واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: توسل
برگرفته از کتاب آداب الطلاب حضرت استاد مجتهدي مي فرمايند: يک راه ديگر توسل رفتن به زيارت است. زيارت قبور ائمه و امامزادگان. بعضي چقدر بي توفيق و بيچاره هستند سالها در تهران است ولي به زيارت حضرت عبدالعظيم نمي رود در حاليکه بعضي هر هفته به قم مي روند هر ماه به مشهد می روند. نقل مي کنند که در زمان فتحعلي شاه کفش شخصي را در صحن حرم امام حسين دزديدند. يکي گفت مغازه دار کنار حرم دزديده است. او را گرفتند و آوردند پرسيدند آيا تو کفش اين بابا را دزديدهاي او هم قسم خورد که من سالهاست که حرم نيامده ام چگونه کفش اين آقا را دزديده ام. بعضي هم در قم و مشهد هستند ولي مدتها است به زيارت نرفته اند. اگر در مواقع تعطيلي به مسجد جمکران قم نروي و نماز امام زمان نخواني و با حضرت عليه السلام در ارتباط نباشي اصلا به درد طلبگي نمي خوري. بر سر قبر علما هم برو اگر حاجتي داشتي بر سر مزار آيه الله العظمي آقا سيد احمد خوانساري يک زيارت جامعه براي ايشان بخوان، حاجتت برآورده مي شود. يک راه ديگر توسل، روضه و گريه و شرکت در مجالس اهل بيت است. شخصي خانه نداشت نيت کرد که روضه حضرت قاسم بخواند شايد فرجي شود، به منبر رفت و روضه خواند، همينکه از منبر پايين آمد، شخصي غريبه جلو آمد و آدرس و کليد خانه اي را به او داد و گفت، فلان خانه براي تو مي باشد . اگر در مواقع تعطيلي به مسجد جمکران قم نروي و نماز امام زمان نخواني و با حضرت عليه السلام در ارتباط نباشي اصلا به درد طلبگي نمي خوري. به تجربه ثابت شده است که تمام کسانيکه در طلبگي مقيد به شرکت کردن در مجالس اهل بيت بودند و روضه مي خواندند و يا گريه مي کردند و به سينه مي زدند نسبت به ديگران موفقيت بيشتري داشته اند. البته يک موعظه هم به شما طلبه هاي مداح بکنم و آن اينکه بيرون از حوزه مداحي نکنيد بعدا که روحاني مي شويد مي گويند اين مداح بود و رفت لباس روحانيت پوشيد. وقتي حاج شيخ عبدالکريم حائري عليه الرحمه طلبه بودند روزهاي شهادت طلبه ها را در صحن سامرا جمع کرده و خودشان روضه مي خواندند و همه سينه مي زدند، خودشان که مرجع شدند و تمام کسانيکه با شيخ سينه زدند بعدها از چهره هاي معروفي شدند و از ميان آنها مثل ميرزاي نائيني ها در آمد وقتي هم حاج شيخ در قم درس مي فرمودند اول درس شخصي روضه مي خواند وطلبه ها گريه مي کردند وآنگاه حاج شيخ به منبر رفته و درس مي فرمود. روز شهادت هم دسته سينه زني راه مي انداختند. يک بار که خيلي سنم کم بود با مادرم به قم رفته بوديم حاج شيخ دسته سينه زني راه انداخته بودند خودشان جلو مي رتند و سادات پشت سر ايشان و طلبه هاي عام هم پشت سر سادات حرکت مي کردند.اين حوزه علميه قم و اين همه شگردان و طلاب همه به برکت روحيه ولايتي حاج شيخ درست شد و از آن امام خميني، آيه الله العظمي اراکي، آيه الله العظمي گلپايگاني آيه الله حاج آقا مرتضي حائري عليهم الرحمه و بزرگان زيادي بيرون آمدند. به تجربه ثابت شده است که تمام کسانيکه ادر طلبگي مقيد به شرکت کردن در مجالس اهل بيت بودند و روضه مي خواندند و يا گريه مي کردند و به سينه مي زدند نسبت به ديگران موفقيت بيشتري داشته اند. علت موفقیت من، همین مجالس توسل و روضه خوانی و سینه زنی در کنار درس طلبگی است. از زمانی که طلبه بودم، پنچ شنبه ها در منزلمان روضه برقرار می کردم، وقتی هم که به قم رفتیم مجلس روضه مان در قم بر پا بود و سینه زنی و روضه داشتیم. وقتی هم نزد استادمان حاج شیخ علی اکبر برهان در مسجد لرزاده ی تهران بودیم، ایشان هفته ای یک شب، سینه زنی می کردند و می فرمودند: من هر چه دارم از همان روضه ها و سینه زنی هایی است که برای اهلبیت گرفته ام.
بعضي طلاب درس خوان و با تقوا هستند ولي حسيني نيستند. اينها به جايي نمي رسند. طلبه اي (را ميشناختم) با تقوا، ساکت، درس خوان ولي حسيني نبود آخر کار دکتر شد ريشش را تراشيد، کروات زد و از حوزه علميه امام صادق عليه السلام و روحانيت جدا شد) وقتي ما روضه داشتيم بعضي مي رفتند کتابخانه درس مي خواندند اينها را ما ديديم که هيچي نشدند هر جا دسته سينه زني و عزاداري ديدي خودت را قاطي آنها کن شايد به خاطر آن مردم بي ريا و شرکت در عزاداراري دست ما را هم بگيرند.حتي اوائل بارها ميخواستم بروم مشهد ولي پول نداشتم به مسجد جمکران رفته و توسلي پيدا مي کردم، همسايه اي داشتيم تاجر بود و مرا خيلي دوست داشت روزي به من گفت: شما تابستان به مشهد برويد من ماهي 30 تومان براي شما مي فرستم و خرج هر روز آن زمان يک تومان بود.منبع: کتاب آداب الطلابتهیه و فرآوری: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]