واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گذري بر زندگي پرفسور سيد محمود حسابي (رحمت الله عليه) نويسنده: فرناز شهيد ثالث پرفسور «سيد محمود حسابي» را به نام پدر علم فيزيک ايران مي شناسيم. به برکت وجود تلويزيون، هر سال چند جمله اي هم در مورد فعاليت هاي فيزيکي او مي شنويم. اينکه در سال 1306 شمسي از دانشگاه سوربن فرانسه دکتراي فيزيک گرفته است و تنها شاگرد ايراني انيشتن بود و تئوري «بي نهايت بودن ذرات» را ارايه کرده. شايد بعضي ها شنيده باشند که پدر علم فيزيک و مهندسي نوين ايران، در سال 1990 به عنوان «مرد اول علمي جهان» هم برگزيده شده است. اما شايد براي بسياري از ما ايراني ها دانستن ابعاد «غير فيزيکي» شخصيت پروفسور حسابي جذاب و عجيب باشد. مثلا کمتر کسي مي داند در کابينه دولت مصدق، صندلي وزارت فرهنگ جايگاه او بوده است.بد نيست نگاهي به کارنامه تحصيلات دانشگاهي پروفسور حسابي بيندازيم. او اولين مدرک ليسانس خود را در سن هفده سالگي و در رشته ادبيات از دانشگاه آمريکايي بيروت گرفته است؛ سال 1299 شمسي. دو سال بعد ليسانس مهندس راه و ساختمان خود را از دانشکده فرانسوي مهندسي بيروت گرفته و دو سال بعد در رياضيات، ستاره شناسي و زيست شناسي از دانشگاه آمريکايي بيروت.ليسانس مي گيرد. سال بعد در رشته مهندسي برق از دانشکده برق پاريس فارغ التحصيل شده و سال بعد از آن از مدرسه عالي معدن پاريس ليسانس مهندسي معدن مي گيرد. گذراندن دو سال اول رشته حقوق، در طي يک سال، و گذراندن رشته پزشکي هم او را قانع نکرده و در سال 1306 دکتراي خود را در رشته فيزيک از دانشگاه سوربن فرانسه دريافت مي کند.گرايش به رشته هاي مختلف علمي، نشان دهنده روحيه پژوهشي اوست. پس چندان دور از ذهن نيست که نام او را به عنوان پايه گذار و مؤسس حرکت ها و نهادهاي نويني در کشورمان ببينيم. در ميان فهرست بلند اين فعاليت ها به چند مورد اشاره مي کنيم که کمتر کسي نام سيد محمود حسابي را به آنها مربوط مي داند. مثلا ساخت راديو در کشور که در سال 1307، در دارالمعلمين انجام شده است. ايجاد اولين ايستگاه هواشناسي کشور در ساختمان دانش سراي عالي نگارستان دانشگاه تهران در سال 1310، تعيين ساعت ايران در سال 1311، تأسيس اولين رصدخانه نوين در ايران، راه اندازي اولين مرکز زلزله شناسي کشور، پايه گذاري مدارس عشايري و تأسيس اولين مدرسه عشايري ايران در سال 1330، تأسيس و رياست مؤسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران، پايه گذاري مرکز تحقيقات اتمي دانشگاه تهران، راه اندازي اولين ليزر ايران، خريدن زمين در کره مريخ (به نام ايران) در سال 1346، تأسيس و راه اندازي رآکتور اتمي دانشگاه تهران و ايجاد سازمان انرژي اتمي ايران، به همه اين ها چند نمونه از فعاليت هاي سياسي، اجتماعي مثل نمايندگي مردم تهران در دوره چهارم مجلس سنا و مأموريت خلع يد از شرکت نفت انگليس در سال 1330 در دولت دکتر مصدق را هم اضافه کنيد.تصور مي کنيد براي انجام دادن همه اين کارها به چند ساعت وقت در شبانه روز نياز است؟ اطرافيان پروفسور حسابي مي گويند او هميشه به اطرافيانش گوشزد مي کرده که زندگي فقط مطالعه و تحقيق نيست و انسان به زمان هايي براي لذت بردن از زندگي نياز دارد. شايد شرکت کردن در مسابقات دوچرخه سواري «تور فرانسه» يا نواختن موسيقي، آن هم در حد مقام آوردن در مسابقه از همين سرگرمي ها باشد. اما به نظر مي رسد يکي از بزرگترين سرگرمي هاي زندگي او، ايرانگردي و جهانگردي بوده. تا جايي که کمتر شهري در ايران و کمتر منطقه اي از جهان در فهرست «بازديد شده هاي» پروفسور حسابي از قلم افتاده است. اطرافيان و همراهانش از يادگاري هايي که به عنوان ره آورد سفر براي ديگران مي آورده ياد مي کنند. انواع گل و گياه ها و حيوانات عجيب و غريبي که از سرزمين هاي مختلف آورده و در حيات خانه قديمي خود نگهداري کرده است.در ميان هجده عنوان کتابي که به قلم او منتشر شده است، «ادبيات» و حوزه زبان و ادب و فرهنگ وزن سنگيني دارد. کتاب هايي مثل «نام هاي ايراني»، «افعال فرانسه به فارسي» يا «وندها و گهواژه هاي فارسي» بيش از هر چيز نشان دهنده آگاهي و تسلط او به ادبيات است. «ايرج حسابي» به سال هاي طولاني که پدرش در کتابخانه خود مشغول کار روي فرهنگ واژه هاي فارسي بوده اشاره مي کند. کار بزرگي که نتيجه آن هنوز منتشر نشده است. البته تسلط او نه تنها به زبان فارسي کامل بوده، بلکه به چهار زبان فرانسوي، انگليسي، آلماني براي مطالعه و مکالمه تسلط داشته و به زبان هاي سانسکريت، لاتين، يوناني، پهلوي، اوستايي، ترکي، ايتاليايي و روسي هم اشراف داشته و از آنها در تحقيقات علمي خود، به ويژه در واژه گزيني زبان فارسي استفاده مي کرده است.«ايرج حسابي» شخصيت پدر خود را تنها در اين ابعاد خلاصه نمي کند. از دوستي و ارتباط پدرش با بزرگان علم و ادب دنيا، و شوق و انگيزه اي که پدر براي ادامه زندگي و اطرافيانش زنده مي کرده ياد مي کند و نظم و ترتيب در امور روزانه و رعايت احترام به ديگران، به خصوص نسبت به همسرش خانم صديقه حائري را از نکته هاي بسيار مهم شيوه زندگي پدر مي داند. شيوه اي که تا روز دوازدهم شهريور ماه 1371 که در سن 90 سالگي درگذشت، همراه بود.منبع: ويژه نامه رنگ جواني /س
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]