تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834942977
خاطرات جنگ 33 روزه (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خاطرات جنگ 33 روزه (1) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون (این گفتگو چند سال پیش انجام گرفته است)موسي احمد قصير برخي ناگفتههاي جنگ 33 روزه اسرائيل را عليه لبنان تشريح كرد. موسي احمد قصير همرزم شهيد احمد قصير از استشهاديون لبنان و ديگر شهداي مقاومت اسلامي حزبالله، اهل روستاي دير قانون النهر از توابع شهر صور در جنوب لبنان است. وي از قديميترين رزمندگان حزبالله و همرزم با بسياري از مبارزان لبناني و استشهاديون مقاومت اسلامي بوده است و به واسطهء مسئوليت خود، اطلاعات ارزندهاي از وضعيت داخلي لبنان و مسائل بينالمللي تأثيرگذار بر شرايط اين كشور دارد. وي در جريان سفر خود به ايران به جزئيات و برخي ناگفتههاي جنگ 33 روزهء اسرائيل عليه لبنان اشاره كرد و گفت: قبل از اينكه بخواهم در اين خصوص مطالبي را ارائه كنم، بايد ياد آور شوم كه حزبالله شروعكنندهء جنگ نبوده است. حزبالله طبق وعدهاي كه سيد حسن نصرالله به خانوادههاي اسراي لبناني مبني بر آزادي فرزندان آنها داده بود، به عنوان مقابله به مثل، دو نظامي اسرائيلي را اسير كرد. اسرائيل و آمريكا بعد از حادثه سال 2000 توافق كرده بودند كه حزبالله را بايد از لبنان حذف كرد. تعبيرشان اين بود كه ماري وجود دارد كه سر آن در تهران، وسط آن در سوريه و دم آن در لبنان قرار دارد و مناسبترين جايي كه ميشود به اين مار لطمه زد از طريق دم آن است چرا كه حزبالله نزديك به اسرائيل بود و بيشتر ميتوانست به اسرائيل زيان برساند. قرار بود در ماه جولاي مصادف با رمضان، حمله به حزبالله را انجام دهند بدين طريق كه حين سخنراني سيد حسن نصرالله در روز قدس، هواپيماهاي اسرائيلي بر فراز بيروت قرار گيرند و از اين طريق هم سيد حسن و هم كل شخصيتهاي طرفدار وي را بزنند و تا ميتوانند از رزمندگاني كه در مراسم شركت كردهاند، قتل عام نمايند و از آن به بعد جنگ را شروع كنند. نقشه آمريكا و اسرائيل اين بود، اما گرفتن اسرا در دو ماه قبل از زمان اجراي نقشه، باعث شد اجراي آن جلو بيفتد. بوش و اولمرت هر دو افرادي نيستند كه نظامي باشند و مسائل نظامي را خوب بفهمند، اما شارون فرق داشت. وي فردي آگاه به مسائل نظامي بود و ميدانست قدرت حزبالله چه قدرتي است. به هر حال، بوش از اولمرت خواست اين نقشه را زودتر از وقت اجرا كند. رئيس ستاد مشترك اسرائيل اعتراض كرد كه ما هنوز براي اين حمله آمادگي نداريم، اما به هر حال دستور صادر شده بود و به همين خاطر حمله را آغاز كردند. نقشهء آنها اين بود كه در هفتهء اول، آنقدر مناطق حزبالله در لبنان را بمباران كنند كه بخش اعظم نيروهاي ما از بين بروند. بعد از هفتهء، اول حملهء زميني به لبنان شروع ميشد و همزمان نيروي هوايي اسرائيل به سوريه، و آمريكا به ايران حمله ميكرد كه به زعم خودشان، اين مار را در آن واحد ضعيف كنند. البته آمريكاييها نميخواهند با ايران بجنگند، اما آن زمان ميخواستند ضربهء سنگيني به ايران وارد كنند كه شرايط آمريكا را قبول كند. اين نقشه را در لبنان شروع كردند و بيش از هزار نقطه از مراكز حزبالله را به كلي نابود كردند. بعد از يك هفته بمباران، سيد حسن نصرالله در تلويزيون حاضر شد و اعلام كرد كه حزبالله حتي يك شهيد هم در اين بمباران نداده است. دليل اينكه حتي يك نفر هم در اين بمباران شهيد نشد، اين بود كه حزبالله براي شرايط فوق العاده نقشه كشيده بود و بعد از گرفتن 2 اسير همهء مناطق خود را تخليه كرده و از مردم خواسته بود از منطقه خارج شوند بنابراين موفق نشدند اهداف هفته اول را به انجام رسانند. در روز پنجم، آقاي احمدي نژاد در ايران اعلام كرد كه كشتيهاي جنگي آمريكا در خليج فارس در گروگان ما هستند. بوش متوجه معني اين حرف نشد و به همين خاطر حزبالله يكي از ناوچههاي اسرائيل را با يك موشك منهدم كرد كه بوش معني حرف آقاي احمدينژاد را متوجه شود. بوش امروز به خوبي درك نموده كه ايران ميتواند ظرف 15 يا 20 دقيقه، كل كشتيهاي آمريكايي حاضر در خليج فارس را منهدم كند و حتي اگر مناطقي از تهران يا اصفهان را بزنند، كلي كشتيهاي آنان در منطقه منهدم خواهد شد. وي افزود: رئيس ستاد مشترك اسرائيل بعد از هفتهء اول اعلام كرد هر جايي از لبنان را كه فكر ميكرديم حزبالله حضور دارد، زدهايم و كار خاص ديگري در توانمان نيست كه انجام دهيم. لذا بايد فضا را براي آتشبس و مذاكرات آماده كرد.اما اينجا بوش، خود به عنوان فرماندهء جنگ وارد قضيه شد و اعلام كرد: آتشبس نخواهيم كرد و جنگ را ادامه ميدهيم. اسرائيليها هم از درخواست آمريكا سوء استفاده كردند و فهرستي از سلاحهاي جديد را كه آمريكا به آنها نميداد، از دولت ايالات متحده خواستند. بمبهاي خوشهاي، نسل جديد بمبهاي هوشمند و بسياري از سلاحهاي جديدي كه فقط در اختيار ارتش آمريكا بود، در اين فهرست وجود داشت. اين سلاحها در اختيار اسرائيل قرار گرفت و حملهء زميني شروع شد، اما شكست مفتضحانه اسرائيل در حملهء زميني به دنبال داشت. نسل چهارم تانك مركاوا به بهترين تانك دنيا معروف است. اين تانك اهداف را تا شعاع 6 كيلومتري مورد اصابت قرار ميدهد. بچههاي مقاومت در سه روز اول اجازه دادند اين نيروها به مناطقي مثل خيام و عيتاالشعب وارد شوند. در خيام 35 تانك مركاوا وارد شد كه براي فتح يك شهري با مشخصات خيام 35 تانك واقعاً زياد بود، اما توسط چند نفر از بچههاي مقاومت 23 تانك آنها منهدم شد. اسرائيليها در تلويزيونهاي خود ميگفتند كه ما نفهميديم تانكها چگونه منهدم شد. نتيجه اين افتضاح اين شد كه كشورهايي مثل تركيه يا آمريكا كه 400 تانك مركاوا سفارش داده بودند، قراردادها را به هم بزنند. خود دولت اسرائيل هم اعلام كرد كه توليد مركاوا را متوقف ميكند و اعتراف كرده كه خسارت صنايع جنگي اسرائيل بيش از خسارتهاي خود جنگ بوده است. اسرائيليها در عيتا الشعب نتوانستند نيروهاي زميني را بفرستند، به همين خاطر با هليكوپتر، نيروهاي چترباز را وارد مدرسهاي كردند كه اطلاع داشتند نيرويهاي حزبالله در آن قرار دارند. هليكوپتر كه وارد مدرسه شد حدود 40 سرباز پياده شدند و درست همان لحظهاي كه هليكوپتر در حال اوجگيري بود كل مدرسه منفجر شد چرا كه نيروهاي ما قبل از خارج شدن از مدرسه آن را بمب گذاري كرده بودند. اين دو مورد، مشتي نمونه خروار از مناطقي است كه اسرائيليها سعي كردند از طريق زميني حمله كنند و با اين مشكلات مواجه شدند. حتي به اين بسنده كرده بودند كه به منطقهاي از بنت جبيل برسند كه سيد حسن نصرالله در سال 2000 در آن جا سخنراني كرده بود و گفته بود اسرائيل از خانه عنكبوت سستتر است. ميخواستند از اين طريق يك كار تبليغاتي انجام دهند. در اين راه واقعاً سعي كردند و كشته دادند. چند هليكوپتر، يك هواپيماي جنگي و دو ناوچه از آنها منهدم شد، اما به اين منطقه هم نرسيدند. اسرائيل اعتراف كرد كه در اين جنگ 124 تانك مركاواي نسل چهارم را كه گرانقيمتترين تانك دنياست، از دست داده است. اسرائيل نيروهاي كماندويي خاصي دارد، اما هر وقت اين نيروها با حزبالله مواجه شدهاند، شكست خوردهاند و اسرائيل مجبور شد به دنبال ايجاد يك گروه ديگر باشد. گولها يا گروه جاويدان همان نيروهايي هستند كه در آن سر دنيا به فرودگاه عنتبه حبشه حمله كرده بودند و براي اسير كردن چند فلسطيني، كل فرودگاه را منهدم نمودند و موفق به آزادي گروگانهاي اسرائيلي شدند. اما همين گروه در لبنان در اولين عملياتشان عليه مقاومت اسلامي در انصاريه، 13 كشته دادند. آن قدر از نظر خودشان اين گروه برايشان مهم بود كه حاضر بودند، مابقي اجساد آنها را با كل اسراي لبنان و شهدا مبادله كنند. احمد قصير اظهار داشت: مهمتر از خود جنگ مراقبت از مردم بود. حزبالله در اين مدت فقط در گير جنگ نبود. حزبالله يك دولت نيست و دولت لبنان هم هيچ كاري براي مردم نكرد، بخصوص چون اين مناطق شيعهنشين است، دولت اهميتي به مردم نميداد، اما حزبالله كمكرساني به مردم را آغاز كرد. مشكل مسكن و مايحتاج همه آوارگان را حل كرد. دولت لبنان در اين جنگ مزدور اسرائيل بود و همكاري همهجانبهاي با اسرائيل انجام داد. وزير مخابرات لبنان، كل شبكه مخابراتي لبنان را براي اسرائيليها قابل نفوذ گذاشت و به همين خاطر امكان استفاده از تلفن ثابت، موبايل و بي سيم براي ما وجود نداشت. بسياري از كارشناسان نظامي شگفتزدهاند كه نيروهاي مقاومت در طول جنگ 33 روزه چگونه با هم در ارتباط بودهاند. اسرائيليها تأكيد ميكردند كه نيروهاي لبناني قسمت قسمت شدهاند و امكان ارتباطي بين اين گروههاي به هم ريخته وجود ندارد. در پاسخ به اين حرفشان، سيد حسن نصرالله در تلويزيون دستور مستقيم حمله به ناوچه را ميدهد و به مخاطبان ميگويد به ناوچه اسرائيلي نگاه كنند. اين براي اولين بار در تاريخ است كه فرماندهء جنگ در پخش مستقيم تلويزيوني فرمان حمله صادر ميكند. دقت و هماهنگي بين نيروها و فرماندهء حزبالله، براي اسرائيليها و ديگران قابل فهم نبود. اما در مورد رسيدگي به مسائل مردم، درست همان زماني كه حزبالله درگير جنگ سختي است، در مقابل، نيروي دريايي، هوايي و زميني ارتش اسرائيل با پشتيباني آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي و به عبارتي همهء دنيا، عليه حزبالله وارد عمل شده بودند. اما سيد حسن نصرالله هيچ وقت مردم را از ياد نميبرد. حزبالله همزمان با اوج درگيريها، مردم را از مناطق جنگي به مناطق امن منتقل كرد و مسكن و مايحتاج زندگي را برايشان فراهم نمود و به نيازهاي پزشكي مردم رسيدگي ميكرد. جالب است بدانيد كه در طول اين 33 روز، 1300 عمل زايمان صورت گرفت يعني خيلي بيش از كل آمار شهدا كودك لبناني متولد شده است. سيد حسن نصرالله هميشه به نيروهاي مقاومت سفارش ميكرد كه مردم ذليل نشوند و عزت و كرامت مردم بايد حفظ شود و اين براي سيد حسن مهم است چون ميدانست دولت لبنان سعي ميكند عمداً مردم را ذليل كند و روابط مردم با حزبالله را قطع نمايد و بگويد حزبالله عامل بيچارگي شما بوده است. اما بحمدالله دشمن نتوانست مردم ما را ذليل كند. احمد قصير، در خصوص وضعيت داخل لبنان و نوع مواجهه گروههاي مخالف حزبالله، معروف به گروههاي 14 مارس با حزبالله گفت: آقاي شئال ايوب سر دبير روزنامه الديار يك مسيحي ماروني است. او اسم خوبي براي اين گروهها گذاشت گفت: به اينها نگوييم گروههاي 14 مارس، بلكه بگوييم يهود داخل يعني تعدادي يهودي صهيونيست در اسرائيل وجود دارد و تعدادي هم در داخل لبنان. به نظر من هم اين اسم مناسبي براي آنهاست چرا كه اين گروهها حتي از يهوديان اسرائيل بيشتر به اسرائيل كمك كردند. قبل از اين جنگ هم اين گروهها حالت هجومي با حزبالله داشتند و سعي ميكردند سلاح حزبالله را بگيرند. سيد حسن نصرالله، در مقابل اين هجوم گفت كه گروههاي داخلي لبنان با هم مذاكره كنند. به همين خاطر، 8 جلسه مذاكره انجام شد و حزبالله در مذاكرات پيروز گرديد و مذاكرات به اين نتيجه رسيد كه بايد استراتژي دفاعي لبنان را با حضور حزبالله تدوين كنند. به همين خاطر گروههاي داخلي به اسرائيل اعلام كردند كه ما در مذاكرات شكست خوردهايم و بايد خودتان از اين به بعد وارد عمل شويد. آمريكا جرأت نميكند خودش به طور مستقيم وارد جنگ با حزبالله شود چرا كه در صورت شكست، آبروريزي آن به مراتب بيشتر خواهد بود. آمريكا اگر در عراق ظرف 4 سال، 4 هزار نفر كشته داد، اما در لبنان در يك ماه اين مقدار كشته خواهد داد. به همين خاطر، به اسرائيل مأموريت داد كه حزبالله را خلع سلاح و نابود كند. در زمان جنگ، يهوديان داخل، يعني جنبلاط جعجع و حريري تمام همكاريها را با اسرائيل داشتند و فكر ميكردند طبق وعدهء خانم رايس، حزبالله رفتني است چرا كه رايس گفته بود شما كار خود را انجام دهيد، بعد اگر سيد حسن نصرالله زنده بود ميتوانيد او را در گوانتانامو ببينيد. واقعاً هم قسمتي از گوانتانامو و بخشي از زندانهاي فلسطين اشغالي را براي نيروهاي مقاومت لبنان خالي كرده بودند. گروههاي يهود داخل كه قبل از جنگ، منافقانه عمل ميكردند، با وعده خانم رايس چهرهء اصلي خود را نشان دادند و با اسرائيل همكاري كردند. حتي آقاي سعد حريري در روزهاي اول جنگ اعلام كرد كه ما حزبالله را در پايان جنگ محاكمه خواهيم كرد. جنبلاط و ديگران هم گفتند: تا حزبالله خلع سلاح نشود، جنگ متوقف نميشود. كار به جايي رسيد كه حتي وزير كشور لبنان هم گفت: تا حزبالله خلع سلاح نشود جنگ را متوقف نميكنيم يعني خود را با طرف اسرائيلي دانست. اين گروهها بعد از جنگ رسوا شدند و حالا حالت تدافعي دارند. اطمينان ميدهم كه ما پيروزيم و به دشمنانمان در داخل اطمينان ميدهيم كه ما از آنها انتقام نخواهيم نگرفت. به همين خاطر، آنها الان سعي ميكنند از طريق مذاكره و به قول خودشان حركتهاي قانوني، دوباره سلاح حزبالله را بگيرند. بعد از آتشبس مطرح كردند كه نيروهاي سازمان ملل در جنوب لبنان مستقر شوند و حزبالله را خلع سلاح كنند و طبق بند 7 منشور ملل متحد، قطعنامهاي صادر شود كه اين نيروها بتوانند به حزبالله حمله كنند. اما حزبالله قبول نكرد و گفت: در اين صورت به اين نيروها حمله خواهد كرد. حزبالله گفت: در صورتي كه ميخواهيد قطعنامهاي تصويب كنيد، بايد بر اساس بند 6 باشد و سرانجام هم آمريكاييها پذيرفتند. طبق بند 6 نيروهاي سازمان ملل حق دخالت ندارند، بلكه فقط ميتوانند جلوي درگيري را بگيرند. بر همين اساس 15 هزار نيروي سازمان ملل وارد لبنان شدند و 15 هزار نفر از ارتش لبنان نيز در اين منطقه مستقر گرديدند. گروههاي يهودي داخل تصور كردند كه اين 30 هزار نيرو در صورت عوض شدن رئيس جمهور و فرماندهء ارتش ميتوانند با دستور رئيس جمهور جديد، حزبالله را خلع سلاح كنند. به همين خاطر، قبل از اينكه چنين جنگي ايجاد شود، حزبالله براي پيشگيري از اين حركت اعلام كرد كه كابينه بايد عوض شود و حزبالله و متحدانش حداقل بايد يك سوم به اضافه يك نفر از وزراي كابينه را تشكيل دهند تا كابينه نتواند هيچ قانوني عليه مقاومت تصويب كند. در مرحلهء كنوني، اين گروهها زير بار اين قضيه نرفتهاند و قبول نكردند كه كابينه وحدت ملي را تشكيل دهند. در حال حاضر، حركت دوم حزبالله دعوت از مردم براي حضور در خيابانها خواست و در چنين حالتي حزبالله ديگر كابينهء وحدت ملي را هم قبول نخواهد كرد، بلكه خواهان يك انتخابات زودرس خواهد شد چرا كه ما معتقديم انتخابات قبلي مجلس جعلي بود و اين گروهها از خون رفيق حريري و از عواطف مردم سوء استفاده كردند. الان اكثريت مردم، مخالف يهوديان داخل و موافق حزبالله و مقاومت هستند. فقط خود حزبالله، جنبش امل و ميشل عون بيش از دو سوم جمعيت، طرفدار دارند چرا بايد در مجلس كمتر از يك سوم نماينده داشته باشند؟ اگر اين را هم قبول نكنند درخواستهاي بيشتري به وجود خواهد آمد. آخرين مرحله در اين جنگ سياسي اين است كه حزبالله اعلام كند بايد از مردم لبنان آمارگيري كرد. جالب است بدانيد كه آخرين آمارگيري در لبنان در سال 1943 بوده است. 63 سال قبل يك آمارگيري كردند و ديگر جرأت نميكنند آمار بگيرند. دليل آن اين است كه در حال حاضر شيعيان در لبنان 45 درصد هستند و در نتيجه بايد 45 درصد كابينه را در دست بگيرند. مسيحيان 25 درصد، اهل سنت 25 درصد و دروزيها 5 درصد جمعيت لبنان را تشكيل ميدهند. البته اين گروهها در مذاكرات تا حدود زيادي شرايط را قبول كرده بودند، اما دوباره سفير آمريكا وارد عمل شد و گفت: نبايد به حزبالله امتيازي بدهيد. به هر حال، در صورت ادامه اين وضعيت، تظاهرات مردمي حرف آخر را خواهد زد. تأثير حركت سيد حسن نصرالله فقط روي مسلمانان نبوده است. در منطقه، بسياري از مسيحيان و حتي يهوديان مخالف اسرائيل طرفدار حزبالله شدهاند و خيلي از اهل تسنن به مذهب شيعه گرويدهاند. به غير از مسائل مذهبي، اخبار گستردهاي از حضور مسيحيان در كليساهاي سراسر دنيا مخابره شده كه براي پيروزي سيد حسن نصرالله دعا كردند و براي وي شمع روشن كردند. در سوريه خيليها با حزبالله و شيعيان لبنان مخالف بودند، اما در اين جنگ واقعاً همكاري خوبي با مردم لبنان داشتند. در روزهاي جنگ در حدود 300 هزار نفر لبناني به سوريه رفتند و مردم سوريه آنها را در خانههاي خود اسكان دادند. در دانشگاه الازهر مصر كه مخالف تشيع بود، براي اولين بار عكس سيد حسن نصرالله را نصب و اعلام كردند كه رهبر ما ايشان است. بسياري از مردم جهان عرب پيشنهاد كردند كه سيد حسن نصرالله رهبر جهان عربي باشد. بسياري از كساني كه با مقاومت كار ميكنند، مسيحي، سني يا دروزي هستند. مردم كشورهايي همچون مصر و تونس كه جرأت حرف زدن را از آنها گرفته بودند، ميگفتند كه ارتش عربي به چه كار ميآيد؟ 22 كشور كه ارتش عربي را تشكيل دادهاند و بيش از 2 ميليون نفر با خرجهاي هنگفت در اين ارتش حضور دارند، چه دردي از امت عربي دوا كردهاند؟ اين همه خرج نكنيد و به جاي آن هستههاي مقاومت، شبيه به حزبالله را ايجاد كنيد. روزنامه الراي العام كويت، در گزارشي تنها راهحل بحران عراق را توجه به ملاحظات كشورهاي همسايه و گفتوگوي جدي ميان علماي اهل سنت عربستان سعودي و روحانيان شيعه عراق دانست. اين روزنامه، به بررسي نقش آيتالله علي سيستاني از مراجع برجسته شيعي در عراق و نقشآفريني هر يك از كشورهاي سوريه، عربستان سعودي و ايران در عراق پرداخته است. نويسندهء اين گزارش، ابتدا اين سؤالها را مطرح كرد: آيا نفوذ مرجع عاليقدر شيعيان، آيتالله سيستاني، رو به ضعف گراييده است؟ آيا مرجعيت ديني نجف اشرف از دولت نوري المالكي دفاع ميكند يا ترجيح ميدهد از دولت نجات ملي صحبت كند؟ ديدگاه مرجعيت درباره نيروهاي اشغالگر و سياستهايشان، سه سال پس از سقوط صدام چيست؟ نقشآفريني ايران، سوريه و عربستان در عراق چگونه است و مرجعيت نگاهش به اين مسئله چيست؟ نويسنده پس از طرح اين پرسشها ميافزايد: اينها سؤالهاي متداولي است كه هر روز در عرصهء عراق و جهان مطرح ميشود و به موضوعي اساسي در معادله ثبات خاورميانه به طور كلي و به طور خاص از دريچه خاورميانه جديد و مورد نظر آمريكا تبديل شده است.آيتالله سيستاني مرجعيت عاليقدر عراق، خردمندي و تأمل خود را در اتخاذ هر گونه تصميمي كه بر عرصهء تحولات عراق تأثير مستقيم داشته، نشان داده است. در اين گزارش آمده است: ما از آن جهت واژه مرجعيت عاليقدر را براي آيتالله سيستاني استفاده كردهايم كه علاوه بر ايشان مراجع ديگري نيز در نجف اشرف وجود دارند، اما تأثير سياسي آنها بر عرصهء تحولات عراق اندك است مانند محمد سعيد حكيم، شيخ محمد اسحاق فياض و شيخ بشير نجفي كه بي هيچ مناقشه به مواضع سياسي آيتالله سيستاني پايبند هستند و به گفتهء خودشان، تمامي تصميمگيريهاي سياسي را به آيتالله سيستاني واگذار كردهاند، اگر چه در برخي موارد بيانيههايي نيز صادر ميكنند. آيتالله سيستاني سيطره و كنترل خود را بر مردم عراق نشان داد. ما اكنون درصدد آن نيستيم كه مسئلهء مرجعيت وي را در جهان تشيع مطرح كنيم. وي پس از سقوط صدام، آمريكاييها را مجبور كرد برگزاري اولين انتخابات را در موعد مقرر بپذيرند و قانون اساسي نيز نوشته شود. همچنين وي محرك اصلي وحدت صف احزاب شيعي مختلف، در دور دوم انتخابات بود و در سالهاي اول پس از سقوط صدام تلاشهاي گستردهاي در جهت جلوگيري از درگيريهاي طايفهاي انجام داد، اما همان گونه كه شاهد هستيم، در سومين سال اشغال عراق درگيريهاي طايفهاي، به ويژه پس از انفجار مرقد امام هادي(ع) و امام حسن عسكري(ع)، از كنترل خارج شده است. آيتالله سيستاني از نيروهاي امنيتي همواره حمايت كرده و تمامي مقلّدان خود را به عدم مخالفت با قانون فرا خوانده است و بنا به گفتهء يكي از منابع نزديك به اين مرجع عاليقدر، وي در خصوص حوادث ديوانيه و العماره كه منجر به كشته شدن شماري از نيروهاي امنيتي و پليس، در درگيري با نيروهاي ارتش المهدي وابسته به مقتدا صدر شد، درد و رنج زيادي متحمل شد. همچنين رقابت صدر با آيتالله سيستاني در مورد نفوذ در مردم، در واقع نشأت گرفته از عدم درك دقيق عرصهء سياسي عراق و ادبيات مرجعيت نجف اشرف است. درست است كه مرجعيت زبان و ادبيات خاص و دشوار خود را دارد و اغلب كارشناسان متخصص در امور مرجعيت، امروزه در مقابل درك مرجعيت و معادل آن در مرحله ابتدايي قرار دارند، اما مقايسه ميان آيتالله سيستاني و صدر نشان از جهل كامل به اوضاع عراق خواهد بود زيرا آيتالله سيستاني همان شخصيتي است كه صدر و جناحش و ارتش المهدي را در اواسط سال 2004 از فناي كامل نجات داد. مقتدا صدر امروز از اختلافات داخلي شديدي در داخل جناح سياسي خود و چندگانگي در ميان ارتش المهدي رنج ميبرد به گونهاي كه برخي از اعضاي آن به شكل مستقيم يا به واسطهء سياستهاي خارجي به عمليات جنايتكارانه و تروريستي كه دست كمي از اقدامات تروريستي تكفيريهاي اهل سنت ندارد، اقدام ميكنند. برخي از نمايندگان مقتدا صدر كه تعداد آنها در پارلمان حدود سي نفر است و در كابينه نيز پنج وزير دارند، با نمايندگان آمريكا و انگليس در منطقه الخضراي بغداد ملاقات ميكنند. در حالي كه آيتالله سيستاني هيچ گروه شبهنظامي يا نماينده يا وزيري در اختيار ندارد. ضمن آنكه بايد اقرار كنيم وقتي كه رأيي صادر ميكند يا تصميمي اتخاذ ميكند، هيچ كس با وي مخالفت نميكند و علت ديدار نكردنش، آن گونه كه آمريكاييها و انگليسيها معتقدند، هرگز به اين مسئله مربوط نميشود كه وي آنها را كافر يا غير مسلمان ميداند، بلكه صرفاً دليل سياسي محض دارد و وي نميخواهد با اين كار خود، به اشغالگري مشروعيت ببخشد. به عنوان مثال، پيشتر آيتالله سيستاني با شخصيتهاي مسيحي بسيار زيادي مانند سرجيودي ملو نماينده دبير كل سازمان ملل و غسان سلامه و هيأتهاي ديگر از كلدانيان و صائبيهاي عراق ديدار كرده بود. شمار زيادي از وزرا و شخصيتهاي فراواني به نمايندگي از نيروهاي اشغالگر، تمامي ابزارهاي موجود و كانالها را براي ارتباط گرفتن با آيتالله سيستاني امتحان كردند و نمايندگان و ميانجيهاي عراقي زيادي به نمايندگي از طرف انگليس، آمريكا و اسپانيا و ديگر كشورها، براي گشودن باب گفتوگو يا ديدار با آيتالله سيستاني يا حتي نمايندهء شخصي وي تلاش كردند، اما اين تلاشها بيفايده بود زيرا موضع وي در مورد اشغالگران تا زماني كه در عراق هستند، تغيير نخواهد كرد. آيتالله سيستاني قدرت خود را از حوزهء علميه، مردم عراق و كشورهاي اسلامي حامي خود گرفته است و همين امر باعث شده از شعور بالايي در مسئوليتها و وظايف سنگيني كه بر عهده دارد، برخوردار باشد و در تصميمگيريهاي خود بسيار خردمندانه و با تأمل اقدام كند چرا كه به خوبي ميداند توانايي حركت دادن هزاران عراقي را در جهتي كه ميخواهد، داراست. وي با مردم عادي و كوچه و بازار همان گونه ديدار ميكند كه شخصيتها، وزرا و حتي نخست وزير را به حضور ميپذيرد. اين گزارش به موضع آيتالله سيستاني، در قبال دولت نوري المالكي اشاره ميكند و مينويسد: مرجعيت از المالكي حمايت ميكند و علت آن، دامهاي تنيده شده، توسط پل برمر حاكم آمريكايي عراق و پس از آن چالشهايي كه در دولت علاوي و جعفري ايجاد شد، بيان شده است. مرجعيت عراق به خوبي اين نكته را هم ميداند كه شمار زيادي از اعضاي دولت عراق، اولاً دنبال منافع شخصي و سپس منافع حزبي و مذهبي هستند و در پايان اگر چيزي از توانشان باقي ماند، در جهت خدمت به عراق صرف ميكنند. شيخ بشير نجفي از ديگر مراجع شيعي ميگويد: فساد اداري غيرقابل تحمل شده و داد و ستدها و نصب و عزلها، در قالب ضرورتهاي حزبي و گروهي و مقاصد شخصي است. در ادامه اين گزارش آمده است: تصميمي كه نخست وزير در مورد تغيير دست كم پنج تا ده وزير عراقي گرفت، به ويژه وزراي منتسب به جناح صدر، همگي در همين راستا بود چرا كه وي تلاش ميكند مانع فروپاشي دولت و جلوگيري از نارضايتيهاي مردمي و فساد اداري شود. منابع نزديك به آيتالله سيستاني ميگويند: وي معتقد است دولت بايد به ايفاي نقش خود ادامه دهد و تمامي مسئوليتهايش را بپذيرد و هرگز نظري در مورد اداره دولت ارائه نميكند زيرا اين مأموريت به دوش اعضاي دولت است نه مرجعيت ديني. مرجعيت تمامي امور را به دقت زيرنظر دارد و اگر مشخص شود تصميمي در راستاي تهديد منافع و مصالح عراق اتخاذ ميشود، وارد عمل شده و موضع صريح و علني خود را اعلام ميكند تا خللي به وجود نيايد. مردم عراق اميد خود را به تأمين امنيت و ارائهء خدمات عمومي توسط دولت از دست دادهاند و روزانه شمار عراقيهايي كه از مناطق ناآرام به جاهاي ديگر سفر ميكنند يا كساني كه به خارج از عراق مهاجرت ميكنند، بيش از تعداد مهاجران در زمان حكومت صدام است. صاحبنظران معتقدند: مرجعيت بايد اقداماتي ضروري براي جمع كردن اعضاي دولت در كنار يكديگر و وادار كردن آنها به تلاش و فعاليت، به دور از محاسبات شخصي و حزبي انجام دهد و ايجاد يك اهرم كنترل و هماهنگي از جانب مرجعيت امري ضروري و اساسي است. اين اقدام هرگز به منزله تبعيت دولت از مرجعيت نخواهد بود و به هماهنگي ميان اصحاب قدرت كمك خواهد كرد. قدرت مرجعيت بسيار بيشتر از حدّ تصور و انتظار است و مردم عراق نيز هرگز مرجعيت را به سبب وادار كردن آنها به مشاركت در انتخابات يا حتي به علت عملكرد دولت سرزنش نميكنند، بلكه آنها خواستار تحقق امنيت و ثبات در وهلهء اول هستند. اين در حالي است كه مرجعيت نجف، مسئوليت وخامت اوضاع امنيتي را متوجه نيروهاي اشغالگر ميداند و معتقد است آنها تصميمات امنيتي را در دست دارند. اين روزنامه مينويسد: شماري از مراجع نجف معتقدند تا پروندهء امنيتي به طور كامل به دست مردم مخلص اين كشور نيفتد، عراق هرگز رايحه امنيت و ثبات و صلح را استشمام نخواهد كرد. منبع: www.hawzah.net/خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]
صفحات پیشنهادی
خاطرات جنگ 33 روزه (1)
خاطرات جنگ 33 روزه (1) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون (این گفتگو چند سال پیش انجام گرفته است)موسي احمد قصير برخي ناگفتههاي جنگ 33 روزه اسرائيل را ...
خاطرات جنگ 33 روزه (1) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون (این گفتگو چند سال پیش انجام گرفته است)موسي احمد قصير برخي ناگفتههاي جنگ 33 روزه اسرائيل را ...
جديدترين ناگفتههاي جنگ 33 روزه
خاطرات جنگ 33 روزه (1) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون (این گفتگو چند سال پیش ... وي در جريان سفر خود به ايران به جزئيات و برخي ناگفتههاي جنگ 33 روزهء .
خاطرات جنگ 33 روزه (1) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون (این گفتگو چند سال پیش ... وي در جريان سفر خود به ايران به جزئيات و برخي ناگفتههاي جنگ 33 روزهء .
33 -ویژه نامه روز مقاومت اسلامی
جنگ 33 روزه پایان افسانه تانكهاي مركاوا خاطرات جنگ 33 روزه (1) خاطرات جنگ 33 روزه (3) ماجرای درخت معجزه ساعر 5 چگونه هدف قرار گرفت ؟ روز شمار جنگ 33 روزه : روز ...
جنگ 33 روزه پایان افسانه تانكهاي مركاوا خاطرات جنگ 33 روزه (1) خاطرات جنگ 33 روزه (3) ماجرای درخت معجزه ساعر 5 چگونه هدف قرار گرفت ؟ روز شمار جنگ 33 روزه : روز ...
روز شمار جنگ 33 روزه : روز چهاردهم و پانزدهم
روز شمار جنگ 33 روزه : روز چهاردهم و پانزدهم تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون روز ... ج مواضع و واکنشها:1ـ آمریکاـ تونی اسنو سخنگوی کاخ سفید به نقل از بوش گفت ...
روز شمار جنگ 33 روزه : روز چهاردهم و پانزدهم تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون روز ... ج مواضع و واکنشها:1ـ آمریکاـ تونی اسنو سخنگوی کاخ سفید به نقل از بوش گفت ...
جنوب لبنان، چهار سال پس از جنگ 33 روزه
جنوب لبنان، چهار سال پس از جنگ 33 روزه-به گزارش ايرنا از بيروت، اكثر خانه هايي كه در خلال جنگ 33 روزه در جنوب لبنان ويران شده بودند در ... خاطرات جنگ 33 روزه (1) ...
جنوب لبنان، چهار سال پس از جنگ 33 روزه-به گزارش ايرنا از بيروت، اكثر خانه هايي كه در خلال جنگ 33 روزه در جنوب لبنان ويران شده بودند در ... خاطرات جنگ 33 روزه (1) ...
داروي حذف كننده خاطرات بد
داروي حذف كننده خاطرات بد-محققان در دانشگاه هاروارد و مك گيل در تلاش براي توليد ... بیشتر از 30 کپسول در روز بمدت 1 ماه ممکن است باعث ایجاد بد رنگی در پوست شود . ... خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون اينجا سرزمين .
داروي حذف كننده خاطرات بد-محققان در دانشگاه هاروارد و مك گيل در تلاش براي توليد ... بیشتر از 30 کپسول در روز بمدت 1 ماه ممکن است باعث ایجاد بد رنگی در پوست شود . ... خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون اينجا سرزمين .
خاطرات سوخته(2)
متن فیلم های دفاع مقدس ( بوی پیراهن یوسف 1 و 2، افق، سیمرغ ،خاک سرخ 1و2). خاطرات جنگ 33 روزه (4) خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون ...
متن فیلم های دفاع مقدس ( بوی پیراهن یوسف 1 و 2، افق، سیمرغ ،خاک سرخ 1و2). خاطرات جنگ 33 روزه (4) خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون ...
خاطرات سوخته(3)
اشاره:آنچه که می خوانید برگ هایی از دفتر خاطرات یک شهید شیمیایی است.که در 6 قسمت .... لینک:خاطرات سوخته(1)خاطرات سوخته(2)خاطرات سوخته(3)خاطرات سوخته(4) . ... خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون اينجا سرزمين جنوب .
اشاره:آنچه که می خوانید برگ هایی از دفتر خاطرات یک شهید شیمیایی است.که در 6 قسمت .... لینک:خاطرات سوخته(1)خاطرات سوخته(2)خاطرات سوخته(3)خاطرات سوخته(4) . ... خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون اينجا سرزمين جنوب .
خاطرات سوخته (4)
اشاره:آنچه که می خوانید برگ هایی از دفتر خاطرات یک شهید شیمیایی است.که در 6 قسمت .... لینک:خاطرات سوخته(1)خاطرات سوخته(2)خاطرات سوخته(3)خاطرات سوخته(4) . ... خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون اينجا سرزمين جنوب .
اشاره:آنچه که می خوانید برگ هایی از دفتر خاطرات یک شهید شیمیایی است.که در 6 قسمت .... لینک:خاطرات سوخته(1)خاطرات سوخته(2)خاطرات سوخته(3)خاطرات سوخته(4) . ... خاطرات جنگ 33 روزه (4) تهیه کننده : محمود کریمیمنبع : راسخون اينجا سرزمين جنوب .
اولمرت از وزير جنگ رژيم صهيونيستي به عنوان فردي بي ...
خاطرات جنگ 33 روزه (1) بوش و اولمرت هر دو افرادي نيستند كه نظامي باشند و مسائل نظامي را خوب بفهمند، اما شارون فرق داشت. وي فردي آگاه به مسائل نظامي بود و ميدانست ...
خاطرات جنگ 33 روزه (1) بوش و اولمرت هر دو افرادي نيستند كه نظامي باشند و مسائل نظامي را خوب بفهمند، اما شارون فرق داشت. وي فردي آگاه به مسائل نظامي بود و ميدانست ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها