واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تربیت صنعتگران جوان به دست خانم مدیر نمونه الهام المعی نژاد الهام المعی نژاد یکی از 700 زن شرکت کننده در همایش سراسری بانوان صنعتگر و بازرگان ایران است که لوح تقدیر بانوی صنعتگر نمونه را دریافت کرده است.این صنعتگر 39 ساله با دارا بودن مدرک کارشناسی رشته مهندسی تکنولوژی و علوم رنگ از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و کارشناسی ارشد MBA از سازمان مدیریت صنعتی، مدیرعامل یک شرکت موفق خدمات مهندسی است که برای بسیاری از نیروهای جوان در کنار کارآفرینی جنبه های آموزشی و کسب تجربه و مهارت را ایجاد کند.به عنوان صنعتگر نمونه انتخاب شدهايد، براي رسيدن به اين مرحله از چه مسيرهايي عبور كردهايد؟از سال 1373 وارد بازار كار شدم، مدت 9 سال در سازمان انرژي اتمي ايران و شركتهاي وابسته به دفتر فني و سپس بخش برنامهريزي و كنترل پروژه كار كردم، پس از آن دو سال در يك شركت تجاري مشغول به كار شدم و از سال 1384 شركتي را تأسيس كردم. هدف اوليه از تأسيس شركت ارائه خدمات تخصصي مشاوره مديريت بود كه به مرور، خدمات مشاوره مديريت كيفيت و خدمات بازرسي فني هم به اين مجموعه اضافه شد. سرمايهگذاري قابل توجهي در بعد ساختاري انجام گرفت، مثلاً يكي از زيرساختهاي مهم ايجاد سازمان آموزشي در شركت بود كه هدف از تأسيس آن ارتقاي نيروي انساني جوان و استفاده بهينه از زمان در شركت بود.براي اجراي ايدههاي خود با چه مشكلات و موانعي روبرو بودهايد؟مشكلات به دو بخش درون سازماني و برون سازماني تقسيم ميشوند. در بخش اول، جدا از مشكلات اوليه مالي و سرمايهاي كه گريبانگير همه كساني است كه بدون داشتن سرمايه نقدي قابل توجه شروع به ايجاد يك كسب و كار ميكنند، جذب نيروي مناسب و كارآمد براي خدمات مشاوره مديريت يكي از چالشها است، زيرا يك مشاور علاوه بر برخورداري از دانش و تجربه كافي بايد دلسوز، همراه، انعطافپذير، مبتكر و خلاق باشد. از طرفي عمده هزينههاي شركتهاي مشاوره مديريت، صرف نيروي انساني و كسب دانش مورد نياز ميشود.مشكلات خارج از سازمان هم كه خارج از كنترل ما است، شامل شيوه معرفي شركت به صنايع گوناگون، مشكلات مربوط به كارفرما و...مهمترين مشكلاتي كه از ديد شما براي زنان صنعتگر در جامعه ايراني وجود دارد، چيست؟بطور كلي با اين تفكيك جنسيتي مخالفم. مشكلات اساسي كسب و كار مديران تفاوت چنداني براي مردان و زنان ندارد، ولي اگر بخواهم به اين سؤال جواب مشخصي بدهم بايد بگويم ضعف خودباوري در بانوان مشكل اصلي است. بانوان بايد مهارتهاي حرفهاي و ارتباطي بيشتري كسب كنند تا تصوير غلط جاافتاده را درهم بشکنند. اين مهارت جداي از تخصص و دانش خاصي است كه در دانشگاه كسب كردهاند و از تجربه كاري آنها هم جدا است. آموختن روابط واقعي و قوانين نانوشته بازار كار بايد اصليترين دغدغه همه باشد. مشكل نبود اين مهارت در مردان هم هست ولي ظاهراً در زنان چالش برانگيزتر است.شما گفتيد با تفكيك جنسيتي مخالفيد. آيا به نظر شما خصوصياتي در زنان شاغل وجود ندارد كه آنها را در مديريت كسب و كار از مردان متمايز كند؟البته! من در حرفه مشاوره مديريت مثال ميزنم. توانمندي ذاتي زنان در انجام هماهنگي امور، به كسب مهارتهاي مفيد و مؤثر شبكهسازي در ميان آنها منجر ميشود. يك شركت مشاوره موفق بايد با شبكهاي از مديران و مشاوران موفق و كاردان در تعامل باشد. زنان در ايجاد ارتباط همراه با درك منافع متقابل مهارت ذاتي دارند. اين قابليتي است كه بهوفور در زنان وجود دارد و افزايش حضور آنها در عرصههاي مديريتي منابع انساني، مديريت آموزشي و مديريت بازرگاني و روابط عمومي در اين است. زنان باتوجه به وظايفي كه به عنوان مادر در خانواده به عهده دارند معمولاً پشتيبانيكننده و برنامهريزهاي توانايي هستند. اگر بخواهند از اين خصيصه خود در محيط كاري به خوبي استفاده كنند ميتوانند در بخشهاي برنامهريزي مديران موفقي باشند.بطور كلي برخورد پرسنل با كارفرماي زن چگونه است؟پرسنل ما عمدتاً جوان و تازهكار هستند و اغلب آنها زندگي حرفهاي خود را در اين مجموعه شروع كردهاند. به همين دليل ما كمتر شاهد مشكلات معمول هستيم. در واقع كارها را بهگونهاي برنامهريزي و اجرا كردهايم كه شاهد برخي دشواريها نباشيم. البته در موارد زيادي هم اين تفاوت جنسيتي به پذيرش متقابل بيشتر ميان كارمندان زن و همكاران مرد كمك ميكند و بطور كلي من اين تفاوت را بيشتر مثبت ارزيابي ميكنم.استفاده از نيروي جوان و بيتجربه در كار شما اختلالي بهوجود نياورده است؟عمده مشكلات جوانها نداشتن مهارت و آشنا نبودن به قوانين نوشته و نانوشته كار و ارتباط برقرار كردن با مديران شركت از يكسو و مشتريان شركت از سوي ديگر است. البته با آموزشهاي مستقيم و غيرمستقيم و همچنين با تفويض اختيار به آنها اعتمادبهنفسشان را بالا برده و آنها را در مسير درست حرفهاي هدايت ميكنيم.در زمينه الگوسازي در صنعت، از ديدگاه مديريت علمي اين الگوها بايد توسط چه كساني ساخته شود؟اين وظيفه ذاتاً برعهده دانشگاه است اما عمر 86 ساله دانشگاههاي ما خالي از چنين تعهدي بوده است. در واقع دانشگاه ما در بهترين شرايط متخصص بيرون ميدهد ولي اين خروجي كارايي و اثربخشي ندارد. متأسفانه وظيفه الگوسازي بر دوش شركتها گذاشته شده و ما ناچاريم با صرف هزينه فراوان نيروي كار تربيت كنيم. اگر براي شركتهاي مشاوره مديريت تمهيداتي انديشيده نشود، محصول اصلي شركت پرسنل ماهر و آموزشديده خواهد بود، نه خدمات اصلي. يعني نيروي كار پس از كسب تجربه، جذب شركتهاي بزرگ پيمانكاري و يا حتي دولت ميشوند البته اگر اين افراد الگوهاي موفق ما را با خود همراه داشته باشند گويي ما وظيفه خود را انجام دادهايم.به عنوان كارآفرين موفق، يك روز غيركاري را چگونه سپري ميكنيد؟از آنجا كه درگير فعاليتهاي روزانه هستم، برنامهريزي روز غيركاريام توسط همسرم و دخترم انجام می شود و سعي ميكنم طبق برنامه آنها پيش روم. اگر خودم بخواهم براي روز غيركاريام برنامهريزي كنم دوست دارم در كنار خانوادهام باشم، استراحت كنم، به ديدن پدر و مادرم بروم و اگر تنها باشم با فعاليتهايي مثل نقاشي، خياطي و بافتني خودم را سرگرم ميكنم.موفقيت كاري در زندگي خانوادگيتان چه تأثيري داشته است؟من يك دختر 14ساله دارم كه در سال اول دبيرستان تحصيل ميكند. من متوجه شدم كه موفقيتهاي كاريام باعث افزايش اعتمادبهنفس دخترم شده است زيرا او هم براي خودش تصوير يك زن موفق را در آينده ترسيم ميكند. از آنجايي كه موفقيتهايم باعث افتخار خانوادهام شده وقتي خوشحالي آنها را ميبينم احساس ميكنم به نحوي توانستهام زحمتهايي را كه همسرم، پدر و مادرم و فرزندم برايم كشيدهاند، جبران كنم.مشغله زياد و درگيريهاي روزانه در زندگي شخصيتان مشكل ايجاد نكرده است؟بديهي است كه مشغله زياد خارج از منزل باعث مي شود برنامهريزي كارهاي مربوط به خانه و خانواده و انجام آن كارها مشكلتر شود، ارتباطات خانوادگي محدودتر ميشود و فرصت كمتري براي استراحت و تفريح وجود دارد اما كمك و همراهي همسرم در موفقيت من تأثير بسزايي داشته است چون در انجام كارهاي خانه و برنامهريزي خيلي به من كمك ميكند.از اهداف بلندمدتي كه در برنامه كاري خود قرار دادهايد بگویيد؟بزرگترين خواستهام اين است كه شركت در سطح بينالمللي فعاليت داشته باشد و به عنوان يك شركت موفق ايراني خدمات مشاوره، مديريت و بازرسي فني را ارائه دهد و باعث سرافرازي همه ايرانيان باشد.آرزوي شما در صنعتي كه در آن مشغول به كار هستيد؟نهايت خواسته من اين است كه صنعت مشاوره مديريت چنان جايگاهي داشته باشد كه هيچ شركتي خود را بينياز از آن احساس نكند. مهم نيست كه اين مشاوره خارج از سازمان شركتها باشد يا درون آن، مهم اين است كه كار خود را چنان مؤثر انجام دهد كه مديران شركتها ارزشكار آنها را بپذيرند. لازمه تحقق اين آرزو اين است كه مشاوران و از جمله خود ما هم ارتقا يافته و به روز باشيم و خدماتي در حد عالي ارائه دهيم.ما در حال حاضر در دنيايي زندگي ميكنيم كه ويژگي تغيير از مشخصات تغييرناپذير آن است و شركتهاي بزرگ دنيا با استفاده از اتاقهاي فكر بهطور مداوم كسب و كار خود را ارتقا ميدهند.منبع: ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]