واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شهر خون و خوان
اگر هوس کردید که در گرمای تابستان سری به مناطق خنک تر کشور بزنید، خوانسار گزینه خوبی برای این کار خواهد بود.آب و هوای خوانسار به شدت تحت تاثیر توپوگرافی منطقه است و به علت ارتفاع زیاد از سطح دریا تابستان های معتدل و زمستان های سردی دارد. علاوه بر این، واقع شدن شهر در پای كوه های مرتفع و جاری بودن رودخانه و كثرت چشمه ساران بر كیفیت مطلوب آب و هوای آن افزوده است. خوانسار در ناحیه ای نه چندان دور از كویر مركزی ایران، در فاصله ای حدود 150كیلومتری شمال غرب شهر اصفهان واقع شده است. شهری زیبا، باصفا که یكی از زیباترین شهرهای مناطق مركزی كشور به شمار می رود. خوانسار باغ شهری است در حصار كوه ها که در دامنه های زاگرس شكل گرفته و در مسیر رودی كه سرچشمه اناربار ( رود قم ) است، قرار دارد. بعضی بر این باورند كه خوانسار كوچك شده خوانسالار، یعنی سفره دار، سفره چی و آشپزباشی سلطان است. عده ای نیز این واژه را مخفف خون ساربان دانسته و منشاء آن را كشته شدن ساربانی در این محل، توسط دزدان می دانند کوه، چشمه، دشت
در مسیر خوانسار به اصفهان در 15 كیلومتری شهر خوانسار می توانید گلستان كوه را ببینید. این منطقه طبیعی حدود ده كیلومتر مربع وسعت دارد و در فصل بهار پر از گلهای طبیعی به ویژه لاله سرخگون و گون و گیاهان خودرو است. در ضلع جنوب شرقی شهر هم می توانید سرچشمه را ببینید که گردشگر پذیرترین پارک خوانسار است. اما در کنار سرچشمه، مرزنگشت شما را به تماشای یکی از زیباترین چشمه های طبیعی دعوت می کند. چشمه ای كه از میان شهر جریان دارد و قسمت عمده آب شهر را تامین می کند. در میان راه مرزنگشت، آبهای شرقی هم به آن می پیوندند و تشكیل رودخانه خوانسار را می دهند. آبهای شرقی از قسمت پائین دست دامنه ایجاد مخروطه افكنه های کم وسعتی را می کنند كه تعدادی از آنها در پای كوهستان قرار دارند. در روی این مخروطه افكنه ها به علت وجود مقدار كمی خاك نرم كه از مواد بالا دست بوجود آمده، آبهای فصلی و ذخیره شده از لای سنگ ها و آهك ها جریان پیدا می كنند و مزارع دهكده های قلعه بابا محمد و دوشخراط و سنگ سفید را بر پا تغذیه می کنند. وجه تسمیه شهرخوانسار از دیرباز تا كنون با نام هایی چون خانسار، خانی سار، خونسار، خوانسار و خوسار نامیده شده است. نام خوانسار نیز از واژه خوان به معنی چشمه گرفته شده اما بعضی بر این باورند كه خوانسار كوچك شده خوانسالار، یعنی سفره دار، سفره چی و آشپزباشی سلطان است. عده ای نیز این واژه را مخفف خون ساربان دانسته و منشاء آن را كشته شدن ساربانی در این محل، توسط دزدان می دانند. همچنین عده ای با توجه به این كه خان به معنی شأن عسل و به بیان دیگر مكان تولید عسل هم است، این نام را محل تولید عسل تعبیر كرده اند. خوانسار در طول تاریخ
در اوایل سده 7 هـ . ق مغولان این ناحیه را گشودند و خرابی های بسیار به بار آوردند. پس از آن ها تیمورلنگ به مركز ایران، از جمله خوانسار تاخت و چپاول و كشتار زیادی كرد. خوانسار، در دوران صفوی از مراكز مهم علم، ادب و صنعت بوده است. پادشاهان صفوی توجه ویژه ای به این ناحیه داشته اند و به خاطر همین توجه هنرهای دستی و كارگاهی در این شهرگسترش یافته است. بنای مدرسه مریم بیگم صفوی از سوی همسرشاه تهماسب نیز به پیشرفت فرهنگی این دیار افزود. در دوران قاجار خوانسار مورد توجه بوده و حاكمان بزرگی كه بعضی از آنان عنوان وزارت هم داشته اند، به حكومت خوانسار منصوب شده اند.گروه گردشگری تبیان- الهام مرادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]