واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جایزه ای برای تقویت زبان فارسی نداریم!دکتر محمد دبیرمقدم استاد دانشگاه علامه طباطبایی است. وی دکترای زبانشناسی نظری خود را در سال 1361 از دانشگاه ایلینوی آمریکا دریافت کرده است. در مورد علم زبانشناسی و تاریخ این علم در دنیا و ایران توضیح دهید.
نظر شخصیام که در تعدادی از کتابهای غربی تاریخنگاران زبانشناسی هم مطرح شده این است که زبانشناسی علمی شرقی است. نویسندهای غربی در دهه 90 میلادی در کتابی به نام تاریخ جهانی زبانشناسی معتقد است که مسیری که زبانشناسی طی نموده به ترتیب چین، هندوستان، جهان اسلام با تاکید بر آثار ایرانی و سپس یونان با نظریههای افلاطون و ارسطو است. در شرق، 4 قرن پیش از میلاد مسیح در هندوستان اوج یک سنت دستورنویسی مشاهده میشود. دستورنویسی به نام پانینی شرح بسیار مفصل و قاعدهمندی از متون مذهبی را به نگارش در آورده که به گفته محققان برجستهای چون پالکی پارسکی (استاد قبلی دانشگاه میت و در حال حاضر استنفورد آمریکا) این نوشته گونهای از زبانشناسی چامسکی است. به اعتقاد تعداد دیگری از زبان شناسان فقط در دهه 60 میلادی کارهایی به لحاظ عمق همطراز کتاب دستور پانینی نگاشته شده است. مطلب دوم اینکه در یونان نیز، 4 قرن پیش از میلاد مسیح، به زبان از سوی افلاطون و ارسطو توجه شده است. فرق اساسی آن با پانینی این است که افلاطون و ارسطو فیلسوفانی هستند که به مباحث زبانی روی آورده ند اما پانینی یک دستورنویس و یک زبان شناس محض است. نقطه عطف دیگر در این مباحث بر جستهترین کتاب دستور زبان عربی، الکتاب است که مولف آن سیبویه ایرانی در قرن دوم هجری است. این کتاب که به زبانهای آلمانی و انگلیسی ترجمه شده و متاسفانه به فارسی ترجمه نشده است در نحو زبان عربی است. این کتاب نظریه بنیاد است و دستور زبان عربی را در چارچوب نظری مطرح میکند. برخی از مورخان زبانشناسی معتقدند این کتاب فقط با مقطع زبانشناس معروف دوسوسور سوییسی تبار در سال 1904قابل مقایسه است. بنابراین ما نباید این آثار عظیم شرقی را کمارزش و کمقدر بدانیم. موضوع دیگر کتاب مخارجالحروف ابنسینا در آواشناسی است .در این کتاب به اعتقاد من تقسیمبندی آواها از چاکنای شروع، بعد به حلق و سپس قسمتهای مختلف دهان و سرانجام به دو لب میرسد. در صورتی که آواشناسی نوین بر عکس مورد یاد شده است که به نظر من تقسیمبندی ابن سینا منطقیتراست زیرا در مسیر عبور هوا از ششها نخستین جایی که تولید صوت میکند چاکنای است که بعد از قرنها، آواشناسی نوین در این مورد هیچگونه کنجکاوی و حساسیت نشان نداده است. بنابر این مشاهده میشود که سابقه در خور توجهی در خصوص مطالعات زبانی موجود است. اهمیت زبانشناسی و پرداختن به این علم در چیست؟
آن چیزی که ما به نام قوه نطق یا تلفظ قدیمیتر قوه ناطقه میشناسیم ویژه انسان است یعنی هیچ موجود دیگری دارای این ویژگی شناختی نیست. این ویژگی آنگونه در نهاد ماست که فقط در شرایط عقب ماندگیهای ذهنی و یا نارساییهای جسمی مانند ناشنوایی شدید امکان زبانآموزی از ما سلب میشود. در غیر این صورت کافیست انسان در معرض یک یا چند زبان قرار گیرد. کودک انسان این ظرفیت فطری و ژنتیکی را دارد که زبان محیط را بدون آموزش بیاموزد .از این روست که زبانشناسانی مانند چامسکی که برجستهترین زبانشناس و نظریهپرداز قرن ماست و بیش از 52 سال است که نظریه وی در زبانشناسی استمرار یافته و بسیار تاثیرگذار بوده به این نتیجه رسیده است که بخشی از دانش زبان، ذاتی، فطری با بن مایه ژنتیکی است که این بخش مشترک همه زبان هاست و بخش دیگر که ویژه فارسی است آن است که ما در محیط فرا می گیریم به عبارتی تعقلگرایی دکارتی پشتوانه این تحلیل است. در واقع زبانشناسی از پدیدهای صحبت میکند که وجه تمایز انسان از دیگر موجودات است. دیگر اینکه به لحاظ جنبههای کاربردی زبان انسان و زبان هر کشوری در سطح محدودتر و هر جامعه زبانی در واقع نظریه تجربه بشر و آن جامعه زبانی است یعنی زبان ما آیینه تاریخ و تحولات فرهنگی و پویایی فرهنگی ماست. از طریق مطالعه زبان با پیشینه تحولات تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و فکری آشنا میشویم. به صورت کاربردیتر اگر نگاه کنیم هر فرهنگ لغت در مورد هر زبانی با مدخلی شروع میشود مدخل بعدی تلفظ آن و سپس مقوله دستوری و بعد ریشهشناسی آن است و همه اینها اطلاعات زبانشناختی است. ایران دارای تنوع گویشی و لهجهای است گنجینهای از میراث اقوام ایرانی و ساکنان ایران در این گویشها ولهجهها باقی مانده است و مطالعه آنها رسالت بزرگی است. در زبانشناسی اتفاقی که در قسمتهای مختلف دنیا به کرات تکرار شده در شرف زوال و یا تضعیف بودن برخی گویشها و لهجههاست. ارتباطات موجد این شرایط است و این وظیفه جامعه زبانشناسی است که در ثبت و ضبط گویشها و لهجهها بکوشد. از سابقه زبانشناسی در ایران و جایگاه کشورمان در مطالعات زبانشناختی بگویید. سابقه زبان شناسی در ایران با توجه به راهاندازی رشته زبان شناسی در سال 1343 به لحاظ تشکیلات دانشگاهی عمری چهل ساله دارد بنا براین آنچه که به عنوان زبانشناسی نو یاد می کنیم عمر چندانی ندارد. خوشبختانه در سه دهه اخیر که گروههای زبان شناسی و فـــرهنگ و زبانهای باستانی در ایران تاسیس شد شاهد رشد تحسین برانگیز زبانشناختی هستیم. آثار منتشره از سوی زبانشناسان در چهل سال گذشته و برگزاری همایشهای تخصصی از جمله این فعالیتها به شمار میرود. دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این راستا 7 همایش با مشارکت و همکاری دیگر نهادها و دانشگاهها به لحاظ اجرایی و علمی برگزار کرده است. در سال جاری نیز یک سمینار بینالمللی موفق در خصوص زبانها وگویشهای ایران در دانشگاه سیستان و بلوچستان با مشارکت دانشگاه اپسالای سوئد برگزار شد و نزدیک سی محقق خارجی در این سمینار شرکت کردند. در اسفند ماه هم شاهد همایش بینالمللی زبانشناسی و مردمشناسی لارستان خواهیم بود. شما نقش به سزایی در بهروز کردن علم زبانشناسی داشتهاید کمی از فعالیت تان در این مورد بگویید.
میدانم که زبانشناسی برای من کار نیست، زبانشناسی جز لاینفک زندگیام است. افتخار میکنم ایرانیام و افتخار میکنم که زبان من فارسی است و افتخار میکنم که در سرزمینی زندگی میکنم که در آن کردی، گیلکی، بلوچی، مازندرانی، لری، ترکی، و دهها زبان و گویش صحبت میشود. سخنگویان این زبانها در اعتلای فرهنگی کشور سهیم هستند و فرهنگ و زبان ما دو برنده ابدی ما بوده و خواهند بود. هر کس وظیفه خود را دارد. اما اینکه فرزندانمان چقدر وقوف دارند باید تلاش بیشتری شود. من از لحظه لحظه تدریس و تحقیق در مورد زبانها و گویشهای ایرانی لذت میبرم و به جرات میگویم که دانشجوی خوبی هستم تصور نمیکنم که روزی باشد که چیزی نسبت به روز قبل به دانستههای محدود من اضافه نشود. من با زبانشناسی زندگی میکنم. برای پیشبرد علم زبانشناسی چه ابزاری مورد استفاده قرار میگیرد؟ جامعه زبانشناختی از بدو تاسیس گروه زبان فارسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان توفیقات قابل توجهی داشته است. اما نسبت کارهای صورت گرفته در برابر کارهای صورت نگرفته بسیار اندک است. ما به چه میزان در حفظ زبانها، گویشها و لهجهها میکوشیم. خوشحالم که تعداد قابل توجهی پژوهشگر غیر ایرانی در مورد زبانهای ایرانی فعالیت میکنند و متاسف میشوم که گاهی سطح کارهایی که در ایران میشود قابل مقایسه با کارهای انجام شده در خارج نیست. اگر به مولفههای فرهنگی اعتقاد داریم نباید از کمبودها غافل شویم. شخصا میتوانم برای چندین دهه و برای چند صد نفر طرح پژوهشی در زمینه زبانها و گویشها تعریف کنم. چالشهای پیش روی زبان فارسی در فرایند جهانی شدن را در چه میبینید؟ این حقیقتی اجتنابناپذیر است که شرایط ویژهای در دهههای اخیر در سطح بینالمللی به لحاظ برخورد و تماس بین زبانها به وجود آمده است. در سال 1989 یکی از جامعهشناسان معروف زبان در همایشی بینالمللی گزارشی ارایه داد مبنی بر اینکه در آغاز قرن بیستم تعداد زبانهای بومیان آمریکا 700 نوع بوده و این تعداد در 1989 به 200 تنزل یافته است. بنابر این قرن بیستم و بعد از آن با قرون گذشته کاملا متفاوت است. زیرا در قرون گذشته همیشه به لحاظ شرایط جغرافیایی، مهاجرتها بر تعداد گویشها افزوده شده، اما در قرن بیستم عکس این مورد رخ داده و برخی زبانها، گویشها و لهجهها رو به زوال رفته است. خوشبختانه زبان فارسی و بسیاری از زبانهای ایرانی غنی بوده و چنین مقایسهای نباید صورت گیرد. غفلت نیز نباید رخ دهد. زیرا تولید علم در سطح کلان و در غرب رخ میدهد و از آنجا که این امر فراتر از مرزهای ملی است ساخت واژه برای مفاهیم و اصطلاح برای هر مفهوم نیز از سوی آنان صورت میگیرد. بنابراین یکی از رسالتهای جامعه زبانشناختی ایران غنی کردن زبان فارسی است که بتواند زبان علم باشد. تصور میکنم دانشمندان و متخصصان رشتههای مختلف باید بر انتقال تخصص خود به زبان فارسی تلاش نمایند. یعنی مجلههای تخصصی فیزیک، شیمی، پزشکی، زبانشناسی و حقوق داشته باشیم. البته در این زمینه اتفاقات خوبی افتاده است. جهانی شدن حقیقت امروز است. اما فراموش نکنیم که فرهنگها بسیار قوی و مقاومند و این امر به راحتی میسر نخواهد شد. ما باید بر تکیه بر مولفههای غنی فرهنگ خود جوانان کشورمان را با فرهنگ ایرانی بیشتر آشنا کنیم. این عوامل میتواند سرعت تاثیرگذاری جهانیشدن را مهار کند. نباید انتظار داشته باشیم که منفک شویم، نمیتوانیم و به صلاحمان هم نیست که چنین کنیم. چه خطرهایی زبان را تهدید می کند؟ آیا ترجمههای ناشیانه و انحرافات در الگوهای آوایی میتوانند خطری برای زبان تلقی شوند؟
با نگاهی به چند دهه گذشته می توان افرادی بسیاری را مشاهده کرد که سبک شیوایی در زبان فارسی معیار داشتند. از این رو ما در شیوه آموزش زبان فارسی با تعمق بیشتر باید سعی کنیم تا کودکان، نوجوانان و جوانان کشورمان با بن مایههای فارسی آشنا شوند، خوب بیاموزند و به این آموزش که فارسی را خوب میدانند افتخار کنند. در زمینه ترجمه نیز با اینکه مترجمان زبردست در کشورمان کم نیستند باید افراد توانمندی تربیت شوند که با روح دو زبان آشنا باشند. زحمت فرهنگی نیاز است. جامعهای که خود را زبانشناس و ادیب میداند رسالتی دارد. ما امروزه شاهد کاربردهای فاحش در رسانهها هستیم، در صورتی که رسانهها طیف مخاطب وسیعتری را در بر میگیرند و تاثیر آنان انکارناپذیر است. به راستی چرا در مدارس درسی به نام فارسیخوانی نداریم. همه ساله مراسم جایزه بهترین کتاب سال برگزار میشود اما جایزه و مراسمی برای تقویت زبان فارسی نداریم. به نظر شما تیراژ فروش کتابهای عمومی نظیر رمان، تاریخ و یا فرهنگ چقدر است؟ آیا در کشور 70میلیونی باید تیراژهای فروش کتاب ارقامی همچون 2000، 4000 و یا 5000 را در برگیرد. چرا خودمان را به کتابخوانی عادت نمیدهیم. چقدر وقت تلف میکنیم؟ سرمایهگذاری بر روی اوقات فراغت خانواده چه میزان است؟ وجود وقت آزاد تبعات اجتماعی دارد و عوارض آن نابسامانیهای اجتماعی است. برخی زبانها که با مفاهیم قدرت پیوند دارند ارتقا یافته و دیگر زبانها تضعیف میشوند. وظایف کشورها در این زمینه چیست؟ میشل فوکو گفته است: هیچ متنی عاری و به دور از القائات ارزشی و ایدولوژیکی نیست. هرچه بخوانید القاء دارد و این جزء ذات هر زبانی است. ما نباید انتظار داشته باشیم که هر متنی خنثی باشد هر ملتی در فکر منافع ملی خود است و غیر از این هم نمیتواند باشد هر ملتی باید از زبانش حمایت کند. ما نمیتوانیم جلوی دسترسی به منابع مختلف را محدود کنیم اما میتوانیم چیزی عرضه کنیم که جوانانمان انتخاب کنند. نیاز به فکر و برنامهریزی کلان ملی در سطح مدارس، رسانه های دیداری و شنیداری دارد. 21 مهر 1388 برگرفته از: درگاه سازمان میراث فرهنگی تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]