واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خراصون دروغگویان نفرین شده !
آیا "خراصون" را میشناسید؟ کلمه غریبی به نظر میرسد اما به یقین مصادیق فراوانی از ما و در بین ما دارد . میدانید اینها همان کسانی هستند که بدون هیچ اطلاعی در مورد هر چیزی نظر میدهند خود را در مقام فتوا میبینند و فتوا میدهند. تعجب نکنید گاه ممکن است خود ما هم نادانسته پا در حیطه اینها بگذاریم . مثلا جایی بحث پیش می آید و ما بدون هیچ اطلاعی اظهار نظر میکنیم و به تجزیه و تحلیل نظر خود که گمانی بیش نیست میپردازیم از مسائل دینی حرف میزنیم در مورد احکام فتوا میدهیم و این عاقل مأبی را به پای مطالعات عمیقمان میگذاریم . حال فقط یک لحظه با خود رو راست باشیم آیا مطالعه چند تا کتاب ( آن هم به صورت پراکنده نه مطالعه ای اصولی و منسجم پیرامون موضوعی خاص) باید به ما جرأت نظریه صادر کردن بدهد؟ واقعا شرم آور است البته این جز از سر هوس و نشأت گرفته از کمبودها و جهلی آشکار و فرار از مسؤلیت چیز دیگری نیست. به خاطر گستاخی و رو گرداندن از حقایق با فریبی رنگین.حال مخاطب را با زبانی چرب فریفتیم و دانایی پوچمان را به خوردش دادیم پس وجدانمان چه میشود ؟ اصول اخلاقی ؟ و خداوند بزرگ که هر لحظه شاهد و ناظر بر ماست؟ اصلا میدانستید خداوند این قبیل افراد را نفرین کرده و از آنها بیزاری جسته است ؟ خداوند در قرآن میفرماید: « إِوَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ إِنَّكُمْ لَفِی قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ یُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ قُتِلَ الخَْرَّاصونَ الَّذِینَ هُمْ فِی غَمْرَةٍ سَاهُونَ »1 ؛ قسم به آسمان كه داراى چین و شكنهاى زیباست ! كه شما در گفتارى مختلف و گوناگون هستید. كسانى از ایمان به آن (روز جزا) منحرف مى شوند كه از قبول حق سر باز مى زنند. كشته شوند دروغگویان (و مرگ بر آنها!) همانها كه در جهل و غفلت فرو رفته اند."خراص " از ماده "خرص " (بر وزن درس ) در اصل به معنى هر سخنى است كه از روى گمان و تخمین گفته شود، و از آنجا كه چنین سخنانى غالبا دروغ از آب در مى آید این واژه به معنى دروغ نیز به كار رفته است . به این ترتیب "خراصون" كسانى هستند كه حرف هاى بى پایه و بى سر و ته مى زنند .ولى به هر صورت این جمله به صورت نفرین است بر آنها، نفرینى كه نشان مى دهد آنها موجوداتى هستند شایسته مرگ و نابودى و آنچنانند كه (عدمشان به ز وجود).منظور از خراصون كسانى است كه غرق جهل و نادانى خویشند، و براى فرار از زیر بار حق هر روز بهانه و سخن بى اساسى را عنوان مى كنند.بعضى نیز "قتل" را در اینجا به معنى لعن و طرد و محرومیت از رحمت خدا تفسیر كرده اند.
و در کل میتوان گفت كه اصولا قضاوت هائى كه مدرک روشنى ندارد و بر پایه حدس و تخمین و گمان هاى بى اساس است كارى است گمراه كننده و مستحق نفرین و عذاب .خداوند آنها را اینگونه معرفی میکند: "آنها كسانى هستند كه در جهل و غفلت و بی خبرى فرو رفته اند" (الذین هم فى غمرة ساهون )."غمرة "در اصل به معنى آب فراوانى است كه محلى را بپوشاند، سپس به جهالت و نادانى عمیقى كه كسى را فرا گیرد اطلاق شده است ."ساهون " از ماده "سهو" به معنى هرگونه غفلت است ، بعضى گفته اند نخستین مرتبه جهل "سهو و اشتباه " است ، سپس "غفلت "، و بعد از آن "غمره "مى باشد. بنابراین آنها از مرحله سهو شروع مى كنند، بعد به غفلت و بیخبرى مى انجامد، و در ادامه راه به طور كامل در "جهل " فرو مى روند، و جمع میان این دو تعبیر سهو و غمره - در آیه فوق ممكن است اشاره به آغاز و انجام این حركت باشد.به این ترتیب منظور از خراصون كسانى است كه غرق جهل و نادانى خویشند، و براى فرار از زیر بار حق هر روز بهانه و سخن بى اساسى را عنوان مى كنند.2مواظب باشیم به خاطر خوش آمد دیگران خود را مشمول نفرین حق تعالی قرار ندهیم . فاطمه محمدی - گروه دین و اندیشه تبیان1- سوره الذاریات آیات 7-112- با بررسی تفسیر نمونه جلد22.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]