واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: افول کاستروئیسم آرش ميركيانی يك شنبه گذشته نزديك به 8.5 ميليون نفر براي چهاردهمين بار از زمان 1976 براي انتخاب اعضاي شوراي شهر و شهرداريها به پاي صندوقهاي راي در كوبا رفتند. هرچند نظام كاسترويي درصدد است با برگزاري چنين اقداماتي بر مشروعيت خود بيافزايد، اما با اين حال، اوضاع و احوال در اين كشور عقب مانده به گونهاي است هر رويدادي به مثابه فرصتي به شمار ميرود تا مخالفان دولت از آن براي نشان دادن اعتراضات خود در قبال سياستهاي فيدل كاسترو استفاده كنند؛ سياستهايي كه همچون خود فيدل، ديگر اميدي به احيا و بازگشتشان به حيات سياسي نيست. فيدل کاسترو، با كودتاي انقلابي و سرنگوني رژيم فلوخنسيو باتيستا، در 1959 قدرت را در دست گرفت و توانست در حياط خلوت ايالات متحده در دوران رقابتهاي ايدئولوژيكي و امنيتي شرق و غرب با 9 رئيس جمهور آمريكا دست و پنجه نرم كند و يكي از طولاني ترين نظامهاي كمونيستي در منطقه را بنيان نهد. او همواره در طول 50 سال اخير خود را رهرو ماركسيسم و لنينيسم دانسته و بر مبارزه با امپرياليسم آمريكا تاكيد داشت. او در اين جبهه با رهبران انقلابياي چون ارنستو چه گوارا همرزم بود و به همراهي او و البته پشتيبانيهاي «برادر بزرگتر» شوروي سابق توانست پايگاهي مستحكم از چپ گرايي در منطقه آمريكاي لاتين تاسيس كند كه با گذشت بيش از نيم قرن از آن زمان، همچنان نظامهايي اين چنيني در اين منطقه برقرار هستند به گونهاي كه بسياري روي كار آمدن افرادي چون هوگو چاوز، مورالس، اورتگا در كشورهاي منطقه را رويش جوانههاي چپ گرايي در آمريكاي لاتين ميدانند. اما اكنون فيدل 84 ساله نه تنها ديگر رمقي براي مديريت و هدايت سياستهاي ضدآمريكايي خود ندارد كه از چهار سال پيش بر اثر ابتلاي به بيماري سرطان روده تحت مراقبتهاي درماني قرار گرفته و اداره امور را به تنها وار ث انقلابي خود، برادر76 سالهاش رائول سپرده است. او كه زماني با سخنرانيهاي 10 و 11 ساعته خود ركورددار اين مهم بود و نيز توانسته از ۶۳۸ بار سوء قصد مختلف نيز جان سالم به در برد (كه از اين لحاظ بايد نام او را در كتاب ركوردها ثبت كرد)، اكنون هر ازگاه خبرهاي ضد و نقيضي از مرگ وي منتشر ميشود. اما در اين ميان آنچه كاستروئيسم نصيب مردم خويش كرده است را شايد بتوان افزايش نرخ سواد و تحصيلات دانست، به طوري كه اين كشور اكنون در زمره كشورهايي قرار دارد كه نرخ بيسوادي در آن پايين است. كاسترو از همان اوان پيروزي، با به بارگيري روشهاي آموزشي موثر، شرايط را به گونهاي رقم زد كه اكنون هر كوبايي به طور متوسط داراي مدرك ديپلم است ؛ افتخاري كه فيدل بهخاطر آن به خود ميبالد. اين در حالي است كه بيشتر متخصصان و نخبگان كوبايي به دليل ناامني هميشگي در كوبا و دريافت دستمزد بيشتر از ديگر كشورها روانه خارج از كشور ميشوند. از اين رو تنها افتخار فيدل در انبوهي از چالشهاي جامعه كوبا چندان به چشم نميخورد. پايان عصر آرمان ها با بررسي مهمترين چالشهاي جامعه كنوني كوبا، ميتوان نشانههايي يافت از افقهايي كه در آن كاسترو و آرمانهايش رخت بر بسته است. كوبا به دنبال انقلاب كمونيستي از سوي غرب و به طور خاص ايالات متحده تحت تحريمهاي شديد اقتصادي قرار گرفته بود. هرچند برنامههاي كلان اقتصادي همچون «انقلاب بيوتكنولوژي» در اين كشور به اجرا در آمده است ولي نظارت شديد دولت بر اقتصاد، ضعف اقتصادي، فساد، بيبرنامگي و مديريت ضعيف سبب كندي و چه بسا توقف چنين برنامههايي شده است و اكنون شرايط كلي زندگي در اين جزيره اسفناك بوده به گونهاي كه حتي سادهترين مايحتاج زندگي روزمره مردم نيز دائما با كمبود روبهروست. شرايط كنوني اقتصاد در اين كشور در وخيم ترين وضعيت خود از هنگام فروپاشي شوروي و قطع يارانهها در اوايل دهه 1990 بهسر ميبرد. كاهش بهاي نيكل (مهمترين محصول صادراتي كوبا) و گردشگري در سال گذشته، كاهش درآمدهاي خانوادههاي ساكن در ايالت ميامي آمريكا و توفان اخير اقتصاد اين جزيره را متلاطم كرده است. كاهش شديد مواد غذايي، كمبودهاي وحشتناك مراقبتهاي بهداشتي، بحران مسكن و تداوم بدهكاري به وام دهندگان از ژانويه 2009 همگي نشاني از افقهاي تيره و تار اقتصاد اين كشور است. كوبا اكنون به شدت وابسته به يارانههايي است كه از ونزوئلا دريافت ميكند، اما اين يارانهها به حدي نيست كه مرهمي بر درد كوبا باشد. پاشنه آشیل دیگر اقتصاد این جزیره، هزینه بالای واردات مواد غذایی است. سال 2008، کوبا نزدیک به 2.5 میلیارد دلار برای خرید مواد غذایی از خارج هزینه کرد، یعنی 907 میلیون دلار بیشتر از سال 2007. چالش ديگر روياروي رژيم كوبا، گسترش و رشد اعتراضات مردمي است. جنبشهاي مخالف پس از مرگ ارلاندو زاپاتا، زنداني سياسي 42 ساله كه به خاطر اعتصاب غذاي بيش از 80 روزه جان باخت، شدت بيشتري به خود گرفته است. مرگ وي كه با محكوميت اتحاديه اروپا و ايالات متحده روبهرو شد سبب شد تا مسير بهبود روابط هاوانا با اين كشورها و حتي مكزيك را بار ديگر ناهموار سازد. چنين رويههاي اعتراض جويانهاي از سوي ديگر رهبران معترض زنداني همچون گويلرمو فاريناس نيز در حال تكرار است كه بيشك روزهاي تلخ تري را براي فيدل به دنبال خواهد داشت. افزون بر اينها، جنبش ديگري اين بار از سوي زنان مبارز با نام «زنان سفيدپوش» شكل گرفته است. اين گروه فعال حقوق بشري دربرگيرنده زناني است كه همسران و يا فرزندانشان در حبس به سر ميبرند. آنها در سالگرد سركوب اعتراضات 2003 كه به «بهار سياه» معروف شده است موجي از اعتراضات خياباني را به راه انداختهاند كه در تازه ترين اين اعتراضات، ديروز با حضور در كليساي سنت ريتا در غرب هاوانا و با آمدن به خيابان درصدد راه انداختن اعتراض بودند كه با مقاومت نيروهاي دولتي مواجه شدند. اين زنان تهديد نويني را براي حكومت كاسترو به بار آوردهاند كه دولت ديگر نميتواند آنها را مهار كند. اما در ميان اين چالشها، چرخش نخبگان و كنار رفتن فيدل كاسترو از مسند قدرت مهمترين عامل براي غروب فيدليسم بهشمار ميرود. فيدل پس از آنكه رسما زمامداري را به برادر سپرد، همچنان آنها را به تبعيت از آرمانهاي انقلاب حتي پس از مرگش فراخوانده است، حال آنكه با چرخش نخبگان نميتوان اميدوار به تداوم سياستهاي رهبران نسل اولي بود و نه شرايط، انجام آن را تحمل ميكند. اكنون در حالي 84 سال از عمر فيدل كاسترو ميگذرد كه به شدت بيمار و هر روز نيز تحت مراقبت برادرش، رائول كاسترو 73 ساله است، كسي كه در راه برادر بزرگتر طي طريق نميكند. او ديگرهمچون فيدل به بدرفتاري با مخالفان اعتقادي ندارد. در آگوست 1994 فيدل سوار بر خودروي جيپ، در منطقه مالكون در هاوانا در ميانه جمعيت انبوهي از مهاجران قايق سوار حاضر شد تا جمعيت معترضين را با گفتههاي معجزه آسا و همينطور تهديد آشكار به سركوب وحشيانه پراكنده سازد. رائول چنين تواني را در چنته ندارد. او فاقد انگيزه سياسياي است كه برادرش در نيم قرن گذشته داشت و براي تداوم قدرت سر مخالفان بالقوه خود، حتي پيش از آن كه چنين ادعايي را بر زبان آورند، را زير آب كند. رائول در عين حال كه بيماري برادر را «ضربه سخت» براي كشور و انقلاب دانسته است ولي از برقراري رابطه با ايالات متحده و ارسال «برگ زيتون» براي باراك اوباما رئيس جمهور اين كشور خبر داد. رويدادي كه با استقبال كاخ سفيد روبهرو شد به طوريكه دولت جديد آمر يكا، تحريمهاي رفت و آمد كوبايي تبارها به سرزمين پدري و انتقال سرمايه به كوبا را تا حدودي مجاز دانست.منبع: تهران امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]