واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سرقت خونین در آرايشگاه زنانه كشانكشان خودم را به گوشي تلفن همراهم كه داخل جيب مانتوام بود و از چشم دزدان مخفي مانده بود رساندم و با پدرم تماس گرفتم. بعد دوباره از حال رفتم و وقتي به هوش آمدم خودم را روي تخت بيمارستان ديدم. همشهری آنلاین: ماجراي سرقت خونين بهدنبال تماس تلفني منشي آرايشگاه زنانه با پدرش فاش شد.دختر جوان كه بر اثر اصابت ضربات چاقو بهشدت مجروح شده بود و به سختي حرف ميزد از پدرش خواست كه هر چه زودتر خود را به آرايشگاه برساند و بعد از گفتن اين جمله بيهوش شد.مرد ميانسال، سراسيمه راهي آرايشگاه شد و در كمال ناباوري با پيكر خونين دخترش كه وسط سالن افتاده بود، روبهرو شد. دختر مجروح هنوز نفس ميكشيد و وقتي به بيمارستان انتقال يافت به سرعت تحت درمان قرار گرفت.دختر جوان بعد از چند روز جدال با مرگ، وقتي روي تخت بيمارستان بههوش آمد، ماجراي سرقت خونين را اينطور شرح داد: روز حادثه داخل آرايشگاه تنها بودم و ميخواستم وسايلم را جمع كنم تا از آنجا خارج شوم كه در باز شد.وقتي سرم را برگرداندم، از پشت پرده مقابل در، كفشهاي مردانهاي را ديدم و خواستم داد و فرياد كنم كه در همان لحظه، مرد جواني به همراه يك زن كه چندين بار به آرايشگاه ما مراجعه كرده بود وارد شدند. ابتدا به آنها گفتم كه آرايشگاه تعطيل است اما آنها به من حملهور شدند و مرد جوان كه چاقو در دست داشت، چندين ضربه به بدنم وارد كرد.به خاطر خون زيادي كه از من رفته بود، بيحال كنار ديوار افتاده و به آن زن و مرد كه مشغول سرقت از مغازه بودند خيره شده بودم. مرد جوان بعد از خاليكردن دخل آرايشگاه، با چاقو چند ضربه ديگر به من وارد كرد و بعد شير گاز را باز كرد تا مطمئن شود كه من خواهم مرد.دختر جوان ادامه داد: همانجا بود كه بيهوش شدم اما چند دقيقه بعد، از شدت درد به هوش آمدم.كشانكشان خودم را به گوشي تلفن همراهم كه داخل جيب مانتوام بود و از چشم دزدان مخفي مانده بود رساندم و با پدرم تماس گرفتم. بعد دوباره از حال رفتم و وقتي به هوش آمدم خودم را روي تخت بيمارستان ديدم.دختر جوان كه به طرز معجزهآسايي از مرگ حتمي نجات پيدا كرده بود، مشخصات زني را كه براي سرقت وارد آرايشگاه شده بود در اختيار پليس قرار داد و مدتي بعد ماموران توانستند محل زندگي اين زن را كه مدتي قبل، از خانه فرار كرده بود، شناسايي كنند.متهم بعد از دستگيري به اداره پليس منتقل شد و در بازجوييها به سرقت خونين از آرايشگاه اعتراف كرد اما مدعي شد كه باورش نميشود منشي آرايشگاه از اين ماجرا جان سالم به در برده باشد. با اطلاعاتي كه اين زن در اختيار پليس قرار داد، همدست او هم به دام ماموران افتاد و به شركت در سرقت خونين اعتراف كرد.قاضي وليعهدي، بازپرس شعبه 103دادگاه عمومي شهرقدس، درخصوص اين پرونده گفت: بعد از اعترافات متهمان، اين پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه ارسال و محاكمه زن و مرد سارق شروع شد.وي ادامه داد: با توجه به محتويات پرونده، اظهارات منشي و صاحب آرايشگاه در دادگاه و شدت جراحاتي كه به اين دختر جوان وارد شده بود، قاضي دادگاه هركدام از متهمان را به اتهام سرقت مسلحانه، شروع به قتل عمدي و ايراد ضرب و جرح عمدي با چاقو به 15سال زندان و پرداخت ديه محكوم كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]