واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: علامه طباطبایی و محکم و متشابه قرآن

توجه: آنچه میخوانید مقالهای است از مجموعه "محکم و متشابه در قرآن" برای دیدن فهرست این مجموعه اینجا را کلیک کنید قرآن مجید محکم و متشابه داردخدای متعال در کلام خود میفرماید: «کتاب احکمت آیاته » ترجمه: قرآن کتابیاست که آیاتش محکم قرار داده شدهاند(سوره هود آیه 1). و باز میفرماید: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ » ترجمه: خدا بهترین سخن را نازل کرده کتابی که آیاتش شبیه و مانند هم و دو تا است، به سبب آن کتاب پوستهای کسانی که از خدای خود میترسند کشیده میشود با شنیدن قرآن بدنشان به لرزه در میآید. (سوره زمر آیه 23)و باز میفرماید «هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ » ترجمه : خدا کسی است که بر تو کتاب را نازل کرد در حالی که برخی از آن آیات محکم میباشند که آنها مادر و مرجع و اساس مسلم کتابند و برخی آیات متشابه هستند اما کسانی که در دلهایشان میل به کجروی و انحراف از استقامت است، از متشابه کتاب پیروی میکنند برای فتنه و فریب دادن مردم و برای این که تاویلش را میخواهند و حال آنکه تأویلآن را جز خدای نمیداند و آنان که در علم خود ثابت قدمند در مورد آیات متشابه میگویند به آن ایمان داریم همه آیات از پیش خدای ماست.(سوره آل عمران آیه 7) چنانکه روشن است آیه اولی همه قرآن را محکم معرفی میکند و البته مراد از آن استوار و غیر قابل خلل و بطلان بودن کتاب است و آیه دوم همه قرآن را متشابه میشمارد و البته مراد از آن یکنواخت بودن آیات قرآنی است در زیبائی اسلوب و شیرینی لهجه و قدرت خارق العاده بیان و همه قرآن همین وضع را دارد.و آیه سوم که در این نوشتار مورد نظر ما است قرآن را به دو قسم محکم و متشابه قسمت میکند و روی هم رفته از اطراف کلام بر میآید که: اولا محکم آیهای است که در مدلول خود محکم و استوار باشد و معنای مراد آن به غیر مراد اشتباه نیفتد و متشابه بر خلاف آن است .و ثانیا وظیفه ایمانی هر مؤمنی که در ایمان خود رسوخ دارد این است که به آیات محکمه ایمان بیاورد و عمل کند و به آیات متشابهه ایمان آورد ولی از عمل به آنها توقف و خودداری نماید. تنها اشخاص منحرف القلب و کج فکر هستند که به آیات متشابهه به منظور فریب دادن مردم عمل نموده از آنها پیروی میکنند.ترجمه: خدا بهـترین سخـن را نازل کرده کتابی که آیاتش شبیه و مانند هم و دو تا است ، به سبب آن کتاب پـوستهـای کسانـی کـه از خدای خود میترسند کشیده میشود با شنیدن قرآن بدنشان به لرزه در میآید (سوره زمر آیه 23)معنی محکم و متشابه پیش مفسران و علمادر میان علمای اسلام در معنای محکم و متشابه اختلاف عجیبی است و با تتبع اقوال میتوان نزدیک به بیست قول در این مسئله پیدا کرد.آنچه عملا پیش مفسران از صدر اول تاکنون دائر و مورد اعتماد است این است که محکمات آیاتی هستند که معنای مراد آنها روشن است و به معنای غیر مراد اشتباه نمیافتد به این گونه آیات باید ایمان آورد و هم عمل کرد و آیات متشابهه آیاتی هستند که ظاهرشان مراد نیست و مراد واقعی آنها را که تاویل آنها است جز خدای نداند و بشر را راهی به آن نیست ، به این گونه آیات باید ایمان آورد ولی از پیروی و عمل به آنها توقف و خودداری نمود.این قولی است که در میان علمای اهل سنت و جماعت مشهور است ، و مشهور در میان شیعه نیز همین قول است جز اینکه معتقدند که تاویل آیات متشابهه را پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اهل بیت علیهم السلام نیز میداند ولی عامه مؤمنین که به تاویل متشابهات راه ندارند علم به آن را باید به خدا و پیغمبر و ائمه هدی ارجاع نمایند.این قول با اینکه عملا میان اکثر مفسران دائر و مورد اعتماد است از چند جهت به متن آیه کریمه «هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ ...» و به اسلوب دلالت سایر آیات قرآنی انطباق ندارد زیرا:

اولا در قرآن کریم آیاتی به این وصف که برای تشیخص مدلولش به هیچ وجه راهی نباشد سراغ نداریم، گذشته از اینکه قرآن مجید خود را با صفاتی مانند نور و هادی و بیان توصیف میکند که هرگز با گنگ بودن آیاتش از بیان مراد واقعی خود سازش ندارد.گذشته از اینکه آیه کریمه : «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا كَثِیرًا » ترجمه: آیا قرآن را تدبر و پیگیری نمیکنند و اگر از پیش غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار مییافتند (سوره نساء آیه 82 )؛ تدبر در قرآن را رافع هر گونه اختلاف قرار میدهد در صورتی که آیه متشابه چنانکه لازمه قول مشهور است اختلافش با هیچگونه تدبری حل نمیشود.ممکن است گفته شود که مراد از آیات متشابهه همان حروف مقطعه فواتح سور مانند "الم" ، "الر" ، "حم" و غیر آنها باشد که راهی برای تشخیص مراد واقعی آنها نیست .ولی باید توجه داشت که در آیه کریمه آیات متشابهه را به نام متشابه در مقابل محکم خوانده و لازمه این تسمیه این است که آیه نامبرده مدلولی از قبیل مدلولات لفظی داشته باشد. نهایت این که مدلول واقعی با غیر واقعی مشتبه شود و حروف مقطعه فواتح سور مدلول لفظی به این گونه ندارند.علاوه بر این ظاهر آیه این است که جمعی از اهل زیغ و انحراف از آیات متشابهه در اضلال و تقتین مردم استفاده میکنند و در اسلام شنیده نشده است کسی از حروف مقطعه فواتح سور چنین استفاده تاویلی بنماید و کسانی که چنین استفاده تاویلی کردهاند از تاویل همه قرآن این استفاده را نمودهاند نه تنها از حروف مقطعه فواتح سور.بعضی گفتهاند تاویل متشابه در آیه اشاره به قصه معروفی است1 که به موجب آن یهود میخواستند از حروف مقطعه اوایل سور مدت بقاء و دوام اسلام را به دست آورند و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله با خواندن فواتح سور یکی پس از دیگری حساب ایشان را مختل ساخت .این سخن نیز بیوجه میباشد زیرا در صورت راستی این قصه و درستی روایت سخنی بوده که برخی از یهود گفتهاند و در همان مجلس پاسخ خود را گرفتهاند و این واقعه در خور آن اهمیت نیست که در آیه کریمه به مسئله تاویل متشابه و اتباع آن داده شده .علاوه بر اینکه سخن یهود فتنهای در بر نداشته زیرا اگر دینی حق باشد موقت یعنی قابل نسخ بودن آن لطمه به حقانیت آن نمیزند چنانکه ادیان آسمانی قبل از اسلام همین حال را داشتهاند و بر حق بودند.ثانیا لازمه این قول این است که کلمه «تاویل» در آیه کریمه به معنای مدلول و معنای خلاف ظاهر بوده باشد و هم اختصاص به آیات متشابهه داشته باشد و هر دو مطلب درست نیست چرا که اولا «تأویل» در عرف قرآن از قبیل معنا و مدلول نیست که لفظی بر آن دلالت لغوی داشته باشد و ثانیا همه آیات قرآنی اعم از محکم و متشابه تاویل دارند نه تنها آیات متشابهه .و ثالثا در آیه کریمه کلمه «آیات محکمات»، را با جمله «هن ام الکتاب » توصیف نموده و مدلول آن این است که آیات محکمه به امهات مطالب کتاب مشتملند و مطالب بقیه آیات بر آنها متفرع و مترتب میباشند. و لازم بین این مطلب آن است که آیات متشابهه از جهت مدلول و مراد به آیات محکمه برگردند. یعنی برای استیضاح معنی آیات متشابهه آنها را بسوی محکمات رد کنند و به معونه محکمات مراد واقعی آنها را بیابند.و بنابراین در قرآن مجید آیهای که هیچگونه دسترسی به مراد واقعیش نباشد نداریم و آیات قرآنی یا بلاواسطه محکمند مانند خود محکمات و یا با واسطه محکمند مانند متشابهات و اما حروف مقطعه فواتح سور اصلا مدلول لفظی لغوی ندارند و بدین سبب از مقسم محکم و متشابه بیرونند.این مطلب را از عموم آیه : «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» و همچنین آیه : «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا كَثِیرًا »2 میتوان استفاده کرد.امام رضا علیه السلام می فرماید: کسـی که متشابه قرآن را به محکم آن رد کرد به راه راست هدایت یافت. پس از آن فرمـود: بـدرستی در اخبار ما متشابه هست مانند مـتشابه قرآن پس متـشابه آنهـا را به سوی محکم آنها بـرگـردانید و از خود متشابه پیروی مکنید که گمراه میشویدروش ائمه اهل بیت علیهم السلام در محکم و متشابه قرآن

آنچه از بیانات مختلف ائمه اهل بیت علیه السلام به دست میآید این است که در قرآن مجید متشابه به معنای آیهای که مدلول حقیقی خود را به هیچ وسیلهای به دست ندهد وجود ندارد. بلکه هر آیهای اگر در افاده مدلول حقیقی خود مستقل نباشد به واسطه آیات دیگری میتوان به مدلول حقیقی آن پی برد، و این همان ارجاع متشابه است به محکم چنانکه آیه: «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى » ترجمه: خدا بر تخت خود قرار گرفت (سوره طه آیه 5). و آیه : «وَجَاء رَبُّكَ» ترجمه: و خدای تو آمد (سوره فجر آیه 22). ظاهرند در جسمیت و مادیت ولی با ارجاع این دو آیه به آیه کریمه : «لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ» (سوره شوری آیه 11) معلوم میشود مراد از قرار گرفتن و آمدن که به خدای متعال نسبت داده شده معنائی است غیر از استقرار در مکان و انتقال از مکان به مکان .پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در وصف قرآن مجید میفرماید3: «و ان القرآن لم ینزل لیکذب بعضه بعضا و لکن نزل یصدق بعضه بعضا فما عرفتم فاعلموا به و ما تشابه علیکم فآمنوا به » ترجمه: بدرستی قرآن نازل نشده برای اینکه برخی از آن برخی دیگر را تکذیب کند بلکه نازل شده که برخی از آن برخی دیگر را تصدیق نماید پس آنچه را که فهمیدید به آن عمل کنید و آنچه به شما متشابه شد به آن تنها ایمان بیاورید.و در کلمات امیرالمؤمنین4 علیه السلام است «یشهد بعضه علی بعض و ینطق بعضه ببعض» ترجمه: شهادت میدهد برخی از قرآن بر برخی دیگر و منطبق میآید برخی از آن بسبب برخی دیگر.و امام ششم 5 علیه السلام میفرماید: «المحکم ما یعمل به و المتشابه ما اشتبه علی جاهله » ترجمه: محکم قرآن آن است که به آن بتوان عمل کرد و متشابه آن است که به کسی که نداند مشتبه شود. و از روایت استفاده میشود که محکم و متشابه نسبی میباشند و ممکن است آیه نسبت به کسی محکم و نسبت به دیگری متشابه باشد.و از امام هشتم6 منقول است که فرمود: «من رد متشابه القرآن الی محکمه هدی الی صراط مستقیم ثم قال ان فی اخبارنا متشابها کمتشابه القرآن فرد و امشابهها الی محکمها و لاتتبعوا متشابهها فتضلوا» ترجمه: کسی که متشابه قرآن را به محکم آن رد کرد به راه راست هدایت یافت. پس از آن فرمود: بدرستی در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آنها را به سوی محکم آنها برگردانید و از خود متشابه پیروی مکنید که گمراه میشوید.چنانکه مشاهده میشود روایات و خاصه خبر اخیر صریح است در اینکه متشابه آیهای است که استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و به واسطه رد به سوی محکمات روشن خواهد شد، نه اینکه هیچگونه راهی برای فهم مدلول آن در دست رس نباشد. در قسمت بعدی این بحث، نظر محقق محترم آقای علی اکبر قرشی و نقد ایشان به نظر علامه طباطبایی را تقدیم حضور خواهیم کرد.1- تفسیر عیاشی ج 1 ص 26 و تفسیر قمی اول سوره بقره تفسیر نور الثقلین ج 1 ص 22.2- ترجمه هر دو آیه گذشت .3- در المنثور ج 2 ص 8.4- نهج البلاغه خطبه 131.5- تفسیر عیاشی ج 1 ص 162.6- عیون اخبار الرضا ج 1 ص 290.شناخت قرآن؛ علامه طباطبایی - رهگروه دین و اندیشه تبیان - حسین عسگری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 955]