تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خوشا به سعادت كسیكه عمل، علم، دوستى، دشمنى، گرفتن، رها كردن، سخن،سكوت ،كردار و گفتارش ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827701043




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پیگمه ؛ قبیله خجالتی ها


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پیگمه ؛ قبیله خجالتی ها بخشی از سفرنامه مهیج دو ایرانی

 عیسی و عبداله امیدوار، دو برادر پژوهشگر پرشور ایرانی در سال ۱۳۳۳ با همتی پولادین عـزم کردند تا جهان را با تمامی پیچیدگیهایش بکاوند. در آن دوران که امکانات سفر قابل مقایسه با جهان امروز نبود آنها سفر خود را به وسیله دو موتورسیکلت از تهران به سوی مشهد و سپس مشرق زمین آغاز کردند.در این ماجراجویی منـحصر به فرد در تاریخ ایران بـرادران امـیـدوار از صحراهای سـوزان آفـریقا تاجنـگلهای انبوه آمازون ، در سال ۱۳۳۷ به قطب شمال و زندگی با افراد اسکیمو در دشوارترین شرایط جوی، در سال ۱۳۴۵ در سفر پر حـادثه دیگری ، اولین افراد آسیایی بودند که به اتـفاق گروه علمی کشور شـیلی سفر به ششمین قاره سرسخت جهان ، قطب جنوب راتجربه کردند. آنچه می خوانید بخشی از سفرنامه این دو برادر است:مردم قبيله پيگمه متعلق به جنگل هستند و جنگل متعلق به آن هاست. پيگمه‌ها كه برده و بنده‌ي ساير قبايل شمرده مي‌شوند ساير سياه پوستان آفريقا را مزاحمان متجاوز مي‌نامند. افراد پيگمه كوتاه‌ترين قامت‌ها را دارند و متوسط قد آنان يك صد و بيست هفت سانتي متر مي‌باشد، اما از عضلات ورزيده و پيچيده‌يي برخوردارند. شايد كوتاهي قد آن‌ها بر اثر كمبود نور خورشيد در محيط زيست آنان باشد، در حاليكه ارتفاع متوسط قد بوميان شرق آفريقا، قوم دینكا و ماسايي كه در منطقه باز و آفتابي به سر مي‌برند، در حدود دو متر مي‌باشد.کلبه‌هاي اختصاصي براي هر خانواده، از شاخ و برگ درختان به ارتفاع تقريبي يك متر و به صورت مدور در كنار يكديگر ديده مي‌شدند. در نزديكي كلبه‌ها بارها به زمين گذاشته شد و همگي براي رفع خستگي مدتي روي زمين نشستيم، اما چون از هيچ يك از افراد پيگمه خبري نبود.پس از مدتي آرام به كنار كلبه‌ها نزديك و به داخل آن‌ها سركشيديم، ابزار شكار، تعدادي وسايل سفالي سياه شده و مقداري هم از گوشت شكار كه مگس و حشرات از آن استفاده مي‌كردند، ديده مي‌شد، اما يك نفر انسان هم وجود نداشت. آيا حادثه‌يي باعث شده بود كه آن‌ها يك باره محل خود را ترك كرده و گريخته باشند؟... بالاخره يكي از باربرها كه ضمناً آشنايي مختصري به زبان پيگمه داشت، با صداي رسا به دنبال آن ها داخل جنگل شد. پس از گذشت دو ساعت آن باربر به همراه چند نفر از پيگمه‌ها و ساير افراد خانواده به ترتيب از نقاط مختلف جنگل وارد محل زندگي خود شدند. وقتي علت و دليل اين ماجرا از يكي از باربرهاي خود سئوال كرديم، گفت پيگمه‌ها مردم بسيار خجالتي‌يي هستند و خود را از روبرو شدن با مردم ناآشنا پنهان مي‌كنند. يكي از ما ـ عبدالله ـ خنده كنان رو به ديگري ـ عيسي ـ گفت: خيلي عجيب است در حالي كه بومي‌هاي جيوراروي آمازون در جستجوي غريبه‌ها بودند تا كله‌هاي‌شان را كوچك كنند اين پيگمه‌ها از غريبه‌ها فرار مي‌كنند. در واقع پيگمه‌ها از حس بويايي فوق العاده قوي‌يي برخوردارند، بنا به گفته‌ي رئيس قبيله، معلوم شد كه حدود دو ساعت قبل از رسيدن ما به اين محل، آن‌ها با خبر شده و خود را مخفي كرده بودند.چنان كه گفتيم قد مردم پيگمه بسيار كوتاه است اما مردها داراي عضلاتي پيچيده و قوي هستند، با سرعت عجيبي در پيچ و خم‌هاي جنگل مي‌دوند، پاهاي پيگمه‌ها نسبت به بدن شان كوتاه و كلفت است. كله‌هاي آنان گرد و فاصله‌ي ميان دو چشم آنان بسيار زياد و بيني‌هاي‌شان هم خيلي پهن و به اندازه‌ي گشادي دهان شان است. اما برخلاف ساير سياه پوستان آفريقايي پيگمه‌ها آدم‌هاي قانع و صبوري هستند. آن‌ها بدون هيچ انتظاري براي هر كس كار مي‌كنند براي نمونه به مجرد اين كه فهميدند ما بي آزاريم با ما طرح دوستي ريختند حتي يك روز رييس قبيله «ماكومي» با پيوند خون خويش با ما صيغه برادري جاري كرد، او دست‌هاي خود و دست ما را بريد و خون‌ها را مخلوط كرد و نوشيد اما به ما تكليف نوشيدن نكرد. پيگمه‌ها اصلاً خشمناك نمي‌شوند مگر آن‌كه به آنها بخندند و مسخره‌شان كنند. آن‌ها با بو كشيدن محل پنهان‌گاه حيوانات به خصوص فيل‌ها را پيدا مي‌كردند و براي جمع آوري عسل از كندوهاي زنبورهاي جنگلي خيلي سهل و آسان از درختان سر به فلك كشيده با سرعت و مهارت فوق العاده‌اي بالا مي‌رفتند، آن‌ها مي‌گفتند كه صداي حيوان كوچكي به نام «چامليون» سبب راهنمايي آنان به كندوهاي زنبور عسل در كرانه‌هاي جنگل مي‌شود. چرا كه گويا اين حيوان عادت دارد به مجرد احساس بوي عسل صداي مخصوصي از گلوي خود بيرون بدهد، آن‌ها براي دست يافتن به كندوهاي زنبوران عسل درختان را از تنه مي‌سوزانند و پس از آن كه زنبوران پراكنده شدند كندوها را محاصره مي‌كنند.پیگمه‌ها در شكار فنون مختلف و جالبي به كار مي‌برند و ابزار و وسايل شكار آن‌ها تير و كمان و نيزه‌هاي مختلفي بود كه نوك آن‌ها با نوعي زهرگياهي آغشته و هميشه آماده‌ي استفاده است .آن‌ها كه از نزديك شدن به گوريل‌ها وحشت زيادي داشتند براي شكار اين حيوان ابتدا در پشت بوته‌ها پنهان شده، دو انگشت خود را به وضع مخصوصي در بيني كرده و با باد انداختن در گلو صداي ماده گوريل را تقليد مي‌كردند، ديري نگذشت كه پاسخ آن صدا شنيده شد و رفته رفته هيكل پشم آلود و عظيم يك گوريل به چشم خورد كه مشغول كندن ميوه‌هاي جنگلي بود و به ناگهان در همان حال مورد اصابت چند تير از نيزه‌هاي پيگمه‌ها قرار گرفت اما چون تيرها به محل موثري اصابت نكرد گوريل كه سخت به خشم آمده بود با حالتي وحشيانه دست‌هاي اش را به سينه مي‌كوبيد به سوي يكي از پيگمه‌ها حمله كرد و چند قدمي بيش نمانده بود تا آن پيگمه در چنگال‌هاي قوي او خرد و خمير شود كه توانست پا به فرار گذارده و از آن جا بگريزد كه بدين ترتيب غائله پايان يافت. آن روز پيگمه‌ها از شكار ميمون دست برنداشتند و غروب هنگام با دست‌هاي پر به قبيله باز گشتيم كه زن‌ها با خوشحالي بسياري از ما استقبال كردند و نه تنها ما بلكه تمام مردها را به علامت سپاس در آغوش گرفته و بوسيدند.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن