تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820654198




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کلی‎گویی‎‎های بی‎پایان


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کلی‎گویی‎‎های بی‎پایان دكترالياس نادران برای اولین‎ بار در برنامه پنجم توسعه، سیاست‎های کلی صادره از سوی مقام معظم رهبری دارای اهداف کمی شد، اما با این وجود هیچ ردپایی از این اعداد در لایحه دولت دیده نمی‎شود. انتظار از کمیسیون تلفیق و مجلس این است که قانون برنامه را به نحوی رسیدگی کنند که ابزار تحقق سیاست‎های کلی برنامه باشد. البته برخی از سیاست‎های کلی ابلاغی، به‎قدری گسترده و دارای ابعاد مختلف است که نمی‎شود آن‎‎ها را در طول یک برنامه محقق کرد، اما بالاخره گام‎های ما برای رسیدن به این اهداف باید مشهود باشد. جهت‎گیری‎‎ها هم باید در همین راستا باشد. برای مثال، از برنامه دوم به این سو، همواره مقام معظم رهبری سیاست‎های کلی برنامه‎‎ها را ابلاغ فرموده‎اند و همیشه در این سیاست‎ها، کاهش فاصله طبقاتی و توزیع عادلانه درآمد از جمله اصلی‎ترین سیاست‎ها بوده است. حتی یک‎بار مقام معظم رهبری در متن سیاست‎های کلی فرمودند که این بند بر سایر بند‎های سیاست‎های کلی حاکم است. یعنی هم‎ارز سایر بند‎ها هم نیست. صراحتا اعلام کردند که بند مربوط به کاهش فاصله طبقاتی و دستیابی به عدالت بر همه بند‎ها حاکمیت دارد.اما این‎بار حتی مؤکدتر از آن در سیاست‎های کلی برنامه پنجم، اهداف را کمی، و متناظر با هرکدام از آن‎‎ها عددی را اعلام کرده‎اند. پس باید نسبت به گذشته تغییری را شاهد باشیم. لایحه برنامه توسعه باید به‎گونه‎ای تدوین شود که برای هر ماده قانونی آن، بشود گفت برای اجرایی شدن کدام بند از سیاست‎های کلی آمده است و اگر هم برای حل هیچ مسئله‎ای نیست که باید آن را کنار گذاشت. اما لایحه فعلی نه تنها این‎طور نیست، بلکه آن‎قدر کلی‎گویی دارد و آن‎قدر قابل‎تفسیر است که ما اگر همین شاخص‎‎های سیاست‎های کلی را تبدیل به قانون می‎کردیم، از وضعیت فعلی خیلی بهتر بود. به‎نظر می‎رسد مجلس می‎تواند با 70 درصد این لایحه فعلی با مماشات عمل کند، اما در 30 درصد باقی مانده باید آن‎هایی را که تأثیرگذار هستند، شناسایی و جهت‎گیری آن‎‎ها را بر مبنای سیاست‎های کلی ابلاغی از سوی رهبری، اصلاح کند. هنگام تدوین قانون اصل 44 ابتکار جالبی به خرج داده شد که نتایج مثبتی داشت و به‎نظر می‎رسد در مورد برنامه پنجم توسعه هم این شیوه قابل‎تکرار باشد. ابتدا باید چهارچوبی تهیه شود و شرط پذیرش پیشنهادها این باشد که صرفا در همین چهارچوب قرار بگیرد. در آن‎جا سعی شد که اولا چهارچوب لایحه را تا آن‎جا که ممکن است حفظ کنیم و سپس با تطبیق لایحه نسبت به سیاست‎های کلی، کسری‎‎های احتمالی یا اضافات آن را تنظیم کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم انشاء ننویسیم، شعار هم ندهیم و فقط احکام منطبق بر سیاست‎های کلی را بنویسیم. همین تجربه می‎تواند در مورد تقنین برنامه چهارم به‎کار گرفته شود. باید برنامه را با سیاست‎های کلی برنامه که عدد هم دارد سنجید و بر آن مبنا لایحه را تصویب کرد.البته برنامه‎ریزی به شیوه علمی و استاندارد، متفاوت از آن چیزی است که امروزه در کشور ما معمول است. اقتصاد‎هایی نظیر اقتصاد ما که با چند مسئله اساسی نظیر بی‎کاری، تورم، سرمایه‎گذاری محدود و فراهم نبودن فضای کسب و کار مواجه هستند، در برنامه‎ریزی‎‎های میان‎مدت به مسئله محوری به‎جای برنامه‎ریزی جامع می‎اندیشند.در کشور ما برنامه‎ریزی‎‎ها تاکنون، جامع بوده و چون هر برنامه‎ای روی ریل برنامه قبلی سوار شده، فرصت اصلاح وجود نداشته است. برنامه علمی باید وضعیت امروز و وضعیت ایده‎آل و راه رسیدن به آن را به‎روشنی تصویر کرده باشد. فقط قانون برنامه داشتن، کافی نیست. شناسایی اولویت‎ها، تهیه الزامات، شناسایی فرصت‎‎ها و پیش‎بینی آسیب‎‎های احتمالی، هریک از اهمیت بسیاری برخوردارند. مسئله‎محور بودن در برنامه‎ریزی‎ها، البته دو پاشنه آشیل هم دارد. اولا ممکن است ما در راه حل‎‎ها با برخی تعارض‎‎ها مواجه شویم. ثانیا شناخت درست مسائل هم سخت است. بنابراین به‎وجود آوردن اجماع بر سر آن، کار آسانی نیست، اما شدنی است. نهایتا زمانی‎که مسائل شناسایی شدند، بر اساس آن‎‎ها گام‎ها طراحی می‎شوند. در مورد تعارض راه‎حل‎‎ها هم باید به راه‎حل مسئله‎ای که اولویت دارد، ارجحیت داد. در این مسیر، شاید برخی گام‎ها کوچک به‎نظر برسند، اما چون با شناخت و بر اساس برنامه کار پیش می‎روند، مطمئنا موفقیت در تحقق آن‎ها، عامل حل مشکلات دیگر هم خواهد بود. باید با شناسایی درست مسئله، گلوگاه و نقاط مؤثر را بازگشایی کنیم تا مشکلات کشور حل شود. نگرانی بابت سایر بخش‎ها هم بی‎مورد است. به هر حال، سایر متغیر‎ها هم کار خود را دارند، آن‎‎ها هم تعطیل نمی‎شوند. با این کار فقط مسیر رسیدن به اهداف اصلاح می‎شود و آثار آن روی سایر بخش‎ها هم دیده خواهد شد. ولی اگر قرار شد همانند شیوه فعلی، همه کار‎ها را به‎عنوان اولویت در برنامه بیاوریم، در حقیقت اولویتی نخواهیم داشت. ضمن این‎که در این شیوه، امکان نظارت و ارزیابی هم بیشتر خواهد بود. در نظام فعلی برنامه‎ریزی ایران، توفیق و سنجش موفقیت معنا ندارد. معیار توفیق چیست؟ در یک برنامه‎ریزی جامع که حداکثر اختیارات به مجری داده می‎شود، بعد هم نه دولت نه مجلس نه هیچ سیاستگزاری الزامی برای پی‎گیری سیاست‎ها ندارد، سنجش و ارزیابی معنا نخواهد داشت.در چنین حالتی هر اقدامی صورت پذیرد، در چهارچوب برنامه خواهد بود. برای مثال در مورد برنامه چهارم، مرکز پژوهش‎های مجلس گزارش داد که 70 درصد برنامه قابل‎ارزیابی نیست به این معنی، هر اقدامی که در حوزه این 70 درصد صورت پذیرد، به نحوی قابلیت این را دارد که در چهارچوب برنامه توصیف و تفسیر شودمنبع: پنجره




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن