واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راهنمای بهشت
اوصاف قرآن در نگاه معصومین (علیهمالسلام)در روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ اوصاف فراوانی برای قرآن ذكر شده است كه به برخی از آنها اشاره میشود: 1ـ اوّلین مهمان خدای سبحان پیامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله) میفرماید: «أنا أوّلُ وافدٍ علی العزیز الجبّار یوم القیامة و كتابُه و أهلُ بیتی.»(جامع الأحادیث الشیعه، ج 15، ص 6) در قیامت كه همه مخلوقها به خالق باز میگردند: «أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ»(سوره شوری، آیه 53)، اولین مهمانی كه بر خدای سبحان وارد میشود، پیامبر اكرم( صلّی الله علیه و آله) و قرآن كریم و اهل بیت پیامبر است و چون چنین كثرت نوری با وحدت حقیقی هماهنگ است، میتوان از مجموع انوار سه گانه به نور واحد و مهمان یگانه یاد كرد و گفت: اولین مهمان. 2ـ برترین مخلوق خداوند همچنین آن حضرت میفرماید: «القرآن أفضل كل شیء دون الله فمن وَقَّر القرآن فقد وَقَّرَ اللهُ و مَن لم یُوَقِّرِ القرآن فقد استخفّ بحرمة الله.»(جامع احادیث الشیعه، ج 15، ص 7) قرآن كریم پس از خدای سبحان از هر چیزی برتر است. پس هر كس قرآن را بزرگ شمارد خدا را بزرگ شمرده و هر كس آن را بزرگ نشمارد، حریم خدای سبحان را سبك شمرده است. قرآن كریم مراحل مختلفی دارد: در مرحلة نازله، «عربی مبین» است و در مرحلة برتر، «علیّ حكیم»: «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْكِتابِ لَعَلِیٌّ حَكِیمٌ»(زخرف، آیات 3ـ 4؛ قرآن را عربی گردانیدیم تا تعقّل و تفكّر و اندیشه كنید و براستی كه قرآن در اصل كتاب نزد ما بلند مرتبه و با حكم است) و بین این دو مرحله نیز مراتب متوسط است. قرآن ریسمان پیوسته و مستحكمی است كه یك سوی آن به دست خدای سبحان و سوی دیگر آن در دست انسانهاست و تمسك و اتصال به ریسمان خدا مایة سعادت و آقایی دنیا و آخرت است. خدای سبحان به حاملان قرآن دستور بزرگداشت قرآن میدهد و ثمرة آن را محبوبیّت خدا و خلق ذكر میكند. پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: «یقول الله عزّ و جلّ: یا حملة القرآن تحبّبوا إلی الله تعالی بتوقیر كتابه یَزدكم حباً و یُحببكم إلی خلقه»(جامع احادیث الشیعه، ج 15، ص 7)؛ خدا میفرماید ای حاملان قرآن به واسطهی بزرگ شمردن كتاب خدا محبوب خدا شوید تا دوستی شما را زیاد كند و شما را محبوب خلق خود نماید. شایان ذكر است كه، قرآن مرتبههایی دارد؛ چنانكه ولایت رسول گرامی و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نیز دارای مراتب است. مرتبه والای قرآن و ولایت نور واحد است و از این رو در آن جا سخن از برتری دارنده و برتری داشته شده نیست. اگر كثرت مرتبهها ملاحظه شود، مرتبهی والای قرآن از مرتبه نازل ولایت افضل است و تفصیل آن را در نوشتار دیگر نویسنده به نام (علیّ بن موسی الرضا و القرآن الحكیم) میتوان یافت. 3ـ كتاب نجات بخش معاد بن جبل میگوید: كنّا مع رسول الله ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فی سفر فقلت یا رسول الله: حدّثنا بما لنا فیه نفع. فقال: «إن أردتم عیشَ السّعداء و موتَ الشهداءو النّجاةُ یومَ الحشر و الظّلَ یومُ الحرور و الهُدی یوم الضلالة فادرسوا القرآن فإنّه كلامُ الرّحمن و حرزٌ من الشیطان و رجحانٌ فی المیزان»(جامع أحادیث الشیعه، ج 15، ص 9)؛ در سفری همراه پیامبر ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ بودیم. به آن حضرت عرض كردم برای ما سخن سودمندی بگویید. آن حضرت فرمودند: اگر زندگی سعادتمندانه، مرگ شهیدانه، نجات روز حشر، سایة روز سوزندگی (قیامت) و هدایت روز گمراهی میطلبید، به درس قرآن بپردازید كه آن، سخن خدای رحمان و سپری در برابر شیطان و مایة سنگینی كفّة عمل در میزان عدل است. حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می فرمـایند: قرآن كریـم پـس از خـدای سبحـان از هر چیـزی برتـر است. پـس هـر كـس قرآن را بزرگ شمارد خدا را بزرگ شمرده و هر كـس آن را بزرگ نشمارد، حریم خدای سبحان را سبك شمرده است4ـ راهنمای بهشت پیامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله) میفرماید: «تَعلّموا القرآن و اقرؤوه و اعلموا أنّه كائنٌ لكم ذكراً و ذُخراً و كائن علیكم وزراً فاتّبعوا القرآن و لا یَتبِعُنَّكم فإنّه مَن تَبِعَ القرآن تَهجُمَ به علی ریاض الجنإ و من تبعه القرآن زَجّ فی قفاهُ حتی یَقْذِفَهُ فی جهنّم»(همان، ص10)؛ قرآن را فرا گیرید و آن را قرائت كنید و بدانید كه قرآن نام شما را بلند میكند و وسیلهای برای یاد خداست. قرآن هم ذُخْر (ذخیره) است و هم وِْزر؛ اگر امام و پیشوای انسان بود برای او ذخیرة نیكویی است و اگر كسی خود را امام و پیشوای قرآن قرار داد، قرآن بار سنگینی بر دوش او خواهد بود و او را از پشت به دوزخ میافكند. حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ نیز دربارةقرآن میفرماید: هر كس قرآن را در پیش روی خود قرار داد، «جلودار» او به سوی بهشت خواهد بود و هر كس آن را به پشت سر افكند، «كشانندهی» او به سوی دوزخ خواهد بود: «من جعله أمامه، قاده إلی الجنّة و من جعله خلفه، ساقه إلی النار.»(بحارالانوار، ج 89، ص 17) 5ـ راه ربّانی شدن انسان
پیامبر اكرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: «ما مِن مؤمنٍ، ذَكر أو أنثی، حُرٍّ أو مملوك إلّا و لله علیه حقٌ واجب: أن یَتَعَلّم من القرآن و یتفقّه فیه. ثمّ قرء هذه الآیة: «وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ»(جامع احادیث الشیعه، ج 15، ص 9 «آل عمران، 79»)؛ حق خدای سبحان بر همگان این است كه قرآن را فقیهانه فراگیرند؛ زیرا قرآن كریم انسانها را به ربّانی شدن فرا میخواند و راه آن را نیز فراگیری قرآن میداند. عالم ربّانی كسی است كه هم پیوندی محكم با ربّ العالمین داشته باشد و هم انسانها را به خوبی بپروراند و گفتار امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ: «فنحن العلماءو شیعتنا المتعلمون»؛(اصول كافی، ج 1، ص 34) (علما ما هستیم و شیعیان ما شاگردانند) نیز برای بیان مصداق كامل عالم ربانی است، نه حصر آن در اهل بیت ـ علیهم السلام ـ. البته كاملترین مصادیق عالم ربّانی امامان ـ علیهم السلام ـ هستند؛ اما راه ربّانی شدن برای شاگردان آنان نیز باز است. 6ـ عامل صعود بهشتیان مردی از حضرت سجّاد ـ علیه السّلام ـ سؤالاتی كرد و آن حضرت به آنها پاسخ داد. آن مرد به فكر طرح پرسش جدید افتاد، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «مكتوبٌ فی الإنجیل: لا تطلبوا علمَ ما لا تعلمون و لمّا عَمِلْتم بما عَلِمْتُم فإنَّ العالمَ إذا لم یَعمل به لم یزدهُ من الله إلّا بُعداً» ثم قال: «علیك بالقرآن فإنّ الله خَلَقَ الجنة بیده لِبَنَةً مِن ذهبٍ و لِبنةً من فضّة و جعل مَلاطَهَا الِمسك و ترابَهَا الزعفران و حَصاهَا اللؤلؤ و جعل درجاتَها علی قدر آیات القرآن فمَن قرء القرآن قال له اِقرء و ارقَ و من دخل منهم الجنّة لم یكن أحدٌ فی الجنّة أعلی درجةً منه ما خلَا النبیین و الصدیقین»(جامع احادیث الشیعه، ج 15، ص 15)؛ در انجیل آمده است: تا به آموختههای پیشین خود عمل نكردهاید، دانش جدید مطلبید (زیرا معلوم میشود علم را برای عمل نمیخواهید و) علمی كه برای عمل نباشد عامل دوری از خداست. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را با دست خود، خشتی از طلا و خشتی از نقره آفرید و ملات آن را مِشك و خاك آن را زعفران و ریگ آن را لؤلؤ قرار داد و درجات بهشت را به اندازة آیات قرآن قرار داد. پس كسی كه (در دنیا) قرآن خواند، خداوند به او میفرماید: بخوان و بالا برو و كسی كه از آنان (اهل قرآن) وارد بهشت شد، هیچ كس در درجه بهشت از او برتر نخواهد بود، مگر پیامبران و صدّیقان. حفص میگوید: حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ به مردی فرمودند: «أتحبّ البقاء فی الدّنیا»؛ آیا بقای در دنیا را دوست داری؟ آن شخص كه از تربیت شدگان مكتب امامت بود، عرض كرد: آری آن حضرت پرسیدند: چرا؟ عرض كرد: برای آن كه به قرائت سورة محبوب خود،«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بپردازم.1 امام كاظم ـ علیه السّلام ـ پس از لحظهای سكوت فرمودند: «یا حفص! مَن مات مِن أولیائِنا و شیعتنا و لم یُحسنِ القرآنَ عُلّمَ فی قبره لیرفع اللهَ به مِن درجته فإنّ درجاتَ الجنة علی قدر آیات القرآن یقالُ له: اقرأ وارقَ. فیقرأُ ثم یرقی»؛ اگر از شیعیان ما، كسی قرآن را به خوبی فرا نگرفته باشد (چون به حقیقت آن ایمان دارد) در جهان برزخ، قرآن به او تعلیم داده میشود تا خدای سبحان با معرفت قرآن بر درجات او بیفزاید؛ زیرا درجات قرآن به اندازة آیات قرآن است. به قاری گفته میشود: بخوان و بالا برو. او نیز میخواند و بالا میرود. در جهان برزخ زمینهای برای تكامل عملی نیست، تا انسان با انجام كاری واجب یا مستحب به كمال برتر عملی برسد، ولی راه تكامل علمی باز است؛ نظیر آنچه در خواب برای روح معلوم میشود و برای آگاهی به آنْ حركت فراگیری از قبیل كوششهای بدنی در زمان بیداری راه ندارد و بسیاری از علوم و معارف دین در آن جا برای انسانها روشن و مشهود خواهد شد و چون عدد درجات بهشت به عدد آیات نورانی قرآن كریم است، برای امضاء و نشانهگذاری درجات شیعیان، ابتدا از تعلیم قرآن بهرهمند خواهند شد و سپس با فرمان «اقرأ وارق» میخوانند و در درجات بهشت صعود میكنند. صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نیست؛ زیرا در عالم برزخ، تكلیف و عمل مكلفانه كه جزا را به همراه داشته باشد نیست؛ بلكه صعود بهشتیان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنیاست. حفص میگوید: «فما رأیت أحداً أشدً خوفاًَ علی نفسه من موسی بن جعفر ـ علیهما السلام ـ و لا ارجأ النّاس منه و كانت قرائته حزناً فإذا قرء فكانه یخاطب انساناً»(جامع أحادیث الشیعه، ج 15، ص 15)؛ در خوف و رجا كسی را مانند موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ نیافتم و قرائت او با حزن آمیخته بود هنگامی كه قرآن را قرائت میكرد گویا با كسی سخن میگفت و این ویژگی تلاوت با تدبّر و تفكّر است كه قاری متدبّر خود را گاهی «مخاطِب» و گاهی «مخاطَب» خداوند مییابد. برگرفته از تسنیم، آیت الله جوادی آملیتنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان1- در یكی از جنگهای صدر اسلام كه امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) از سوی رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله) فرماندهی لشكر را برعهده داشت، پیامبر (صلّی الله علیه و آله) پس از بازگشت لشكر، از برخی سپاهیان گزارش سفر خواست و پرسید فرمانده لشكر خود را چگونه یافتید؟ آنان از مداومت حضرت امیرالمؤمنین ( علیهالسّلام) بر قرائت سوره توحید در نمازها، نزد پیامبر (صلّی الله علیه و آله) گلایه كردند. رسول اكرم ( صلّی الله علیه و آله) از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) پرسیدند: درباره این گزارش چه میگویید؟ حضرت امیرالمؤمنین در پاسخ عرض كرد: من تلاوت «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» را دوست دارم. (بحارالانوار، ج 89، ص 348).
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]