تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):روزه رجب و شعبان توبه ‏اى از جانب خداى عزيز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851170898




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

150 روز در گروگان ریگی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: 150 روز در گرگان "ریگی"در دیدار خانواده شهدا با "ریگی" چه گذشت؟پروردگار همواره در كمین است چون آه مظلوم تا عرش بالا می‏رود و در ملکوت شنیده می‏شود و به همین دلیل در حدیث است که از ظلم بر کسی که جز خداوند پناهی ندارد، بترس!روز جمعه بیست و هشتم خرداد ماه 1389 دو روز قبل از اعدام عبدالمالک ریگی، تعدادی از خانواده‏های شهداء و قربانیان، با این تروریست شرور دیدار و گفتگو کردند.
ریگی
به گزارش "تابناک" آنچه در پی می‏آید نوشته «رضا لک‏زایی» است که عبدالمالک، برادرزاده او (شهید مسلم لک‏زایی) و شوهر خواهر او (شهید نعمت ا... پیغان) را به شهادت رساند و خودش را 150 روز به گروگان گرفت و پس از پنج ماه در مقابل مبلغ هنگفتی پول آزاد کرد، که در خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ منتشر شده است: عبدالمالک را روز جمعه بیست و هشتم خرداد ماه 1389 دوباره دیدم. آخرین باری که او را دیده بودم به اواخر اردیبهشت 1385 برمی‏گشت؛ زمانی که در دست یاران مسلح او گروگان بودم، و نمی‏دانستم زنده خواهم ماند یا به شهدای مظلوم تاسوکی خواهم پیوست... از در که وارد می‏شود نگاهی به او می‏اندازم، مثل کسی راه می‏رود که انگار بدترین خبر زندگی‏اش را شنیده است؛ ناامید و درمانده و تنها، در میان چند نفر که احتمالاً محافظ بودند. روی صندلی می‏نشیند، و نگاهش را به پایین می‏دوزد. با کمی فاصله از سمت چپ، تقریباً روبروی من نشسته است. دمپایی آبی‏رنگی پوشیده، بدون جوراب، با یک زیرشلواری آبی، که البته به پررنگی دمپایی‏اش نیست. موهایش هم کوتاه است، با ریشی که احتمالاً با نمره‏ی یک ماشین شده، و پیراهنی که روی زمینه سفیدش پر از چهارخانه‏های ریز مشکی است. دکمه آخری یقه‏اش باز است و زیر پوش سفید رنگش خودش را نشان می‏دهد.چشمهایش از شدت شرمندگى به پایین افتاده و ذلت از سراپایش مى‏بارد؛ و این آیه‏ی شریفه را به یادم می‏آورد که خاشِعَة ابصارُهُم تَرهَقُهُم ذِلَّة (سوره معارج، آیه44) ...از اینکه خدا بار دیگر یکی از هزاران معجزه‏اش را به من نشان می‏داد، شاکر بودم؛ الحمدلله. دنیا چقدر کوچک است؛ و وعده‏های خدای قادر متعال چه زود محقق می‏شوند. دیروز «صدام»، امروز «عبدالمالک» و فردا سایر ظالمان ریز و درشت دنیا. برای خدا که فرقی نمی‏کند. دور فلکی همه بر منهج عدل است / دل خوش دار که ظالم نبرد راه به مقصودمن 150 روز گروگان عبدالمالک بودم ... و دیگر حاضران، هریک عزیزی را با تیغ و تیر او از دست داده بودند... و این اولین و آخرین رویارویی ما با او بود، قبل از اعدامش...• شخصی به او می‏گوید: «ببین این افراد را می‏شناسی؟»مرا می‏شناسد. بقیه را هم که نمی‏شناسد، من معرفی می‏کنم. دوباره سرش را شرمسارانه پایین می‏اندازد و نگاه مأیوسانه و درهم‏شکسته‏اش را به زمین می‏دوزد. مادر «شهید نعمت پیغان» ـ از شهدای فاجعه تاسوکی ـ محکم و استوار او را مورد عتاب قرار می‏دهد و می‏گوید: «نفرین شده خدا! سرت را بلند کن! سرت را بلند کن و بگو چرا خون بی‏گناهان را بر زمین ریخته‏ای؟ مگر نمی‏فهمیدی که آن شب، عزیزانی را که تو خونشان را بر زمین ریخته‏ای مادرانشان سفره انداخته بودند و منتظر عزیزانشان بودند؟ چرا چشمشان را بر در منتظر گذاشتی؟»• می‏پرسیم: «مردم استان ما جداً معتقدند که حرمت وطن، مثل حرمت مادر است. تو چطور حاضر شدی ادعای تجزیه‏طلبی کنی و خون بی‏گناهان را بر زمین بریزی و بگویی باید از این استان بروید؟ آیا کار خوبی کرده‏ای؟».با صدایی آرام پاسخ می‏دهد: «ما در پاکستان درس خوانده بودیم و دچار تعصبات بودیم.» سکوت می‏کند و دوباره گردنش پایین می‏رود، انگار سرش روی گردنش سنگینی می‏کند.می‏گوییم: «قبلاً می‏گفتی با آمریکا رابطه ندارم، الان خلافش ثابت شده و روشن شده که با دشمنان اسلام همکاری می‏کنی. این همه جنایت را به اسم خدا، به اسم اسلام، به اسم پیامبر رحمت و به اسم سنت پیامبر مرتکب شده‏ای، آیا این کار ظلم و خیانت به خدا نیست؟ آیا این کار ظلم و خیانت به پیامبر رحمت نیست؟ آیا این کار ظلم و خیانت به اسلام نیست؟ آیا این کار ظلم به شیعه و سنی نیست؟».می‏گوید: «درست است.» و می‏پذیرد که به خدا و پیامبر و اسلام و نظام و مردم شیعه و سنی ظلم کرده است... و نتیجه اینکه: إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ؛ خداوند ستمكاران را دوست ندارد (سوره شوری، آیه40)...
ریگی پس از بازداشت
می‏گویم: إِنَّ رَبَّكَ لَبالمِرصادِ؛ پروردگار همواره در كمین است (سوره فجر، آیه 14) ... چون آه مظلوم تا عرش بالا می‏رود و در ملکوت شنیده می‏شود و به همین دلیل در حدیث است که از ظلم بر کسی که جز خداوند پناهی ندارد، بترس! و خداوند علاوه بر اینکه راجع به ظلم «سریع الحساب» است، «سریع العقاب» هم هست و به سرعت طعم تلخ ستم را به ظالم می‏چشاند.می‏پرسیم: «شهید جابر قوی‏دل» پانزده ساله بود. پدر و مادر هم نداشت و یتیم بود.» چرا شهیدش کردی؟ و در تقدیر این یادآوری این کریمه بود که: فاما الیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ؛ یتیم را میازار و با او تندی مکن (سوره ضحی، آیه9) ... حالا هم اگر واقعاً پشیمانی و حقیقتاً معتقدی که کارهایت غلط بوده، با شیوه دستگیر شدن خودت، حقانیت، اقتدار و عزت ایران را دیده‏ای، پس باید تمام اطلاعاتی را که داری در اختیار نظام قرار بدهی و حرفی را ناگفته نگذاری».دوباره با صدایی آرام می‏گوید: «من هرچه که بوده گفته‏ام»...* * * می‏گویم: « ما در راه خدا حاضریم جان خودمان را هدیه کنیم نه یک بار و دوبار بلکه هزاران بار. وقتی در چنگال شما هم اسیر بودیم این حرف را با زبان دیگری گفته‏ایم، یادت هست؟»...* * * مادران شهدا ـ که تا آخر ملاقات هم گریه نکردند ـ او را دوباره مورد عتاب و مؤاخذه قرار می‏دهند و از جمله می‏گویند: «تو را امام زمان از آسمان بر زمین نشاند. ما برای امام زمان نذر داده‏ بودیم که خدا تو را به جزای کارهای ننگینت برساند، پلید! چرا گلوی نعمت را پاره کرده بودی؟ ... چرا با قنداق تفنگ مسلمم را زده بودی؟ ... چرا؟ »در تمام این مدت، عبدالمالک، مستأصل و ناامید و خجالت زده، در لباسی از خواری و ذلت و شرم، سر به زیر افکنده بود و هیچ حرفی برای گفتن نداشت؛ خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ... یکی دو باری نفسی عمیق می کشد و با انگشت‏هایش دستش را می‏فشرد...* * * مادر شهیدی نگاهی خشمناک به عبدالمالک می‏اندازد و تحقیرآمیز می‏گوید: من برای تو به اندازه یک پوسته تخمه هم ارزش قائل نیستم... کسی بطری آب معدنی را از روی میز قهوه‏ای رنگ کوچکی که در وسط صندلی‏های متعدد اتاق قرار دارد برمی‏دارد و در لیوان شفاف یک‏بار مصرفی آب می‏ریزد و به مادر شهید تعارف می‏کند و می‏گوید: مادر شما فقط برای ما دعا کن! مادر آب را با دستی لرزان می‏گیرد و چند جرعه‏ای می‏نوشد و خطاب به ریگی می‏گوید: «خدا نسلت را مثل نسل خار بسوزاند»... در سیستان ما ، خار را از ریشه درمی‏آورند تا هیچ‏گاه سبز نشود و دوباره نروید. حالا این مادر شهید از خدا می‏خواهد که نسل عبدالمالک را نیست و نابود کند...از خودم می‏پرسم: چرا انسان کاری کند که دیگران چنین سوزناک نفرینش کنند؟ ... ای انسان! چقدر می‏خواهی سقوط کنی؟ تا کجا؟* * * باید برود... عبدالمالک زود بلند می‏شود و با روحی سرافکنده که با دستان قدرتمند حقیقت، مچاله و درهم کوبیده هم شده است، راهی می‏شود. یکی از رفقا می‏گوید: «خودش گفته اعدامش کنند.»می‏پرسم: «چرا؟»پاسخ می‏دهد: «احتمالاً به خاطر اینکه طاقت روبرو شدن با خانواده‏های شهدا و شنیدن حرف‏هایشان را ندارد.»از دلم می‏گذرد: «دوزخیان هم فرشته عذاب را صدا می‏زنند و به او می‏گویند: از خدا بخواه كه ما را بمیراند تا از عذاب نجات پیدا کنیم و جواب می‏شوند که: هرگز! ؛ وَ نادَوْا یا مالِكُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ (سوره زخرف، آیه 77) ... بخش هنرمردان خدا - سیفی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن