تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837265251
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه پژوهشگر: حسین كاوشی چکیده: بلوای 17 آذر 1321 یكی از حوادث بسیار مهم اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی است، شاه جوان كه در سال اوال سلطنت خود ، نخست وزیری چون محمدعلی فروغی و سهیلی را تجربه كرده بود، در زمان نخست وزیری، احمد قوام، سومین نخست وزیر، دوران سلطنتش، دچار واهمه از دست دادن تخت سلطنت شد. او تمام مراحل دیوانی را در دوره قاجاریه طی كرده بود و بیش از 20 بار وزارت و 2 بار نخست وزیری را تجربه كرده بود. شاه كه خود را در مقابل رقیبی قدرتمند و خطرناك میدید، غائله 17 آذر را تدارك دید. این اولین توطئه دربار پهلوی دوم بود. شایگان ، علی-/ امیرعلایی ، شمسالدین-/اقبال ، منوچهر-/هژیر، عبدالحسین-/سیاح ، حمید-/قوام ، احمد-/ امیراحمدی ، احمد ( وزیر جنگ ) -/اعزاز نیك پی ، عزیزالله-/ موسوی زاده ، علیاكبر-/میرزافرمانفرمائیان ، محمدولی -/صادقی ، ابوالحسن احمدقوام كیست؟احمد قوام ملقب به دبیر حضور، وزیر حضور، قوام السلطنه و جناب اشرف، فرزند میرزا ابراهیم معتمد السلطنه در سال 1252 هـ.ش برابر 1290 ق در تهران متولد شد. مادرش طاووس خانم دختر میرزا محمدخان مجدالملك سینكی بود كه از رجال با سواد و درجه اول عصر ناصری به شمار میرود. وی در 19 سالگی توسط ناصرالدین شاه به عضویت دربار در آمد و لقب «دبیر حضور» به وی اعطا شد و كارش تحریر نامهها و فرامین صادره از طرف شاه بود. قوام در دوران مظفرالدین شاه به لقب وزیر حضوری مفتخر گردید و مراحل پیشرفت را در عرصه سیاسی طی كرد. در دوران پادشاهی محمدعلی شاه، به اروپا رفت و پس از سقوط او به ایران بازگشت. در كابینه سپهدار اعظم محمدولی خان تنكابنی در آذر 1288 تشكیل شد. مقام حساس معاون وزارت داخله را بر عهده گرفت و در كابینه مستوفیالممالك كه پس از آن روی كار آمد، به وزارت جنگ رسید. نخستین دوره نخست وزیری قوام، در دوران احمد شاه قاجار بود. وی در تاریخ 14 خرداد 1300 روی كار آمد وكابینه او تا دوم بهمن ماه همین سال دوام آورد و با مخالفتهای سفارت انگلستان كه از اخراج مستشاران مالی خود و استخدام دكتر میلسپو آمریكایی، خشمگین بود ، سقوط كرد. اعلام مسافرت احمد شاه به اروپا علیرغم اصرار قوام و دیگر رجال برای انصراف وی از سفر، نیز ضربه مهمی به دولت قوام وارد آورد. اگرچه قوام دولت كوتاه مدت دیگری از تاریخ 17 خرداد تا 7 بهمن 1301 تشكیل داد كه سردار سپه (رضا خان) در آن وزیر جنگ بود، سیر حوادث به سمت ظهور رضا شاه در عرصه سیاسی كشور پیش رفت. خودسریهای رضا خان در دوران، وزارت جنگ وی،باعث مبارزه پنهانی قوام با او شد.قوام كه نمی توانست مستقیماً با رضا خان درگیر شود این امر را به مجلس شورای ملی واگذار كرد. سرانجام رقابت و مبارزه قوام و رضا خان كه در آن، آیتالله مدرس به شدت از قوام حمایت میكرد و اعتقاد داشت وی تنها كسی است كه میتواند جلوی تندرویهای سردار سپه را بگیرد.رضاخان با كمك وزیر مختار روس و انگلیس ، توطئهای برای خارج كردن قوام از میدان سیاست ایران علم كرد، روز 16 مهر 1302، سرهنگ محمد درگاهی، رییس قله بیگی مركز، با چند مأمور نظامی به منزل قوامالسلطنه مراجعه نمود و از وی خواست برای پارهای مذاكرات همراه آنان، عازم وزارت جنگ شود. قوام بدون این كه حق تماس با كسی را داشته باشد، به وزارت جنگ برده شد و در یكی از اتاقها زندانی گردید. از همان دقایق اولیه، بازجویی از وی آغاز شد. در این پرونده قوام السلطنه متهم به توطئه علیه قتل سردار سپه شده بود. سرانجام پس از كشمكشهای زیاد و وساطت احمد شاه، قوام با تصویب نامه هیأت وزیران از زندان آزاد و روز بعد به اروپا تبعید شد.عبدالله مستوفی درباره اتهام قوام در این قضیه مینویسد: «...سبب این توقیف را این طور میگفتند كه در ضمن تعقیب و استنطاق یكی از مظنونین به سرقت و اعترافاتی كه از شخص مظنون بروز كرده... كشف گردید كه قوام السلطنه كمیته مخفی تروری تشكیل كرده و مقصودش تلف كردن سردار سپه بوده است».1 حسین قلی نیز درباره این قضیه عقیده دارد: «در این كه با توقیف قوام السلطنه و تبعید او از ایران سردار سپه یك نقش مهم تراژدی و كمدی در صحنه سیاست ایران بازی كرده، هیچ شك و تردیدی نیست...»2 پس از تاجگذاری رضا شاه مدرس روحانی نامدار آن روزگار و حامی پرشور قوام در مجلس پنجم، از لورین ، وزیر مختار بریتانیا در تهران خواست تا به شفاعت نزد رضا شاه رود و بازگشت قوام را كه در آستانه 50 سالگی عمر خود بود، به ایران میسر سازد. لورین به بهانه عدم دخالت در امور داخلی ایران، با این درخواست مخالفت كرد. چند سال بعد ، پس از وساطت فروغی و وثوقالدوله، قوام به ایران بازگشت و اجازه یافت در تبعیدی خود خواسته، در املاك لاهیجانش زندگی آرامی را سپری كند.3 با آغاز جنگ جهانی دوم و سقوط رضا شاه، دوران انزوای قوام به پایان رسید و از زمستان 1320، وی خود را آماده ورود به عرصه سیاست و قدرت كشور نمود. به همین جهت از دوستان قدیم خود كه میتوانستند با افراد جدید وارد در جریان سیاست ارتباط و آشنایی پیدا كنند، شخص احمدعلی سپهر (مورخالدوله) را كه فعالترین و باهوشترین آنها بود برگزید و او با اشخاص تماس میگرفت و به منزل قوام السلطنه برای ملاقات با او و آشنایی دعوت میكرد. احمدعلی سپهر در این باره مینویسد: «بعد از شهریور [1320] همان كه [قوام] حریف قوی پنجهای مانند اعلیحضرت رضا شاه را دیگر در مقابل خود ندید، پای به میدان مبارزه گذاشت و چون مدتی از صحنه سیاست دور مانده بود از بعضی از دوستان من جمله از این بنده استمداد فكری نمود. من رجال قدیم از قبیل مستشار الدوله و حكیم الملك و بهاءالملك را به او پیشنهاد كردم و بیدرنگ پذیرفت. بزرگترین مانع وی برای كسب مقام ریاست دولت، سوءظن شدید دولتین روس و انگلیس بود كه یقین داشتند او فتح السلطنه قراگزلو را محرمانه به برلن فرستاده تا به اولیاء دولت آلمان اطمینان دهد كه به محض ورود سربازان آلمانی به بادكوبه، قوامالسلطنه در تهران در رأس ملیون ایران قدرت رسمی را به دست خواهد گرفت...»4 بنابراین خانه قوام پس از شهریور 1320 یكی از مراكز سیاست تهران بود كه از طرف روشنفكران، چپراها و آزادیخوهان مورد توجه قرار گرفت. و البته مورد نظر ارتش و شهربانی نیز قرار داشت و گزارشهای آن طبق معمول دوره رضا شاه برای محمدرضا شاه هم میرسید.در اسفند 1320 كه سه فراكسیون میهن5 ، آذربایجان6 و عدالت7 برای بر كنار كردن فروغی متحد شدند، موقعیت ضعیف فراكسیون اتحاد ملی8 آشكار شد، فروغی از شهریور 1320 ریاست سه كابینه طرفدار دربار را برعهده داشت. در مانور بعدی برای انتخاب نخست وزیر جدید، فراكسیون میهن با حمایت سفارت انگلیس سید ضیاء را علم كرد. فراكسیون آذربایجان نیز به كمك سفارت شوروی ، قوام را پیشنهاد داد. اما از آنجا كه هر یك از گروههای فوق، نامزد مورد نظر طرف مقابل را رد میكردند، فراكسیون عدالت با پشتیبانی آمریكا توانست برای نامزد خود، سهیلی، آرای كافی به دست آورد.9 سهیلی در عین حال كه نرمش و ضعف در سیاست خارجی در برابر روس و انگلیس داشت و این مطلوب متفقین بود، اما ضعف او در سیاست داخلی كشور مشهود بود. این مسأله به هیچ وجه مورد نظر روسیه، انگلیس و آمریكا نبود. زیرا هدف اساسی متفقین در سیاست ایران وجود امنیت برای آنها بود تا بهتر و سریعتر به فعالیت جنگی خود در شكست آلمان موفق شوند. این هدف در صورتی قابل حصول بود كه سیاست داخلی ایران بر اساس قدرت و استحكام قرار گرفته و مانع از شكلگیری كانون ضد متفقین چه به لحاظ احساسات وطنپرستانه و ضداستعماری ایرانیان و چه به لحاظ فعالیت جاسوسان آلمانی شود. بنابراین زمینه آماده بود تا به جای سهیلی مرد مقتدری چون قوامالسلطنه زمامدار شود.قوام به قدرت می رسد! نتیجه فعالیتهای طرفداران قوامالسلطنه به سقوط كابینه سهیلی در 15 مرداد 1321 و روی كار آمدن دولت قوام منجر شد، قوامالسلطنه به اداره امور پرداخت و سعی نمود قدرت مجلس و دولت مسئول در برابر مجلس را افزایش دهد و از دخالت دربار كه مقام غیر مسوول در حكومت مشروطه بود، جلوگیری كند و عملاً به محمدرضا شاه تذكر داد. وی این كار را از كابینه آغاز كرد، یعنی به وزیران خود تذكر داد كه وی رییس دولت مسؤول است و در برابر مجلس باید پاسخگو باشد، بنابراین گزارش وزیران دركارها باید به او تحویل داده شود نه مقام و مرجع دیگری.دربار برای مقابله با قدرت طلبی قوام كه بیاعتنا به شاه جوان، هر چه میخواست میكرد، به دست و پا افتاد. هسته مركزی كانون توطئهای كه تا سالهای بعد مركز تمام دسیسهها در ایران بود، گذاشته شد. به زودی عواملی از دربار رضا شاه كه با سقوط وی پراكنده شده بودند، سرمایهداران ، مالكان بزرگ، نظامیان و ... به اشاره بولارد-وزیر مختار انگلیس در تهران- و پا در میانی اشرف، خواهر شاه به دربار رو آوردند، رئیسان اصناف و بعضی از بازاریان نیز به دربار روی آوردند. عباس ، محمدعلی و جواد مسعودی، اسدالله و سیفالله رشیدیان ، حسن اكبر، محمود ، ناصر و محمد ذوالفقاری ، منوچهر تیمورتاش ، جمال و نورالدین امامی خویی و .... میرفتند كه نطفه فعالیتهای گسترده ای را در آینده ببندند.10 قوام، با آشكار شدن نخستین نشانههای ائتلاف دربار و سفارت و یارگیری در دربار، دست به ضد حمله زد و از مجلس اختیارات ویژهای خواست. باقر كاظمی كه از دوران دیكتاتوری رضا شاه دل خونی داشت، این حركات را نشانه تمایل قوام به دیكتاتوری دانست و از دولت كناره گرفت. دربار به یارگیری در مجلس مشغول شده بود. مجلسیان كه فقط در اندیشه انتخاب دوباره بودند، بدان سو جذب شدند. در نتیجه مجلس سیزدهم كه چند ماه علاوه بر دادن اجازه انتشار اسكناس به دولت، به پیشنهاد قوام، از حق خود گذشته و اختیار تصمیمگیری درباره انتشار اسكناس را به دولت واگذار كرده بود، این بار در مقابل لایحه اختیارات قوام ایستاد و جنگ آغاز شد.11 بلوای نان برای ضربه وارد آوردن به قوام السلطنه باید از حربهای استفاده میشد كه اثر جدی داشته باشد. اول آن كه دولتهای روسیه، انگلستان و آمریكا ببینند بر خلاف آن چه كه میاندیشیدند و انتظار داشتند، قوام السلطنه نه تنها قوی نیست و نمیتواند امنیت را تأمین كند، بلكه موجب اغتشاش و بلوا نیز شده است و دوام كابینه وی، نظم و آرامش را در كشور از بین برده و اجرای برنامه متفقین برای كمك به شوروی را با اشكال روبرو میكند. دیگر آن كه ضربه به نحوی باشد كه قوام زندگی و امنیت شخصی خود را در خطر ببیند و احساس كند، ادامه زندگیاش وابسته به ترك نخست وزیری است، زیرا او از كسانی بود كه به راحتی دست از صدارت نمیكشید. بدین ترتیب نقشه بلوای 17 آذر 1321 به نحوی كه چیده شده بود، عملی گردید. از آغاز جنگ جهانی به این سو، قیمت مواد غذایی به بیش از 500 برابر افزایش یافته و گرانی و كمبود غله، اكثریت اهالی تهران را از داشتن نان محروم كرده بود. قوام برای مقابله با این موضع ، اداره غله را تشكیل داد و شریدان، مشاور آمریكایی دولت ایران در مسایل مربوط به تولید و عرضه مواد غذایی را به ریاست آن گمارد. شریدان به اصلاحاتی چون نظارت بیشتر دولت بر جمعآوری خواربار، جیرهبندی چای، قند و شكر و تشیكل مراكز دولتی خواربار در مناطق فقیرنشین دست زد. اما كیفیت و كمیت منابع اصلی خواربار در تهران همچنان رو به تقلیل بود. دولت ابتدا كوشید آرد را به قیمت ارزان برای توزیع نهایی، مستقیم به نانواهای بازار بفروشد. اما هر چه تولید گندم كمتر میشد، دولت مجبور میشد آرد گندم را با جو و سبوس قاطی كند تا بتواند به تقاضای مردم برای دریافت نان پاسخ گوید. این اقدام باعث كیفیت بد نان میشد و نانواییها نیز شرایط را بدتر میكردند. آنها نان با كیفیت خوب را گرانتر میفروختند و نان با آرد نامرغوب را با خاك اره و خاكستر و سنگ ریزه مخلوط و به عنوان نان ارزان قیمت، كه ارائه آن در اصل جزو برنامه شریدان بود، عرضه میكردند. اعتراض به این وضع، به تظاهراتهای پراكنده در تهران منجر شد و بحران غله به جایی رسید كه در آستانه ناآرامیهای آذر ماه 1321، سیلوی تهران فقط برای دو روز گندم داشت.همه اینها دولت قوام را بیش از پیش به سمت این سیاست سوق داد تا از متفقین بخواهد به ایران غلبه ارسال كنند. متفقین به چنین تقاضایی تن در نمی دادند. شوروی انبار غله ایران را در اختیار داشت و آمریكا، به ویژه در آغاز كار، از سیاستی كه انگلستان در این زمینه در پیش گرفته بود پشتیبانی میكرد. این سیاست بر اساس نیازهای جنگی امپراطوری بریتانیا شكل گرفته و حاكی از آن بود كه كمك به شوروی بر رفع دشواریهای ایران ارجحیت دارد.12 قوام بعد از مخالفتهای سرریدربولارد، با چرچیل تماس گرفت. او طی ارسال تلگرافی به نخست وزیر انگلستان، به تشریح موقعیت ایران و دشواریهای دولت پرداخت و بر ضرورت ارسال غلبه پافشاری كرد.در ادامه این كشمكشها، سرانجام طرح مشتركی از جانب ایران، انگلستان و آمریكا به امضا رسید. بنابر مفاد این طرح كه در 28 آبان 1321 از تصویب مجلس گذشت، آمریكا و انگلیس توافق كردند، كمبود غله ایران را تا برداشت محصول در سال آینده تأمین كنند و در مقابل، مجلس با انتشار اسكناس و اعطای اختیارات فوقالعاده به نخست وزیر موافقت كند. امید قوام بر آن بود كه با پیروزی در این عرصه از نبرد، بحران فروكش كرده باشد. شورش كه در 17 آذر 1321 آرامش تهران را بر هم زد، این امید را نقش بر آب كرد.13 از بامداد روز 17 آذر، دانش آموزان مدارس دارالفنون و ایرانشهر و سایر مدارس تهران در صفوف منظم به طرف صحن بهارستان روانه شدند و شعار آنها در آن روز «ما نان میخواهیم» بود. خبر اجتماع دانشآموزان در میدان و صحن بهارستان در دانشگاه و سایر مدارس انتشار یافت و دانشجویان دانشگاه و سایر محصلین نیز كلاسهای درس را ترك كردن و در بهارستان حضور یافتند و مشغول مذاكره با نمایندگان مجلس شدند. در آن ساعات سخنرانان غالباً از كمی نان و تلف شدن عدهای سخن میگفتند. كم كم دستههای دیگری به این عده ملحق شده، با آنها همدردی میكردند. در آن بین عده زیادی از افراد ماجراجو و فرصت طلب به جمع آنها افزوده شد و دیگر آن نظم و ترتیب از بین رفت و مردم راهروها و تالار جلسه را اشغال كردند و جمعی نیز با هیاهو، سر و صدا، فحش و ناسزا به جلسه خصوصی نمایندگان مجلس وارد شدند.بر اثر این پیشامد، نمایندگان تالار جلسه را ترك كردند و داخل مردم شدند ولی عدهای از آنها مورد حتی ضرب و شتم قرار گرفتند. در همان هنگام كه لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده میشد، غیر از مأمورین پلیس چند گردان سرباز از لشكر 2 وارد میدان بهارستان شد. عدهای از نمایندگان داوطلب شدند به دربار بروند و موضوع را با شاه در میان بگذارند، سرتیپ قدر فرماندار نظامی تهران و سرپاس رادسر رییس شهربانی و سرتیپ ارفع فرمانده لشكر دوم با تلاش و نصیحت در صدد متفرق كردن مردم بودند. تدریجا اجتماع كنندگان در مجلس دست به تظاهرات خشونت آمیز زده و به تخریب و شكستن در و پنجره و تابلوهای نقاشی پرداختند و از میان وزیران كابینه، محمد ساعد كه وزیر امور خارجه بود به میان مردم رفت و شروع به ایراد سخن نمود و از مردم خواست متفرق شوند تا دولت بتواند برای رفع مضیقه فكری بكند، ولی مردم مجال سخن به ساعد نداده او را دستگیر و در یكی از اتاقهای مجلس حبس كردند.14 مرحله دوم آشوبغروب 17 آذر 1321، مرحله دیگری از برنامه بلوا و اغتشاش اجرا شد.ماجراجویان و آشوب طلبان كه از گوشه و كنار شهر طهران سر برافراشتند و خرابكاری را آغاز كرده بودند، عصر روز سه شنبه به سمت بیمارستان خیابان سپه (بیمارستان سینا) هجوم بردند و به عناصر مشكوكی كه در آنجا بودند محلق شدند. مقارن غروب، دستجاتی با چوب و چماق به د اخل خیابان و به سوی منزل احمد قوام ، نخست وزیر برای غارت سرازیر شدند، با هیچ مقاومتی از طرف مأموران دولت مواجه نشدند. به همین دلیل بر گستاخی آنها افزوده شده ، پس از تخریب وسایل داخلی مغازههای سر راه، به خیابان كاخ وارد شدند و به خانه قوامالسطنه هجوم بردند. آنها ابتدا آن چه از اشیاء نفیس و قیمتی در خانه قوام به دستشان رسید، همه را به یغما بردند و بعد خانه را دستخوش حریق و آتش سوزی كردند».15 اموال قوامالسلطنه در طول عمر سیاسی اش، سه بار غارت و مصادره شد . بار اول در فروردین 1299 كه والی خراسان و سیستان بوده توسط قوای ژاندارمری توقیف و به تهران اعزام شد و تمام اموال و دارایی او به دست كلنل محمدتقی پسیان ضبط شد . مهدی فرخ ، معاون وقت كلنل ، میزان اموال ضبط شده او را 000/570 تومان پول نقد و مقداری اثاثه در حدود 000/180 تومان و 36 رأس اسب در یادداشتهای خود ثبت كرده است . بار دوم در بلوای 17 آذر 1321 ، مردم خانه او را به آتش كشیدند و اموالش را دزدیدند. درایت دستبرد هجده قیراط برلیان و یك سرویس مروارید و 562 مثقال ظروف طلا و 8175 مثقال ظروف نقره به سرقت رفت و حدود 000/000/5 ریال اثاثه منزل وی نیز معدوم و یا مخدوش گردید كه كمیسیون بازدید غرامات بر آن صحه نهاد . 16 بار سوم هم ، پس از 30 تیر ماه 1331 بود كه به موجب طرحی كه عدهای از نمایندگان تقدیم مجلس نمودند و مورد تصویب قرار گرفت ، تمامی اموال قوام كه بر اساس ارزیابی آن روز 000/000/100 ریال برآورد شده بود ، مصادره شد . ظهر روز 17 آذر به دستور قوامالسلطنه تمام روزنامهها اعم از موافق و مخالف دولت در محاق توقیف قرار گرفتند و به كلیه چاپخانهها با تلفن دستور داده شد از چاپ روزنامه و فوقالعاده به هر عنوان خودداری كنند .در همان هنگام كه دستور توقیف روزنامهها صادر شد، سرپاس رادسر و رئیس شهربانی و سرتیپ غلامعلی قدر فرماندار نظامی تهران از كار بركنار شدند و سپهبد احمد امیراحمدی به فرمانداری نظامی تهران و فرماندهی پادگان تهران ( لشگر 1- لشگر 2- تیپ مستقل سوار – تیپ مستقل مكانیزه ) منصوب شد و سرتیپ عبدالعلی اعتماد مقدم نیز به ریاست شهربانی كل كشور برگزیده شد. البته وی ابتدا به قوام جواب رد رداد، اما با وساطت محمدرضا شاه، قبول مسؤولیت كرد. سپهبد امیراحمدی در خاطرات خود مینویسد:« قوامالسلطنه وقتی از من جواب رد شنید، از اعلیحضرت استدعا كرد و شاهنشاه مرا احضار نموده و فرمودند: شما هیچ وقت از كار روگردان نبودید و اكنون هم صحبت از مبارزه یا جنگ بین دستجات ایرانی نیست، بلكه طبق اخبار موثقی كه رسیده انگلیسیها از اراك و روسها از زنجان قوا خواستهاند كه بیایند و تهران را اشغال كنند تا به قول خودشان امنیت پایتخت را حفظ نمایند. اكنون من میخواهم كه بروید و با سمت فرماندار نظامی انجام وظیفه كنید. من گفتم: همیشه سرباز و مطیع پادشاه هستم و یكسره به جانب ستاد ارتش آمدیم.»17 سپهبد امیراحمدی پس از چند اخطار، متوسل به اسلحه گرم شد و تیراندازی تا نیمههای شب ادامه پیدا كرد و فردای آن روز نیز كم و بیش برخورد مسلحانه با مردم ادامه داشت. پس از توقیف روزنامهها ، دولت نشریهای به نام " اخبار روز " انتشار داد كه حاوی اخبار دولتی بود و مدیریت آن را حسینقلی مستعان به عهده داشت.از بامداد روز 18 آذر، بگیر و ببند آغاز شد. غالب مدیران و سردبیران روزنامهها، بازداشت شدند و به زندان حكومت نظامی افتادند . عدهای از كسانی كه در تظاهرات شركت نموده بودند نیز توسط پلیس شناسایی و بازداشت گردیدند . تعداد تلفات روزهای 17 و 18 و 19 آذر 1321 را برخی تا چهارصد نفر نوشتهاند ، اما آن چه مسلم است . جمع كشتهشدگان از شصت – هفتاد نفر تجاوز نمیكرد و خسارات وارده به مجلس شورای ملی در حدود هشتصد هزار ریال بود . كمیسیونی نیز برای تعیین خسارات صاحبان مغازهها تشكیل شد و به بعضی از آنها قسمتی از خسارات پرداخت گردید. 18 نیروی روس و انگلیس یك هفته در تهران متوقف بود و پس از یك هفته نیروی روس به زنجان و نیروی انگلیس به اراك مراجعت كرد. یكصد و پنجاه نفر از مسببین غائله 17 آذر و تظاهركنندگان روزهای دیگر دستگیر شدند. در تحقیقاتی كه به عمل آمد، گذشته از این كه ریشه خارجی داشت ، مقامات داخلی نیز محرك به شمار میآمدند و قسمت اعظم آن از دانشگاه سرچشمه میگرفت. چون رئیس دولت نیز در تحریك و ایجاد بلوا شركت داشت، ناگزیر شدند كه روپوشی روی آن بگذارند و در نتیجه خونهایی كه ریخته شده بود به هدر رفت و مبالغ هنگفتی اموال مردم یغما شد.19 مهدی فرخ كه با خاندان قوام میانه خوبی ندارد و آنها را شجره خبیثه مینامند، مینویسد: «در این موقع قوامالسلطنه به خیال ریاست جمهوری افتاد و میخواست وزارت جنگ را هم به دست گرفته باشد ولی بیداری اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی از این نقشه جلوگیری كرد و چون در تمام عملیات نظرش از بین بردن سلطنت بود، واقعه 17 آذر 21 پیش آمد و در نتیجه عدهای بیگناه و بی جهت به خاك و خون غلطیدند و مبلغ مهمی اموال مردم به غارت رفت . خانه خودش را هم صورتا غارت كردند ولی چون دستوری بود خسارت زیادی وارد نشد ، ولی خان مبلغ مهمی به نام خسارت وارده از دولت دریافت نمود »20 احمد قوام پس از وقایع اسفبار 17 آذر و توقیف و سپس لغو امتیاز كلیه مطبوعات با خیال راحت به زمامداری خود ادامه داد . ولی در مجلس شورای ملی، عدهای از دوستان وی به زمره مخالفین پیوسته بودند. قوام، مصلحت دانست، رضایت شاه را نیز به نحوی جلب كند. اولین اقدام او ، معرفی سپهبد امیراحمدی برای وزارت جنگ بود. امیراحمدی در پایان دادن به غائله 17 آذر نقش مهمی ایفا كرد و شاه پاداش او را با اعطای یك قطعه نشان درجه اول همایون داد . قوام همچنین از شاه خواست تا برای سه وزارت دیگر نیز افرادی را معرفی كند . شاه فرجالله بهرامی ، نصرالله انتظام و محسن رئیس را معرفی نمود .با وجود ترمیم كابینه باز وضع نخستوزیر در مجلس بهتر نشد. از این رو قوام تصمیم گرفت بعضی از نمایندگان را به عنوان وزیر وارد كابینه كند تا از یك طرف از شر آنها در مجلس خلاص شود و بعد هم در صورت لزوم آنها را در مقابل نمایندگان قرار دهد .با وجودی كه طرح مزبور به نفع عدهای از نمایندگان بود در مجلس شورای ملی با حسن اثر تلقی نشد . قوام برای تثبیت وضع خود در نظر گرفته بود حداقل شش نفر از نمایندگان مجلس را به كرسی وزارت بنشاند تا مدتی بدون دغدغه به حكومت خود ادامه دهد، ولی مجلس به این پیشنهاد روی خوش نشان نداد و علاوه بر آن مشاجره شدیدی بین قوام و بعضی از نمایندگان در گرفت. قوام برای تثبیت خود به وزرا دستور داد از عضویت كابینه استعفا دهند. ده نفر از وزرا، استعفای خودشان را به قوام تسلیم كردند ، ولی چهار نفر از استعفا خودداری نمودند و این چهار تن عبارت بودند از سپهبد امیراحمدی ، فرجالله بهرامی ، نصرالله انتظام و صالح وزیر دارایی . جز نفر اخیر كه به خاطر مصالح كشور استعفا داد ، سه تن از وزرای نامبرده به امر صریح شاه از استعفا خودداری كردند تا بدین وسیله دولت ساقط شود . بیش از همه این سه نفر دبیر اعظم بهرامی با قوام به مبارزه برخاست و سخنان تندی بین آن دو رد و بدل شد . به دنبال كشمكش بعضی از وزرا و رئیس دولت ، قوام به بهرامی تكلیف استعفا كرد. بهرامی ابتدا نپذیرفت و پس از چند روز ناگزیر به استعفا به شاه شد، به دنبال او سپهبد امیراحمدی و نصرالله انتظام هم استعفا دادند و بدین ترتیب كابینه منحل گردید.نخست وزیر بی كابینهقوامالسلطنه برای ماندن در قدرت تلاش زیادی كرد و به هر طریقی میخواست، قدرت را حفظ كند و این در حالی بود كه مركز توطئه علیه او دربار و عدهای از نمایندگان با نفوذ در مجلس از مخالفین جدی او شدهاند و از شاه دستور میگیرند. قوام، به حكومت بدون وزیر خود ادامه میداد و جلسات هیئت وزیران را با معاونین وزارتخانهها تشكیل میداد ولی چون شانسی برای كسب رأی اعتماد از مخالفان خود و معرفی وزیران جدید نمیدید، متولیان و كارگردانان مجلس را كه طرفدار زمامداری قوام بودند ، جمع كرده و از آنها نظرخواهی نمود و آنها جلسهای در منزل سید كاظم جلیلی تشكیل داده، اوضاع و احوال را مطالعه كردند و چون هیچ روزنهای برای اصلاح امور و دوام كابینه قوام، به نظر نمیرسید و تشكیل مجدد كابینه نیز غیرممكن تشخیص داده شد. بدین ترتیب دولت قوام كه مجموعاً حدود شش ماه طول كشید، ساقط شد.قوام پس از استعفا به لاهیجان رفت و در پی فرصت مناسب برای ورود مجدد به صحنه سیاسی ایران بود. این فرصت دوباره در سال 1324 به دست آمد. پینوشتها :1- عبدالله مستوفی ، شرح زندگانی من : تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه ، تهران : كتابفروشی زوار ، 1360 ، ج 3 ، ص 563.2- حسین مكی ، تاریخ بیست ساله ایران ، تهران : كتابفروشی محمدعلی علمی ، 1324 ، ج 2 ، ص 264.3- حمید شوكت ، در تیررس حادثه : زندگی سیاسی قوامالسلطنه ، تهران : نشر اختران ، 1386 ، ص 153.4- احمدعلی سپهر ، خاطرات سیاسی مورخالدوله سپهر ، به كوشش احمد سمیعی ، تهران : نشر نامك ، 1374 ، ص 175.5- فراكسیون میهن یكی از چهار فراكسیون مهم مجلس سیزدهم بود . اعضای آن از قانون اساسی ناراضی بودند و از زمینداران و بازرگانان مناطق جنوب و جنوب غربی تحت اشغال انگلیس تشكیل میشدند . هاشم ملك مدنی سخنگوی اصلی گروه بود . در این زمان هدف آنها به قدرت رساندن سید ضیاء الدین طباطبایی بود و این فراكسیون متحد انگلیسی محسوب میشد .6- فراكسیون آذربایجان كه توسط چند تن از اشراف قاجار رهبری میشد ، به دلیل مخالفت با شاه و انگلیس ، آماده بود تا به شرط حمایت نكردن شوروی از یك انقلاب اجتماعی در ایران ، با این كشور همكاری نزدیكی داشته باشد . رهبر این گروه ، محمدولی فرمانفرما ، برادر شاهزاده فیروز معروف بود كه به دست رضا شاه كشته شده بود . این فراكسیون امیدوار بود كه احمد قوام را به صدارت برساند .7- فراكسیون عدالت ، نماینده روشنفكران نسل قدیم بود . اعضای آن از دولتیان عالیرتبه تكنو كراتها و روشنفكران قدیمی تشكیل میشدند و نخست از رضا شاه حمایت میكردند ولی كم كم از استبداد وی بیمناك شده طرفدار اداره ارتش توسط غیرنظامیها بودند . در مسائل خارجی طرفدار حضور آمریكا در صحنه سیاسی ایران بودند سخنگوی اصلی این فراكسیون علی دشتی بود .8- فراكسیون اتحاد ملی كه بزرگترین جناح مجلس بود ولی اكثریت نداشت ، نماینده بخشی از اشراف بود كه در رژیم رضا شاه مشاركت موفقیتآمیزی داشتند . در خصوص روابط خارجی به آمریكا گرایش داشتند و رهبر آنان ، مرتضی قلی خان بیات ( سهامالسلطان ) بود .9- یرواند آبراهامیان ، ایران بین دو انقلاب ، ترجمه احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی و لیلایی ، تهران : نشر نی ، 1380 ، ص 223.10- مسعود بهنود ، از سید ضیاء تا بختیار : دولتهای ایران از سوم اسفند 1299 تا 22 بهمن 1357 ، تهران : سازمان انتشارات جاویدان ، 1370 ، ص 20711- همان .12- حمید شوكت ، ص 185 و 18413- همان ، ص 187 و 18614- باقر عاقلی ، میرزا احمد خان قوامالسلطنه در دوران قاجاریه و پهلوی ، تهران : سازمان انتشارات جاویدان ، 1376 ؛ ص 292.15- ناصر نجمی ، بازیگران سیاسی عصر رضا شاهی و محمدرضا شاهی ، تهران : انتشارات انیشتین ، 1373 ، ص 31016- رجوع كنید به اسناد پیوست همین مقاله .17- خاطرات نخستین سپهبد ایران ، احمد امیراحمدی ، به كوشش غلامحسین زرگرینژاد ، تهران : مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی ، 1373 ، ص 493 و 49218- باقر عاقلی ، ص 29519- خاطرات سپهبد احمد امیراحمدی ، ص 49620- مهدی فرخ ، زندگی سیاسی خاندان قوامالسلطنه : شجره خبیثه ، تهران : انتشارات رازی ، 1363 ، ص 45منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]
صفحات پیشنهادی
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه-دولت قوام السطنه و اولین توطئه ... احمد قوام ملقب به دبیر حضور، وزیر حضور، قوام السلطنه و جناب اشرف، فرزند میرزا ...
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه-دولت قوام السطنه و اولین توطئه ... احمد قوام ملقب به دبیر حضور، وزیر حضور، قوام السلطنه و جناب اشرف، فرزند میرزا ...
روزهایی که نخست وزیر میخواست استعفا دهد
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه نخستین دوره نخست ... دولت آلمان اطمینان دهد كه به محض ورود سربازان آلمانی به بادكوبه، قوامالسلطنه در تهران در رأس .
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه نخستین دوره نخست ... دولت آلمان اطمینان دهد كه به محض ورود سربازان آلمانی به بادكوبه، قوامالسلطنه در تهران در رأس .
فتح نامزد نخست وزیری خود را مشخص کرد
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه نخستین ... سوءظن شدید دولتین روس و انگلیس بود كه یقین داشتند او فتح السلطنه قراگزلو را محرمانه به ... مقابل را رد ...
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه نخستین ... سوءظن شدید دولتین روس و انگلیس بود كه یقین داشتند او فتح السلطنه قراگزلو را محرمانه به ... مقابل را رد ...
تذكر دو نماينده مجلس به حضور بازيگران
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه - اضافه به علاقمنديها او تمام مراحل ... احمد قوام ملقب به دبیر حضور، وزیر حضور، قوام السلطنه و جناب اشرف، فرزند .
دولت قوام السطنه و اولین توطئه درباره محمدرضا شاه - اضافه به علاقمنديها او تمام مراحل ... احمد قوام ملقب به دبیر حضور، وزیر حضور، قوام السلطنه و جناب اشرف، فرزند .
همه چیز درباره مردی که در احمدآباد خفته است
همه چیز درباره مردی که در احمدآباد خفته است-تاریخ - دکتر محمد مصدق در سال 1261 هجری ... محمدرضا اسدزاده - میرزا هدایت الله که مدت مدیدی در سمت " رئیس دفتر استیفاء ... مصدق السلطنه بعد از مراجعت به تهران در اولین انتخابات دوره مشروطیت نامزد وکالت شد. ... بخاطر مداخلات نامشروع قوام السلطنه ( نخست وزیر ) و شاه مانع شدند تا دکتر مصدق ...
همه چیز درباره مردی که در احمدآباد خفته است-تاریخ - دکتر محمد مصدق در سال 1261 هجری ... محمدرضا اسدزاده - میرزا هدایت الله که مدت مدیدی در سمت " رئیس دفتر استیفاء ... مصدق السلطنه بعد از مراجعت به تهران در اولین انتخابات دوره مشروطیت نامزد وکالت شد. ... بخاطر مداخلات نامشروع قوام السلطنه ( نخست وزیر ) و شاه مانع شدند تا دکتر مصدق ...
محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت
السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و ... با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. ... مصدق از نقشه اطلاع یافت و توانست جان بدر برد و توطئه شکست خورد. ... ایالات متحده امریکا با کودتا دکتر مصدق را برکنار کرده و محمدرضا شاه پهلوی را که پس ...
السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و ... با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. ... مصدق از نقشه اطلاع یافت و توانست جان بدر برد و توطئه شکست خورد. ... ایالات متحده امریکا با کودتا دکتر مصدق را برکنار کرده و محمدرضا شاه پهلوی را که پس ...
سیاستمداران استان مرکزی
21 آگوست 2009 – مصدقالسلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه ... با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. ... در رویداد ۹ اسفند مشخصا روحانیونی مانند کاشانی و بهبهانی در توطئه ... را برکنار کرده و محمدرضا شاه پهلوی را که پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد ...
21 آگوست 2009 – مصدقالسلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه ... با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. ... در رویداد ۹ اسفند مشخصا روحانیونی مانند کاشانی و بهبهانی در توطئه ... را برکنار کرده و محمدرضا شاه پهلوی را که پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد ...
قطع رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا
پس از ناکامی محاصره ی هرات در زمان محمد شاه قاجار، در سال های 1837-1838 میلادی ... با انجام توطئه های پنهان و آشکار خود و به کارگیری نوکران داخلی سرنوشت تیره و تاری را ... سیاسی در حالی که دولت و وزرای ایرانی از اهدافش بی خبر نگاه می داشت، درباره ی وام ها، ... در سال 1921 میلادی برابر با 1301 هجری شمسی، دولت قوام السلطنه یک هیأت ...
پس از ناکامی محاصره ی هرات در زمان محمد شاه قاجار، در سال های 1837-1838 میلادی ... با انجام توطئه های پنهان و آشکار خود و به کارگیری نوکران داخلی سرنوشت تیره و تاری را ... سیاسی در حالی که دولت و وزرای ایرانی از اهدافش بی خبر نگاه می داشت، درباره ی وام ها، ... در سال 1921 میلادی برابر با 1301 هجری شمسی، دولت قوام السلطنه یک هیأت ...
آیت الله مدرس و ميراث مشروعه خواهان(3)
ظاهر حق با دكتر حائري است، اما توجه به مؤلفه هايي كه فوقا درباره مدرس برشمرديم، ... هاي نظامي رضاخان و نيز امثال تيمور تاش برآيند و در همان اولين برخورد، زير دست و پا نروند؟ ... مي دانيم كه قوام السلطنه در زمان سلطنت رضاخان، مجبورا خانه نشين بود و پس از ... قوام پس از شهريور 20، در روز 17 آذر 1321با توطئه شاه و برخي دولت هاي بيگانه، ...
ظاهر حق با دكتر حائري است، اما توجه به مؤلفه هايي كه فوقا درباره مدرس برشمرديم، ... هاي نظامي رضاخان و نيز امثال تيمور تاش برآيند و در همان اولين برخورد، زير دست و پا نروند؟ ... مي دانيم كه قوام السلطنه در زمان سلطنت رضاخان، مجبورا خانه نشين بود و پس از ... قوام پس از شهريور 20، در روز 17 آذر 1321با توطئه شاه و برخي دولت هاي بيگانه، ...
وضعیت مطبوعات در دوره رضاخان
در این دوره گرچه دولت ایران مشروطه به شمار میآمد. .... (5) رییسالورزای بعدی (قوام السلطنه) در واكنش به این بینظمیها در كار مطبوعات، ضمن نطقی كه در مجلس شورای ملی برای ...
در این دوره گرچه دولت ایران مشروطه به شمار میآمد. .... (5) رییسالورزای بعدی (قوام السلطنه) در واكنش به این بینظمیها در كار مطبوعات، ضمن نطقی كه در مجلس شورای ملی برای ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها