تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799088209




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز ايران و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: عوامل تاخير در فرآيند حقوقي عراق«عوامل تاخير در فرآيند حقوقي عراق» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم  سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛فرآيند سياسي در عراق دچار نوعي ركود شده و برخلاف آنچه در روند حقوقي ديده شده، تشكيل پارلمان بعد از برگزاري اولين جلسه به تعويق افتاده است قانون اساسي عراق مي گويد حداكثر يك ماه پس از تشكيل اولين جلسه پارلمان جديد بايد روساي قوا و نخست وزير تعيين شوند اينك دو هفته از اولين جلسه پارلمان گذشته است ولي از جلسه دوم خبري نيست بر اين اساس بعضي از چهره هاي سياسي عراق در تفسيري كه چندان با متن قانون اساسي عراق همخوان نيست گفته اند منظور از اولين جلسه پارلمان، اولين جلسه اي است كه در آن شاكله پارلمان - هيئت رئيسه - بسته مي شود. در خصوص روند موجود نكاتي وجود دارد.1- فراكسيون العراقيه كماكان بر بدست گرفتن پست رياست جمهوري يا نخست وزيري عراق تاكيد دارد و سه كشور عرب همسايه عراق از اين خواسته پشتيباني مي كنند و حال آنكه كردها روي تداوم رياست خود بر قوه مجريه تاكيد دارند محور العراقيه - عربستان و... به خوبي مي دانند كه فروگذاشتن از سهم كردها در يكي از دو پست رياست جمهوري و نخست وزيري روي توافق كردها با شيعيان در پست نخست وزيري اثر مي گذارد و امكان انتخاب نخست وزير از ميان كانديداهاي ليست بزرگتر - ليست مشترك شيعيان - با دشواري جدي مواجه مي كند. هدف نهايي آنان اين است كه فرمول هر عراقي يك راي و اثر گذاري بر ساختار سياسي براساس آراء بيشتر را منتفي كرده و قاعده اكثريت و اقليت را بهم بزنند. اگر اين اتفاق بيفتد ساختار سياسي عراق و قانون اساسي اين كشور به حالت تعليق درمي آيند.2- تصميم گيري درباره پست هاي مهم - كه شامل حدود 180 پست مي شود - حتما بايد توأم با حفظ حضور همه اقوام در ساختار حقوقي باشد بر اين اساس هر طايفه بايد رضايت و موافقت طايفه ديگر را كسب كند بعنوان مثال كردها و شيعيان اگر رضايت فراكسيون اهل سنت - العراقيه - را بدست نياورند در اداره استان هاي داراي اكثريت سني - الانبار، صلاح الدين و نينوا - دچار مشكل شده و بخش عمده اي از وقت 4 ساله آنان صرف حل مسايل اين طايفه مي شود. از سوي ديگر بعضي از اقدامات در عراق نيازمند تصويب بيش از دو سوم نمايندگان مجلس مي باشد با اين وصف و با اين محدوديت، فراكسيون العراقيه مطالبات خود را بالا برده و امكان حصول توافق را با دشواري مواجه كرده است. رئيس فراكسيون 91 نفره العراقيه در آخرين اظهارنظر اعلام كرد كه هركس نخست وزير شود بايد پست هاي ارشد امنيتي و نظامي را به العراقيه بسپارد و حال آنكه دوام مديريت نخست وزير بر قوه مجريه در عراق مستلزم داشتن اختيار حوزه امنيتي و انتظامي است. امروز امنيت مهمترين نياز عراق و اولين مسئوليت و ماموريت دولت به حساب مي آيد.3- در درون فراكسيون 159 نفره شيعه كه اينك ذيل عنوان «هم پيماني ملي» مطرح است، روي ساز و كار انتخاب كانديداي نخست وزيري توافق شده است اين ساز و كار مبتني بر انتخاب «يك نفر» از بين كانديداها يا اعضاي فراكسيون ياد شده مي باشد در عين حال در ميان آن ها يك ملجاء مذهبي براي حل نهايي اختلافات پيش بيني شده و دريچه خروج فراكسيون هاي شيعي به سمت ائتلاف هاي ديگر بسته شده است اما در عين حال سه گروه عمده شيعه هركدام از كانديداهاي خود حرف مي زنند و براي به كرسي نشاندن نظر خود نيم نگاهي هم به بيرون دارند اما پرواضح است كه اين موضوع بيش از آنكه از يك وضعيت يا يك واقعيت خارجي خبر دهد، نوعي مانور سياسي براي واداشتن طيف هاي ديگر شيعه به همراهي به حساب مي آيد در عين حال بعضي از طيف هاي شيعه بيش از آنكه روي چه مي خواهند تمركز داشته باشند روي چه نمي خواهند متمركز شده اند. بر اين اساس تداول گروههاي شيعي روي سه كانديدا - مالكي، جعفري و عبدالمهدي - هفته هاست ادامه دارد هرچند به مرور از شانس كانديداي آخر كاسته شده و اينك بحث ها عمدتا روي انتخاب ميان مالكي و جعفري دور مي زند.4- از نظر حقوقي انتخاب دولت با تاخير مواجه نيست چرا كه هنوز پارلمان شكل نگرفته است تا از دل آن انتخاب رئيس جمهور و نخست وزير بيرون بيايد اما در عين حال فرايند سياسي عراق كه خارج از پارلمان شكل مي گيرد هنوز به نقطه اي نرسيده كه با تشكيل مجلس مسايل حل شود بلكه مي توان گفت دليل عدم تشكيل مجلس وجود بن بست در انتخاب رئيس جمهور و نخست وزير است. بر مبناي آنچه مشاهده مي شود اهل سنت و دو كشور عرب همسايه عراق آرام آرام از تاكيد بر پست رياست جمهوري منصرف شده اند و حالا روي اينكه چه كسي از ميان ائتلاف شيعيان نخست وزير شود تاكيد دارند. دست هاي اداره كننده اين فراكسيون روي نخست وزير فردي تاكيد مي كنند و موافقت خود را مشروط به نخست وزيري او كرده اند كه در ميان 159كرسي شيعيان حداكثر 15 رأي دارد و اين اگر محقق شود به آن معني است كه عملاً انتخاب نخست وزير از ميان كانديداهاي «فراكسيون بزرگتر» منتفي گرديده و ساز و كار هر عراقي يك راي كنار گذاشته شده است و اين دقيقاً به معناي بازگشت به وضعيت طايفه اي و آغاز اما و اگرهايي است كه هر طايفه و مذهب مي تواند مطرح كند و بر آن پاي بفشارد اين در واقع در انتها به معناي فروپاشي نظم جديد و سنت جديد سياسي عراق مي باشد.5- آمريكايي ها طي دو هفته اخير روي توافق مالكي- علاوي تاكيد دارند و مي گويند تركيب دو فراكسيون كه 180كرسي - بيش از 55 درصد كرسي ها- دولت قانون و العراقيه را در اختيار دارند، مي تواند مديريت عراق را در اختيار بگيرد. در حالي كه اگر اين اتفاق بيفتد از يك سو كردها بطور كامل حذف شده اند و از سوي ديگر شكاف عميقي ميان شيعيان به وجود مي آيد چرا كه در اين فرايند به غير از يك گروه شيعه- حزب الدعوه- بقيه گروهها- شامل مجلس اعلا، گروه صدر، گروه جعفري، گروه چلبي و گروه يعقوبي- حذف شده اند اين شكاف، شريك شيعه ي علاوي را در موضع ضعف قرار داده و به تمكين از خواسته فهرست العراقيه سوق مي دهد در اين صورت واگذاري پست نخست وزيري به مالكي براي فهرست العراقيه نه تنها تلخ نيست بلكه بسيار شيرين هم هست از سوي ديگر چنين تحالفي كه با نارضايتي ساكنان حداقل 10 استان توام باشد، نمي تواند منافع ملي عراقي ها- كه تماميت ارضي عراق كليدي ترين عنصر آن مي باشد- را تأمين كند و اين يعني فراهم شدن بستر براي تداوم حضور نظاميان آمريكايي در عراق. البته نوري المالكي با صراحت چنين ائتلافي را رد كرده و بر ائتلاف با طرف هاي شيعه تأكيد دارد. همين ديروز «حسن السنيد» عضو ائتلاف مالكي با اشاره به ملاقات مالكي با علاوي به «راديوسوا» گفت: «مالكي هرگز معامله اي را با علاوي به ضرر «ائتلاف شيعي هم پيماني ملي» امضا نمي كند.» وي اضافه كرد ما به ساز و كار جديد در خصوص تعيين يك نامزد واحد از هم پيماني ملي دست يافته ايم. مي توان با قاطعيت گفت رهبران ائتلاف هم پيماني ملي به موقعيت خطير خود توجه دارند و لذا طرح آمريكايي ها به نتيجه نمي رسد هر چند واشنگتن براي تحقق آن تلاش گسترده اي را شروع كرده و طي يكي دو روز آينده جو بايدن معاون اول رئيس جمهور آمريكا براي به نتيجه رساندن اين طرح راهي بغداد مي شود.6- فهرست العراقيه به دروغ وانمود مي كند كه از كانديداتوري عادل عبدالمهدي- كانديداي مجلس اعلا- براي پست نخست وزيري حمايت مي كند ولي اين واقعيت ندارد و فهرست علاوي صرفاً براي خريد زمان- از طريق مانع شدن يا به تاخير انداختن ساز و كار شيعيان در رسيدن به كانديداي واحد- وانمود مي كند كه مشكلي با عادل عبدالمهدي ندارد عادل نيز به خوبي مي داند كه معنا ندارد كه علاوي به كانديدايي از شيعيان تن بدهد كه از پشتيباني متوسط آنان هم بهره مند نيست و از بين 159كرسي فقط 15 كرسي از او حمايت خواهد كرد با اين وصف بازي آمريكايي علاوي در اين خصوص هم قاعدتاً معطوف به نتيجه نخواهد بود.7- مرجعيت مذهبي عراق با طولاني شدن فرايند انتخاب نخست وزير اعلام كرده است كه اگر طي چند روز آينده تكليف اين موضوع مشخص نشود، براي حل مشكل وارد ميدان خواهد شد از آنجا كه مرجعيت سياسي طبعاً با نگاه به وزن گروههاي مختلف تصميم گيري خواهد كرد، گروه هاي كوچك تر را حول محور گروه بزرگتر سوق مي دهد اين طبعاً با انعطاف بيشتر گروه بزرگتر هم همراه خواهد شد.مردم سالاري:تجمع براي يک مصوبه«تجمع براي يک مصوبه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم کورش شرفشاهي است كه در آن مي‌خوانيد؛مدتهاست باب توهين و افترا باز شده و برخي به خودشان اجازه مي دهند هر آن چيزي را که مي خواهند بر زبان آورند که آخرين نمونه آن، تجمع مقابل مجلس شوراي اسلا مي در اعتراض به مصوبه مرتبط با دانشگاه ها بود. در اين تجمع جملا ت و کلماتي بر زبان تجمع کنندگان جاري شد که به صورت مستقيم مرکز قانونگذاري کشور را نشانه گرفته و اتهامات عجيب و غريبي را به نمايندگان مردم به ويژه هيات رئيسه نسبت داد; اتهاماتي که لا زم است ريشه يابي و مشخص شود از سوي چه کساني برنامه ريزي، هدايت و اجرا شد.اگر بخواهيم اين حرکت را مورد بررسي قرار دهيم در 2 حوزه قابل بررسي خواهد بود. اول از نگاه جامعه و مردمي است که از مقابل مجلس مي گذشتند و با شنيدن آن شعارها از خود مي پرسيدند آيا نمايندگان مردم به راستي مصداق اين شعارها هستند و اگر نيستند چرا کسي به آنها واکنش نشان نمي دهد؟هنگامي که براي برگزاري تجمع و راهپيمايي هايي همچون روز جهاني کارگر بايد از وزارت کشور مجوز گرفت، شعارها را هماهنگ و محل تجمع را مشخص کرد و پس از همه اين موارد اجازه برگزاري راهپيمايي هم داده نمي شود، چرا و چگونه عده اي مقابل مرکز قانونگذاري کشور حاضر مي شوند و هر آنچه مي خواهند مي گويند آيا اين افراد مجوز قانوني براي اين تجمع داشته اند و اگر پاسخ مثبت است چه نهادي متولي صدور اين اجازه بوده و آنها از چه مرجعي درخواست مجوز کرده اند؟اما نکته بعد بحث شخصيت مجلس است که بايد هيات رئيسه پيگير آن باشد تا پس از اين هيچ کس به خود اجازه ندهد به خاطر آن که يک مصوبه به ذائقه عده اي خوش نيامده، چنين کارناوالي به راه بيندازند اين مي تواند فتح بابي شود براي ساير گروه ها و جناح ها که اگر هر مصوبه اي را نپذيرفتند يا به مذاقشان خوش نيامد به هر ترفندي به مرکز تصميم گيري کشور اهانت کنند.نکته مهمتر آن است که اين تجمع کنندگان چگونه به خودشان اجازه مي دهند با يک مصوبه مخالفت کنند؟فراموش نکنيم که مصوبه مورد اعتراض، با راي بالا يي تصويب شد بنابراين نظر اکثريت جامعه از طريق نمايندگان مردم اعمال شده است و در صورت وجود هرگونه اشکالي، مرجعي همچون شوراي نگهبان مشخص شده تا در صورت مغايرت مصوبات با شرع و قانون، از تاييد آن جلوگيري به عمل آيد. حال چرا بايد عده اي به خود اجازه دهند که خودشان را نماينده اکثريت جامعه بدانند؟نکته ديگر سکوت برخي صاحب نظران و فعالا ن سياسي نسبت به اين تجمع و شعارهاي مطرح شده در آن است.افرادي که به مسايلي کوچکتر  از اين واکنش نشان مي دهند چرا امروزه سکوت کرده و فقط نظاره گر اين گونه برخوردها نسبت به  به مرکز قانونگذاري کشور هستند؟به هرحال اميدوارم مراجع قضايي و مسوولا ن با اين گونه تحرکات که مرکز قانونگذاري کشور را که به فرموده امام راحل(ره) در راس امور است نشانه رفته برخورد کنند تا شاهد تکرار چنين برخوردهايي با مجلس شوراي اسلا مي نباشيم.رسالت:حمايت از قوه قضائيه«حمايت از قوه قضائيه»عنوان سرمقالهِ‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد؛نظام قضائي در کشورهاي مختلف، تلفيقي از سيستم هاي ساختاري و حقوقي است که در تعامل نظام مند با يکديگر بستر هاي لازم را براي تحقق عدالت، پيشرفت کشور و رضايت مندي شهروندان فراهم مي کند. حمايت ساختار هاي مختلف از سيستم قضائي مايه تسهيل و تسريع در تبديل درون داد مطالبات حقوقي مردم و نيازهاي عمومي جامعه به برونداد رضايت شهروندان و عدالت گستري در کشور است.نظام قضائي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي پيشرفت هاي شايان توجهي داشته و امروز به يمن التزام نظري و عملي به سيستم حقوقي اسلام جزء مترقي ترين نظام هاي قضائي به حساب مي آيد. پايه و اساس مردمسالاري ديني عدالت گستري و “ليقوم الناس بالقسط است. در اين نظام ساختار قضائي جايگاه تعيين کننده و حياتي دارد.بر اين اساس حمايت از قوه قضائيه توسط ساختارهاي ديگر نظير قوه مقننه و مجريه نه يک امر تشريفاتي بلکه رسالت اصلي دولتمردان و قانونگذاران کشور است. همه قوا بايد کمک کنند که زمينه هاي لازم براي تحقق عدالت در کشور فراهم گردد. مقام معظم رهبري دوشنبه در ديدار رئيس و مسئولان قوه  قضائيه  فرمودند: “همه  دستگاه هاي کشور از قوه  قضائيه حمايت کنند تا قوه  قضائيه بتواند در اين ميدان، بدون نظر عمل کند.هر چند هنوز مدت زمان زيادي از مديريت آيت الله آملي لاريجاني قاضي القضات جوان و فاضل کشور نمي گذرد اما ايشان در اين مدت کوتاه سرمنشاء تحولات و اقدامات اميد بخشي در اين قوه بوده است. آيت الله لاريجاني طي اين مدت کوتاه تلاش کرده است که زمينه را براي تعامل نظام مند با ساير قوا فراهم کند و امروز نوبت حمايت قواي مقننه و مجريه است.طرح يک سويه مطالبات عدالت محور و دراز کردن غير منصفانه انگشت اتهام به سوي قوه قضائيه هيچ مشکلي را از مشکلات کشور حل نمي کند. امروز قوه قضائيه در مبارزه با مفاسد دانه درشت ها تحت فشار قرار دارد. در بحبوحه نبرد نرم علي رغم عملکرد قانونمند و مدارامحور اين قوه در برخورد با معترضان اما دشمن سعي در مشوه جلوه دادن اين قوه دارد.                           در چنين شرايطي دولت ومجلس بايد تمام قد از قوه قضائيه حمايت کنند.بايسته هاي انتظام اقتصادي و ريشه کن کردن منابع و منافذ فساد در هر کشوري ذيل استراتژي مقابله با فساد و در انضمام با تعامل نظام مند و حمايت محور ساير ساختارها و دستگاه ها از قوه قضائيه صورتبندي مي شود و عملکرد تنظيمي نظام سياسي را در مقابل انواع ويروسها بيمه مي کند. اين استراتژي ممکن است در چين بسيار سخت و يا شايد بي رحمانه در انگلستان قانوني و در روسيه همراه با مدارا يا بي سياستي باشد. اما نوعا اعتقاد بر اين است که حاکميت در مقام تنظيم الگوي رفتار مقابله با فساد خود نبايد تسامح به خرج دهد و برخورد با مفاسد اقتصادي بايد قاطعانه و در عين حال عادلانه باشد.البته حمايت ساير دستگاه ها به معناي نفي ايرادات و مشکلات ساختاري و کار کردي قوه قضائيه نيست. امروز نگاه نقادانه به شيوه هاي ديوان سالاري غلط در قوه قضائيه که بعضا مقتبس از الگوهاي وارداتي و غربي است، يکي از ضرورت ها محسوب مي شود. اطاله دادرسي به يک معضل تبديل شده است و در بسياري موارد موجبات نارضايتي عمومي گشته است. صدور حکم براي يک پرونده ساده چندين ماه و حتي چندين سال طول مي کشد. بسياري از پرونده هاي مفاسد اقتصادي سالهاست که در قوه قضائيه خاک مي خورند.فشارها و جوسازي هاي سياسي مسير رسيدگي به بعضي پرونده ها را سنگلاخ و دچار اعوجاج  مي کند. برخي قوانين و مقررات در داخل قوه  قضائيه مي بايست مورد تجديد نظر قرار گيرد و...در موضوع مفاسد اقتصادي هر چند بيشر نگاهها در مقابله با اين نوع فساد متوجه قوه قضائيه است اما دراز کردن انگشت اتهام به سوي اين قوه به دور از انصاف است. در بسترهاي فعلي سلامت اقتصادي محض اگر چه غير ممکن نيست اما بسيار سخت است.اقتصاد ايران محفوف به انگاره هاي متصلب دولتي بودن است که ميراث رژيم منحوس پهلوي و ناکارآمدي و ضعف برخي مديريت ها پس از انقلاب اسلامي است. مسئوليتهاي جانبي دولت در عرصه هاي توزيعي، توليدي و... باعث شده است که وظيفه اصلي تنظيمي و نظارتي دولت مغفول واقع شود و اين موضوع در درجه هاي دوم وسوم اهميت براي دولتها و مجالس قرار بگيرد.بدون ترديد يکي از بايسته هاي انتظام اقتصادي در ايران مقابله قاطعانه و عادلانه با مفاسد اقتصادي است که اين موضوع در گرو يک تصميم ملي و عزم سياسي براي خروج از محيط زيستهاي خطرناک اقتصادي و کوتاه کردن دست مفسدان و زياده خواهان است.اين مهم نيازمند حمايت مستمر تمام دستگاه ها از قوه قضائيه و باورمندي به عدالت گستري به عنوان پايه و اساس نظام اسلامي است.جمهوري اسلامي:راه حل اختلافات برنامه پنجم«راه حل اختلافات برنامه پنجم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛لايحه برنامه پنجم توسعه كشور در كميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي بررسي و بازبيني شد و نمايندگان هم در صحن علني كليات آن را تصويب كردند.گذشته از حرف و حديث‌هايي كه بر سر تأخير در ارائه اين لايحه از سوي دولت به مجلس شورا‌ي اسلامي در گرفت و به تعويق اجراي اين برنامه تا نيمه دوم سال جاري منجر شد، به نظر مي‌رسد تغييراتي كه نمايندگان مجلس در لايحه پيشنهادي دولت اعمال كرده اند، چندان مطلوب دولت نيست تا حدي كه در برخي موارد به قهر نمايندگان دولت از كميسيونهاي مجلس انجاميده است.از سوي ديگر آن چنان كه از سخنان نمايندگان مجلس بر مي‌آيد، لايحه تقديمي دولت حتي پس از تغييرات اعمال شده در آن توسط كميسيونها باز هم رضايت كامل و خرسندي نمايندگان را به دنبال نداشته است چرا كه مجلس از ابتدا هم روش دولت را در تنظيم لايحه برنامه نپسنديده بود.حال با در نظر گرفتن اين فعل و انفعالات، شايد مناسب باشد اگر اين سئوال را به عنوان پرسشي كليدي از نخبگان، كارشناسان و مسئولان سابق و فعلي بپرسيم كه براستي ريشه و علت اين همه اختلاف نظر و تفاوت ديدگاه در بخشها و لايحه‌هاي مختلف حكومت در مورد برنامه‌هاي توسعه‌اي كشور چيست؟چگونه است كه در بررسي برنامه بسيار مهمي همچون برنامه پنجم توسعه كه قرار است دومين گام از چهار گام اساسي كشور براي نيل به اهداف سند چشم انداز 20 ساله جمهوري اسلامي باشد، اينقدر دچار اختلاف نظر و تباين ديدگاه‌ها هستيم؟شايد برخي در پاسخ به اين پرسش، وجود اين قبيل اختلافها و تفاوتها را نه تنها طبيعي بلكه لازمه رشد و پويايي نظام تصميم گيري و ارتقاي سطح كيفي برنامه‌ها تلقي كنند كه از نبود آن بايد هراسان شد و نه استمرار و تعميق آن. اما اين واقعيت را نيز نبايد ناديده گرفت كه هر چند نقد و بحث در مورد هر موضوعي از جمله قوانين و برنامه‌هاي كشور كه قرار است آينده و مسير حركتي يك سرزمين و مردم آن را تبيين كند بسيار پسنديده و مثمرثمر است، اما آنچه در مورد برنامه پنجم و اختلافات پيرامون آن نگران كننده مي‌نمايد، عمق و جنس اختلافاتي است كه دولت و مجلس در اين لايحه با آن درگير هستند.شاهد مثال اين سخن نيز اصراري است كه دولت در تغيير پسوند برنامه پنجم از "توسعه" به "پيشرفت و عدالت" دارد. درست است كه در نگاه نخست اين مسئله تنها يك تغيير لفظ به نظر مي‌آيد ولي كمي دقت آشكار مي‌سازد كه در وراي اين تغيير و اصرار بر آن، رويكرد و ديدگاهي قرار دارد كه از نگرش دولت به مقولاتي مانند توسعه نشأت مي‌گيرد.توجه به اين نكته ضروري است كه هر شخص و هر دولتي در سطح كلان از اين حق برخوردار است كه نگرش خاص خود را به مسائل مختلف اعم از توسعه و پيشرفت و... داشته باشد اما وقتي پاي مقولات اساسي و زيربنايي مانند برنامه‌ريزي براي كشور به ميان مي‌آيد، اتفاق و يكسويي تمامي مسئولان كشور از مجريان گرفته تا قانون گذاران و ضابطان، تنها راه موفقيت آن برنامه و جلوگيري از هرز رفتن منابع و سرمايه‌هاي كشور است.ضرورت و اهميت انكارناپذير اين وحدت نظر همان دليلي بود كه سه سال قبل صدور فرمان تدوين سند چشم انداز 20 ساله كشور را توسط رهبر معظم انقلاب به دنبال داشت. به عبارت ديگر رهبر انقلاب با عنايت و تأكيد بر ضرورت هم راستا كردن تمامي تلاشها و برنامه‌هاي آتي كشور براي تحقق اهداف والاي نظام اسلامي و به حداقل رساندن انحراف برنامه‌ها و اتلاف منابع از مسير نيل به قله‌هاي تعيين شده، خواستار تدوين سندي بالادستي به نام سند چشم‌انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران شدند تا ساير برنامه‌هاي ميان مدت و كوتاه مدت در راستاي چشم انداز ترسيم شده در اين سند، تدوين و اجرا شود.از اين رو است كه وجود و بروز اختلافات مبنايي ميان نهادها و دستگاه‌هاي متولي تدوين و اجراي برنامه‌هاي پنجساله و يك ساله (بودجه‌هاي سنواتي) دغدغه آفرين شده است. چرا كه اگر اختلافها در حد برخي اهداف كمي و يا روشهاي تخصيص اعتبار بود، امكان اغماض در برابر آنها و يا تفسير اين اختلاف ديدگاه‌ها به تعاطي و تضارب افكار وجود داشت ولي درحال حاضر و با وجود سند بالادستي چشم انداز كه با صراحت از تمامي مسئولان كشور در دوران مختلف مي‌خواهد به گونه‌اي برنامه ريزي و عمل كنند كه كشور عزيزمان در افق 1404 بر تارك كشورهاي منطقه بنشيند، بروز اختلاف ديدگاه‌هايي از جنس عدم توافق در پذيرفتن اصول و الزامات توسعه و يا نفي و نقد هر آنچه در برنامه‌هاي مصوب قبلي وجود داشته از هيچ يك از مسئولان پذيرفته نيست.در برهه فعلي هم نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و هم دولت بايد بپذيرند كه با صلاحديد رهبري و پس از طي مراحل قانوني متعدد، سند چشم انداز بيست ساله كشور، به عنوان سند بالادستي و غيرقابل خدشه نظام اسلامي بر هر رويكرد، نقطه نظر و سليقه‌اي ارجح است و تمام جهت گيري‌هاي مردم و مسئولان بايد در راستاي تحقق اين سند ملي باشد.سياست روز:سناريويي تازه عليه برنامه هسته‌‌اي ايران«سناريويي تازه عليه برنامه هسته‌‌اي ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن مي‌خوانيد؛موضوع هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران ابعاد تازه‌اي پيدا کرده است. فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران که سال‌هاست بر سر آن از سوي غرب و آمريکا مناقشه ايجاد شده است، براساس بازرسي‌هاي متعدد بازرسين آژانس صلح‌آميز بوده و درصدد دستيابي به سلاح هسته‌اي نيست، نکته جالب توجه اين که جامعه اطلاعاتي آمريکا در زمان رياست جمهوري بوش در گزارشي اعلام کرده بود که ايران برنامه ساخت سلاح هسته‌اي ندارد و حتي مواد لازم براي ساخت يک بمب هسته‌اي را نيز ندارد واگر قصد آن را داشته باشد زودتر از سال 2015 نمي‌تواند به آن دست پيدا کند.اما به تازگي رئيس سازمان جاسوسي آمريکا «سيا» اعلام کرده است که ايران در دو سال آينده به دو بمب هسته‌اي دست خواهد يافت.در شرايط کنوني و با توجه به روند سياست‌هاي خصمانه و تحريم‌هايي که از سوي غرب و آمريکا به طور يکجانبه عليه ايران صورت مي‌گيرد، اعلام چنين خبري نشان دهنده آغاز سناريويي تازه از سوي آمريکا نسبت به پرونده هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران است.غرب و آمريکا به خوبي مي‌دانند که تکنولوژي هسته‌اي، يک تکنولوژي بسيار پيچيده و حساسي است و با توجه به اين که طبق قوانين آژانس کشورهاي دارنده فناوري هسته‌اي ملزم به همکاري با ديگر کشورهاي عضو براي دستيابي به فناوري صلح‌آميز هسته‌اي هستند، اما تاکنون در اين زمينه هيچ کمکي به جمهوري اسلامي ايران نشده است و هر چه به دست آمده براساس علوم بومي و داخلي بوده است.اين ادعاي تازه «سيا» در اين مقطع قابل تامل است، بايد گفت که آمريکا در موضوع هسته‌اي ايران يک گام ديگر را برداشت و پا را فراتر نهاد تا از اين طريق و براساس اطلاعات دروغي که منتشر مي‌کند سمت و سوي افکار عمومي جهان را به موضوع هسته‌اي ايران معطوف سازد، آن هم از جنس نگراني! ايجاد نگراني در افکار عمومي مردم جهان با استفاده از غول رسانه‌اي که در اختيار دارند سناريوي تازه‌اي است که در حال شکل‌گيري است.در حال حاضر موضوعات بسيار مهمتري در جهان ديده مي‌شود که مي‌توان به جرات گفت به خاطر احاطه شديد غرب به رسانه‌هاي جهان مغفول مانده است.از جمله مي‌توان به بحران غرب در افغانستان، حضور نيروهاي آمريکا در عراق، از همه مهمتر مسئله فلسطين، جناياتي که رژيم صهيونيستي در آن مرتکب مي‌شود و سلاح‌هاي هسته‌اي که دراختيار اين رژيم قرار دارد، اشاره کرد. اما همين موضوع يعني خبري که رئيس سازمان جاسوسي آمريکا اعلام کرده روزها درصدر اخبار رسانه‌هاي غربي که در سراسر دنيا به زبان‌هاي گوناگون پخش مي‌شود، باقي مي‌ماند. آمريکا با استفاده از ابزارهايي که در اختيار دارد درصدد است تا موضوع فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران را پيچيده‌تر کند تا آنگونه که در نظر دارد بتواند در حل آن به نفع خود گام بردارد.آفرينش:نگاه ديپلماسي محور در سياست خارجي«نگاه ديپلماسي محور در سياست خارجي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش است كه در آن مي‌خوانيد؛با تصويب قطعنامه 1929 در شوراي امنيت سازمان ملل متحد دور ديگري از تحريم هاي بين المللي بر ضد ايران آغاز شد دوري که هر چند از سوي محافل غربي هوشمندانه و هدفمندانه لقب گرفت اما تحريم هاي چندگانه و يک جانبه بعدي نشان دهنده تشديد فشارها برضد تهران و محکم تر کردن دايره تحريم ها برضد ايران بود در واقع چنانچه با نگاهي نشانه شناسي به تحريم هاي جديد يک جانبه توسط ايالات متحده امريکا،چند جانبه توسط اتحاديه اروپا و يک جانبه توسط استراليا و احتمالا کانادا بنگريم در مي يابيم که فراتر از هدف اعلام شده بازگرداندن ايران به ميز مذاکره در واقع تحريم هاي جديد بين المللي،چند جانبه و يک جانبه دايره فشارها را برضد ايران گسترده تر کرده است علاوه بر اين گفته هاي مقامات تل آويو و سخنان اخير رئيس سازمان سيا درباره احتمال دستيابي ايران به سلاح هسته اي تا سال 2012 اختلافات مقامات اروپايي و واکنش اجلاس رهبران هشت کشور صنعتي جهان همه و همه بيانگر افزايش تلاش ها در راستاي تشديد تحريم ها و اعمال فشار بر ايران است.دراين بين اکنون کشورما در شرايط ويژه و منحصر به فردي قرار گرفته است شرايطي که با ادبيات قطعنامه 1929 (که مشابه ادبيات قطعنامه هاي تصويبي عليه عراق در زمان صدام است)مي بايد توجه بيشتر دستگاه سياست خارجي باشد چه اينکه درک شرايط نوين بين المللي و واقع بيني سياسي و در کنار نگاهي عقلاني به راهبردها و استراتژي هاي و واکنش تهران در مقابل تحريم هاي جديد سازمان ملل و کشورهاي غربي امري است که به نظر ضروري مي رسد  در اين بين اتخاذ رويکردي ديپلماسي محور از سوي دستگاه سياست خارجي بايد با تاکيد بيشتري مورد توجه باشد در اين راستا سياست خارجي دولت مي بايد با توجه به منافع ملي و مصالح کشور با تدوين سناريوهاي متعددي بايد مانع از افزايش فشارهاي چندگانه بين المللي و يک جانبه شود امري که در شرايط فعلي به نظر مي رسد سياستي گريز ناپذير است، در مقابل اين رويکرد آنچه مشخص است واشنگتن و تل آويو در يک ماهه اخير کوشيده اند با يارگيري منطقه اي و بين المللي از يک سو دامنه ي تحريم ها برضد تهران را افزايش دهند و از سوي ديگر با اعطاي امتيازهاي بيشتري همراهي بيشتر مسکو و پکن را عليه برنامه ي هسته اي ايران متمرکزتر کنند و اين واقعيت نگران کننده حکايت از لزوم بکار گرفتن سياست ديپلماسي محور وگفتگو با کشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل از يک سو و قدرت هاي منطقه اي است چه اينکه بايد به ديپلماسي فرصت داد و با پرهيز از رويکردهاي واکنشي و گاه شعاري باعث سوء استفاده کشورهايي نظير اسرائيل را در افزايش تلاشها برضد ايران نشد در اين راستا بايد توجه داشت که تحريم هاي جديد اتحاديه اروپا که بخش صنعت نفت و گاز کشور را نيز هدف قرارداده در کنار عدم بکاربستن استراتژي مدون و پراگماتيست و عملگرا از سوي تهران مي تواند با گزينه هايي همچون تشديد تحريم ها برضد کشورمان بيانجامد گزينه هايي که بي شک بر منافع ملي و اقتصادي کشور تاثيرات افزون تري خواهد گذاشت.قدس:ديپلماسي آگاهانه قطر و همگرايي کشورهاي اسلامي«ديپلماسي آگاهانه قطر و همگرايي کشورهاي اسلامي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد؛دولت قطر در نشست کميته پيگيري فعاليت هسته اي مخالف پيمان منع انتشار سلاحهاي هسته اي، با هشدار در خصوص تهديد رژيم صهيونيستي، خواستار همراهي کشورهاي عربي درباره خطرات هسته اي اين رژيم شد.هرچند جامعه جهاني راجع به وجود سلاحهاي هسته اي در رژيم صهيونيستي اتفاق نظر دارد، ولي به دليل مواضع مبهم و متناقض سران اشغالگر قدس و انتشار گزارشهاي برخي از مقامهاي دولتي کشورها همسو با ديدگاه هاي اسرائيل نامشروع، از موضعگيري شفاف در اين زمينه امتناع مي ورزيدند. گزارشهاي غيررسمي سيا در دهه 1980 نشان مي داد تعداد سلاحهاي اتمي رژيم صهيونيستي از سال 1974 تا اوايل دهه 1980 ، بين 10 تا 20 سلاح بوده است؛ ولي اطلاعاتي که «مردخاي وانونو» در سال 1986 منتشر نمود، تصريح مي کرد که تل آويو بين 100 تا 200 سلاح اتمي در اختيار دارد. با اين همه، اطلاعاتي که در سالهاي ما بين هزاره دوم ميلادي توسط فدراسيون دانشمندان آمريکايي منتشر شد، نشان مي دهد اسرائيليها بين 75 تا 400 کلاهک اتمي دارند.اسرائيل از امضاي پيمان منع گسترش هسته اي ( NPT ) سرباز زده است. اين به دليل سياست اين حکومت در قبال موضع مبهم در مورد وضعيت هسته اي اوست و اين گونه، دست خودش را براي آينده باز گذاشته است.وجود سلاحهاي هسته اي اين رژيم نامشروع با توجه به مواضع ضد بشري و غيرانساني آنها در سالهاي اخير از جمله جنگ 33 روزه، حمله به غزه و محاصره 3 ساله اين باريکه، جلوه بيشتري يافت. حمله به ناوگان آزادي و تأکيد بر ممانعت از ورود کشتيهاي کمک رسان به محاصره شدگان، جايگاه اين رژيم را با داشتن بيش از حدود 400 کلاهک هسته اي و عضويت نداشتن در «ان پي تي»حساسيت بيشتري بخشيده است.نگاه دوگانه مقامهاي واشنگتن سبب نگرانيهاي دولتمردان عرب گرديده و آنها با وجود جهت گيريهاي جانبدارانه واشنگتن از رژيم صهيونيستي، بي ثباتي خاورميانه را اجتناب ناپذير مي دانند، به گونه اي که هيلاري کلينتون، وزير خارجه آمريکا به کشورهاي شرکت کننده در نشست بازنگري « NPT » پيشنهاد «خاورميانه بدون سلاح اتمي» را ارائه داد و بدون آنکه از رژيم اسرائيل نامي ببرد، شفاف سازي در برنامه اتمي را به ايران پيشنهاد نمود. اين در حالي است که بيش از ده ها بار از مقامهاي آمريکايي شنيده ايم ايران تاکنون به سلاح اتمي دست پيدا نکرده و اسرائيل صدها کلاهک اتمي را در زرادخانه هاي خود دارد.بي اعتنايي سران اين رژيم به قوانين بين المللي، يکي از نگرانيهاي عمده اعراب در منطقه است، زيرا سران تل آويو بارها با بي توجهي به مقررات بين المللي فجايعي را آفريده اند و با عنايت به حمايتهاي گسترده اربابان استکباري، از مجازاتهاي سازمانهاي بين المللي نيز نگراني ندارند.ژئوپلتيک منافع ملي و امنيت ملي اين رژيم، توسعه روابط با کشورهاي منطقه را تا قفقاز گسترش داده است. سفر شيمون پرز به آذربايجان را در اين راستا مي توان ارزيابي نمود.از سوي ديگر، اذعان به اين واقعيت در زمينه انگاره هاي توسعه طلبانه مقامهاي تل آويو مي تواند تا حدودي راهگشا باشد. آنها با وجود توسعه روابط با کشورها، از موضع مقتدرانه و آمرانه خود سخن مي گويند، زيرا اين ايده در بردارنده نگاه نژادپرستانه آنهاست. سخنان تند و افراطي ليبرمن نسبت به رئيس جمهور مصر که «اگر به سرزمينهاي اشغالي سفر نمي کند، به جهنم برود» مؤيد اين ادعاست.اکنون، مواضع فريبکارانه بازيگران عرصه جهاني پس از بيانيه تهران بر همگان آشکار گرديده است؛ از اين رو، نبايد با تعلل و محافظه کاري زمينه جسارت بيشتر رژيم اشغالگر قدس را آماده نمايند. پرواضح است، عملکرد سازمان ملل در حمايت از صهيونيستها با وتوي قطعنامه هاي شوراي امنيت، عملاً بر رفتارهاي ضد انساني آنها صحه گذاشته است. لذا سکوت و بي تفاوتي دولتمردان دنياي اسلام، رژيم اشغالگر قدس را براي تعرضهاي بيشتر به مظلومان فلسطيني تحريک و ترغيب مي نمايد.دولتمردان اسلامي نبايد بيش از اين در مقابل مطالبه ملي افکار عمومي شان مقاومت کنند و مي بايد اين واقعيت را بپذيرند که رژيم صهيونيستي خطر بالفعل دنياي اسلام است و برخورداري از سطحي از روابط، نمي تواند بيانگر حاشيه امن براي آنها در مصونيت از تعرض حملات مقامهاي تل آويو باشد.کشورهاي اسلامي بايد با جهت گيري قاطع در خصوص سلاحهاي هسته اي اين رژيم، بستر همگرايي در جهان اسلام را ايجاد کنند تا از اين منظر شکل گيري بلوک قدرت با محوريت آموزه هاي ديني را در گستره جغرافياي جهان اسلام فراهم نمايند.گفتني است، تبارشناسي کشورهاي اسلامي، بويژه عربي در سالهاي اخير نسبت به موضعگيري در ارتباط با مقامهاي تل آويو، کشور قطر را پس از ايران، سوريه و لبنان نسبت به ديگران در جايگاه قابل اعتنايي قرار داده است.قطريها در طول جنگ 33 روزه آمادگي کشورشان را براي کمک رساني به مردم لبنان و همچنين شرکت در اجلاس فوق العاده سازمان کنفرانس اسلامي اعلام کردند. حمدبن جاسم آل ثاني، وزير امور خارجه قطر در زمان جنگ 33 روزه، موضع کشورهاي عربي را چراغ سبزي به رژيم صهيونيستي براي حمله به لبنان دانست و در اظهاراتي اذعان داشت: «در آينده نه چندان دور، زماني فرا خواهد رسيد که ديگر رهبران کشورهاي اسلامي نيز همچون محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران، خواستار محو اسرائيل از صفحه روزگار شوند.»مواضع قاطعانه قطر در سالهاي اخير، اين کشور را به عنوان يک بازيگر مستقل نسبت به ديگر دولتهاي منطقه قرار داده است. رفتارهاي دوحه سبب برانگيخته شدن خشم رئيس جمهور آمريکا گرديده، به نحوي که اوباما «در نامه اي تهديدآميز به دوحه، درباره پايان تلاش اين کشور براي نزديک شدن به ايران هشدار داده است. تخليه پايگاه هاي نظامي در قطر، تعليق روابط ديپلماتيک و لغو برنامه سفر «رابرت گيتس»، وزير دفاع آمريکا و «دنيس روس»، نماينده ويژه خليج فارس به قطر در اين راستا قابل ارزيابي است.بنابراين، دولتهاي عربي، کشورهاي اسلامي و بازيگران مستقل جهاني که منافع خود را در پيوند با خواسته هاي دولتهاي غربي ارزيابي نمي کنند، اکنون عدالت و کرامت انسانها را قرباني مطامع زياده خواهي برخي دولتهاي استعماري و استکباري مي بينند و قطعاً به اين موضوع باور دارند که تنها راه برون رفت از اين معضل، همگرايي و همسويي راهبردهاست و اتفاق نظر بر خلع سلاح هسته اي رژيم صهيونيستي، مهمترين محور اين همکاريها مي باشد.آرمان:تحليلي بر شروط تهران براي تداوم مذاکرات هسته‌اي«تحليلي بر شروط تهران براي تداوم مذاکرات هسته‌اي»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي آرمان به قلم افشار سليماني است كه در آن مي‌خوانيد؛رئيس دولت دهم جمهوري اسلامي‌ايران روز دوشنبه 7 تيرماه 1389 طي مصاحبه‌اي که با حضور خبرنگاران داخلي و خارجي انجام داد به برخي سوالات خبرنگاران پيرامون مسائل داخلي و خارجي کشور پاسخ داد. ‌‌بخشي از سوالات و پاسخ‌ها به مسئله فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران و واکنشهاي اخير بين‌المللينسبت به آن و چگونگي عکس العمل‌هاي آتي تهران در برابر اقدامات و تحرکات و مواضع برخي کشورها و نهادهاي بين‌المللي معطوف بود . ‌‌ايشان در صحبتهاي خود گفت: در حالى ‌که مقامات آمريکايى در حال القاى اين موضوع بودند که بگويند طرف ايرانى حاضر به گفت‌وگو نيست، اما در جريان مذاکره با مسائلى مواجه شدند(امضاي بيانيه سه جانبه تهران در خصوص مبادله اورانيوم با سوخت 20 در صدي ) که انتظار آن را نداشتند. ‌در واقع بيانيه تهران به خواست اوباما تهيه شد.( اولين بار اين عبارت از زبان احمد داود اوغلو وزير خارجه ترکيه زماني مطرح شد که آمريکا با بي اعتنائي به بيانيه تهران تلاش نمود قطعنامه 1929 شوراي امنيت را به تصويب برساند.) اما به جاى استقبال از آن به سمت صدور قطعنامه رفتند و پس از صدور قطعنامه مجددا گفتند ما خواهان گفت‌وگو هستيم.‌‌ما اسم اين کار را بى‌اخلاقى مى‌گذاريم.به همين دليل ما هم مذاکره را تاپايان مردادماه و نيمه ماه مبارک رمضان عقب مي‌اندازيم و اين جريمه‌اى است که آنها ادب شوند تا رسم گفت‌وگو با دولت‌ها را زير پا نگذارند. ما اعلام کرديم آماده تبادل سوخت براساس بيانيه تهران هستيم وفکر نمى‌کنم لازم باشد چيز ديگرى به اين بيانيه اضافه شود. ما چيزى جز قانون نمى‌خواهيم. پايه گفت‌وگوها بيانيه تهران است که بر اساس قانون دوستى و عدالت تنظيم شده است. ‌‌اما پيش‌شرط‌هايى هم براي ادامه مذاکرات با 1+5 داريم: ‌‌نظرشان را راجع به بمب اتمى رژيم ‌صهيونيستى اعلام کنند. ‌‌بايد بگويند آيا مى‌خواهند با مقررات ان‌پى‌تى مذاکره کنند يا نه؟‌‌بايد منظور از گفت‌وگورا تعريف کنند. ‌‌بايد بگويند آيا با ايران دنبال دوستى هستند يا دشمنى؟ ‌‌ما ترکيب مذاکره ‌کنندگان را نيز تغيير مى‌دهيم. زيرا 5 کشورى که صاحب امتياز ناعادلانه حق وتو هستند و هيچ‌کس نيز نمى‌تواند از آنها شکايت کند داراى رابطه ظالمانه و يک‌طرفه با ساير کشورها هستند.وي افزود: به وقتش اسامى کشورهائي را که بايد به تر کيب 1+5 اضافه شوند اعلام مي‌کنم . ‌‌ ‌طرف گفت‌وگو با ما بايد به طور شفاف نظرات خود را اعلام کند و همانگونه که در برنامه و بسته پيشنهادى ايران آشکارا اعلام شده محور اين مذاکرات مسائل بشرى و دغدغه‌هاى انسانى نيز خواهد بود.‌‌رئيس دولت در اين مصاحبه مواردي را نيز در خصوص اظهارات رئيس سازمان سيا در آمريکا مبني بر برخورداري ايران از اورانيوم غني شده براي توليد 2 بمب هسته‌اي و احتمال توليد آن تا 2 سال آينده، پيشنهاد کمک ايران به آمريکا در مهار نشت نفت در خليج مکزيک، برگزاري رفراندوم از سوي آمريکا در اين کشور و کشورهائي که آمريکا در آنها پايگاه نظامي ‌دارد مبني بر پذيرش يا عدم پذيرش آن از سوي مردم آمريکا و کشورها و تحليل برخي از تحليلگران در خصوص قطعنامه 1929 اخير شوراي امنيت عليه ايران را بدون اشاره به نام آنها مطرح نمود که ذيلا به نکات مطروحه به اختصار اشاره مي‌گردد: ‌‌ما فکر مى‌کنيم موضوع هسته‌اى ايران حل شده و در ايران چيزى به عنوان موضوع هسته‌اى نداريم اما از سوى دشمنان اين موضوع همچنان وجود دارد .‌‌آمريکايى‌ها به صهيونيست‌ها تعهد داده‌اند که عليه ايران کار کنند، ولى چکار مى‌توانند بکنند؟ لذا هرچه مى‌خواهند از اين کاغذها بدهند. ‌‌رئيس سازمان سيا براى انحراف اذهان، دشمن فرضى را به جاى دشمن واقعى مطرح کرد. اما از اين موضوع غافل ماند که ايرانى‌ها افراد عاقلى هستند و مى‌دانند که با دو بمب نمى‌توان در مقابل 20 هزاربمب کاري کرد. هيچ‌کس نمى‌تواند از بمب اتمى استفاده کند.مديريت و نگهدارى از اين بمب‌ها بسيارسخت است. بمب‌هاى اتمى متعلق به دولت‌هاى عقب افتاده سياسى است. احمقانه‌ترين کار انباشت سلاح هسته‌اى است. آنها مى‌خواهند شريک جرمى براى خود پيدا کنند و ما مى‌خواهيم آنها را خلع سلاح کنيم. ‌‌برآورد ما اين بود که با يک‌هزار و 200 کيلوگرم تا 20 سال نيازهاى ما برطرف مى‌شود اما نمى‌دانيم چه اصرارى است که موضوع بمب هسته‌اى را مطرح مى‌کنند؟ اگر از بمب مى‌ترسند اول بمب‌هاى خود را خنثى کنند، ممکن است نشت کند. ‌‌ دولتى که نمى‌تواند يک چاه نفت را مهار کند چطور پايگاه‌هايى در کشورهاى ايتاليا، ژاپن و يا کشورهاى ديگر در اختيار دارد و مى‌خواهد از آنها صيانت کند؟ با سلاح‌هاى آمريکايى‌ها در اين پايگ اه‌ها بخش اعظمى از بشريت در خطر است. ‌‌شرکت‌هاى نفتى ما توانمندى‌هاى عميق و ارزشمندى دارد و وزارت نفت هم اعلام کرده است(البته اولين بار سرادري از سپاه در قرار گاه خاتم الانبيا اعلام کرد آماده اند در مهار نشت نفت در خليج مکزيک کمک کنند ) که حاضر است در صورت تمايل آنها همکارى کند و اگر آنها از ما بخواهند، کمک مى‌کنيم برخى کشورها که در شوراى امنيت عليه ما راى دادند تحت فشار آمريکا هستند اين گروه از کشورها در واقع کشورهاى مستقلى هستند که معتقدند عدالت و احترام در مناسبات جهانى بايد حاکم باشد. ‌‌بسيارى معتقدند که اصرار آمريکا براى صدور قطعنامه براى کم کردن تمرکز روى موضوع غزه بوده است.اما اين عمل اثر نداشت و اکنون صدها کشتى در حال حرکت به سوي غزه هستند. ‌‌بعضى‌ها هم معتقدند که اصرار آمريکا بر صدور قطعنامه مواجهه با برزيل و ترکيه است اما اشتباه کردند. اتفاقا نشست تهران آغاز حرکتى جديد است و نشان مى‌دهد که ديگر قطعنامه‌ها با چنگ و دندان اجرايى نمى‌شود. جبهه‌بندى نويني از کشورهاى جديد در حال ‌‌ شکل‌گيرى است، کشورهاى مستقل و عدالت‌خواهي که در سال‌هاى آينده مسير دنيا را تغيير خواهند داد. ‌‌با توجه به موارد فوق ‌‌به نظر مي‌رسد از پيشنهادهاي هفتگانه احمدي‌نژاد، مواردي که راهبردي و نيازمند به اقدام عملي است از سوي بازيگران مطرح در عرصه بين‌الملل و صادر کنندگان قطعنامه‌هاي چهارگانه شوراي امنيت سازمان ملل در خصوص توقف غني‌سازي اورانيوم و تصويب کنندگان مصوبات تشديد تحريمها عليه ايران از قبيل اتحاديه اروپا و کنگره وسناي آمريکا پذيرفته نخواهد شد. در خصوص مواردي مانند: بمب‌هاي رژيم صهيونيستي،بيانيه سه جانبه تهران، و احتما لا تغيير ترکيب گروه 1+5 نظر تهران احتمالا تامين نخواهد شد.(البته اين احتمال وجود دارد که گروه1+5 ترکيه وبرزيل را به سبب ناخرسنديهاي اخيرشان از شوراي امنيت به دليل عدم پذيرش بيانيه تهران که منجر به دادن راي منفي به قطعنامه 1929 شد، بمنظور تاليف قلوب و جذب آنها به سوي خود بپذيرند که به گروه مذکو ر بپيوندند،که در اين حال گروه به 3+5 تبديل خواهد شد.‌‌در همين حال نکته‌اي که مي‌تواند حائز اهميت باشد اين است که وزير خارجه روسيه روز سه شنبه 8تير 89 پس از به تعويق انداختن ادامه مذاکرات از سوي ايران و گذاشتن شروطي بر آن،در مصاحبه با خبرگزاري ايتار تاس ‌ خواستار آن شد که روسيه‏، آمريکا و آژانس با ايران در مورد مبادله سوخت هسته‌اى براى راکتور پزشکى تهران گفت‌وگو کنند.اين اظهارات مي‌تواند واکنشي از سوي روسيه در خصوص تغيير ترکيب گروه 1+5 باشد. ‌لاورف به جزئيات درخواست خود براى مذاکرات اشاره نکرد. ‌ محتمل است 1+5 پيشنهاد دهد موضوع ايران در نشست گروه 8 وگروه 20 بصورت رسمي‌قرار گيرد و از ايران هم بخواهند که در نشست آنها که صرفا به موضوع هسته‌اي ايران اختصاص مي‌دهند شرکت نمايد.در ميان گروههاي 8و20 هم وزنه به نفع آنها و به زيان ايران سنگيني مي‌کند. تنها برزيل وترکيه هستند که مي‌توانند قدري به ايران کمک نمايند.(البته همواره موضوع ايران در اين نشستها مطرح مي‌شود ودر بيانيه پاياني هم عباراتي عليه ايران درج مي‌گردد) با توجه به چنين وضعيتي،تهران بايد دو کار موازي را با ديپلماسي فعال و منطقي به پيش ببرد از يک سو با بازيگران اصلي و نهاد‌هاي بين‌المللي تماسها ومذاکرات را تداوم بخشد واز سوي ديگر با جهان اسلام و کشورهاي نسبتا مستقل در جهان.از اين منظر پيشنهاد ابراهيم شاکر رئيس شوراي سياست خارجي مصر مبني بر تاسيس سازمان همکاريهاي هسته‌اي کشورهاي اسلامي‌مي‌تواند مورد توجه باشد هرچند که کشورهاي غيرمتعهد همواره از مواضع ايران تا حدودي حمايت کرده‌اند اما تاثير ي بر تصميمات شوراي امينت سازمان ملل و شوراي حکام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي‌به نفع ايران نداشته است.لذا محتمل است سازمان کشورهاي اسلامي ‌هم آنگونه که بايد در تصميمات کشورها و نهادها ي مذکور تاثير برجاي نگذارد اما در تنوير افکار عمومي ‌و دولتهاي اسلامي‌ نسبت به فعاليتهاي هسته‌اي ايران موثر بوده و موجبات همکاري بيشتر ايران با اين کشورها را دست کم فراهم مي‌نمايد. ‌‌اما در مورد ساير پيشنهادهاي رئيس دولت دهم مي‌توان گفت با توجه به اينکه مابقي پيشنهادات جنبه سخت افزاري ندارد و صرفا نرم افزاري است باحتمال زياد گروه 1+5 آنها را پذيرا باشند.چه بسا که بگويند ما همواره با ايران بصورت شفاف سخن گفته ايم، منظورمان را از گفت وگو به کرات مطرح کرده‌ايم و همانا در قطعنامه‌هاي شوراي امنيت مشخص کرده‌ايم و محور خواسته‌هاي ما توقف غني سازي اورانيوم از سوي ايران است.همچنين آنها خواهند گفت ما با ملت ايران دوست هستيم و نمي‌خواهيم دشمن باشيم و استنادمان در گفت وگوها به مقررات مندرج در ان.پي.تي مي‌باشد و به همين دليل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي‌را مرجع رسيدگي کنن�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن