واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کيفيت زندگي وابسته به سلامت نويسنده: دکتر علي منتظري/ استاد پژوهش و رييس پژوهشکده علوم بهداشتي و جهاد دانشگاهي نگاهي به واژه کيفيت زندگي، تاريخچه و سير تحول آنموضوع «کيفيت زندگي» براي نخستين بار از سوي علماي جغرافيا مطرح شده وگويا مبحث محل زندگي در دورهاي مورد توجه پژوهشگران علم جغرافيا قرار گرفته است. در نتيجه از اين منشا و منظر «کيفيت زندگي وابسته به محل زندگي جغرافيايي» به عنوان يک موضوع در تحقيقات و مطالعات جغرافيايي به ويژه در خصوص کيفيت زندگي محل زندگي سالمندان در ادبيات و متون علمي ملاحظه شده است. عدهاي ديگر براي ظهور اين واژه و اين مفهوم در ادبيات علمي آن را به کميتهاي که رييسجمهور وقت آمريکا در سال 1960 ميلادي براي تعيين اهداف ملي تعيين کرده بود، نسبت ميدهند. اين کميته در همان سال يکي از اهداف ملي تعيين شده را بهبود کيفيت زندگي مردم آمريکا قرار داد. از آن پس در ارزشيابي برنامهها، توجه به ارتقاي «کيفيت زندگي» مورد توجه قرار گرفت و به تدريج اين مفهوم و موضوع به حوزه سلامت و ارايه خدمات سلامت سرايت پيدا کرد تا بررسي شود آيا اقداماتي که در حوزه سلامت و ارايه خدمات سلامت صورت گرفته، موجب بهبود و ارتقاي کيفيت زندگي بيماران شده است يا خير تا بتوان ملاحظات مناسبي در اين زمينه طراحي، برنامهريزي و اجرا کرد...به تدريج که اين مفهوم در ادبيات پزشکي يا ادبيات سلامت وارد شد، توجه به موضوع «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار گرفت، به نحوي که از اوايل سال 1970 ميلادي به بعد در مجلات و ژورنالهاي معتبر علمي پزشکي به تدريج مقالات و نتايج پژوهشهاي انجام گرفته منتشر شد و با توجه به گسترش آن در نيمههاي اين دهه، در سال 1977 ميلادي واژه «کيفيت زندگي» به يکي از کليد واژههاي Medline تبديل شد. با تولد اين موضوع در ادبيات پزشکي و علوم سلامت، موافقان و مخالفان در مقابل هم صفآرايي کرده و مباحث تئوريک و نظري بسياري در اين دورهها پيرامون اين موضوع منتشر شد که در اين مختصر مجال پرداختن به آن نيست، اما براي نمونه به مواردي از آن اشاره ميکنيم.مخالفان اعتقاد داشتند وقتي ما حتي در تفسير و تعبير دادههاي عيني و شناخته شده پزشکي ناتوانيم، چگونه ميتوانيم با جمعآوري اطلاعاتي مجعول از بيمار براي مثال در مورد تاثير و کارايي مداخلات پزشکي اظهارنظر کنيم؟ در مقابل، موافقان معتقد بودند درست است که ما به دادههاي عيني در پزشکي نيازمنديم و بايد از آن استفاده کنيم، اما سوال اصلي اين است که آيا مداخلات باليني ما توانسته و يا ميتواند به ارتقاي «کيفيت زندگي» بيماران و مراجعان ما منجر شود. در نتيجه معتقد بودند چه کسي و يا چه کساني بهتر از بيماران و مراجعان ميتوانند پاسخگوي اين سوال باشند؟ مخالفان مطرح کردند که چگونه ميتوان با چند سوال ساده و متفاوت به نتايج يکساني از اين پرسشها دست يافت؟ موافقان نيز اعتقاد داشتند که ميتوان ابزارهاي سنجش استانداردي به وجود آورد که اين نگرانيها را رفع کند. به هر حال اين موافقتها و مخالفتها اگرچه تغيير شکل داده است، اما تاکنون نيز ادامه دارد. به اين ترتيب ماجراي اندازهگيري «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» به تدريج خود را بر ادبيات پزشکي تحميل کرد و هر روز بيش از گذشته گسترش و تکامل يافت و ابعاد گوناگوني را دربرگرفت. ورود به دنياي سرطاناز نيمههاي سال 1980 ميلادي مطالعه و بررسي «کيفيت زندگي» در بيماران مبتلا به بيماريهاي مزمن به ويژه سرطان شکل يافت و چنان شد که امروز نهادهاي اصلي و تعيين کننده در کشوري همچون آمريکا، بدون گزارش مربوط به «کيفيت زندگي» در کارآزماييهاي باليني براي معرفي داروهاي جديد براي سرطان و شايد ساير بيماريها مجوز صادر نميکنند. ملاحظه ميکنيد که در اين سالها يعني از سال 1960 تا به امروز اين امر چه تحول و تکاملي در مسير خود يافته است. مباحث فني زيادي در موضوع «کيفيت زندگي وابسته به سلامت»، نحوه اندازهگيري آن و استفاده از ابزارهاي سنجش و حتي گاهي سوءاستفاده از اين موضوع مهم وجود دارد. براي مثال بايد توجه کنيم اگر ما در بسياري از موارد از واژه «کيفيت زندگي» استفاده ميکنيم، اما مقصود ما هميشه در ادبيات پزشکي و علوم بهداشتي «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» است، چرا که واژه «کيفيت زندگي» با متغيرها و عوامل بسياري در ارتباط است که همه آنها نميتواند در حوزه پزشکي و امر باليني و علوم بهداشتي مطرح شود، بلکه آنچه در اين زمينه مورد علاقه و توجه ما قرار دارد آن بخش از کيفيت زندگي است که نتيجه يا برآيند امر سلامت است. در اينجا نيز بايد به اين نکته توجه کنيم که گاهي ما از سلامت به عنوان يک امر موجود صحبت ميکنيم و گاهي از آن به عنوان برآيند يک مداخله باليني و پزشکي بحث ميکنيم. در فهم و درک درست اين مفهوم و موقعيت نيز بايد دقت کرد.اما چند نکته نيز درباره وضعيت «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» در حال حاضر بگوييم. نخست آنکه امروز اين موضوع و سنجش و اندازهگيري آن در حوزه پزشکي و علوم بهداشتي، چنان گسترش يافته که حتي نگاه به ادبيات موجود آن را امکانپذير نميسازد. دوم آنکه بحث «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» و اندازهگيري آن، امري بسيار تخصصي شده و بدون آگاهي و آشنايي با ادبيات و نکات علمي موجود در اين زمينه نميتوان درک درستي از آن پيدا کرد. سوم آنکه جمعيتها و انجمنهاي علمي خاصي در اين خصوص به وجود آمده که علاقهمندان ميتوانند از طريق اين انجمنهاي علمي دانش و مهارتهاي خود را در اين زمينه افزايش داده و حتي نيازهاي خود را در اين زمينه برآورده سازند. براي مثال سازمان اروپايي مطالعه و درمان سرطان، گروهي را در درون خود ايجاد کرده است که اختصاصا به مطالعه «کيفيت زندگي وابسته به سلامت در بيماران مبتلا به سرطان» ميپردازد. شايد اين گروه در حال حاضر بيش از صدها و صدها کارآزمايي باليني را مديريت کرده تا بتواند کيفيت زندگي بيماران مبتلا به سرطان را ارتقا دهد. اين گروه ابزارهاي استانداردي را براي اندازهگيري «کيفيت زندگي» طراحي و به وجود آورده که امروز در سراسر اروپا و حتي ساير نقاط جهان از آن استفاده ميشود. گفتني و نوشتني در اين زمينه بسيار است و در اين سطور کوتاه نميتوان به همه ابعاد مساله پرداخت، اما به عنوان بحث پاياني لازم است يادآوري کنم اين روزها شاهد تولد واژه جديد جايگزين براي «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» هستيم.اين داستان رو به اتمام استگويي داستاني که در سال 1960 آغاز شده بود، در سالهاي اخير رو به اتمام است و داستان جديدي با نام «Patient-reported outcomes» آغاز ميشود.گفته شده، دليل اين جايگزيني آن است که «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» مفهومي محدود است و نيازمند آن هستيم تا واژهاي جعل نماييم که وسيعتر و کارآمدتر باشد. بر اين اساس معتقدند که اين واژه جديد هم در برگيرنده موضوع «کيفيت زندگي وابسته به سلامت» است و هم ميتواند موضوعات مهم ديگري از جمله «رضايتمندي بيماران و مردم از نظام سلامت» را بررسي و مورد ارزيابي قرار دهد. بايد منتظر بود تا ببينيم اين تحول جديد چه بازتابي در ادبيات علمي آينده خواهد داشت. فراموش نکنيم که ما زماني به اين موضوع رسيدهايم که ماجرا پايان يافته است. اميد است که در خصوص اين مفهوم جديد که محققان و پژوهشگران جهان در ابتداي راه آن هستند، ما نيز به آنها بپيونديم.منبع:http://salamatiran.com/س
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]