واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تسويه حساب فيلمی خيابانی و شهری به حساب میآيد و در حال حاضر توليد چنين فيلمی در شهر شلوغ و مشكلداری مثل تهران كار بسيار دشوار و چالش برانگيزی است... تسویهحساب: تهمینه میلانی را به عنوان فیلمسازی كه آثارش مایههای فمینیستی دارند و اغلب قهرمانهایش زن هستند میشناسند. سال گذشته كه میلانی سوپراستار را به جشنواره فجر فرستاد تسویهحساب را هم آماده نمایش داشت ولی به دلیل مضمون ملتهب و لحن تند این فیلم، مسوولان نمایش آن را به صلاح ندیدند و با اینكه هرگز به طور رسمی توقیف نشد، ولی از صدور پروانه نمایش آن نیز جلوگیری به عمل آمد.با اینكه میلانی در تمام مصاحبههایش تأكید میكرد تا وقتی پروانه نمایش تسویهحساب صادر نشود از حضور در جشنواره فجر خودداری خواهد كرد اما در آخرین روزهای اعلام فهرست نهایی فیلمها، از تصمیم قبلیاش منصرف شد و فیلم را به بخش مسابقه جشنواره ارائه كرد. سوپراستار، فیلم قبلی میلانی این ویژگی را داشت كه قهرمان اصلیاش یك مرد بود و این موضوع نشان میداد كه كارگردان در پسزمینه اجتماعی رفتارهای زنان، نگاهی هم به درونیات و سوءرفتارهای مردان دارد. میلانی با تسویهحساب باردیگر به دنیای مورد علاقه خودش بازگشته و داستانی اندوهبار را در توجیه دلایل بزهكاری زنان روایت میكند. شخصیتهای اصلی تسویهحساب همگی زنان بزهكاری هستند كه بتازگی از زندان آزاد شدهاند و تصمیم میگیرند باندی تشكیل دهند تا از مردان هوسرانی كه (به زعم آنان) باعث گمراهی و نابودیشان شدهاند انتقام بگیرند. كارگردان در بستر روایت چنین داستانی تلاش میكند به انگیزههای بزهكاری این زنان و دلایل نفرت آنان از جامعه مردسالار بپردازد و تا جایی كه میتواند درباره ریشههای این كجروی كاوش و بررسی كند. تسویهحساب فیلمی بشدت تلخ و سیاه است. داستان در فضایی تیره آغاز و كمكم به یك كمدی سیاه تبدیل میشود. میلانی داستانی اجتماعی را با لحنی تند و در فضایی تلخ و خفقانآور روایت میكند و هرچه جلوتر میرویم ابعاد تلخ ماجرا شكل پررنگتری پیدا میكند. تسویهحساب سكانسهای درخشانی دارد و از نظر كارگردانی و تكنیك یكی از برجستهترین فیلمهای میلانی محسوب میشود. مثلا سكانسی كه سارا (مهناز افشار) خبر مرگ ناپدریاش را میشنود و معلق میان دو احساس اندوه و شادی، بازی فوقالعادهای ارائه میدهد. پلانسكانسهای طولانی و تأثیرگذار فیلم كاملا روی احساس و خاطره مخاطب تاثیر میگذارد و او را به واكنش حسی وامیدارد. تسویهحساب بسیار پربازیگر است و چهرههای سرشناسی مانند محمدرضا شریفینیا، مهناز افشار، اكبر عبدی، احمد مهرانفر، بهاره افشاری، السا فیروزآذر، لادن مستوفی و غلامحسین لطفی فهرست بلند بازیگران فیلم را تشكیل میدهند كه برخی از آنان تنها در یك سكانس كوتاه بازی دارند. شخصیتهای اصلی همگی زنان جوانی هستند و مهناز افشار یكی از بهترین بازیهای چند سال اخیر خود را در تسویهحساب به نمایش گذاشته است. تسویهحساب فیلمی خیابانی و شهری به حساب میآید و در حال حاضر تولید چنین فیلمی در شهر شلوغ و مشكلداری مثل تهران كار بسیار دشوار و چالشبرانگیزی است. بیشتر فیلمسازان ترجیح میدهند فیلمشان را در فضایی آپارتمانی و محیطی بسته بسازند تا اجزای صحنه را تحت كنترل داشته باشند. اما میلانی سكانسهای زیادی را در معابر عمومی و خیابانهای تهران فیلمبرداری كرده و از پس دشواریهای تولید برآمده است. استفاده از پلانسكانس و نوع چینش میزانسن از نكات برجسته كارگردانی تسویهحساب است و البته یكی از دلایلی كه باعث شده بازیگران فیلم در نقشهای خود چنین باورپذیر و قانعكننده ظاهر شوند، هدایت خوب میلانی است. به نوعی میتوان گفت كه تسویهحساب نقش اول و شخصیت قهرمان ندارد، بلكه 4 شخصیت زن نقشهای اصلی فیلم هستند. رویكرد فیلم نسبت به شخصیتهای بزهكار داستان همدلانه است و حتی رفتار جامعهستیز آنان را توجیه میكند. حرف اصلی میلانی این است كه این شخصیتها محصول تربیت و رفتار متقابل جامعه هستند و اگر بزهكار شدهاند تقصیر خودشان نیست. در واقع باید تسویهحساب را یك اكشن زنانه در دفاع از زنان خلافكار دانست كه البته با مهارت و دقتی چشمگیر، دلایل و انگیزههای افول آنان را از منظر علمی و تحقیقی مورد بررسی قرار میدهد. با توجه به حضور بازیگران سرشناس و داستان جذاب فیلم، اگر تسویهحساب به اكران عمومی دربیاید احتمالا فروش بالایی خواهد داشت.تماشای صحنههای موتورسواری السا فیروزآذر و صحنههایی كه زنان جوان مردان رهگذر را تلكه میكنند، ممكن است دیدن چنین فضایی روی پرده سینما برای مخاطب عام جذاب باشد. قسمت ستایشبرانگیز كار میلانی این است كه میداند رسالت هر هنرمندی نشان دادن دردها و آسیبهای اجتماعی است تا توجه جامعه به آنها جلب شود و باید گفت كه تسویهحساب از عناصری كه میتوانست عامهپسند باشد برای دستیابی به فروش بالا سوءاستفاده نكرده و نمایش صحنههای یادشده تنها به منظور طرح موضوع و به چالش كشیدن افكار عمومی است. اما ركگویی تسویهحساب در برخی دقایق به شعارزدگی و مستقیمگویی دیالوگها منجر شده كه این موضوع از ارزش دراماتیك فیلم كم میكند. فصل بارانهای موسمی: مجید برزگر، عضو هیأت موسس انجمن فیلم كوتاه ایران در خانه سینما، لیسانس كارگردانی سینما و فوقلیسانس ادبیات نمایشی است و فیلمسازی را با ساخت فیلمهای كوتاه در سینمای جوان همدان آغاز كرده است. در سفر مردان خاكستری اولین فیلم بلند سینمایی امیرشهاب رضویان دستیار كارگردان بود و در هیأتهای انتخاب و داوری جشنوارههای فیلم كوتاه عضویت داشته است. در آبانماه سال گذشته نمایشگاهی از عكسهای برزگر با عنوان «پرتره پراگ» در خانه هنرمندان برگزار شد و امسال نخستین فیلم سینماییاش را ساخت. او كلیپهای چند دوره جشن سینمای ایران را نیز ساخته است. «فصل بارانهای موسمی» فیلمی اجتماعی و خیابانی درباره نوجوانی و ماجراهای دوران بلوغ است كه از زاویه اول شخص روایت میشود. فیلم را میتوان اثری شهری و مدرن به سبك فیلمهای اروپایی و آمریكایی دانست كه به زندگی روزمره شخصیتهای جوان در فضای پرتشویش و بیعاطفه جامعه مدرن میپردازد. قهرمان داستان پسری نوجوان از طبقه متوسط جامعه است و دغدغههایی شبیه همه همسالانش دارد. فیلم به زندگی سرد نوجوانان شهری در مجتمعهای ساختمانی بزرگ میپردازد و دنیای سرد آنان را به تصویر میكشد. لوكیشن اصلی در شهرك اكباتان بهعنوان نمادی از شهری مدرن اما شلخته انتخاب شده و بیشتر سكانسهای مهم و محوری فیلم در همین شهرك فیلمبرداری شده است. فصل بارانهای موسمی مشكلات نوجوانی را بدون فضاسازی فقیرانه و تأكید بر تأثیرات مخرب فقر بر نوجوانان بررسی میكند. از این جهت این فیلم بافتی متفاوت با فیلمهای بهاصطلاح كانونی (تولیدات كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان در دهه 1360 و بعد از آن) دارد. فصل بارانهای موسمی ساختار جسورانهای دارد و ثابت میكند كارگردانش اهل خطر كردن و تجربهگرایی است. فیلم تقریبا از موسیقی متن استفاده نكرده و فضایی شبیه آثار برادران داردن یا كیشلوفسكی دارد. معماری شهرك اكباتان و فضای لانهزنبوری آپارتمانهای مسكونی نقش مهمی در فضاسازی فصل بارانهای موسمی دارد. بخش زیادی از دقایق فیلم در یك خانه میگذرد و به همین سبب طراحی صحنه و لباس فصل بارانهای موسمی بسیار حساس و تعیینكننده است. اشاره اصلی فیلم به جوانان طبقه متوسط است كه تنها و سرگشته، با دنیایی از پرسش و آیندهای مبهم در جوامع شهری مدرن و در فضایی خالی از احساسات انسانی زندگی میكنند. فصل بارانهای موسمی فیلم ساده و بیادعایی است، اما بدون تردید یكی از بهترین آثار به نمایش درآمده در جشنواره امسال به شمار میرود. داستان درباره پسر نوجوانی است كه در آستانه جدایی پدر و مادرش زندگی جدیدی را تجربه میكند. این زندگی كه در تنهایی و پرسههای طولانی میگذرد او را ناگزیر به انتخابهای تازهای میكند. وجه تسمیه فیلم شباهت احساسات و افكار زودگذر دوران نوجوانی به بارانهای موسمی است كه تند و یكباره شروع به باریدن میكنند و ناگهان متوقف میشوند. همه سكانسها با دوربین روی دست فیلمبرداری شده و فراوانی پلانهای بلند كارگردان را مجاب كرده كه فیلمبرداری با دوربین Red و یك لنز ثابت انجام شود. برای بازی در همه نقشهای اصلی و فرعی فیلم از نابازیگران و آدمهای عادی استفاده شده و مرضیه خوشتراش تنها بازیگر حرفهای فصل بارانهای موسمی است. این موضوع میتواند ریسك بالایی به همراه داشته باشد چون تا لحظه اجرا نمیتوان بازی یك نابازیگر را پیشبینی كرد و ممكن است فیلم بهخاطر اشتباهات عملی یا ناآمادگی روانی یك نابازیگر به كلی آسیب ببیند. ولی برزگر آدمهای فیلمش را بدرستی انتخاب كرده و هر كسی سر جای خودش قرار گرفته است. طوری كه تركیب این بازیها و نوع رفتار شخصیتها جلوی دوربین، حسی از زنده بودن و واقعی بودن به فیلم بخشیده كه پدید آوردن این حس به تنهایی امتیاز بزرگی است. نوید لایقیمقدم، بازیگر جوان فیلم بازی بسیار گرم و باورپذیری ارائه كرده و سایر بازیگران (و نابازیگران) نیز در تناسب با كلیت داستان قرار دارند. البته فیلمنامه خوب و دیالوگهای روان و باروح از جمله نكاتی است كه باعث شده بازیگران برای اجرای نقشها دچار مشكل نشوند و وجوه برجسته بازیها بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 548]