واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتوگو با پژمان بازغي درباره سينما و تلويزيون
فرصت نقش آفريني در سينما کم شدهاست.فاطمه عودباشي - بيتا موسوي: پژمان بازغي، بازيگر نقش پويان در مجموعه تلويزيوني "تاوان" دليل حضور در اين سريال را متفاوت بودن آن نسبت به ملودرامهايي دانست که در تلويزيون توليد ميشود و سادهانديشانه به مخاطب نگاه ميکند. بازغي قرار بود در نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني "تاوان" در کنار کارگردان، نويسنده و ديگر بازيگران اين پروژه حضور داشته باشد، اما به دليل جشن تولد فرزندش ديرتر به دفتر رسيد، به همين دليل ما بعد از تمام شدن نشست در دفتر با او جداگانه گفتگو کرديم و بازغي درباره چالشهاي نقش پويان، تعامل با کارگردان و ... در سريال "تاوان" صحبت کرد. * آقاي بازغي احساس ميکنم در هر اثري که بازي ميکنيد تجربهتان نسبت به نقشهايي قبلي که ايفا کردهايد، بيشتر ميشود و نقشها بيشتر به دل مخاطب مينشيند. چطور به اين تجربه رسيديد؟ از سوي ديگر نقش پويان برايتان چه ويژگيهايي داشت؟- پژمان بازغي، بازيگر نقش "پويان": در حال حاضر فرصت براي ايفاي نقشهاي خوب در سينما کمتر شده و شايد در تلويزيون بهتر بتوان نقشهاي خوب بازي کرد. گرچه خطوط قرمز در تلويزيون بيشتر است، ولي الان قصه خوب بيشتري را ميتوان در تلويزيون پيدا کرد تا در سينما. زماني که نقش پويان به من پيشنهاد شد چهار تا پنج سکانس را خواندم و بعد قرارداد بستم، چرا که قبل از سريال "تاوان" تجربه کار با شهرام شاهحسيني کارگردان، آرش برهاني نويسنده و مجيد مولايي تهيهکننده را در فيلم تلويزيوني "گامهاي معلق" داشتم که تجربه خوبي هم بود. علاوه بر آن فيلمنامه مجموعه "تاوان" نيز متفاوتتر از ملودرامهايي بود که در تلويزيون ساخته ميشود و خيلي سادهانديشانه به مخاطب نگاه ميکند.خوشحالم بازتاب اين مجموعه خوب است و ذهن مخاطب درگير سريال است، چرا که رسالت قصه "تاوان" همين بوده است و در اين باره من به عنوان بازيگر موثر نبودم، بلکه همکار ن ديگري دليل آن بودهاند. اينکه شما ميگوييد بازي من بهتر شده، خوشحالم. اميدوارم نقشي که بازي کردم، ديده شود. چون در اين سالها خيلي زحمت کشيدم تا نقشهاي خاص را بازي کنم. اين طور نبوده که هر نقشي را در تلويزيون و سينما بپذيرم و بازي کنم. به قول معروف نگفتم هر چه پيش آيد خوش آيد. هميشه سعي کردم انتخاب کنم.براي ايفاي نقش پويان هم بايد راکورد همه چيز را حفظ ميکرديم، چون فيلمنامه همزمان با تصويربرداري نوشته و تدوين هم انجام ميشد. بنابراين کار مشکلي بود. تلاش کردم نقش پويان را خوب بازي کنم و به متن وفادار باشم. با توجه به بازتابهايي که از مردم ديدم، احساس ميکنم مجموعه "تاوان" موفق بوده است. *شخصيت پويان در "تاوان" دوگانگيهاي زيادي دارد، چرا که مخاطب در ابتدا فکر ميکند او فرد خوبي است، اما به مرور متوجه تغيير روحيهاش ميشود. در واقع مخاطب مرتب با شخصيت پويان درگير است که آيا او آدم مثبتي است يا نه؟ چطور تضادهايي که با آن رو به رو بوديد را در آوريد؟- اين تضادها را از ابتدا طراحي کرديم، چرا که ميخواستيم نشان دهيم چطور جامعه و ديگران باعث ميشوند او تغيير نگاه دهد. او مجبور ميشود به خاطر اتفاقاتي که برايش رقم زده شده، تغيير روش دهد. در ابتدا او را ميبينيم مدير فروش خوبي است، حتي با دزدي مخالفت ميکند و ... قصه اصلي همين مسئله است که شرايط آدمها را تغيير ميدهد، حتي آدمهاي خوب در شرايطي مجبور ميشوند زندگيشان را عوض کنند تا از خودشان يا اطرافيانشان محافظت کنند. پويان بعد از اينکه خانه و شرکت به حراج گذاشته ميشود، واکنش نشان ميدهد و سعي دارد مبارزه کند، به همين دليل به نجفي (کاظم هژيرآزاد) ميگويد حاضرم هر کس نقد حساب کند همه را يک جا بفروشم.
*با توجه به اينکه فيلمنامه کامل آماده نبود، چقدر درباره چالشهاي نقش پويان با شهرام شاهحسيني کارگردان و آرش برهاني نويسنده صحبت کرديد؟ از سوي ديگر برايتان در آوردن نقش پويان دشوار نبود، چون فقط کليت را ميدانستيد نه جزييات را؟- ما از ابتدا قول و قرار گذاشته بوديم که قصه را نخوانيم و بعد بازي کنيم. *چرا؟- در واقع ميخواستم ناآگاهي خودآگاهي را تجربه کنيم و اينکه در شرايط پيش آمده چه واکنشي نشان ميدهيم. به هر حال روايت قصه و کليت را ميدانستيم که شخصيتها چه سرانجامي خواهند داشت، اما علاقمند بوديم بدون آنکه جزييات را از قبل بدانيم بازي کنيم تا بازي طبيعيتر باشد. مجموعه تلويزيوني"تاوان" يک مقدار به خاطر جام جهاني هم ضربه خورد. شايد بهتر بود در يک زمان مناسب پخش شود. اين مجموعه با تعليقهايي که دارد مرتب ذهن مخاطب را درگير ميکند. *بعضي بازيگران سينما وقتي در آثار تلويزيوني بازي ميکنند، کار را سطحي و کم ارزش ميدانند ، بازي در مديوم سينما و تلويزيون برايتان فرقي نميکند؟- من هيچ ديالوگي را بيمنطق نميگويم و بازي در مديوم سينما و تلويزيون برايم فرقي نميکند، بلکه بيشتر سعي ميکنم بازي خوبي ارائه دهم. اتفاقاً بازي در مجموعههاي تلويزيوني سختتر است، چرا که بازيگر بايد 1200 دقيقه راکورد و حسش را حفظ کند، حتي گاهي فشارهاي زياد باعث ميشود گافهاي بزرگي داده شود. اين مسئله به خاطر اشتباه منشي صحنه نيست، بلکه فشار کار زياد است. مسئولان بايد توجه کنند اين همه تعجيل براي ساخت آثار نداشته باشند، چرا که آسيب زيادي ميزند. نبايد مشخص کنيم که روزي 10 دقيقه يا بيشتر يا کمتر ضبط شود، چون هنر کاري نيست که براي آن زمان مشخصي تعيين کنيم و طبق آن عمل کنيم.در مجموع بازي در تلويزيون و سينما براي من فرقي نميکند، چون اثري که از من ثبت ميشود بايد آن را دوست داشته باشم و قابل دفاع هم باشد؛ چرا که مردم نميدانند مشکلات کار ما چيست؟ و در چه شرايطي کار کرديم. آنها تصوير را فقط ميبينند بنابراين بايد کار خوبي ارائه دهيم. در حال حاضر بينندگان سريالهاي به روز دنيا را ميبينند. بنابراين ما نبايد سريالهاي آبکي بسازيم. *مجموعه "تاوان" به لحاظ فرم تصويربرداري تفاوتهايي دارد به ويژه در فلاشبکها. خودتان که اين مجموعه را ميبينيد چطور ارزيابي ميکنيد؟- تاسف ميخورم براي بودجهاي که صرف برخي مجموعههاي تلويزيوني ميشود، در حالي که مجموعهاي مثل "تاوان" با مشکلات زيادي تهيه ميشود. برخي مواقع مجموعههايي ميبينيم که با توجه به بودجه زيادي که براي آن شده، مخاطب ندارد و براي تماشاگر ملموس نيست. *نقش مقابل شما در اين مجموعه مرجان اميني است، زني که چند سال از شما بزرگتر است و با او ازدواج کردهايد. چطور خودتان را با نقش هماهنگ ميکرديد؟- پيامي که "تاوان" ميدهد درباره سن و سال آدمها نيست. آنچه اهميت دارد اين است که آدمها در اثر شرايط اجتماعي تغيير ميکنند، به همين دليل شاهد هستيم وقتي دسيسهها شروع ميشود کلي زندگيها به هم ميريزد. پويان عاشق زني ميشود که بزرگتر از او است، اما با يک سي دي همه چيز تغيير ميکند.
*براي ايفاي نقش پويان خودتان هم براي بهتر شدن اين شخصيت پيشنهاد ميداديد؟- همانطور که گفتم من ديالوگ بيمنطق نميگويم. هميشه ميان شهرام شاهحسيني کارگردان و بازيگران تعامل وجود داشت. او بازيگران را آزاد ميگذاشت تا درباره سکانسهاي مختلف نظر دهند. "تاوان" حاصل يک کار گروهي خوب است.*درباره سکانس آمبولانس در مجموعه "تاوان" توضيح دهيد؟ - درباره اين سکانس من، شهرام شاهحسيني و تصويربردار خيلي صحبت کرديم. به هر حال هر فردي که همسرش فوت ميکند، در ابتدا گريه ميکند. ما گفتيم ضبط صحنهاي به اين ترتيب جذابيت زيادي ندارد. به هر حال فردي که عزيزي را از دست داده دوست دارد آخرين نگاه را به او داشته باشد. ما سعي کرديم صحنه مردن مرجان را به اين صورت بگيريم که پژمان عاشقانه به دنبال آمبولانس بدود. *فکر نميکنيد صحنه مرگ مرجان کشش بيشتري براي پرداخت داشت؟- نه، چون ويژگي اين مجموعه در مردن مرجان نيست، بلکه داستان پويان و آدمهاي جامعه است. در سکانس جنگل ميبينيد وقتي پويان متوجه ميشود مرجان زنده است به او ميگويد الان خيليها در تهران از اينکه ميدانند تو مردي، خوشحال هستند يا وقتي مرجان به دنبال دختر گمشدهاش است، پويان به او ميگويد تو فقط يک پسر داري که دوستت ندارد. از سوي ديگر هومن پسر مرجان را ميبينيم که سر خاک مادرش رفته و با وجود اينکه مادرش براي او ارثيه کمي گذاشته و ناراحت است، مي گويد مادر هر وقت موهاتو کوتاه ميکردي زيبا ميشدي. "تاوان" اين پيام را ميدهد که براي ابراز علاقه به همديگر فرصت ايجاد کنيم. اين مسائل در زندگي ما پيش ميآيد که فرصت نميکنيم همه چيز را به يکديگر بگوييم. *چرا پويان وقتي بوي پول به مشاماش ميخورد تغيير ميکند؟- پويان با بوي پول تغيير نميکند، بلکه شرايط و بوي توطئه است که باعث ميشود تغيير کند. او آدم خود ساختهاي است و وقتي متوجه دسيسه ميشود، ميداند که وارد بازي شده است. يا وقتي مرجان ميميرد، ميبينيم که شرکت آن وضعيت را پيدا ميکند يا پسرش روي وسائل منزلش برچسب براي فروش ميزند. مثل فيلم "زورباي يوناني" که در يک سکانس نشان داده ميشود که زن هنوز نمرده، اما ارثيه او تقسيم ميشود. بعد از اينکه پويان متوجه زنده بودن مرجان ميشود که حافظهاش را از دست داده، تصميم ميگيرد به کسي چيزي نگويد. از سوي ديگر مرجان ديگري چيزي به ياد نميآورد، حتي علاقهاي هم ديگر به پويان ندارد. بنابراين پويان حق دارد با توجه به شرايط ايجاد شده، تغيير کند.
*چه آثاري را آماده نمايش داريد؟- شش تا فيلم آماده نمايش دارم. فيلمهاي "مرگ کسب و کار من نيست"، "خاطره"، "فاصله"، "فرود در غربت" و ... * مثل اينکه براي بازي در فيلمهاي سينمايي بيانگيزه شديد؟- من بيانگيزه نشدم، اما وقتي براي بازي در فيلم "خواب ليلا" آن همه زحمت کشيديم و پنج سال پيش با امکاناتي که در اختيار داشتيم ساخته شد، اما بعد از پنج سال در دو سينما به نمايش در آمد مسلماً انگيزه بازيگر کم ميشود. مشکلات سينما خيلي مفصل است، حتي ميتوان يک کتاب هزار صفحهاي نوشت. *با توجه به شرايط بد اکران علاقمنديد در سينما بازي کنيد يا تلويزيون؟- برايم فرقي نميکند، بلکه فيلمنامه برايم اهميت دارد. در حال حاضر در مجموعه تلويزيوني "همچون سرو" به تهيهکنندگي بيژن بيرنگ و مهران رسام بازي ميکنم که يک نگاه شيرين و غير رئال به جبهه دارد. من در پرونده 18 سالهام در سينما در 15 فيلم بازي کردم. حال بازيگراني هستند که ظرف پنج سال در 18 فيلم بازي کردند. دليل پذيرفتن بازي در مجموعه "همچو سرو" هم فيلمنامه خوب و همکاري با بيژن بيرنگ بود. نام بيرنگ ما را به ياد دهههايي مياندازد که او مجموعههاي جذابي همچون "خانه سبز" با بازي به يادماندي خسرو شکيبايي و ديگر بازيگران تهيه کرده بود. منبع : مهرتنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 373]