واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طراوت عبادت در سيره امام خمينى (قدس سره)
باطن نمازعزت اندر طاعت آمد اى فهيم شو معزز نزد خلاق كريمنماز ارتباطى صميمانه و عاشقانه بين عبد و معبود است كهرايحه روان بخش آن دلهاى نگران را سرشار از آرامش و صفا مىكندو جانهاى خسته را طراواتى ديگر مىبخشد.حكيمان عارف و سالكان راستين طريق حق به رازها و رمزهاى نمازتوجه داشتهاند، از جمله حضرت امام خمينى در برخى نوشتههاى خودو از جمله كتاب «آداب الصلوه» بر اين نكته تصريح و تاكيدنموده كه نماز غير از اين ظاهرى كه دارد و آداب مخصوص خودش رابايد رعايت كرد معنايى ژرف و باطنى شگفت دارد. و مىافزايد: همان گونه كه وقتى موازين شرعى را در خصوص ظاهر نماز رعايتنكنيم به آن خلل وارد ساختهايم مراعات نكردن آداب باطنى نيزحالت معنوى اين عبادت را كه برترين و مهمترين واجبات است وپايه و ستون دين شمرده مىشود و بدون آن اعمال ديگر پذيرفتهنمىباشد، زايل خواهد ساخت.امام به خواننده شيفته عبادت چنين آگاهى مىدهد كه به صورت وحالات ظاهرى نماز اكتفا نكند و خود را از كمالات باطنى و بركتعمقى آن، كه سعادت ابدى او را تضمين مىكند، بى نصيب ننمايد.انسانى كه جوهر عبوديت را دريافت و به عزت مقام ربوبيت پى بردخودبينى، خودخواهى و گردن كشى را به كنارى مىنهد و خاكسارى وفروتنى و خوش خويى را پيشه خويش مىسازد.از حضرت امام صادق(عليه السلام)روايتشده كه آن حضرتفرمودهاند اگر كسى نماز را سبك بشمارد از شفاعتشان محروممىشود.روزى خدمت ايشان(امام خمينى)عرض شد: سبك شمردن نمازشايد به اين معنا باشد كه شخص يك وقت نمازش را بخواند و وقتىديگر در خواندن آن اهمال ورزد. امام در جواب فرمود: اين كه خلافشرع است، منظور امام صادق(عليه السلام)اين بوده است كه وقتى ظهرمىشود و فرد در اول وقت نماز نمىخواند در واقع به چيز ديگرىرجحان داده است.اگر در معناى فتواهاى امام دقيق شويم، مشاهده خواهيم كرد كهبه تمام دستورهاى دينى يك بعد معنوى دادهاند نه اين كه ظاهر راكنار بگذارند و تنها به معنا توجه كنند هر دو را مهم و اساسىمىدانستند، نظرشان اين بود كه شرع ظواهرى براى نماز دارد كهاجراى آن لازم مىباشد و در عين حال عبادتى چون نماز داراى عمق وروحى است كه بايد به آن نيز پرداخت.در باره عبادت امام مىفرمايد: بابى است كه خداوند از روى رحمتش باز كرده استيعنىمثلا در مورد نماز نمىتوانيم شكر او را كه تعليم و اجازه خواندنبه ما داده استبه جاى آوريم. امام بر اين باور بودند كه بانماز انسان مىتواند به خدا نزديك شود و مىفرمود: همين سوره حمدرا ببينيد مگر ما عقلمان نمىرسد كه چنين يا دنبالهاش را بگوئيمولى خود خداست كه اينها را به زبان ما آورده و القا كرده وگفته كه وقتى مىخواهيد با من حرف بزنيد اين چنين حرف بزنيد.امام به صراحتبيان كردهاند كه عبادت ابزار رسيدن به عشقالهى است و در وادى عشق نبايد به عبادتى چون نماز به چشموسيلهاى براى رسيدن به بهشت نگاه كرد، مىفرماينداگر تمام شروطعبادت را كه شرع مقرر كرده رعايت كنيم تازه كاسبى كردهايم وكار مىكنيم تا جزايش را بگيريم اما انسانى كه به باطن و مغزنماز پى برده براى عبادت جزا نمىخواهد بلكه از اين كار لذتمىبرد. وقتى برخى اطرافيان نيمههاى شب آهسته وارد اتاق اماممىشدند معاشقه او را با خدا احساس مىكردند و با چنان خضوع وخشوعى نماز مىخواندند و قيام و ركوع و سجود مىكردند كه حقاوصفناپذير است. قيافه امام در دل شب و هنگام نماز كاملابرافروخته مىشد و چنان اشك از ديدهها بر گونه هايش سرازيرمىگرديد كه گاهى دستمال، كفاف اشكشان را نمىداد و كنار دستشانحوله مىگذاشتند و اين واقعا گريه شوق و نوعى معاشقه بود، درنامه هايشان به عبادت خيلى تكيه مىكردند و مىفرمودند: عبادت يكسكوى پرش است در واقع معاشقه استبين عاشق و معشوق.در عبادتاز يك سو همه ناز است و از سوى ديگر همه نياز; يعنى يك كسى كهدر نهايت فقر به سر مىبرد مىايستد در مقابل كسى كه همه چيز وكمال مطلق است، مىفرمودند: انسان عابد و عاشق كسى است كه شب درمقابل خدا مىايستد و مىگويد اى همه ناز پاسخ بده به اين همهنياز. عبادت مسلمان عارفانه است، چنين كسى از همه چيز خودشمىگذرد(به خاطر محبت) نهايتا از نام خود و جان خويش فراترمىرود و هستى خود را در راه معشوق فنا مىداند.در ديدگاه امام انسان هنگام نماز در وادى امن پروردگار قدممىنهد پس بايد روح و نفس خويش را براى چنين جايگاهى مهيا كند،حصول ايمان به حقايق، ادراك عظمت و هيبت جمال و جلال الهى واحساس خوف و خشوع بر اثر اين حالت، اطمينان قلبى مىتواند براىگام نهادن در اين مسير به آدمى كمك كند.امام خاطر نشان ساختهاند كه زمانى براى عبادت انتخاب شود كهنفس اقبال دارد و خستگى و فرسودگى به آن راه ندارد، نبايداجازه داد عبادت بر روح تحميل شود و در هنگام كسالت و كدر بودنروح و روان بايد از اين برنامه عبادى احتراز جست. فزون از طاقتبر نفس نبايد فشار آورده شود، زيرا نشاط و بهجت و انبساط خاطرناشى از آن را به تحليل مىبرد.امام مىافزايد بايد راز ورمزهاى عبادت را به قلب تفهيم كرد و تكرار اذكار و ادعيه ومداومتبر اين امور معنوى براى آن است كه زبان قلب گشوده شود ودل ذاكر گردد.به فرمايش حضرت امام خمينى آن گاه نماز جايگاه حقيقى خويش راخواهد يافت كه دل در گرو ياد خدا و مشحون از حب به الله باشد وشخص نمازگزار اگر دلى غافل و ساهى داشته باشد عبادتش از صحنهحقيقى و معنوى عارى بوده و چون حالت لقلقه زبان دارد عبادتشبىتاثير مىشود و وقتى هواى نفس بر باطن و ملكوت نماز غلبهيافت گاهى چندين دهه نماز خواندن هم نه تنها ثمراتى روحانىندارد بلكه غرور ناشى از چنين عباداتى خود پرونده قلب پاك راتيره و تار مىنمايد. امام خمينى در آثارى كه پيرامون بعدملكوتى و باطن نماز به نگارش درآوردهاند به خواننده تاكيدمىفرمايند كه نمازگزار بايد پليدىهايى را كه مانع از حضور قلبو قرارگرفتن در وادى قرب مىشود از خود دور كند. گناهان اعم ازكوچك و بزرگ و نافرمانى خداوند و بعضى از خوىهاى پليد، ما رااز اين فيوضات آسمانى محروم مىنمايد پس بايد با توبه نصوح بهتطهير درون پرداخت و باطن را از خلقهاى پستخالى كرد و به صفاتنيك آراسته نمود و همان گونه كه طبق موازين شرعى ظاهر بدن ولباس را از نجاسات و آلودگى دور مىكنيم و خود را براى اقامهنماز پاك مىنمائيم درون را نيز بايد مطهر و مهذب ساخت تا نورحق بر صحيفه دل بتابد و زنگارها را بزدايد.تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیهمنبع : حوزه نت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]