واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

از هرگلستان گلي برو خوشه چين باش سعدي صفت که گردآوري خرمن معرفت امثال و حکم : *آه مظلوم اگر سر شب نگيرد سحر خواهد گرفت . *آنجا رو که بخوانند نه آنجا که برانند . *آبي که آبرو ريزد در گلو مريز *آدمي را به جامه شناختن خطاست . *آدم با عجله کار را دو بار مي کند . *آدمي به روي باز مي رود نه به در باز *آدم تا کوچکي نکند بزرگ نخواهد شد . *آدم هزار پيشه کم مايه مي شود *آدمي را عقل مي بايد نه زور *اسب نجيب را يک تازيانه بس است . *از مردم بد اصل نخيزد هنر نيک *از مشک بوي آيد از کاه دود *اول انديشه وانگهي گفتار *از مردي تا نامردي يک قدم است . *اگر فضول نبود جهان گلستان مي شد . اولين ها : *اولين واضع علم حساب حضرت ادريس (ع) است . *اولين مسجدي که بنا شد مسجدالحرام بود . *اولين کسي که تير و کمان ساخت حضرت ابراهيم (ع) بود . *اولين مخلوق خدا نور محمد (ص) بود . *اولين کسي که آواز حرام خواند شيطان بود . از سلمان ساوجي (شاعر ) از بس که شکستم و ببستم توبه فرياد همي کند ز دستم توبه ديروز به توبه اي شستم ساغر امروز به ساغري شکستم توبه *دست طمع چو پيش کس مي کني دراز پل بسته اي که بگذري از آبروي خويش *شيشه نزديک تر از سنگ ندارد خويشي هر شکستي که به هر کس برسد از خويش است *کس درين درگه نيامد باز گردد نااميد گر گدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست ؟ *تو را تيشه دادم که هيزم کَني ندادم که بر فرق مردم زني *عبادت به جز خدمت خلق نيست به تسبيح و سجاده و دلق نيست *خدا کشتي آنجا که خواهد برد و گر ناخدا جامه بر تن دَرَد ـ حکايات غسال ويژه : فرزند آيت الله مرعشي نجفي نقل کردند : ساعاتي قبل از وفات آيت الله مرعشي ديدم حالشان دگرگون شده پزشکي آورديم ، معاينه اي کرد و بهتر شدند ولي بعد از مدتي گفتند : مرا پا به قبله قرار دهيد .رو کردند به من و گفتند پسرم ! من غسال ديده ام . شما غسال نياوريد . بعد از فوت با چند نفر از خواص ، بدن را برديم بهشت معصومه . ديديم آنجا فردي با قامت بلند ، محاسن زيبا ، لباس سفيد و دستکش سفيد ، منتظر ما است . ايشان آقا را غسل دادند ، کفن کردند و ... تا فردا که دفن شدند . وقتي رسيديم به منزل به افراد منزل گفتم :ما پول غسال را نداديم (چون سرگرم کارها بوديم )روح آقا ناراحت مي شود .او را از کجا پيدا کنيم ؟ هر چه گشتيم پيدا نکرديم .به رئيس قبرستان گفتيم شما غسالي داريد با اين خصوصيت . گفت :ما اين ساعت اصلاً غسال نداريم چون شما گفتيد غسال مي آوريم ما خبر نکرديم .چه کنيم ؟ ديدم خوشبختانه مراسم را فيلمبرداري کرده ايم . فيلم را آورديم .ديديم همه چيز فيلمبرداري شده ، مگر شخص غسال .فقط دستهاي او فيلمبرداري شده که بدن را جابجا مي کند . ـ زاهدي گفت :روزي به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا ديدم ، پرسيدمش اينجا چه مي کني ؟ گفت : با مردماني همنشيني همي کنم که آزارم نمي دهند .اگر از عقبي غافل شوم ياد آوريم مي کنند ، و اگر غايب شوم غيبتم نمي کنند . ـ دانشمندي به ديدار زاهدي رفت و از يکي از آشنايان وي سخني زشت نقل کرد ، زاهد گفت :دير به ديدارم آمده اي و به سه گناه نيز دست زده اي ، يکي آنکه به برادرم خشمناکم کردي ، دوم آنکه دل آسوده ي مرا مشغول داشته اي و سوم آنکه خود را در معرض تهمت سخن چيني نهاده اي . ـ بزرگي گفته است :شگفتا از آن کس که خداي خويش بشناسد و لحظه اي از او غافل ماند . منبع:مجله قدر(ش 19)/خ
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]