واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: من در کیفر خیلی جاه طلب نبودم. اما رک بگویم که تمام جاه طلبی ام را گذاشتم در خانه ام و هر چیزی را که کارگردان گفت من اجرا کردم. من در این نقش... مصطفی زمانی قهرمان تنهای کیفر است جاه طلبی ام را وارد کیفر نکردم مصطفی زمانی در کیفر یکی از کامل ترین بازیهایش را ارائه داده و توانسته به خوبی شمایی مناسب از قهرمانی امروزی به مخاطب ارائه دهد. او در این بخش از گفت و گو درباره چگونگی حضورش در کیفر و نحوه انتخابش توسط فتحی و در آوردن نقش سیامک گفته است. حسن فتحی با این همه سختگیری ای که دارد، چرا وقتی فقط یوسف را از مصطفی زمانی دیده، به این کار دعوتش کرده؟حسن فتحی روان شناس خیلی خوبی است. بیخ و بن نقش را برای یک پلان در میآورد. حسن فتحی من را دید. یک ساعتی با هم حرف زدیم. تا حالا همدیگر را هم ندیده بودیم. فیلم نامه را به من داد و گفت صبح به من جواب بده. با توجه به یوسف تو را انتخاب کرده بود؟نه. دستیار حسن فتحی، یک هفته دستیار نادری در بدرود بغداد بود. اما پیش تولید طول کشید، عذر خواهی کرد و رفت سر کیفر. آن جا به حسن فتحی گفته بود تو مصطفی را دیده ای؟ گفته بود نه. رفتیم با هم صحبت کردیم و فیلمنامه را داد به من. من احساس میکنم روان شناسی خودش بود که متوجه شد من به درد این نقش میخورم. من سعی میکردم در رفتارم باز عمل کنم که نه او اشتباه کند و نه من. چه اتفاقی افتاد که این نقش را قبول کردی؟بیشترین چیزی که باعث شد تا من نقش سیامک را در کیفر قبول کنم بدون تعارف بگویم حضور خود حسن فتحی بود؛ یعنی اگر یک فیلنامه دیگر هم میداد من قبول میکردم. حتی اگر حس جاه طلبی ات را ارضا نمیکرد؟من در کیفر خیلی جاه طلب نبودم. اما رک بگویم که تمام جاه طلبی ام را گذاشتم در خانه ام و هر چیزی را که کارگردان گفت من اجرا کردم. من در این نقش مجری بودم. چون به خاطر حسن فتحی آمده بودی.برای بعضی از سکانسها خیلی جاه طلب بودم اما چون فتحی شناختی از من نداشت به من میگفت که چه کار کنم. البته من هم الان که میبینم خیلی راضی ام و میبینم چقدر درست گفته. شاید اگر خودت را دست کارگردان نمیسپردی در مقابل آن همه بازیگر اسمی خورده میشدی...خیلی جاها شیطنت بازی است. اما بازیگرهای کیفر همه بازی خودشان را کردند. در کیفر قهرمانی میبینم که اکت و ری اکت دارد. خیلی از جاها هست که بقیه بازی میکنند و من فقط ری اکت دارم. خیلی سخت است برای قهرمان. خیلی باید مواظبت میکردیم چون قهرمان بی یال و کوپالی میشد. دیالوگهای دهان پرکنی ندارد.... قهرمانی است که کار خارق العاده ای انجام نمیدهد.آن زمان هم که صحبت میکردیم به آقای فتحی گفتم که این قهرمان فیلمت هست اما قهرمان فیلمنامه ات نیست. یک سکانس ندارد که دیالوگ قشنگی داشته باشد. این شخصیت هیچ موقع درد دل نمیکند. داستانی است که میخواستیم رئال باشد. همه این کارهایی باشد که خودمان میکنیم. سخت بود، قهرمان باشی و مثل آدمهای عادی رفتار کنی. قهرمان باشی و در مردم باشی. این سختی نقش را هر روز آقای فتحی تاکید میکرد. نقش یکی که سوپر استار نیست.آره. تو در طول فیلم قهرمان نیستی، از تو کارهای قهرمانانه نمیخواهند ولی وقتی فیلم تمام میشود تو قهرمان فیلم هستی. خیلی سخت بود و من رک بگویم که فکر میکردم نمیشود. به خاطر همین خودم را سپردم به دست سواد و تجربه حسن فتحی. سختگیریهای حسن فتحی اذیتت نکرد؟نه. شاید برایم خیلی جالب بود. من شنیده بودم که سختگیر است ولی دیدم که در نهایت همه چیز به نفع بازیگرهایش تمام میشود. حسن فتحی سختگیری نمیکند، بقیه آسان میگیرند. تو یک لحظه نمیتوانی از نقشت دور شوی. نمیپذیرد که بازیگرها دیالوگهایشان را فراموش کنند. وقتی آفیش هستی باید تمرین کنی. همه هم این موضوع را میدانند. تو خودت باید کلی تمرین کنی. بعد نوبت تمرین با خودش میرسد. شاید راضی شود که بگیرد. سخت گیری اش، چون میدانی نتیجه میدهد اذیتت نمیکند. بینندهها باهوشند یا فیلمنامه ساده است که دقیقه 30 متوجه همه چیز میشویم؟تو باهوشی ولی ما باهوش تریم. همه ما هوشمان نسبت به مخاطب بیشتر بود. ما فیلمنامه را دورخوانی کردیم و گفتیم که مخاطب میفهمد به همین خاطر قصه گفتیم، تو که باهوشی میفهمی، ولی باز ادامه میدهی چون داریم قصه تعریف میکنیم. ما این موضوع را میدانستیم. داستانی که معما گونه است. تو هیچ وقت از بیرون دنبال قاتل نمیگردی. کیفر قصه است. بنابراین آن را معمایی نکردیم که اگر کسی دقیقه 30 یا 50 هم فهمید مزه اش از بین نرود. اگر معمایی بود هر زمان که میفهمید دیگر ادامه نمیداد. فتحی بیشتر روی قصه متمرکز بود که در عین حال معمایی هم دارد. پس این را ایراد نمیدانی؟نه.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]