واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: درآمدی بر توسعه پایدارایران مقام دهم در تخریب محیط زیست را دارد.این جمله چه حسی در شما پدید می آورد؟
حساسیت شما قطعا زمانی بیشتر خواهد شد که به اهمیت حفظ محیط زیست در دست یابی به توسعه پایدار پی ببرید. اصلا توسعه یعنی چه؟تعاریف زیادی برای توسعه وجود دارد.عده ای معتقدند که توسعه یعنی رشد همراه با بهبود کیفی شرایط. یعنی علاوه بر این که امکانات فیزیکی در کشوری زیاد می شود نحوه استفاده از این امکانات هم بهبود یابد.پس ما یک وضع موجود داریم که با آن دست به گریبانیم و یک وضع مطلوب که در پی دست یابی به آن هستیم.در این بین راهکارها و دستورالعمل هایی که باعث حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب می شود در حوزه ای از علم اقتصاد به نام اقتصاد توسعه بررسی می شود. از اوایل دهه 1970 واژه ای به نام توسعه پایدار وارد واژگان اقتصاد توسعه شد. در ساده ترین حالت توسعه پایدار به دنبال این است که منابع طبیعی و امکانات موجود را برای نسل های آینده حفظ کند. پس اگرچه تعریف واحدی برای «توسعه پایدار» وجود ندارد و تعدد تعریفهای مطرح نیز بیش از آن است که بتوان از همه آنها یاد کرد، ولی تمام این تعریفها در یک وجه اصلی و اساسی اتفاق نظر دارند که همانا پایداری ظرفیتهای حیاتی انسان در کره زمین است. به عبارت دیگر، توسعه پایدار در جستوجوی یافتن راههایی است که انسان بدون تخریب ظرفیتهای فضای زیستی خود (در همه ابعاد) نیازهای فعلیاش را برآورده میکند.در ساده ترین حالت توسعه پایدار به دنبال این است که منابع طبیعی و امکانات موجود را برای نسل های آینده حفظ کندمنابع طبیعی را به دو دسته کل تقسیم میکنند. یکی منابع تجدید شونده و دیگری منابع غیرقابل تجدید. مطالعات اخیر نشان داده است که حد و مرز بین این دو کاملاً مشخص نیست و این خود از اهمیت این تقسیمبندی میکاهد.منابع تجدیدشونده همانا منابع زنده هستند مانند جنگلها، مراتع، آبزیان، خاک و … . منابع طبیعی غیرقابل تجدید، اشیاء بیجان مثل معادن و سوختهای فسیلی هستند.اختلاف بین این دو دسته از منابع بسیار مهم هستند. منابع زنده قادر به تکثیر، تولید مثل، افزایش و جابجایی هستند. اگر از این منابع بطور صحیح استفاده شود میتوانیم سالهای سال ازآنها بهرهبرداری کنیم بدون اینکه لطمهای به آنها واردآید. منابع غیرقابل تجدیدبه خودی خود جابجا نمیشوند و مدت زمان جابجایی آنها آنقدر طولانی و به نسبت کم است که در زمان حیات انسان قابل رؤیت نیست. تودههای آهن یا منابع نفت رشد نمیکنند وقتی یک منبع مرده مورد مصرف و استفاده قرار گرفت از دست رفته و ما باید چیز دیگری را جایگزین آن کنیم و یا اینکه بدون وجودآن به زندگی ادامه دهیم.
دومین اختلاف مهم این دو منابع در این است که منابع زنده به هم پیوسته و وابستهاند. اگر جنگلی را بطور یکسره قطع کنیم نه تنها درختان از بین میروند بلکه به خاک هم صدمه وارد میگردد.نسبتهای آبی منطقه تغییر میکند. زندگی ماهیان در نهرها و رودخانهها و زندگی جانداران در خشکی تخریب و یا ممکن است بطور چشمگیری تغییر یابد. پس منابع زنده در هر ناحیهای به همدیگر گره خورده و عجین هستند چنانچه به یکی لطمه وارد شود به سایرین نیز وارد میگردد. در منابع غیرقابل تجدید این طور نیست، استخراج زغالسنگ در یک ناحیه ضرورتاً تأثیری بر سایر ذخایر ندارد.از این منظر، نقش طبیعت و منابع طبیعی در حیات اقتصادی و اجتماعی انسانها و اهمیت ویژه آن در رابطه با كشاورزی و محیط زیست امری غیرقابل انكار است . منابع طبیعی تجدیدشونده (آب ، خاك ، جنگل ، مرتع ) نقش مهم و حیاتی در زندگی موجودات زنده جانوری و انسان دارا می باشند و بی تردید بدون وجود این نعمات خدادادی انسان نمی تواند به حیات خود ادامه دهد .نكته ای كه باید به آن اشاره شود این است كه برخوردهای غیراصولی و بی توجهی های اعمال شده در زمینه جنگل ، مرتع ، حفاظت خاك و آبخیزها در گذشته كه ریشه در سالیان دراز دارد امروزه آنچنان وضعیتی را بوجود آورده است كه كمترین تعلل در آن جایز نبوده و ادامه روند تخریب این منابع حیاتی و خدادادی ، با در نظر گرفتن رشد جمعیت و نیاز روزافزون به تولیدات كشاورزی و دامی فاجعه ای در پی دارد كه كمترین آثار آن، بروز گرسنگی درحال و عدم استقلال كشور درآینده می تواند باشد .منابع تجدیدشونده همانا منابع زنده هستند مانند جنگلها، مراتع، آبزیان، خاک و … . منابع طبیعی غیرقابل تجدید، اشیاء بیجان مثل معادن و سوختهای فسیلی هستند.به عبارتی ایران مشكل زیستمحیطی دارد، این را هم خودمان میدانیم و هم سازمانهای دیدهبان جهانی، آمارها نیز این مساله را بخوبی نشان میدهد. گفته میشود ایران از نظر نسبت مساحت جنگل به كل مساحت كشور در شمار 100 كشور اول جهان نیز به شمار نمیرود، این در حالی است كه در رتبهبندی كشورهای تخریبكننده جنگل، رتبه ششم را به خود اختصاص داده است.كشورهای پیشرفته جهان سالهاست به این نتیجه رسیدهاند كه نابودی درختان و فضای جنگلها محیط زیست را از بین میبرد و آلودگی هوا را تشدید میكند، برای همین قطع درختان كهنسال و از بین بردن جنگلها در این كشورها ممنوع است. این در حالی است كه كشورهای دیگر جهان كه هنوز اهمیت جنگلها را باور نكردهاند، دست به تخریب گسترده این منابع طبیعی میزنند.
نگاهی كلی به روند تخریب جنگلهای كشور نشان میدهد برداشتهای بیرویه، قاچاق چوب ، سیل، خشكسالی، آتشسوزی، چرای بیرویه دامها، دفن زباله در جنگلها، راهسازی و كیفیت نامطلوب حفاظت از علتهای اصلی نابودی شتابان عرصههای جنگلی ایران است.مسئله ای که باعث تاسف است این است که به نظر می رسد رسیدگی به امور جنگل ها و مراتع متولی خاصی ندارد و در طی چند ماه خیر زیاد دیده و شنیده ایم که درختان یک منطقه جنگلی بی جهت برای انجام امور عمرانی و یا مانند آن قطع شده اند و تازه بعد از این که فاجعه اتفاق افتاده مسئولین به فکر افتاده اند که مقصری برای این امر پیدا کنند.اما از حق هم نباید گذشت که بخشی از مصیبتی که بر منابع طبیعی ما می رود ناشی از عملکرد خود ماست. همه ما چهره بوستان ها و جنگل ها را در ایام تعطیل به یاد می آوریم که مملو از زباله است و بدتراز آن آتش هایی که خاموش نمی شوند و می توانند به جنگل صدمه بزنند.از شما کاربر محترم خواهش می کنم این بار که سری به طبیعت زدید کمی مهربان تر باشید.توجه به حفظ سلامت جنگل ها و مراتع هر چند کار بسیار ساده ای است یکی دیگر از مصادیق اصلاح الگوی مصرف امکانات است که می تواند سهم به سزایی در حرکت کشور به سمت توسعه پایدار باشد.در واقع تمام سعی من در این نوشتار بر این است که توضیح دهم، برای اصلاح الگوی مصرف لازم نیست شرایط معمول زندگی خود را تغییر اساسی دهیم و همین کافی است که برخی دیدگاه های غلط میان مسئولین و مردم تغییرکند؛ و همین موضوع ساده برکات بسیاری به همراه خواهد داشت.ریحانه حمیدی فرگروه جامعه و سیاستمنابع:گسترش صنعتتابناک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]