واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در همسايگي نابغهها؛ در همنشيني نبوغ نويسنده: عيسي محمدي هنر فكر كردن؛ كتابي كه بايد هنرمندانه خوانده شود نگاه اول شما هم ميتوانيد صاحب انديشه و فكر باشيد، به شرط اين كه هنر فكر كردن را بدانيد: عوامل اصلي سازنده تفكر، نظير درونگرايي جريانهاي ذهني و فكري، بينش انفرادي، زنده كردن حس كنجكاوي و عوامل اصلي ديگر را بشناسيد. سپس موانع تفكر، مانند وسواسها، عقدههاي حقارت، تقليد كوركورانه از ديگران و موانع ديگر تفكر را درون خودتان بازيابي كنيد. در اين مرحله، به تقويت نيروي فكر از طريق تماس مستقيم با واقعيات، اختصاص دادن اوقاتي براي تفكر در زندگي روزانه، تمرينهاي تمركز فكر، روش صحيح مطالعاتي كتاب و نشريات ارزشمند بپردازيد. با كمك 12 روش كاربردي سادهاي كه در اين كتاب شرح داده شده است، شما به يقين خواهيد توانست از يك بينش و تفكر خلاق برخوردار شويد و حتي قدم به دنياي خيالانگيز نويسندگي بگذاريد. يادداشت پشت جلد كتاب نگاه دوم كمتر كسي است كه اين كتاب را بخواند و تشخيص ندهد كه علل نارساييهاي ذهنش بيشتر ناشي از تنبلي، وابستگي انگلگونه به ديگران، بيسليقگي و واقص مشابه شخصيتي است. اين اثر را بسنجد و شخصاً بيازمايد. آن را كاملاً در دسترس خويش قرار دهيد، يك يا دو صفحه و حتي يك بند(پاراگراف) آن را بخوانيد، گاهگاه آن را بگشاييد و پيرامون مطالبش سير كنيد. پيدرپي بخوانيد. اين كتاب را روي ميز كنار بسترتان بگذاريد و مطالعه كنيد. در سراسر شب ذهنتان را با مطالب آن سرگرم كنيد و وقتي بامداد فرارسيد، ذهن خود را بيدار نماييد؛ زيرا اين اثر، سرشار از خردمندي است. يادداشت جان ديويي؛ فيلسوف و روانشناس بزرگ آمريكايي در مقدمه كتاب نگاه سوم معمولاً يك پزشك دقيق هرگز الگو و نمونهاي از بهداشت و سلامتي جسماني ارايه نميدهد (هر انسان خردمندي ميتواند اين نمونه را ارايه دهد)، بلكه فقط اصول بهزيستي و بهداشت را به بيمارانش توصيه ميكند. با اين وصف، ما غالباً يك پزشك را بر يك خردمند ترجيح ميدهيم، زيرا دانش و درك او از علم بهداشت براي ما سودمندتر است. نگارنده، بيهيچ ترديد قصد ندارد بگويد كه بر اساس اصول فكري عمل كرده و يا عمل ميكنند. در عين حال، ادعا نميكند كه ارزش اين اصول را شايد بيشتر از كساني درك كرده است كه در مرز نبوغ قرار دارند. آيا اين گفته كافي نيست؟ و آيا داشتن يك آرزوي شديد، نميتواند به يك انسان امكان بدهد تا مدعي دادن اندرزهاي عاري از خودپسندي به ديگران شود؟ مقدمه ارنست ديمنه؛ نويسنده كتاب نگاه چهارم اين سه پاراگراف، بيشتر از پاراگرافهايي كه ميخواستم بنويسم، اين كتاب را معرفي ميكنند. اين متنها، تبليغاتي نيستند؟ شايد. اگر جان ديويي، از دانش خودش بگذرد و آزادگي علمي خودش را بخواهد اين چنين در معرض حراج بگذارد، شايد بتوان اين پاراگرافها را تبليغاتي دانست. اگر ارنست ديمنه، روحاني، خطيب و نويسنده دانشمند فرانسوي، نيازمند چنين تبليغاتي براي معرفي كتاب خودش باشد، شايد بتوان اينها را تبليغاتي دانست. كتاب خوب را بايد تبلغات كرد و هنر فكر كردن، يك كتاب نه تنها خوب، كه يك كتاب فوقالعاده است. صداي ما را از همسايگي نبوغ ميشنويد و از درون كتاب هنر فكر كردن. نگاه پنجم كتاب، با آن كه درباره موضوعي انتزاعي و فلسفي است، اما به زباني ساده و مختصر نوشته شده است. در اصل ميتوان سبك نگارش خود اين كتاب را هم، از خوبيهاي آن دانست. يك جورهايي از نظر سادگي، مثل كتاب دنياي سوفي ميماند كه به زبان داستاني، تاريخ بحثهاي فلسفي را بيان كرده است. اما اين جا خبري از داستان نيست، ولي خبري از سادگي هست. همه ما دوست داريم كه نابغه خوانده و دانسته شويم و اين كتاب، ما را به سمت آبي نبوغ ميبرد. اينجا، خبري از فرمولهاي عجيب و پيچيده نيست. يك دست كه كتاب را بخوانيد، خودتان دوزاريتان خواهد افتاد كه بحث، سادهتر از اين حرفهاست. نگاه ششم با خواندن كتاب هنر فكر كردن، به اين نتيجه ميرسيد كه نابغه شدن و نابغه بون، يك ويژگي خدادادي نيست كه موقع تولد، در آدم باشد و با آدم تا هنگام بزرگسالي بماند. اين كتاب، با نثري ساده و جملاتي ساده، به ما ميفهماند كه خيلي جاها، اشكال از خود ماست، كه اشكال از شخصيت ماست كه طرف فكر كردن و خوب فكر كردن نميرويم. يك انديشمند چه كسي است و چه ويژگيهايي دارد؟ كسي است كه بينش دارد و جايي را ميبيند كه ديگران نميبينند. به نظر ميرسد كه انديشمند، يك سر و گردن از ديگران بالاتر ايستاده است و همه چيز را ميتواند عميقاً ببيند. او، از شجاعتي ذهني برخوردار است تا حتي عقل سليم و قراردادهاي جاري شده از آن را هم زير سئوال ببرد و از حمله فكري و غير فكري ديگران به خود نترسد. ميبينيد چه تعريف سادهاي است؟ وقتي شما، جايي را ديديد كه ديگران نديدند، در حقيقت يك دانشمند بودهايد. اگر هم اين را ادامه دهيد، كه يك دانشمند دايمي خواهيد ماند. كافي است نگاهي به اطرافتان بيندازيد همين! نگاه هفتم اين كتاب، مدعي است كه 12 روش ساده و كاملاً كاربردي، براي راه انداختن قوه تفكر شما دارد؛ اما جدا از آن، دانشي كه به شما بابت فكر كردن و مسايل مربوط به فكر ميبخشد، با چيزي قابل مقايسه نيست. يك نمونهاش اين است: قلم و كاغذ برداريد و خوبيها و بديهاي يك فكر را بنويسيد. بعد تكليف خودتان را با آن روشن كنيد. خيلي از انسانها، با ابهامهاي زيادي روبهرو هستند و هنوز تكليف خودشان را با خيلي چيزها روشن نكردهاند و نميدانند كه اين چيزها را بايد قبول داشته باشند يا نه. شما با اين كار، يك قدم از بقيه جلوتر ميافتيد و ابهام را، كه از تلههاي تفكر است، از خودتان دور ميكنيد. نگاه هشتم اين كتاب را، كه چاپ ششمش را ميخوانيم، انتشارات خجسته (66460283) چاپ كرده و محمد رفيعي مهرآبادي هم ترجمه كرده است. ترجمه راحت و يكدستي هم دارد. به بخشهايي از فهرست اين كتاب توجه كنيد: چرا جامعه آمريكا عاري از تفكر است؟ انديشمند چه كسي است؟ برخورد با يك انديشمند، شباهتهاي يك كودك و يك انديشمند، موانع تفكر، ضعف فكري ناشي از زندگي روزانه، تنهايي دروني، تنهايي بروني، روشهاي يادگيري تمركز فكر و ... لطفاً اين كتاب را سرسري نخوانيد و روي هر پاراگراف آن فكر كنيد و دستوراتش را تمرين كنيد. به دنياي نابغهها خوش آمديد!منبع:مجله موفقیت- شماره156 /خ
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]