تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803613642




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (2)
نقد خاطرات هاشمي رفسنجاني در سال 65 (2) هرچند راوي محترم مشخص نمي‌سازد در اين جلسه چه كساني موافق تجديد رابطه با آمريكا بودند و چه كساني مخالف، اما ساير قرينه‌ها و موضع‌گيري‌ها، جايگاه ايشان را در اين مباحث روشن مي‌سازد. با اين وجود چند نكته در اين فراز براي خواننده قابل تأمل خواهد بود: 1- طرح بحث تجديد رابطه با آمريكا در جلسه سران بلافاصله پس از سفر يك هيئت بلندپايه آمريكايي به ايران با يكديگر ارتباط دارد يا خير؟ 2- آيا طراح و مبتكر بسترسازي براي تجديد رابطه با آمريكا در داخل و خارج كشور بر اساس سياست كلان نظام عمل مي‌كرده است يا خير؟ 3- چرا بعد از اين‌ كه جلسه سران قوا تصميم مي‌گيرد اين بحث را با امام مطرح سازد آقاي هاشمي‌ ديگر سخني از اين مطلب به ميان نمي‌آورد و آن‌ را مسكوت مي‌گذارد؟ 4- آيا اين مسئله اتفاقي است كه عده‌اي در داخل كشور همزمان با اصرار آمريكايي‌ها براي تجديد رابطه همين سياست را پي مي‌گيرند؟ بنابراين به هيچ وجه نمي‌توان مدعي شد تمايل آمريكايي‌ها براي تجديد رابطه يك سويه بوده است. اين سخن داراي پشتوانه منطقي است كه آمريكا به دليل مواجه بودن با شرايط سخت در جهان اسلام به دنبال خارج كردن خود از نوك تيز حمله نهضت اسلامي بود، اما اين بدان معني نيست كه واشنگتن بدون دريافت نشانه‌هايي از سوي جرياني كه آن‌ را ميانه‌رو مي‌خوانند هيئتي بلندپايه راهي تهران سازد. جناب آقاي هاشمي‌ تمايل يك سوي معادله را به صورت كاملاً شفاف بيان مي‌كند: "ظهر، علي اخوي‌زاده كه از اروپا برگشته، آمد. از طريق كاردارمان در لندن، دو نفر از مقامات آمريكايي با او ملاقات كرده‌اند. خواستار رفع تيرگي روابط شده‌اند. " (ص241) همچنين در فرازي ديگر در اين زمينه آمده است: "آمريكايي‌ها براي برقراري روابط با ما دست و پا مي‌زنند و به هر وسيله‌اي متشبث مي‌شوند. " (ص243) حتي اگر بپذيريم كه جناب آقاي هاشمي‌رفسنجاني در اين مقطع برنامه عملياتي براي پاسخ مثبت گفتن به اين دست و پا زدن آمريكايي‌ها نداشته باشد نمي‌توان چشم از اين واقعيت پوشيد كه ايشان از اين شرايط براي تقويت استراتژي خويش در ارتباط با جنگ بهره گرفته است. تمام كساني كه صاحب اين خاطرات را به خوبي مي‌شناسند بر اين امر واقفند كه ايشان فردي با برنامه‌هاي درازمدت است. اين شخصيت شناخته شده اين‌گونه نيست كه در روند پيشبرد برنامه‌هايش هنگام مواجهه با موانع جدي از ادامه راه باز ايستد، بلكه همراه با سياست صبر و انتظار مسيرهاي مختلف و متنوع مستقيم و غيرمستقيم را براي نيل به مطلوب خويش مي‌آزمايد. همان‌گونه كه آقاي هاشمي صادقانه ابراز مي‌دارد و به آن اشاره شد، سياست و استراتژي ايشان در ارتباط با تهاجم عراق در اين شعار خلاصه مي‌شود: "جنگ، جنگ تا يك پيروزي " توفيق اين شعار متاسفانه در سال 64 و 65 در گروي تلاش براي خريد تسليحاتي از آمريكا در قبال ميانجي‌گري براي آزادي گروگان‌هاي غربي در لبنان مي‌شود. قطعاً در شرايط سخت تلاش عراق براي متوقف كردن صادرات نفت ايران، حمله گسترده به شهرها و مردم بي‌دفاع غيرنظامي، استفاده وسيع از موشك‌هاي دوربرد و هواپيماهاي بلندپرواز براي ناامن ساختن همه نقاط كشور، همچنين سلاح شيميايي و ... دست‌يابي به تجهيزات نظامي امري ضروري و حياتي بود، اما به نظر مي‌رسد آقاي هاشمي از ضرورت مذاكره غيرمستقيم با آمريكايي‌ها براي تأمين نيازهاي جبهه‌ها كه مورد تأييد همه سران و امام بوده است استفاده‌هاي ديگر نيز براي تحقق اهداف سوم و چهارم، كرده است. اين بهره‌گيري بدون شك استراتژي اصلي جنگ را كمرنگ‌ مي‌سازد و نتايج معكوسي به بار مي‌آورد. يكي از صاحب‌نظران و كارشناسان تاريخ جنگ در كتاب خود در اين زمينه مي‌نويسد: "آقاي هاشمي به اين نظر است كه استراتژي ايشان مبني بر تصرف يك منطقه با اهميت و پايان دادن به جنگ صحيح بود ولي كاستي‌ها و ناتواني نيروهاي نظامي مانع از تحقق آن شد؛ زيرا كليه عمليات‌هايي كه پيشنهاد مي‌شد و ايشان تصويب و حمايت مي‌كرد، اهداف استراتژيك داشت و در صورت تحقق اهداف، پايان دادن به جنگ ممكن مي‌شد ليكن نيروهاي نظامي قادر به تامين اين اهداف نبودند ". سپس نويسنده در پاورقي مي‌افزايد: "نيروهاي نظامي بويژه سپاه در برابر اين تحليل معتقدند كه فقدان استراتژي نظامي و تاكيد بر اجراي يك عمليات براي پايان دادن به جنگ عامل ناكامي بود. براي اثبات اين موضوع چنين استدلال مي‌شود كه ما بايد پس از فتح خرمشهر همانند قبل از آن، كه براي آزادسازي مناطق اشغالي مجموعه‌اي از عمليات را طراحي و اجرا كرديم و معضل مناطق اشغالي حل شد، براي پايان دادن به جنگ نيز به پيروزي قاطع نياز داشتيم و اين مهم با استراتژي نظامي و طراحي و اجراي مجموعه عمليات ممكن بود ".(روند پايان جنگ، محمد دروديان، ناشر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، سال 84، ص27) بدون اين‌كه خواسته باشيم در اين ارزيابي متوقف شويم و ميزان نقش آفريني شعار "جنگ جنگ تا يك پيروزي " را در ناكامي جبهه‌ها مورد بررسي موشكافانه قرار دهيم، صرفاً بر اين نكته تأكيد مي‌ورزيم كه تعدد استراتژي در جنگ يا هر حركت همه‌جانبه و پيچيده، ايجاد سردرگمي مي‌كند. تبعات فقدان وحدت نظر و عمل در جنگي كه جبهه مقابل ملت ايران در آن بسيار وسيع بود، بر هيچ صاحب‌نظري پوشيده نبود، اما آقاي هاشمي‌رفسنجاني به هر دليل مصر بودند تا به پشتوانه يك عمليات موفق و جلب نظر آمريكا از طريق سياسي به جنگ پايان دهند. آمريكايي‌ها نيز كه به هيچ‌وجه مايل نبودند ملت ايران در جبهه‌هاي نبرد به پيروزي نايل آيد از اين تز استقبال مي‌نمودند و آماده بودند در حد يك عمليات موفق از نظر تسليحاتي وارد معامله شوند. گفته مي‌شود اگر واشنگتن تمايل به تجديد روابط داشت چرا بعضاً در ارسال تجهيزات صداقت لازم را به خرج نداد؟ پاسخ اين چرايي را بايد در نگراني آمريكا از امكان بهره‌مندي ايران از تجهيزات براي دست‌يابي به پيروزي نهايي در جبهه‌ها يافت. از اين‌رو برخي سلاح‌هاي از رده خارج شده و غيركارآمد را نيز راهي ايران ساخت؛ بنابراين آمريكا نيز در محدوده استراتژي آقاي هاشمي مي‌خواهد نقش‌آفريني كند، يعني كمك به يك عمليات موفق و نه بيش از آن. البته اگر آقاي هاشمي براساس استراتژي امام به مديريت جبهه‌ها مي‌پرداخت دست‌يابي به هر امكاني براي تقويت توان رزمي نيروهاي مدافع كشور بسيار ارزنده بود. به همين دليل نيز رهبري و سران قوا جملگي بر تلاش حول دو محور تهيه تسليحات از بازار سياه آمريكا و ميانجي‌گري براي آزادي گروگان‌هاي آمريكايي در لبنان براي دريافت سلاح متفق بودند. اما آن‌چه مشكلاتي را موجب مي‌شود نقش‌آفريني آقاي هاشمي‌رفسنجاني حول دو محوري است كه براساس استراتژي خود، آن‌ها را دنبال مي‌كند. تلاش‌هاي آقاي هاشمي در اين وادي از سال 64 آغاز مي‌شود، اما در آستانه سفر هيئت آمريكايي به تهران كه وي نمي‌تواند از تركيب آن بي‌اطلاع باشد، ناگزير است خبر سفر چند آمريكايي را به تهران، به همراه سلاح‌هايي مورد معامله قرار گرفته در جريان ميانجي‌گري و مذاكرات غيرمستقيم با آمريكايي‌ها به جلسه سران بدهد: "شب با سران قوا مهمان آقاي موسوي اردبيلي بوديم... درباره پيشنهاد آمريكا مبني بر آمدن يك هيأت آمريكايي به ايران براي مذاكره درباره كمك ما به آزادي گروگانهاي آمريكايي در لبنان و در مقابل پرداخت قطعات اسلحه‌هاي آمريكايي به ما، با آمدن هيأت رسمي آمريكايي قبل از تحويل لوازم هاك، مخالفت شد. " (ص59) در اين روايت هرچند صرفاً هدف از سفر هيئت آمريكايي مذاكره پيرامون مسئله گروگان‌ها در لبنان عنوان مي‌شود با اين وجود اكثريت سران قوا با آن مخالفت مي‌كنند، اما آيا آقاي هاشمي‌ تلاش خود را در اين زمينه متوقف مي‌سازد؟ ايشان كه اهداف ديگري در سر دارد، حضور هيئت آمريكايي را در تهران بسيار حائز اهميت مي‌داند؛ لذا اين موضوع را همچنان پي مي‌گيرد، اما تحت اين عنوان كه چند آمريكايي مي‌خواهند سلاح‌هاي خريداري شده را به ايران بياورند: "آقاي [محسن] كنگرلو تلفني اطلاع داد كه آمريكايي‌ها گفته‌اند روز هفدهم ماه مي [28 ارديبهشت] نصف قطعات درخواستي [موشك] هاك را با هيأت ظاهراً آلماني به ايران مي‌آورند و پس از تنظيم برنامه‌ آزادي گروگانها در لبنان، بقيه را مي‌آورند. شب رئيس‌جمهور و نخست‌وزير مهمان من بودند. در مورد مقابله به مثل عليه عراق و خريد كالا و آمدن آمريكايي‌ها توافق شد. " (ص92) چنان‌چه اشاره شد، در انتقال اطلاعات به ساير سران قوا صرفاً بحث آن است كه چند آمريكايي مي‌خواهند بخشي از سلاح‌هاي خريداري شده را به ايران منتقل سازند و براي ارسال بقيه آن براساس زمان‌بندي آزادي گروگان‌ها برنامه‌ريزي كنند. همچنين با قطعي شدن اين سفر كه آقاي هاشمي از كم و كيف آن نمي‌توانسته بي‌اطلاع باشد دايره افراد در جريان قرار گرفته لاجرم افزايش مي‌يابد. از اين زمان سپاه نيز به منظور حفاظت از اين هيئت وارد حلقه اطلاع يابندگان مي‌شود: "به آقاي كنگرلو گفتم با آقاي وحيدي (مسئول اطلاعات سپاه) در مورد امنيت آمريكائيهائي كه بناست بيايند هماهنگ كنند. " (ص95) اين در حالي است كه آقاي هاشمي از موضع امام در اين زمينه و چارچوب‌هاي تعيين شده بي‌اطلاع نيست: "به زيارت امام رفتيم. مشكلات بين ارتش و سپاه، اختلاف افسران نيروي زميني با آقاي صياد فرمانده نيرو و ادامه گزارشهاي قبلي درباره مذاكرات غيرمستقيمي كه با آمريكايي‌ها بر سر كمك به آزادي گروگانهاي آمريكايي در لبنان در مقابل گرفتن امكانات نظامي داريم، را گزارش كردم. در مورد دوم موافقند و دستور احتياط مي‌دهند ". (ص39) اما آقاي هاشمي كه به ابتكار خود بحث‌ها را از اين چارچوب فراتر برده كاملاً بر اين مسئله واقف است كه حضور يك هيئت بلندپايه آمريكايي در تهران قطعاً داراي دو ويژگي‌ بارز است؛ اولاً مذاكرات مستقيم خواهد بود، ثانياً بحث به مراتب فراتر از مسئله گروگان‌ها خواهد رفت: "آقاي محسن كنگرلو اطلاع داد كه هواپيماي حامل قطعات گران قيمت آمريكايي- كه با پاسپورت ايرلندي آمده‌اند و به نام ايرلندي هستند- در فضاي تهران است... آقايان [محسن] كنگرلو [مشاور نخست‌وزير] و [احمد] وحيدي[مسئول اطلاعات سپاه] آمدند. گزارش وضع هيأت آمريكايي را دادند. يك چهارم قطعات هاك درخواستي را آورده‌اند. آقاي مك‌فارلين مشاور ويژه ريگان و شخصيتهاي حساس ديگر آمريكا در هيات‌اند براي سران كشور ما كلت و شيريني، هديه آورده‌اند و خواهان ملاقات با سران هستند. قرار شده هديه را نپذيريم و ملاقات ندهيم مذاكره را در سطح دكتر هادي و دكتر روحاني و مهدي نژاد مخفي نگهداريم و [مذاكرات] محدود به مسأله گروگانهاي آمريكايي در لبنان و دادن قطعات هاك و چند قلم ديگر اسلحه [باشد.] آنها بيشتر خواهان مذاكره در مسائل كلي و سياسي‌اند. " (صص8-107) مقايسه اين مطلب با آن‌چه آقاي هاشمي‌ در روز 13 آبان به دستور امام به مردم گزارش مي‌دهد نكاتي را محل تامل مي‌سازد: "يكي از هواپيماهايي كه براي ما از كشورهاي اروپايي اسلحه مي‌آورد اجازه عبور گرفت كه وارد شود و اسلحه‌اش را در فرودگاه تخليه كند... آنها در بدو ورود اسامي ايرلندي به ما داده بودند. وقتي كه هواپيما وارد فرودگاه مهرآباد شد به ما اطلاع دادند كه اين آقاياني كه در فرودگاه از هواپيما پياده شده‌اند مي‌گويند ما آمريكايي هستيم و براي مسئولان كشور ايران از ريگان و مسئولان آمريكايي پيام آورده‌ايم... امام فرمودند كه با آن‌ها صحبت نشود و پيام آنها را نگيريد و ببينيد كه آنها كي هستند و براي چه به ايران آمده‌اند. " آقاي هاشمي كه در مراسم سالگرد گرامي‌داشت روز 13 آبان سخن مي‌گفت همچنين اضافه كرد: "قيافه يكي از آنها به قيافه مك‌فارلين شبيه بود. البته ما هنوز صددرصد مطمئن نيستيم كه همان بوده است يا نه، چون كسي تا حالا صحبت نكرده است و كساني كه از طرف ما با آنها روبرو بودند همان ماموران امنيتي ما در منطقه هستند و يكي از كساني كه در خريد اسلحه با آن دلال‌ها بود... ما گفتيم برويد همان جا، اين جا جاي اين حرف‌ها نيست، ما با آمريكا قهريم ما با شما در جنگ هستيم شما آتش‌افروز اين جنگ هستيد. ما چطور بياييم و با شما ملاقات كنيم و با شما حرف بزنيم. مگر ما يادمان رفته كه برژينسكي با دولت موقت ما در الجزاير ملاقات كرد و دولت موقت را آب برد... گفتند كه اين دلا‌ل‌ها به ما گفته‌اند اينها به ما گفتند كه شما بياييد به ايران، اينها استقبال مي‌كنند... ما فهميديم كه آنها را حسابي رنگ كرده‌اند. " (روزشمار جنگ ايران و عراق، ماجراي مك‌فارلين، جلد چهل و چهارم، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، سال 1380، ص585) اولين نكته حائز اهميت در اين فراز، اطلاع امام از ماجراي گفت‌وگو با آمريكايي‌ها صرفاً در حد محور دوم، يعني مذاكره غيرمستقيم براي ميانجي‌گري در قضيه گروگان‌ها در لبنان به منظور خريداري اسلحه، بوده است. رهبري انقلاب هرگز در جريان برخي مراودات سياسي براي بهبود روابط و اين‌كه با اين هدف قرار است يك هيئت بلندپايه آمريكايي به ايران بيايد نبوده است؛ لذا براساس قول آقاي هاشمي مي‌گويند: "ببينيد كه آنها كي هستند و براي چه به ايران آمده‌اند ". برخي تحليل‌گران اين‌گونه عنوان مي‌كنند كه چنين اقدام حساسيت برانگيزي يقيناً بدون هماهنگي با امام صورت نگرفته است. بايد بر اين نكته تأكيد كرد اولاً براساس روايت‌ آقاي هاشمي، امام در جريان فعاليت‌هاي ايشان حول محور سوم نبوده است. ثانياً به نوعي از گفت‌وگوها حول محور دوم كه امام در جريان آن بودند استفاده شده كه گويا آمريكايي‌ها دچار توهم شده‌اند و بدون هماهنگي راهي تهران گشته‌اند. ثالثاً براي مشخص شدن اين واقعيت كه امام هرگز به هيچ بهانه‌اي خلاف واقع نمي‌گفتند مناسب است روايتي از آقاي هاشمي را مورد توجه قرار دهيم: "به دفتر گفتم كه خبري در اخبار ظهر پخش كنند كه غيبت ما را از تهران توجيه نمايد، ولي بالاخره گويا خواسته‌اند خبري در مورد ملاقات با امام باشد. امام موافقت نكرده‌اند كه خبر ملاقات بدون واقعيت پخش شود. " (ص414) بنابراين اگر امام در جريان مراودات ايجاد شده براساس محور سوم و چهارم بودند هرگز به آقاي هاشمي نمي‌گفتند كه اينها كي هستند و براي چه به ايران آمده‌اند. نكته حائز اهميت ديگر در بيانات آقاي هاشمي به عنوان سخنران مراسم 13 آبان مسئله انتقال پيامي مخدوش به واشنگتن مبني بر استقبال از هيئت بلندپايه آمريكايي در تهران است. ايشان اين پيام ارسالي را از جانب دلالان عنوان مي‌كند و اين‌كه مقامات آمريكايي با اين پيام رنگ شده‌اند. در اين زمينه چند مسئله قابل طرح است: اولاً بسيار دور از ذهن است كه "مك‌فارلين " مشاور ويژه رئيس‌جمهور آمريكا، "آميرام نير " مشاور نخست‌وزير اسرائيل و چند مقام عالي‌رتبه ديگر براساس قول دلالان راهي ايران شده باشند. ثانياً اگر قصد رنگ كردن آمريكايي‌ها در ميان بوده و هيچ‌گونه تمايلي در برخي شخصيت‌هاي داخل كشور براي تجديد رابطه با آمريكا وجود نداشت چرا مي‌بايست بحث تجديد رابطه با آمريكا به طور همزمان در جلسه سران قوا مطرح مي‌شد؟ قطعاً طرح چنين مباحثي در بالاترين سطوح بيانگر آن است كه از جايگاهي رفيع و بسيار اطمينان‌بخش به آمريكايي‌ها چراغ سبز نشان داده شده بود. ثالثاً اگر امام با قاطعيت جلو مذاكره با هيئت آمريكايي را نمي‌گرفتند آيا بنا نبود مسئولان كشور ناخواسته وارد عرصه‌اي شوند كه برايشان غيرمترقبه بود؟ رابعاً با وجود منع جدي امام از مذاكره، و همچنين تأكيد اكثريت سران قوا بر اين نكته كه آقايان هادي، روحاني و وردي‌نژاد صرفاً در ارتباط با مسئله ‌گروگان‌ها با آن‌ها مذاكره كنند متأسفانه ياران نزديك آقاي هاشمي‌ ترجيح دادند در اين چارچوب خود را مقيد نسازند. خامساً- آقاي هاشمي اين‌گونه وانمود مي‌سازد كه هيئت آمريكايي دست خالي ايران را ترك كرد، اما پيشنهاد دست‌اندركاران كاخ سفيد براي سفر مجدد هيئت بلندپايه به تهران در فاصله‌اي كوتاه خلاف آن‌ را ثابت مي‌كند: "آقاي [محسن] كنگرلو تلفني گفت آمريكايي‌ها خواسته‌اند كه براي مذاكره درباره گروگانهاي لبناني دوباره به ايران بيايند. گفتم موافقت نداريم كه بيايند. مذاكره ديگر لازم نيست. " (ص131) بنابراين علي‌رغم موضع سرسخت امام و منع سران قوا در مورد مذاكره با آمريكايي‌ها پيرامون روابط، ياران آقاي هاشمي ظاهراً به گونه‌اي عمل نمي‌كنند كه اين مهمانان خواسته يا ناخواسته چندان هم دست خالي از ايران بازگردند. البته جناب آقاي هاشمي بعد از مواجه شدن با موضع قاطع امام مذاكرات را مجدداً به خارج كشور منتقل مي‌سازد؛ به عبارتي به دنبال خارج شدن هيئت آمريكايي از ايران در تاريخ 7/3/65 تا زمان علني شدن سفر هيئت بلندپايه آمريكايي به تهران در 12 آبان همان سال باب مذاكرات نه تنها مفتوح نگه داشته مي‌شود، بلكه براي تقويت اين حركت، افراد داراي موقعيت‌هاي حساس ديگري نيز در اين ماجرا دخالت داده مي‌شوند. دور جديد مذاكرات كه ظاهراً با محوريت آقاي علي هاشمي (برادرزاده‌ آقاي هاشمي‌رفسنجاني) آغاز مي‌شود فرمانده وقت سپاه را نيز در اين قضيه درگير مي‌سازد. البته همان‌گونه كه اشاره شد، نيروي اطلاعات سپاه در آستانه سفر هيئت بلندپايه آمريكايي به تهران به منظور حفاظت از آن در جريان امر قرار گرفت، اما بر خلاف آن‌چه در جلسه سران تصويب مي‌شود در عمده مذاكرات غايب بود. علي هاشمي در مصاحبه با مجله شهروند امروز ضمن بيان دلايل شكست دور اول ارتباطات آقاي هاشمي با آمريكايي‌ها چگونگي آغاز دور دوم را بدين‌گونه تشريح مي‌كند: "ببينيد آمريكايي‌ها در مذاكره خيلي "تهاجمي " برخورد مي‌كنند. زماني كه تصميم مي‌گيرند با ايران رابطه برقرار كنند و آقاي قرباني‌فر شروع مي‌كند به رابطه با آقاي كنگرلو، اين هدف وجود داشته كه تا شش ماه ديگر اين داستان به يك پروژه كامل و تمام شده بينجامد... حالا بلافاصله مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهور آمريكا بيايد و در تهران با مقامات عالي رتبه‌اي مثل آقاي هاشمي‌رفسنجاني يا وزير امور خارجه و فرماندهان نظامي، بحث‌ها را يكسره و كامل كند... اما آنها وقتي با آن سرعت به ايران مي‌آيند، در ايران شرايط براي ديدار مهيا نيست. ه‍ .ا: مگر آنها براي آمدن به ايران هماهنگي نكرده بودند؟ اين را نمي‌دانم و آقاي كنگرلو حتماً در جريان است. اما ناهماهنگي هم بالاخره محتمل است. ماجرايي را تعريف مي‌كنم. در زمان بوش پدر يك روز بين وزير خارجه ايران و نماينده ايران در سازمان ملل هماهنگي مي‌شود كه اگر ممكن باشد در مسئله‌اي ميان بوش پدر و آقاي هاشمي‌رفسنجاني گفت‌وگويي انجام شود. فردا صبح آن روز آقاي بوش پدر، تماس مي‌گيرد با دفتر رياست‌جمهوري ايران و پشت خط مي‌ماند. او مي‌خواسته با آقاي هاشمي‌ صحبت كند ولي اصلاً دفتر رياست‌جمهوري آمادگي نداشته و تلفن‌ها قطع مي‌شود... اين را هم در نظر بگيريد كه ايران كشوري انقلابي بوده است و امام در مقام رهبري ايران قرار داشته‌اند و رابطه را هم خود آمريكايي‌ها قطع كرده بوده‌اند. بنابراين ممكن است كه ايراني‌ها هم آمادگي نداشته‌اند كه در سطح سران ملاقات كنند. ه‍ .ا- شما از چه مقطعي وارد اين ماجرا شديد؟ بعد از اينكه طرح تهاجمي آمريكا براي پياده شدن در تهران و مذاكره با مقامات عالي‌رتبه شكست خورده بود... من به همراه چندتن از دوستان در آن زمان سفري به بلژيك داشتم. شهريور 1365 بود و من 25 سال بيشتر نداشتم. در آنجا تماسي با من گرفته شد و گفتند كه ما مي‌خواهيم مسائلي را با شما در ميان بگذاريم تا به گوش آقاي هاشمي‌رفسنجاني برسد... وقتي ملاقات انجام شد مشخص شد... كساني هستند كه با شوراي امنيت آمريكا كار مي‌كنند. يكي از آنها فردي به نام حكيم بود... يكي ديگر از آنها فردي به نام ريچارد سيكورد بود كه قبلاً معاون وزير دفاع آمريكا بوده... جلسه ما در هتلي در بلژيك برگزار شد... آنها البته اضافه كردند كه روشن و صريح مي‌گوئيم كه مدنظر ما اين نيست كه شما يك پيروزي در عراق به دست بياوريد. بعد هم چندبار تأكيد كردند كه آنچه مدنظر ماست، يك "صلح شرافتمندانه " است... ه‍ .ا: فرجام و نتيجه اين جلسه شما چه بود؟ من وقتي از سفر برگشتم شرح آن ديدار را در چندين صفحه نوشتم و وقتي از آقاي هاشمي‌رفسنجاني گرفتم و خدمت ايشان رسيدم و ماجرا را هم كاملاً توضيح دادم ه‍ .ا: واكنش آقاي هاشمي چه بود؟ ايشان ماجراي مك‌فارلين را تكذيب كردند... برداشتم اين بود كه ايشان نيازي به توضيح براي اينجانب نمي‌ديدند. ه‍ .ا: پس شما اقدام ديگري انجام نداديد؟ من در آن زمان ارتباطي هم با دفتر امام داشتم. با يكي از دوستان كه در دفتر امام بود اجمالي مشورت كردم و ايشان پيشنهاد داد كه من با آقاي محسن رضايي كه ارتباط هم داشتيم جلسه‌اي بگذارم. رفتم پيش آقاي محسن رضايي... ه‍. ا: هدفتان از ديدار با آقاي رضايي چه بود؟ هم واقعاً دنبال يك پاسخ بودم و هم به مشكلات جبهه فكر مي‌كردم كه از نزديك خودم آنها را درك مي‌كردم. البته بعداً شنيدم كه آقاي هاشمي‌ آن گزارش را كه من به ايشان داده بودم به آقاي حسن روحاني و دكتر هادي در مجلس داده بود. ايشان نمي‌خواست خودش راساً وارد ماجرايي شود كه ربطي به او ندارد... با اين شرايط به ديدار آقاي رضايي رفتم و موضوع را توضيح دادم. آقاي رضايي تكذيب نكرد و گفت آنچه گفتي اتفاق افتاده است. ما هم اگر بتوانيم از نظر استراتژيك از آنان كمك بگيريم، اين همه تلفات نخواهيم داشت و پيروزي در جنگ بيشتر مي‌شود. ما از طريق واحدهاي سپاه به جريان كمك مي‌كرديم و حالا شما هم كاري به اين موضوع نداشته باش. فقط سرنخ‌هايت را به بچه‌هايي كه من معرفي مي‌كنم وصل كن تا كار ادامه پيدا كند. از اين مقطع به بعد من ديگر شخصاً مداخله‌اي نداشتم و فقط سفري به خارج داشتم تا نيروهايي كه سپاه معرفي كرده بود را به نيروهاي آمريكايي وصل كنم. ه‍ . ا: در چه كشوري اين ارتباط‌گيري را انجام داديد؟ ابتدا به تركيه رفتم و سپس به آمريكا. اين مذاكرات هم ادامه يافت تا زماني كه روزنامه (هفته‌نامه) الشراع براي اولين بار قضيه مك‌فارلين را منتشر كرد و بعد حضرت امام با آقاي هاشمي اين نظر را طرح مي‌كند كه بهتر است اول بار ما داستان را افشا كنيم و ايشان هم روز 13 آبان اين قضيه را افشا مي‌كنند اما صحبت‌هاي عمومي باز هم ماجرا را پيچيده‌‌تر مي‌كند و به سرنوشت ماجراي قبلي دچار مي‌كند. " (شهروند امروز، شماره 50، سال سوم، 26 خرداد 1387) ادامه دارد ..... /س





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن