واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تفاوت های ارتباطی بین زن و مرد ( قسمت دوم ) نقش های متفاوت مرددر قسمت قبل مطالبی در مورد تفاوت های مردان و زنان مطرح شد اینك در ادامه می خوانیم ...زن و مرد دارای دو روحیه ی پنهان هستند. در وجود زن ها ، هم روحیه ی زنانه وجود دارد و هم روحیه ی مردانه و در مردان نیز هم روحیه ی مردانه وجود دارد و هم زنانه . عمل و عكس العمل هر زن و مردی به چگونگی رشد و تحول این روحیات بستگی دارد. به طور طبیعی روحیه ی مردانه در مردها حالت غالب دارد و در زن ها روحیه ی زنانه ، كه این موجب می شود آنها در یك حالت تعادل و طبیعی باشند، اما بعضی مواقع به دلایل گوناگون این حالت تعادل دچار اشكال می شود و نقش احساسات وعواطف در آنها برعكس می شود. این حالت عدم تعادل با علائم مختلفی بروز می كند.مردان :گاهی در زندگی مشترك پیش می آید كه مرد احساس می كند از او قدردانی نمی شود و كسی حتی نزدیك ترین فرد نسبت به او توجه ندارد و كارهایش را تصدیق نمی كند. با بروز این احساس اواز حالت تعادل خارج می شود و به جنبه ی دیگر خود یعنی روحیه ی زنانه گرایش پیدا می كند . چنین عدم تعادلی با علایمی همچون موارد زیر بروز می كند.1- نیاز به استراحت بیش از حد و انزواطلبی مردی كه رضایت همسرش را نمی تواند جلب كند و یا كسل و ناراحت از سر كار باز می آید، انزواطلبی پیشه می كند ؛ زیرا می خواهد با پناه بردن به استراحت ، استرس ها و فشارهای روزانه را به دست فراموشی بسپارد و از فشارهای عصبی وارد شده بر خود بكاهد. اگر این استراحت و انزواطلبی از حد خود خارج شود نشانگر عدم تعادل مرد است. زیرا مرد همواره احساس می كند كه در كارش پیشرفتی نداشته و نمی تواند خواسته ها و نیازهای همسرش را فراهم كند. با به وجود آمدن این گونه احساس مرد مدام سعی دارد در انزوا قرار گرفته و با خواب و استراحت بیش از حد ، از شرایط فرار كند.2- توسل به كار بیش از حدگاهی واكنش مرد در مقابل حمایت نشدن ، در قالب كار مفرط و اضافه كاریهای بیش از حد و بی مورد نمود پیدا می كند ، واكنش غریزی مرد درمقابل نارضایتی همسرش بیشتر پول در آوردن است كه لازمه اش كارمفرط و بیش از حد است. مرد می خواهد و در واقع فكر می كند كه با این كار می تواند رضایت همسرش را به دست آورد. برای او اصلاً اهمیت ندارد كه تا چه حد دركارش موفق است . در واقع او تشنه ی كسب موفقیت بیشتر است. مرد مدام خود را سرزنش می كند كه چرا بیشتر پیشرفت نمی كند و مرتكب اشتباه می شود، دوست دارد وسایل رضایت هرچه بیشتر همسرش را فراهم سازد. او با روی آوردن افراطی به كار موقتاً می تواند نیاز مورد قدردانی و ستایش قرار گرفتن را از یاد ببرد.3- درد دل كردن با دیگران و بروز رفتارهای زنانه زمانی كه روحیه ی مردانه مرد ی تشویق و حمایت نشود، او در لاك دفاعی فرو می رود و روحیه ی زنانه اش بروز می كند. چنین مردی می خواهد بیشتر صحبت كند تا با همسرش ارتباط برقرار سازد. او می خواهد به احساسات و واكنش های همسرش پی ببرد در حالی كه وقتی با او صحبت می كند، همواره با او مشاجره و دعوا می كند و می خواهد حرف او بی چون و چرا مورد قبول قرار گیرد و به گفته هایش توجه شود. او چون یك مرد است این تمایلات خود را با حالت تهاجمی و پرخاشگری بروز می دهد و می خواهد ثابت كند كه حق با اوست. این سومین واكنش عدم تعادل یعنی بروز روحیه ی زنانه درمرد است.مبارزه با این عوارضاین واكنش ها و عدم تعادل مردها به علت ارائه نشدن قدردانی و قدرشناسی از سوی همسرشان می باشد. اگر این نیاز برآورده نشود، نیازهای وارونه جانشین آن می شود. زن ها باید روحیات مردانه ی همسرشان را تقویت كنند تا مردها احساس رضایت لازم را به دست آورند و با به كارگیری این انرژی به راحتی بر مشكلات روزمره غلبه كنند. زنانی كه همسر خود را خوب درك نمی كنند با عكس العمل های نابجا ، غیراصولی و شكایت كردن ، وضعیت را بدتر می كنند. یك زن می تواند با بیان كلمات محبت آمیز و صادقانه ، قدرشناسی خود را نشان دهد. زیرا با این كار شوهرش را وا می دارد كه با تعادل خود ، در اختیار همسرش باشد. قدرشناسی زن ها می تواند حتی كارهای جزیی روزانه را نیز در بر گیرد. زن ها با این كار در واقع به خود كمك می كنند زیرا مردان با بیرون آمدن از انزوا ، بیشتر به زن توجه می كنند و كم كم این حس را پیدا می كنند كه همسر آنها از قابلیت و لیاقت های آنان با خبر بوده و به آنها ارج می نهند.ادامه دارد ...در قسمت بعد به نقش های متفاوت زن خواهیم پرداخت.منبع:www.hojatvahabi.blogfa.com/س
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]