تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816779487




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پسرسيدجواد خشتمال خدا كند خدمتگزار صديق مردم باشد


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا،‌ براي اولين بار كه به سفر حج رفتم، تا نگاهم به خانه خدا افتاد،گفتم: خدايا كمكم كن تا پسر سيدجواد خشت مال، خدمتگزار صديق مردم باشد. اين جمله، اولين و آخرين عشق مردي است كه همه بضاعتش را براي خدمت به محرومان جامعه و سلامت آنها هزينه كرده است و مردم كاشان او را به نام دكتر آرزه گر مي شناسند. سيد اكبر آرزه گر كه يك نيكوكار فعال در حوزه سلامت است، مي گويد: در سال 1319در خانواده اي متولد شدم كه پدرم مرحوم سيدجواد براي امرار معاش خانواده اش، در كوره هاي آجر پزي به امر خشت مالي اشتغال داشت. به گفته وي، در دوران كودكي به علت فقر اقتصادي، براي آنكه سربار خانواده نباشم، همراه ديگر برادرانم، برخلاف ميل پدر، در كوره پزخانه به او كمك مي كرديم. سيد اكبر يادآوري مي كند: شبهاي كوير باغ پرستاره اي است كه هركس در آن ستاره اي براي خود دارد و رازهايش را فقط به او مي گويد و من هم مثل همه آنها كه طعم فقر را چشيده اند، هر شب كه دستان پينه بسته پدر و چهره پر چروك مادر، را به خاطر مي آوردم ، با خود آرزو مي كردم، روزي بتوانم كاري كنم كه ديگر كودك فقيري را در اطراف خود نبينم. روزها گذشت و گذشت، برادرانم هريك به دنبال كاري رفتند اما من را وادار به ادامه تحصيل كردند. روزها به درس و كار مي گذشت تا اينكه در سال 54 طبق قانون آن زمان همانند همكاران دندان ساز تجربي پس از امتحان از دانشگاه گواهي كار برايمان صادر شد. اما در همان روزهاي نخستين، پدرم گفت: هرچه هستي باش، اما خودت را از مردم جدا نكن. يادت باشد كه تو پسر سيدجواد خشتمالي. و همين شد كه تا به امروز به وصيت پدرم وفادار مانده ام و هرچه را كه داشته ام، با مردم شريك شده ام و هيچ منتي هم بر كسي ندارم، و اين منم كه منت دار آنهايي هستم كه با يك دنيا رنج و مشكل، مرا از خودشان مي دانند و دعايشان را همراه من مي كنند. سيد اكبر مي گويد: هر صبح كه بيدار مي شوم ، از خدا مي خواهم كه كمكم كند تا گره اي از مشكلي باز كنم و هر شب كه مي رسد، خدا را شكر مي كنم كه يك روز ديگر را در كنار مردم رنجديده به سر آوردم نه در كنار آنها كه رنجي ندارند. مي پرسم، دكتر آرزه گر، چه گنجي دارد كه اين همه مي بخشد؟ مي خندد و مي گويد: گنج من، رنج من است و چه گنجي از اين والاتر و بالاتر. گنج من، محبت مردمي است كه من را در كنار خودشان مي پذيرند و به من اعتماد مي كنند. گنج بزرگ من اين است كه تا به امروز به هيچ كس دروغي نگفته ام. مي پرسم كه شماره خيرات خود را دارد؟ باز هم مي خندد و مي گويد: آنقدر كار دارم كه فرصتي براي اين شمردنها باقي نمي ماند. مي پرسم كه چطور يكه و تنها اين همه نام نيكت را در كوچه كوچه شهر به جا گذاشته اي؟ چشمانش برقي مي زند و لبهايش به خنده مي شكفد و مي گويد: تنها نيستم، بهترين پشتيبان بعد از خدا ر ا دارم، در همه اين سالها همسرم در كنارم بوده است و دوشادوش من و حتي جلوتر از من بوده است. مي پرسم چرا به سراغ پست و مقام نرفته است؟ مي گويد: چه مقامي بالاتر از خدمت به مردم است. هيچ وقت نخواسته ام پستي بگيرم تا از مردم جدا شوم. از روزي كه من طعم فقر را چشيده ام، تا به امروز درهاي رحمت خدا به رويم باز بوده است و نيازي به مقام دنيوي ندارم و تا جايي كه بتوانم به مردم خدمت مي كنم. مي گويد: مسوولان بايد جايگاه و پايگاه مردمي داشته باشند تا مورد اعتماد مردم شود. با مردم كوچه و بازار ارتباط تعاملي داشته باشد. مقام مسوول نبايد براي آنكه مشكل مردم را طرح و پيگيري كند از كسي بترسد. 7428/ج.ج/1724




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن