تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است . هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه بخشنده است و تنها ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815628594




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اعتماد به نفس و غلبه بر مشکلات


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اعتماد به نفس و غلبه بر مشکلات
اعتماد به نفس و غلبه بر مشکلات نويسنده: آيلر قزل اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس اطمينان نسبت به خود. به عبارت ديگر ، اعتماد به نفس يك فرد به نحوه -ي احساس اودرباره ي (( من )) خويش بستگي دارد . شما در مورد خودتان چگونه فكر مي كنيد ؟ آيا نظر مساعدي نسبت به خودتان داريد و به خودتان احترام مي گذاريم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخير مثبت باشد ، در اين صورت مي توان گفت كه شما از يك من قوي و ايده آل ، برخوردار هستيد ، اما اگرشما نظر مساعدي نسبت به خودتان نداشته باشيد و براي خودتان احترام قايل نشويد ، مي تون گفت كه شما داراي من ضعيفي هستيد .مع الو صف ، بايد گفت كه نظر فرد نسبت به خودش در موقعيت هاي مختلف زندگي يكسان نيست و ممكن است كه او دريك موقعيت خودش را خوب و قوي بپندارد ، ولي در موقعيت ديگري خود پنداري ضعيفي داشته باشد . اما ، چيزي كه تاصف آور است ، اين است كه اغلب ما ، معمولا" بيشتر به جنبه هاي ضعيف خودمان اهميت مي دهيم و تمام توجه امان را بر روي نكته ضعفهايمان متمركز مي كنيم نه بر وي امتياز اتمان . پس، چاره كارچيست؟ نخستين قدم شما براي تقويت و بالا بردن اعتماد به نفستان ،درك و فهم اين حقيقت بايد باشد كه اعتماد به نفس ، در واقع همان نظر و عقيده اي است كه شما راجع به خودتان داريد. آگاهي از اين امر منجر به اين خواهد شد كه در تقويت اعتماد به نفستان در مسير صحيحي گام برداريد . در مرحله’ بعدي ، بايد از خودتان بپرسيد كه چرا در برخي از جنبه هاي زندگي داراي اعتماد به نفس كافي نيستند ؟ يك دليل آن ، شايد مورد مقايسه قرار دادن خودتان با افراد ديگر باشد . به اين ترتيب ، اگر در اين مقايسه شما خودتان را كمتر از ديگران بدانيد، مسلما" خود پنداريتان رو به نقصان خواهد نهاد. به طور كلي ، هنگامي كه شما خودتان را با فرد ديگري مقايسه مي كنيد ، اين فرد ، چه يك هنرمند باشد ، و چه يك ورزشكار ، يك وكيل ، يك پزشك ، يك تاجر ، و يك دانشجو ، اگر آن فرد را در برخي خصوصيتها بهتر از خودتان بدانيد ، خود پنداري شما تضعيف خواهد گشت . اما ، جهت مقابله با اين وضعيت و جهت اين كه خود پنداري صحيح و مناسبي از خود داشته باشيد ، بهترين شيوه نگريستن به ساير افراد، داشتن يك نگرش كلي است نگرشي كه در آن ، همه’ انسان ها با هم برابر در نظر گرفته مي شوند . به عبارت بهتر ، به هنگام مقايسه خود با ديگران بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه هر انساني داراي منابع مختلفي است . هيچ كس يك مرد يا يك زن نيست . بلكه پيش از هر چيز ديگري همه يك انسان هستيد .شما با يك اسب برابر نيستيد ، زيرا يك اسب بسيار قوي تر از شماست .، اما شما در مورد قدرت خودتان نسبت به آن اسب ، هيچ نقصي در خودتان احساس نمي كنيد . سرعت يك سگ بسيار سريعتر و هيكل يك فيل ، بسيار تنومندتر از شماست اما شما در اين گونه موارد نيز هيچ گونه كمبودي در خودتان احساس نخواهيد كرد ، زيرا اين حيوانات خارج از دايره ي تعميم شما به عنوان يك انسان ، قرار دارد . برخي از ما ، افراد ديگر را داراي خصلت هايي مي بينيم كه خود فاقد آن ها هستيم و لذا در خودمان احساس كمبود مي كنيم . اين احساس كمبود و عدم كفايت حتي اگر در مورد يك جنبه ی جزئي و كوچك باشد سريعا" در سرتاسر وجود و در كليت خودپنداري ما ، گسترش مي يابد . ولي اگر ما همه ي مردم را به چشم يك انسان بنگيرم ، در آن صورت ، ديگر همه كس با هم برابر خواهند بود . بلند و كوتاه ، ثروتمند و فقير ، دانا و نادان ، چاق و لاغر و . . . همگي بي معنا هستند .ما به عنوان يك انسان همگي يكي هستيم و تفاوت و رقابتي بين ما وجود ندارد . بنابراين ، از آن جا كه رقابت بين انسانها بي معناست ، ما نه مي توانيم موقعيت خودمان را به عنوان يك انسان بالاتر ببريم و نه مي توانيم آن را پايينتر آوريم . ما هميشه يك انسان بوده ايم ، هستيم و خواهيم بود و اين يك واقعيت انكار ناپذير است . اگر ما ديگران را به عنوان يك انسان بنگريم ، متوجه خواهيم شد كه هر انساني در روي زمين ، توانايي انجام كارهايي را دارد كه ما نداريم . از طرف ديگر ، ما هم مي توانيم كارهايي انجام دهيم كه ديگران نمي توانند ، اما اين امتيازات ، ما را از ديگران كوچكتر يا بزرگتر نمي سازد ، بلكه فقط باعث تفاوتهايي بين ما و ديگران در برخي از زمينه هاي خاص زندگي مي گردد . بنابراين ، اگر كسي خصلتي داشته باشد كه ما نداشته باشيم ، و اين مسأله ممكن است از نظر آن كس نوعي برتري به حساب آيد ، ولي از نظر ما ، آن خصلت ، تنها تفاوت ساده اي بين ما و او خواهد بود . بر دو درخت نظري اندازيد . يكي از اين درختان ، ماموت تنومندي با عمري بيش از هزار سال است ، آن ديگري ، درخت كاج كوچكي است كه در بيشه زارها روئيده است . آيا از نظر شما ، درخت ماموت تنومند از درخت كوچك كاج برتر است ؟ مسلما" اين طور نيست . از نظر شما ، آنها هردو فقط يك درخت هستند ، يكي كوچك و يكي بزرگ . به اين ترتيب ، زماني هم كه بر دو نفر انسان مي نگريد ، چه يكي از آنها استعداد بيشتري نسبت به ديگران داشته باشد ، چه نه ، آنچه كه شما خوايد ديد فقط دو نفر آدم خواهد بود ، نه بيشتر و نه كمتر . اگر شما موفق شويد كه عملا" مردم ديگر را در شكل واقعي خودشان ، بدون اصرار در برتر دانستن يكي بر ديگري و رقابت بين آنها ، ببينيد ، در آن صورت مي توان گفت كه شما به درجه’ بالايي از اعتماد به نفس دست يافته ايد و خودتان را آن چه كه هستيد يعني به يك انسان- مي بينيد .هركس داراي امتيازي نسبت به ديگران است ، شما داراي چه توانائي هستيد كه ديگران ندارند ؟ مسلما" شما مي توانيد كارهايي انجا دهيد كه افراد دور و برتان قادر انجام آن كارها نيستند . آيا داشتن اين توانائيها ، شما را برتر از ديگران مي سازد ؟ يا اين كه فقط به اين معناست كه شما مي توانيد كاري را بهتر از برخي از افراد ديگر ، انجام دهيد ؟ اگر در زندگي شما ، شخصي وجود داشته باشد كه كه شما با نگاهي از پايين به بالا ، او را برتر از خودتان مي پرداند در اين صورت لازم است كه برروي اعتماد به نفستان اندكي كار كنيد .از طرف ديگر،اگر در زندگي شما كس ديگري وجود داشته باشد كه شما با نگاهي از بالا به پايين ، او را كمتر از خودتان مي پنداريد ، باز هم لازم است به تقويت اعتماد به نفستان مشغول شويد . اما اگر شما همه’ انسانها را چه آنهايي را كه قبلا" برترين برترينها و چه آنهايي را كه كم ترين كمترينها هستيد با خودتان برابر بدانيد ، در اين صورت مي توان گفت كه سطح اعتماد به نفس شما خوب و طبيعي است . شما ، در صورتي از اعتماد به نفس بالايي برخوردار خواهيد شد كه در رقابت دائم با تنها چيزي كه احساس رقابت را در شما تحريك مي كند يعني خودتان قرار داشته باشيد . در اين صورت ، زندگي از نظر شما چيزي همانند يك بازي جلوه گر خواهد شد يعني ، موقعيتهاي دشوار زندگي را در حكم قوانين يك بازي در نظر خواهيد گرفت. (ماجراي مارتين نمونه ي خوبي از قضيه ي ((رقابت با خود)) است . مارتين كه در يك مغازه ي موكت بري مشغول به كار بود . مشكل او اين بود كه دائما" سعي كرد در كار خودش سريعتر و بهتر از ديگران باشد ، اما هرگز موفق به اين كار نشده بود .بعد از مدتي ، مارتين تصميم گرفت كه فقط با خودش به رقابت بپردازد .، به همين منظور ، او براي اولين بار در طول زندگي اش يك زما سنج و دفترچه ياد داشتي را با خودش به يك مجتمع ساختماني برد كه قرار بود اتاقهاي آپارتمان هاي آنجا را موكت كند . با شروع كار ، مارتين با استفاده از زمان سنج ، مدت زماني را كه صرف موكت كردن اتاقها مي كرد ، اندازه گرفت و در دفترچه يادداشت كرد . در روز اول ، موكت كردن اتاق خواب يكساعت ، هال دو ساعت اتاق پذيرايي يك ساعت و ده دقيقه ، و راه پله ها دو ساعت ساعت ونيم ، طول كشيد . روز بعد كه مارتين براي موكت كردن كردن خانه ي ديگري از خانه هاي همان مجتمع مراجعه كرد ، بيش از هر زمان ديگري براي شروع كارش اشتياق داشت .به همين دليل ، او دفترچه و زمان سنج را از جيبش بيرون آورد و خيلي زود ، آماده ي كار شد . هدف او اين بود كه كارش را خيلي سريعتر از روز قبل انجام دهد . پس از شروع به كار ، بدون آن كه مارتين متوجه باشد ، زمان به سرعت سپري شد و او موفق شد كه در مجموع ، نيم ساعت زودتر از دفعه قبل كارش را به پايان ببرد . بعد از آن روز ، مارتين براي دست يابي به ركوردي بهتر ، هر روز بر سرعت كارش افزود و با اين رويه اي كه در پيش گرفت طولي نكشيد كه او در مغازه اي كه مشغول به كار بود ، به سريعترين موكت بر تبديل شد . در مرحله ي بعد ، مارتين كيفيت كارش را تا آن جا كه ممكن بود بالا برد ، به صورتي كه در كار او و فاصله و خط بين موكتها از نگاه بيننده اصلا" به نظر نمي آمد و موكتها تمام حاشيه ي ديوارها را كاملا" مي پوشاندند و زيبايي كار را بيشتر مي كردند . بعد از اين مرحله ، مارتين كه ديگر معروفترين موكت بر منطقه شده بود ، لازم ديد كه به عنوان يك هدف مهم ، مغازه مستقلي براي خودش باز كند ، بنابراين ، شروع به پس انداز كردن درآمدهايش كرد . مارتين مصمم بود كه به بازي رقابت با خودش ادامه دهد ، لذا ، هر زماني كه پولي گيرش مي آمد ، با خودش عهد مي كرد كه هفته ي بعد ، دو برابر آن را كسب كند . اين گونه بود كه مارتين در عرض دو سال توانست بزرگترين مغازه ی موكت بري شهرشان را بخرد و لازم به گفتن نيست كه همراه با موفقيت او در كارش ، اعتماد به نفس او نيز دو چندان شد .و اين نبود مگر در نتيجه رقا بت با خود .) هر زمان كه كسي هدفي براي خودش تعيين مي كند ، با دست يافتن به آن هدف ،خود پنداري او تقويت مي شود، اين امر چه در مورد اهداف بلند مدت ، چه ميان مدت و چه كوتاه مدت ، صادق است . اهدافي كه توام با (( رقابت با خود )) هستند ، بسيار سهل الوصولند ، چرا كه به هنگام رقابت با خود ، تمام كوشش ما صرف اين مي شود كه كاري را بهتر يا سريعتر از دفعات قبل انجام دهيم ، به اين ترتيب ، رسيدن به هدفي و تكميل كاري ، باعث احساس رضايت و تقويت (( من )) ما مي شود . شما هم مي توانيد همانند مارتين ، تمام كارهايتان را با استفاده از يك زمان سنج با سرعت بيشتري نسبت به دفعات قبل به انجام برسانيد . هم چنين ، مي توانيد معيارهايي از قبيل افزايش ميزان سطح ريلاكس بدنتان ، افزايش تعداد كارهاي خير خواهانه اي كه هر هفته انجام مي دهيد ، و افزايش تعداد اهدافي كه در يك زمان معيني به آنها دست مي يابيد را به عنوان انگيزه هايي براي (( رقابت با خودتان )) در نظر بگيريد . آن چه كه لازم است در انجام كاري آن گونه باشيد ، اين است كه تمام سعي و تلاش خود را به كار ببريد . اگر چه ممكن است شما با تلاشي كه مي كنيد روزي به يك برسيد و روز ديگري به ده ، نبايد نگران نباشيد ، زيرا اصولا" ساخت انسان چنين است كه تحت تاثير نوسانات ريتمهاي گوناگوني قرار دارد ( اصل ريتم ) . بنابراين ، زماني كه شما با وجود تمام تلاشي كه مي كنيد ، نمي توانيد به نتايج مطلوبي دست يابيد ، نبايد احساس گناه بكنيد ، زيرا شما هر چه در توان داشته ايد ، به كار برده ايد. گذشته از آن ، شما هميشه تحت تاثير نيروهايي قرار داريد كه كنترل اين نيروها از اختيار شما خارج است (كه ما در اصطلاح كلي اين نيروها را خواست خدا ، قضا و قدر ، قسمت و ... مي ناميم ). در واقع ، شما فقط توان كنترل بازخوردها ، نگرشها ، عواطف و احساسات خودتان را داريد ، نه بيشتر.هيچ چيز در دنيا به اندازه ي احساس برنده بودن نمي تواند اعتماد به نفس انسانها را تقويت كند . اگر شما در موقعيتي برنده باشيد، اعتماد به نفستان تقويت خواهد شد. اگر شما در انجام كاري بهتر از دفعات قبل عمل كنيد ، در اين صورت احساس برنده بودن خواهيد كرد.بنابر آن چه گفته شد ، اولين قدم شما براي تقويت اعتماد به نفستان ، عبارت خواهد بود از انتخاب زمينه اي در زندگي كه در آن خوب عمل مي كنيد اما قصد داريد بهتر عمل كنيد.اكنون ، جهت رقابت با خودتان براي پيشبرد فعاليت مورد نظر ، اين پيشرفت را براي خودتان يك هدف قرار دهيد.قبل از همه ، مشخص سازيد كه وضعيت كنكوني شما نسبت به آن فعاليت چگونه است و چگونه مي توانيد اين وضعيت را بهتر كنيد . آيا مي خواهيد كميت را افزايش دهيد؟ آيا مي خواهيد سرعت را بالا ببريد؟ آيا به فكر پيشرفت در كيفيت كارتان هستيد؟؟؟سرانجام ، براي رسيدن به اهدافتان ، برنامه هاي عملي تدارك ببينيد. به اين منظور ، هميشه تصوير رسيدن به اهدافتان را در ذهنتان داشته باشيد و با تمسك به اين تصوير ، تا زمان رسيدن به آن اهداف ، در اين مسير گام برداريد . به اين ترتيب ، شما با پرداختن به رقابت با خودتان ، پس از كسب موفقيت در اين رقابت ، قادر خواهيد شد موفق شدن و برنده بودن را براي خودتان ، تبديل به عادت كنيد كه نتيجه ي آن چيزي نخواهد بود ، مگر افزايش اعتماد به نفس در شما .منبع: بانک مقالات فارسی/س
#اجتماعی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن