محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831527082
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) نويسنده: عبدالرضا هوشنگ مهدوي خاطرات علم در سال 1969 بيشتر مربوط به آينده خليج فارس و روابط ايران و عراق است. در ژانويه 1968 دولت بريتانيا قصد خود را به خروج از خليج فارس در پايان 1971 اعلام نمود. شاه ضروري دانست ترتيبي بدهد تا اين خلا را كه از فروپاشي امپراتوري انگليس ناشي ميشد پر كند. بحرين و قطر و شيخ نشينهاي سواحل متصالح در جنوب خليج فارس طبق معاهدات قرن نوزدهم تحت الحمايه انگليس بودند. انگلستان لازم ميديد قبل از اعطاي استقلال به اين شيخنشينها روابط آنان را با ايران و عرابستان سعودي عادي سازد. ايران از يك قرن پيش بر سر حاكميت بحرين با انگلستان اختلاف داشت. همانطور كه خاطرات علم نشان ميدهد شاه نگران بود مبادا چشمپوشي از ادعاهاي ايران بر بحرين خيانت به منافع ملي تعبير شود. (خاطرات، 22 مرداد 1347)شاه و دولت انگليس براي اينكه ايران را قادر سازند از مخالفت با استقلال بحرين دست بردارد، سرانجام موافقت كردند اختلافات خود را به اوتانت دبيركل سازمان ملل متحد ارجاع كنند. اوتانت نيز نماينده شخصي خود را به بحرين فرستاد تا درباره نظر مردم آن جزيره حقيقت يابي كند. در همان حال ايران ادعاي مالكيت سه جزيره واقع در دهانه خليج فارس را عنوان كرد. انگلستان معتقد بود كه جزاير تنب بزرگ و كوچك متعلق به شيخ رأس الخيمه ميباشند. ايران اظهار نظر كرد كه تنها راه تثبيت وضع اين جزاير، در نظر گرفتن موقعيت آنها با خط منصف خليج فارس است كه در اين صورت جزاير به ساحل ايران نزديكترند تا به ساحل عربستان. از نظر حقوقي اين جزاير براي ايران بود و بحرين نيز جزء خاك ايران محسوب ميشد.اما شاه كه خود را بي نياز از مشاوره با صاحب نظران ميدانست و فكر ميكرد نابغه سياست خارجي و ديپلماسي است، سعي كرد بحرين و جزاير سه گانه را به هم مربوط كند. يعني در يك معامله با انگليسيها در قبال اعطاي استقلال به بحرين، حق ايران بر جزاير سه گانه را تثبيت نمايد. اما در عمل انگليس كلاه بزرگي بر سر شاه گذاشتند. در آن زمان هنوز كشورهاي عربي قدرت نداشتند و شاه به راحتي ميتوانست حق ايران را از آنها مطالبه نمايد. امير دبي در ديدار با شاه ميگويد: «من مطمئنم كه اعليحضرت هرگز تصور تحت فشار قرار دادن كشور ضعيفي مثل ما را هم نميكنند. اما شما هر چه صلاح ميدانيد انجام بدهيد، كاملا در اختيار شما هستيم.» (خاطرات، پنجشنبه، 10 مهر) و يا: «ما همه چاكران وفادار اعليحضرت فارس هستيم. ما را راهنمايي كنيد» (شنبه، 10 خرداد 1349) اما شاه از اين فرصت استفاده نكرد و ترجيح داد منافع ملي را فداي طرح انگلستان نمايد. شاه از بيم اينكه مردم ايران او را وطنفروش بخوانند، استقلال بحرين را منوط به نظر مردم بحرين نمود و اين عمل در تاريخ ايران سابقه نداشت. حتي علم نيز به سفير انگليس در مورد اين راه حل اعتراض ميكند و ميگويد: «ما هيچ گاه نميتوانيم چنين پيشنهادي را تصويب و در برابر ملت ايران توجيه كنيم.» (سه شنبه 21مرداد1348) جالب اينكه شاه نيز توجه خطر نظرخواهي در مورد استقلال بحرين هست و به علم ميگويد: «به سفير تكرار كن كه اگر من پيشنهادش را بپذيرم مرتكب خودكشي شدهام. اگر اين خودكشي در راه حفظ منافع ملت ايران بود،چندان اهميتي به آن نميدادم ولي به عقيده من اين طرح خيانت به منافع ملي است، بدين جهت نميتوانم آن را بپذيرم».(دوشنبه 21 مرداد1348) اما در نهايت شاه تسليم فشار انگليس ميگردد. اين خاطرات نشان ميدهد شاه ايران در برابر انگليس تا چه حد ناتوان است. در لابلاي خاطرات علم، خبري از شاه مقتدر و با ابهت نيست و چهره واقعي شاه نمايان ميگردد. نماينده سازمان ملل در بحرين پس از مشاوره با سران منطقه، گزارش داد كه مردم بحرين استقلال را به اتحاد با ايران ترجيح ميدهند. گزارش او مورد پذيرش مجلس ايران قرار گرفت. شاه بر اين باور بود كه با نشان دادن حسن نيتش در جريان بحرين دولت بريتانيا در عوض مجبور است ادعاي او را بر ابوموسي و جزاير تنب به رسميت بشناسد. اما جريان به گونه ديگر رقم خورد. شاه با ساده لوحي تمام فكر ميكرد كه انگليس در مقابل حاضر است حق حاكميت ايران بر جزاير سه گانه را تاييد نمايد(خاطرات 28 بهمن 1347) پس از اينكه شاه بحرين را از دست داد از اعتراضهاي به حق مردم ايران در اين موضوع هراس داشت . علم ميگويد: پس از مسابقه فوتبال ايران و اسرائيل، «در استاديوم امجديه، 30000 تماشاچي بلند شدند و با هم سرود ملي را خواندند، و جشن و سرور تا سحر ادامه پيدا كرد. شاه شانس آود كه كسي از فرصت استفاده نكرد تا در مورد بحرين تظاهرات كند. موضوع اخير به كلي از يادها رفته است.» (جمعه 21 فروردين 1349) شاه حاضر نبود هيچ اعتراضي را در مورد بحرين بشنود و در جواب اعتراضاتي كه به او ميشد به صراحت گفته بود: «اين بحث و جدالها در شأن من نيست»(خاطرات شنبه، 15 فروردين 1349) شوروي به دليل رقابت با انگليس نسبت به جدا شدن بحرين از خاك ايران اعتراض نمود! ( 17 فروردين 1349)اما ايران خود اعتراضي به اين مساله نداشت و يك ساعت پس از اعلام استقلال بحرين، ايران اين كشور را به رسميت شناخت. اعلام خبر استقلال بحرين از راديو ايران به قدري مضحك پخش شد كه علم ميگويد: «گوينده خبر چنان با افتخار و غرور آن را خواند كه گويي هم اكنون بحرين را فتح كردهايم.» (سه شنبه، 17 ارديبهشت 1349) شاه بحرين را از دست داد بدون اينكه موقعيت ايران در مورد جزاير سه گانه ثبيت نمايد و پس از تلاش فوقالعاده سرانجام شاه موفق شد يك موافقتنامه از سران انگليس و قبايل عربي بگيرد و آن را به عنوان سند احراز مالكيت ايران بر جزاير سه گانه تلقي نمايد. غافل از اينكه پير مكار سياست، بازيهاي بسيار در آستين دارد. انگليس ايران را تشويق كرد كه به صورت مستقيم وارد عمل شده و بدون اينكه موافقتنامه حقوقي با اعراب امضا كند، به اشغال نظامي جزاير سه گانه دست بزند. علم ميگويد سفير انگليس از من پرسيد: «به چه دليل ما تا اين حد در مورد حاكميت قانوني بر اين جزاير اصرار ميورزيم؟ چرا به سادگي آنها را اشغال نميكنيم.» (جمعه، 9 خرداد 1349) به هر حال ايران در همين چارچوب موافقتنامهاي را امضا ميكند. در اين موافقتنامه از عبارت «occupation» استفاده شد كه به معناي «اشغال» است. در واقع اعراب خليج فارس موافقتنامهاي را امضا ميكنند و ميپذيرند كه ايران جزاير سه گانه را «اشغال» نموده است (نه اينكه بر اساس حق قانوني آنها را تصرف كرده است). همين كلمه بعدها دستاويزي شدكه امارات متحده عربي ادعا نمايد ايران اين جزاير را اشغال نموده است و خواستار بازپسگيري آن گردد. بعيد است كه تنظيم كنندگان توافقنامه در آن زمان متوجه بار معنايي «اشغال» نبودهاند، اما احتمالا شاه براي به رخ كشيدن قدرت نظامي خود از اين واژه استفاده كرده است. بنابراين مشكلات امروز ما با امارات متحده عربي، ميراث يك شاه مغرور با تفكر ميليتاريستي است. علم، خود اذعان ميكند كه در اين معامله، ايران به شدت دچار خسارت شد و زماني كه با سفير انگليس درباره بحرين و سه جزيره سخن ميگويد به شدت دچار نااميدي ميگردد و سپس ميگويد: «حال من به قدري بد شد كه با تب در رختخواب افتادم. و سه روز است كه گرفتار هستم.»(خاطرات،دوشنبه 27 خرداد1349) دوشنبه، 28 بهمن 1347 :امروز بعد ازظهر سر دنيس رايت سفير انگليس به ديدنم آمد . وي از رويدادهاي زوريخ ناراحت است، زيرا كه نماينگان كنسرسيوم نفت ضمن ملاقاتي پرتنش و غير دوستانه با شاه حاضر نشدهاند تضمين كنند كه در در آمد نفت ما يك ميليارد دلار در سال باشد. در خصوص بحرين مذاكرات از هم اكنون شروع شده با اين هدف كه نظرات شاه تأمين شود. او بطور كاملا محرمانه به من اظهار داشت كه جزاير تنب قطعا به ايران داده خواهد شد. انگليسيها به شيخ رأس الخيمه هشدار دادهاند كه اين جزاير در طرف ايراني خط منصف خليج فارس قرار دارد و اگر او به نوعي تفاهم با ما (ايران) نايل نشود، ما آنها را قانونا و در صورت لزوم با زور از وي خواهيم گرفت. شيخ حاضر است معامله كند. آنگاه در مورد جزيره ابوموسي سؤال كردم.سفير پاسخ داد كه اين جزيره زير خط منصف قرار دارد. گفتم ما بهاندازه كافي قوي هستيم كه اين خط را ناديده بگيريم. مدتي در اين خصوص شوخي كرديم. سپس وي نگراني شديد خود را از اينكه سياست ما در خليج فارس ممكن است به درگيري با عربها منتهي شود به شدت اظهار نگراني كرد. گفتم: «به جهنم! مگر عربها براي ما چه كردهاند؟ بهتر است دست از حركات بيموردشان بردارند و با شركت در هزينههاي دفاعي خليج فارس موافقت كنند و بگذارند ما كارمان را بكنيم» . سفير در خصوص اينكه آيا اساسا اعراب حاضرند دست ما را در خليج فارس باز بگذارند، اظهار ترديد كرد و گفت فراموش نكنيد كه آنان اصرار دارند خليج فارس را «خليج عربي» بنامند. جواب دادم ما حاضريم يك موافقتنامه دفاعي پنجاه ساله با آنها منعقد كنيم. چنين موافقتنامهاي در مجموعه نظير موافقتنامههايي خواهد بود كه زماني با انگليسيها داشتهاند. چهارشنبه،28 اسفند 1347: بعد از ظهر سفير انگليس به ديدنم آمد. درباره بحرين و جزاير خليج فارس كه او مايل است به عنوان دو موضوع جداگانه مطرح شود مذاكره كرديم. ميگفت اشغال مجدد جزاير تنب براي ما (ايران) آسان است ولي در مورد ابوموسي اشكال دارد چون اين جزيره نزديك به ساحل عربستان قرار گرفته و تصرف آن به اين آساني نيست. پاسخ دادم موقعيت جغرافيايي جزاير نه تصميم ايران را تغيير ميدهد و نه عربها را قادر ميسازد كه تكهاي از خاك ايران را در تصرف داشته باشند. سفير اظهار داشت كه يافتن راه حلي براي مسأله بحرين مسلما تأسيس فدراسيون امارات متحده عربي را تشويق خواهد كرد و در اين مرحله ايران خواهد توانست ابوموسي را به منظور منافع امنيتي مشترك در خليج فارس تصرف كند .اگر چنين كاري صورت بگيرد ما خواهيم توانست به پشتيباني بريتانيا متكي باشيم. در شام شاهانه شركت كردم و پيشنهادات گوناگون سفير را به عرض رساندم. شاه از من خواست به سفير بگويم با دوستاني نظير او، ايران نياز به دشمن ندارد. من زير بار نرفتم و گفتم به عقيده من بهتر از اين حرفها تضمين منافع اقليت ايراني در بحرين و خليج فارس است. شاه به فكر فرو رفت و چيزي نگفت .... يكشنبه، 3 فروردين 1348:سفير انگليس به ديدنم آمد. به او گفتم مادامي كه سرنوشت جزاير تنب و ابوموسي روشن نشود، نخواهيم توانست به توافق درباره بحرين نايل شويم. پاسخ داد در اين صورت داريم وقتمان را تلف ميكنيم. گفتم: عيبي ندارد، سپس پيشنهاد كرد همانطور كه با شيخ رأس الخيمه تماس گرفتيم، با شيخ شارجه نيز تماس بگيريم. در صورتي كه معاملهاي صورت بگيرد انگليسيها از ما پشتيباني خواهند كرد. گفتم اين پيشنهاد را به عرض شاه خواهم رساند ولي خودم در وضعي نيستم كه درباره آن اظهار نظر كنم. سفير انگليس امروز راغبتر از ملاقات قبلي بود كه حل مسأله بحرين را به پيشنهادهاي مربوط به جزاير مرتبط سازد. خاطر نشان كرد كه اگر ايران به تأسيس فدراسيون امارات عربي كمك كند، در اين صورت ما (ايران) خواهيم توانست به دعوت و از جانب فدراسيون جزاير را تصرف كنيم، بي آنكه ترس از واكنش شديد عربها داشته باشيم. گفتم: «بيپرده بگويم من اعتماد خود را به پيشبينيهاي شما از دست دادهام ... شش سال پيش ..... خود جنابعالي ... به من گفتيد كه دست كم تا بيست سال ديگر ما محكمترين تعهدات را نسبت به شيوخ خواهيم داشت و هر گونه دخالت خارجي به خاك آنها را حمله مستقيم به منافع بريتانيا تلقي خواهيم كرد. هنوز پنج سال نگذشته بود كه انگلستان خروج كامل خود را از خليج فارس اعلام كرد. شما و كشورهاي غربي عموما فقط در فكر منافع نفتيتان هستيد، منافعي كه ايران به خوبي قادر است از جانب شما حفظ كند. سفير چيزي نگفت ولي من بر اين باورم كه دولتهاي غربي در ته دلشان از ايران واهمه دارند و مايل نيستند ما بر خليج فارس تسلط داشته باشيم. اكنون بايد انتظار را پيشه كنيم كه چه خواهد شد. سه شنبه،21مرداد 1348: اقدامات اخير انگلستان در مورد جزاير تنب و ابوموسي به اطلاع سفير رساندم و افزودم نميتوانيم پيشنهاد غير منصفانه آنها را در خصوص مراجعه به آراء عمومي در بحرين بپذيريم. انگليس پيشنهاد ميكند كه نمايندگان اوتانت عقايد و نظرات اهالي بحرين را فقط بر اساس بحث و گفتگو با تعدادي از گروههاي صنفي به سازمان ملل متحد گزارش دهند. ما هيچ گاه نميتوانيم چنين پيشنهادي را تصويب و در برابر ملت ايران توجيه كنيم. سفير گفت: اينطور نيست. در صورتي كه نماينده اوتانت نتواند پس از تماس با اين گروههاي خاص نظر روشني درباره عقيده بحرينيها بيابد، آن وقت اوتانت آرزوي كامل خواهد داشت كه با ساير اقشار جامعه بحرين تماس بگيرد. در نظر داشته باشيد كه ما زحمت زيادي كشيديم تا شيخ بحرين را به پذيرفتن همين قدر راضي كرديم. او اصولا مخالف هر چيزي بود كه شباهت به مراجعه به آراء عمومي داشته باشد. پاسخ دادم::گور پدر شيخ بحرين ! اعليحضرت به نحوي عاقلانه تصميم گرفتهاند وضعيت ما را در خليج فارس روشن سازند و براي نيل به اين منظور اين شهامت را داشتهاند كه پيشنهاد مراجعه به آراء عمومي را كه منصفانهترني راه حل مسئله بحرين است بنمايند. به همين مناسبت از اطراف و اكناف دنيا در داخل ايران كه مسئله بحرين حساسيت فوقالعاده دارد مورد ستايش قرار گرفتهاند. ولي اكنون انگليس با نقشهاي مداخله ميكند كه ممكن است كل قضيه را بر هم بزند. من به عنوان مشاور شاه، وزير دربار و حافظ منافع سلسله پهلوي با شما صحبت ميكنم و ميگويم پيشنهادتان به كلي غير قابل قبول است. چهارشنبه،22 مرداد 1348:شرفيابي، مذاكرات با سفير انگليس را به شاه گزارش داردم. شاه بدوم چون و چرا ايستادگي مرا تصويب كرد و گفت: «به سفير تكرار كن كه اگر من پيشنهادش را بپذيرم مرتكب خودكشي شدهام. اگر اين خودكشي در راه حفظ منافع ملت ايران بود،چندان اهميتي به آن نميدادم ولي به عقيده من اين طرح خيانت به منافع ملي است، بدين جهت نميتوانم آن را بپذيرم». پنجشنبه، 10 مهر 1348 شرفيابي ... در ضيافت ناهاري كه به افتخار شيخ راشد امير دوبي ترتيب داده شده بود شركت كردم. او را دو سه بار ديدهام و هميشه به نظرم مردي آرام و آينده نگر آمده است، درست خلاف ساير شيوخ خليج كه گويي همگي دچار عقدههاي حقارت هستند. مسائل مهم منطقه مورد بحث قرار گرفت، به سفر حردان التكريتي معاون نخست وزير عراق به دوبي اشاره كردم. با لبخندي تلخ گفت: «بايد ميشنيديد كه چه قولهايي به ما داد كه از ما دفاع خواهند كرد». در مورد نفت، تعيين حدود فلات قاره و تداخل در ادعاي مالكيت آبهاي ساحلي، شاه پيشنهاد كرد مناطق مورد اختلاف توسط يك شركت مشترك مورد بهرهبرداري قرار گيرد. شيخ لبخندي زد و گفت: «من مطمئنم كه اعليحضرت هرگز تصور تحت فشار قرار دادن كشور ضعيفي مثل ما را هم نميكنند. اما شما هر چه صلاح ميدانيد انجام بدهيد، كاملا در اختيار شما هستيم». حتي در مورد مسايل دفاعي هم گفت ترجيح ميدهد به اعليحضرت متكي باشد، و سپس افزود: «من به ارتشي كه سرانجام فرمان مرگ مرا امضا ميكند چه احتياجي دارم! تنها چيزي كه مورد نياز من است يك نيروي پليس منظم است.» او از شيخ زايد امير ابوظبي انتقاد كرد كه در مورد تأسيس اتحاديه امارت عربي هيچ اقدام مثبتي نميكند. فكر يك ارتش متحد را نميپسندد. و ميل دارد به عوض انتخاب افسراني از بحرين، انگلستان، عراق و يا هر جاي ديگر، خود دست تنها اينكار را انجام دهد. شاه اصرار داشت حسن نيت ما را تأكيد كند و از هر جهت به او اطمينان خاطر داد . سپس مسئله بحرين را مطرح كرد كه ما با بزرگواري بيش از حد با آن برخورد كردهايم. آنگاه در مورد فجيره و شارجه سؤال كرد . شيخ پاسخ داد: «مردم آنجا در نهايت فلاكت زندگي ميكنند و شيوخ تا قران آخر پولها را به جيب ميزنند.» شاه سپس كوشيد مسأله جزاير تنب و ابوموسي را مطرح كرند، ليكن شيخ با زيركي از پاسخگويي شانه خالي كرد. يكشنبه، 18 آبان 1348:سفير انگليس امروز بعد از ظهر به ديدنم آمد. تمام تلاشمان را كرديم تا مشكلات موجود در راه معامله 50 ميليون ليرهاي خريد موشك را حل كنيم. دستور داشتم به او خاطرنشان كنم كه شاه پيشنهاد كرده بود كه انگليسها از توليد نفت ليبي بكاهند تا در آمد دولت ليبي كه اعلام كرده يك معامله 150 ميليون ليرهاي خريد اسلحه را با انگلستان لغو كرده است، كاهش پيدا كند . سفير انگليس لبخندي زد و گفت كه پيشبينيهاي شاه بدون استثناء صحيح از آب در ميآيند. سپس به مسئله جزاير تنب و ابوموسي پرداختيم . سفير گفت، «ما بنا بر قول و قرارهايمان در قبال شيخ شارجه و رأس الخيمه متعهديم، معهذا تشويقشان ميكنيم تا با ايران به نوعي توافق برسند، مشروط بر اين كه شما هم اشغال جزاير را موكول كنيد به توافق طرفين و يا اجازه آنها و ادعاي پس گرفتن جزاير را بر مبناي حق قانوني نداشته باشيد: خوب اين منطقي است، اگر هر راه ديگري را برگزينيم با عربها درگير خواهيم شد ... دوشنبه، 19 آبان 1348:شرفياب شدم . گزارش ملاقات ديروزم را با سفير انگليس به عرض رساندم. وقتي به اظهار نظرش در مورد جزاير رسيدم شاه منفجر شد و گفت: «غلط زيادي كرده است . اين جزاير متعلق به ما هستند . گفتم: ما بايد عملي فكر كنيم. هدف اصلي اعليحضرت در اشغال جزاير تقويت قدرت دفاعي ما در خليج فارس است. اعليحضرت قبلا اعلام كرده بودند كه اگر نفتي در اين جزاير پيدا بشود بين ما و عربها تقسيم خواهند كرد. بنابراين هدف ما اشغال است نه مالكيت. شاه اظهار نظري نكرد ولي متوجه شدم كه حرفهايم چندان خوش آيند نبوده است. شنبه، 29 آذر 1348:شيخ رأس الخيمه به دعوت وزير امور خارجه ما، كه اميدوار است با او بر سر استرداد جزاير تنب به توافقي برسد، در تهران است. من در حال حاضر امكان توافقي را نميبينم، ضمنا شيخ خيلي محتاط است مبادا از طرف ساير كشورهاي عربي براي دادن خاك عربها به ايران، به خيانت متهم شود. عجب اهانتي! عربها فقط به دليل اين كه امپراتوري انگليس اين جزاير را از ما غصب كرد، صاحب آن شدهاند، و حالا چنان از آنها صحبت ميكنند كه گويي ارث پدرشان است. ادامه دارد ....منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی/خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]
صفحات پیشنهادی
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1)
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) نويسنده: عبدالرضا هوشنگ مهدوي خاطرات علم در سال 1969 بيشتر مربوط به آينده خليج فارس و روابط ايران و عراق است. در ژانويه ...
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) نويسنده: عبدالرضا هوشنگ مهدوي خاطرات علم در سال 1969 بيشتر مربوط به آينده خليج فارس و روابط ايران و عراق است. در ژانويه ...
لوبياهاي سحرآميز
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم. ... دبستاني 3 بازيهاي آموزشي دبستاني 2 بازيهاي آموزشي دبستاني 1 پزشكي سلامت لوبياهاي سحرآميز شير، ... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم.
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم. ... دبستاني 3 بازيهاي آموزشي دبستاني 2 بازيهاي آموزشي دبستاني 1 پزشكي سلامت لوبياهاي سحرآميز شير، ... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم.
15 نكتهاي كه بايد درباره چاي بدانيد
1 تاثير چاي بر دندان چاي براي سلامت دهان و دندان مفيد است. بررسيهاي .... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (2) نويسنده: عبدالرضا هوشنگ مهدوي شنبه، 15 فروردين .
1 تاثير چاي بر دندان چاي براي سلامت دهان و دندان مفيد است. بررسيهاي .... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (2) نويسنده: عبدالرضا هوشنگ مهدوي شنبه، 15 فروردين .
حقارت سفیر انگلیس
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) حتي علم نيز به سفير انگليس در مورد اين راه حل اعتراض ميكند و ميگويد: «ما هيچ گاه .... آمده است، درست خلاف ساير شيوخ خليج كه ...
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) حتي علم نيز به سفير انگليس در مورد اين راه حل اعتراض ميكند و ميگويد: «ما هيچ گاه .... آمده است، درست خلاف ساير شيوخ خليج كه ...
به مخالفان دولت انگلیس درباره هرگونه تظاهرات هشدار داده شد
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) در ژانويه 1968 دولت بريتانيا قصد خود را به خروج از خليج فارس در پايان 1971 اعلام نمود. ... 1347)شاه و دولت انگليس براي اينكه ...
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) در ژانويه 1968 دولت بريتانيا قصد خود را به خروج از خليج فارس در پايان 1971 اعلام نمود. ... 1347)شاه و دولت انگليس براي اينكه ...
سفير ايران در بحرين امروز به مجلس رفت
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) يعني در يك معامله با انگليسيها در قبال اعطاي استقلال به بحرين، حق ايران بر ... گزارش او مورد پذيرش مجلس ايران قرار گرفت.
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) يعني در يك معامله با انگليسيها در قبال اعطاي استقلال به بحرين، حق ايران بر ... گزارش او مورد پذيرش مجلس ايران قرار گرفت.
تاكيد متكي بر حق حاكميت ايران بر جزاير سه گانه ايراني
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) ايران از يك قرن پيش بر سر حاكميت بحرين با انگلستان اختلاف داشت. ... فكر ميكرد كه انگليس در مقابل حاضر است حق حاكميت ...
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) ايران از يك قرن پيش بر سر حاكميت بحرين با انگلستان اختلاف داشت. ... فكر ميكرد كه انگليس در مقابل حاضر است حق حاكميت ...
نماينده مجلس: كاهش روابط با دولت انگليس ضروري است
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) در ژانويه 1968 دولت بريتانيا قصد خود را به خروج از خليج فارس در پايان 1971 اعلا. ... خاطرات علم در سال 1969 بيشتر مربوط به ...
جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) در ژانويه 1968 دولت بريتانيا قصد خود را به خروج از خليج فارس در پايان 1971 اعلا. ... خاطرات علم در سال 1969 بيشتر مربوط به ...
بازيهاي آموزشي دبستاني (1)
انسان از نظر فيزيولوژيكي نياز به جنبش و حركت دارد و بازي جزء مهم اين جنبش و حركت است. انسا. ... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) · جدایی بحرین به روایت ...
انسان از نظر فيزيولوژيكي نياز به جنبش و حركت دارد و بازي جزء مهم اين جنبش و حركت است. انسا. ... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) · جدایی بحرین به روایت ...
شير، محيطي مناسب تكثير ميكروبها
احادیث و روایات: امام صادق (ع):سوگند به خدا ، هر كس كه حقيقت سجده را به جاى آورد ، زيان نكرد و كسى كه در سجده، ب... [کلیک] .... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) ...
احادیث و روایات: امام صادق (ع):سوگند به خدا ، هر كس كه حقيقت سجده را به جاى آورد ، زيان نكرد و كسى كه در سجده، ب... [کلیک] .... جدایی بحرین به روایت اسدالله علم (1) ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها