آن می تواند دانشی وسیع از داشته های فلسفی تمدن اسلامی ما ارائه کند. خواننده در مروری بر این کتاب، حظ و سروری دو چندان خواهد یافت آنگاه که مشاهده می کند بسیاری از بحث های فلسفی رایج در جهان، در محافل فلسفی دنیای اسلام و به ویژه کشور عزیزمان ایران در جریان بوده است و نظرات مختلف و آراء متفاوتی از سوی اندیشمندان مسلمان به این پرسش ها ارائه شده است.
متاسفانه عدم راهنمایی درست به نوآموزان در چگونگی اولین برخورد با فلسفه اسلامی، باعث برخی کژتابی ها و سوء تفاهمات شده است. نوآموز فلسفه در برخورد اول غافل از این تفاوت میان دانش فلسفه و تاریخ فلسفه، احساس می کند فلسفه اسلامی دانشی به غایت پیچیده، سخت فهم و غیرعملی است در حالی که او تمام گزاره های فلسفه غرب (بخوانید تاریخ فلسفه غرب) را به روشنی در می یابد. این مشکل بیش از آنکه به خواننده این آثار بازگردد به عدم تدبیر ما برای ترویج و شناساندن صحیح چنین فلسفه ای باز می گردد. باید دانست که مطالعه آثار اکثر فیلسوفان غربی نیز معمولا به سادگی مطالعه تاریخ فلسفه غرب نیست. خواننده آثار نیچه در نهایت حیران می ماند و نمی تواند بدون ممارست گزارشی صحیح از فلسفه او ارائه کند. کتابهای کانت را بدون یاری یک استاد حاذق نمی توان درس گرفت و فهمید. کتابهای ویتکنشتاین و آن عبارات منقطع او هنوز هم برای بسیاری نامانوس و نا آشناست. فلسفه هایدگر مقدم و متاخر بسیاری را به اشتباه می اندازد که گویی هایدگر متاخر از هایدگر متقدم فاصله گرفته است. مطالعه آثار فیلسوف پست مدرن معاصر، بودریار، هنوز هم غامض و پیچیده است. اما...اما فلسفه غرب برای جذب علاقمندان مسیری طبیعی و صحیح را پیموده است که ما تازه در آغاز آنیم. تالیف کتابهایی نظیر حمام فلسفه، آغاز فلسفه، چگونه یک فیلسوف شدم، لذات فلسفه، فلسفه برای کودکان، دنیای سوفی و از این دست به همین منظور نگارش یافته است. امید است که اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و محافل فلسفی کشور این مهم را جدی بگیرند و با تدوین شیوه ای نوین در آموزش و ترویج سنت فلسفی غنی و چندصدساله کشورمان، نشاط گذشته این مرز و بوم بر قله های رفیع علم و دانش جهان را بازیابیم.آسیب رایجی که در پایان این جستار اشاره به آن مفید می نماید این است که بسیاری از علاقمندان به فلسفه در شیرینی و لذت فهم و مطالعه «تاریخ فلسفه» باقی می مانند و با قناعت به دانش تاریخیشان از فلسفه و برخی اصطلاحات و حفظیات، فطرت پرسش گر و جستجوگرشان اقناء می گردد. باید مواظب این سیری کاذب بود و با مطالعه آگاهانه تاریخ فلسفه، مقصود اصلی این مطالعات، یعنی اندیشیدن در احوال انسان و جهان را از یاد نبرد.****************** مطالب مرتبط********************می خواهید دوباره مسلمان شوید؟ (قسمت اول)می خواهید دوباره مسلمان شوید؟(قسمت دوم)نویسنده: محمدعلی روزبهانی، گروه حوزه علمیه تببیانتنظیم: رهنما، گروه حوزه علمیه تببیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]