واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کلماتی که به داد آدم رسیدند
در قرآن می خوانیم:فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ اِنَّهُ هُوَالتَّوّابُ الرَّحیمُ. (سوره بقره / آیه 37)پس آدم كلماتى از پروردگارش دریافت داشت و [خداى پرمهر ]توبه او را پذیرفت، چرا كه او توبه پذیر و مهربان است. نگرشى بر واژه ها«تلقّى» به معناى «گرفت» و «دریافت داشت» آمده، و مصدر آن «تلقّى» به معناى «دریافتن» و «گرفتن» است. «كلمات» جمع «كلمه» و ریشه آن «كلم» به معناى زخم است؛ و همانگونه كه زخم اثرى است نشانگر واردآورنده زخم، كلمه یا كلام نیز اثرى است كه بر معنا و مفهوم مورد نظر گوینده آن دلالت مى كند. «التّوّاب» صیغه مبالغه و به معناى «بسیار توبه پذیر» است. واژه هاى «توبه» و «انابه»، یك معنا دارند. اصل «توبه» به مفهوم اصرارنداشتن برگناه و پشیمانى بر افراطكاریها و تندرویها و بازگشت از اشتباهات گذشته است. تفسیرآدم پس از وسوسه هاى شیطان و لغزشى كه پدید آمد، براثر حقجویى و به انگیزه پیروى از حق، كلماتى از پروردگار پرمهر خویش دریافت داشت و با روى آوردن به بارگاه او، با همه وجود خداى را با همان كلمات و جملات خواند و به نیایش با او نشست. قرآن شریف در گزارش فشرده خود از سرگذشت آدم، چگونگى مراحل بازگشت او را نیاورده و تنها به ترسیم نتیجه بسنده كرده است. «فتاب علیه»: خدا توبه او را پذیرفت در روایات بسیارى، از امامان نور (ع) نقل شده است كه آدم به هنگام ندامت و بازگشت به سوى خدا، نامهاى بزرگ و پرشكوهى را بر عرش نگریست و از حقیقت آنها پرسید. پیام آمد كه: اینها نامهاى محبوب ترین و برترین بندگان خداست. و این نامها عبارتند از: محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین.این فراز از آیه شریفه نشانگر این واقعیت است كه آدم پیش از این مرحله، توبه اى شایسته و بایسته انجام داده است. منظور از «كلمات» در این آیه شریفه چیست؟ در اینكه واژه «كلمات» در این آیه شریفه به چه منظورى بكار رفته، دیدگاهها متفاوت است: 1. گروهى ازجمله سعیدبن جبیر برآنند كه منظور از «كلمات» در آیه شریفه، بازگشت به سوى خدا با این جمله است كه: «رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا...»(اعراف/23) پروردگارا! ما به خویشتن ستم روا داشتیم. اینك بخشایش و آمرزش تو را مى خواهیم؛ توبه ما را بپذیر. 2. امّا مجاهد مى گوید: منظور از «كلمات»، این جملات است: «اللّهم لا اله الّا انت سبحانك و بحمدك، ربّ انّى ظلمت نفسى فتب علىّ انّك انت التّوّاب الرّحیم.» بار خدایا! جز تو خدایى نیست؛ پاك و منزّهى؛ با ستایش تو، تو را تنزیه مى كنم؛ پروردگارا! من به خود ستم روا داشتم [و اینك سخت پشیمانم ]؛ پس، از سر مهر توبه ام را بپذیر كه تو بسیار توبه پذیر و مهربانى. گفتنى است كه این دیدگاه از قول حضرت باقر (ع) نیز روایت شده است. 3. پاره اى گفته اند: منظور از «كلمات»، این فرازهاى بلند و پرمعناست: «سبحان اللَّه والحمدللَّه و لا اله الّااللَّه واللَّه اكبر.» پاك و منزّه است خدا؛ ستایش از آنِ خداست؛ خدایى جز خداى یگانه نیست؛ و خدا بزرگتر و پرشكوه تر است. 4. در روایات بسیارى، از امامان نور (ع) نقل شده است كه آدم به هنگام ندامت و بازگشت به سوى خدا، نامهاى بزرگ و پرشكوهى را بر عرش نگریست و از حقیقت آنها پرسید. پیام آمد كه: اینها نامهاى محبوب ترین و برترین بندگان خداست. و این نامها عبارتند از: محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین. و آدم پس از آموختن نام آنان و آگاهى از منزلت رفیعشان در بارگاه خدا، به آن شایسته ترینها توسّل جست. «فتاب علیه»خدا توبه آدم را پذیرفت، و یا توفیق بازگشت و توبه را به او ارزانى داشت، و كلماتى به وى آموخت تا با بیان آنها، توبه اش به بارگاه خدا پذیرفته شود. «انّه هوالتّوّاب الرّحیم» چرا كه او همان بسیار توبه پذیر است كه توبه اى را پس از توبه دیگر مى پذیرد و با آمرزش گناه بندگان، از كیفر و عذاب آنان مى گذرد. و او پرمهر است و این توبه پذیرى و بخشایش او، تنها از روى لطف و مهر است. حسن بصرى بر این اندیشه است كه: خداى حكیم آدم را براى زندگى در زمین آفرید؛ از این رو، اگر آن لغزش نیز از او سر نمى زد، او را از بهشت خارج مى ساخت و در زمین فرود مى آورد تا در آن بساط زندگى بگسترد. و عدّه اى بر این باورند كه خدا آدم را آفرید كه اگر گناهى از وى سرزند، او را در زمین فرود آورد و گرنه در جهانى دیگر زندگى كند. توبه و شرایط آن از دیدگاه قرآن
از شرایط اساسى توبه، پشیمانى از گذشته و تصمیم به بازنگشتن به گناه و نافرمانى خدا است. چنین بازگشت و توبه اى به باور همه پیروان قرآن باعث مى شود كه خداى پرمهر گناه انسان را ببخشاید و كیفر الهى را از وى بردارد. به این اصل توبه همگان معتقدند؛ امّا در مسائل فرعى آن، نظرها گوناگون است. توبه از هرگناه و انجام دادن كار حرام و نادرستى واجب است، همانگونه كه توبه از ترك واجب نیز لازم است. به باور ما، توبه از ترك مستحبّات نیز درست و منطقى مى نماید و معناى آن این است كه آدمى تصمیم مى گیرد از این پس، همواره كارهاى استحبابى انجام دهد؛ و توبه پیام آوران خدا كه در قرآن شریف آمده است، همه به این معنا برمى گردد. به نظر ما، پذیرش توبه ازسوى خدا و گذشت از لغزشهاى انسان و آمرزش او، از سر مهر و لطف به بندگان و بخشایش است و بر او چنین كارى لازم نیست. امّا برخى بر این پندارند كه پذیرش توبه بر خدا واجب است؛ چرا كه او آن را وعده فرمود، و او هرگز در وعده خود تخلّف نمى ورزد، گرچه وعده اش از سر مهر و بخشایش باشد. دو نكته دیگر1. بیشتر دانشمندان را اعتقاد بر آن است كه توبه كردن از یك گناه و در همان حال ارتكاب گناهى دیگر بصورت آگاهانه، كارى زشت است، امّا توبه فرد از گناه نخست، درست بنظر مى رسد. و مى افزایند: همانگونه كه اگر فردى كار زشتى انجام دهد، بر او رواست كه در كنار آن، كار حرام دیگرى را وانهد و مرتكب نشود، امكان دارد فردى از یك گناه پشیمان شود و از آن توبه كند، گرچه گناه دیگرى را مرتكب شود. 2. بعضى گفته اند: انسان گناهكار اگر تا هنگام ظهور نشانه هاى رستاخیز از گناه دست نشسته و راه توبه را پیش نگرفته باشد، با پیدایش نشانه هاى رستاخیز، دیگر توبه او پذیرفته نیست. امّا برخى دیگر گفته اند: ممكن است ظهور پاره اى از نشانه هاى رستاخیز، به حرمان از توبه و پذیرفته نشدن آن بینجامد، امّا همه نشانه هاى آن اینگونه نیست، و انسان در هر صورت باید به بارگاه خدا باز گردد بدان امید كه مورد لطف و بخشایش او قرار گیرد. منبع: تفسیر مجمع البیان، امین اسلام طبرسیشکوری_گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 159]