تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى آيد و آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846340207




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مقايسه حقوق زن در اسلام و غرب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مقايسه حقوق زن در اسلام و غرب
مقايسه حقوق زن در اسلام و غرب نويسنده: سميه بشارتي اشاره : در نيم قرن اخير مقوله رسيدگي به حقوق زنان و تعيين منزلت مطلوب و عادلانه براي آنان در نظام هاي مختلف فكري مورد توجه قرار گرفته و راهكارهاي متفاوتي به دنبال تحقيقات و مطالعات علمي براي آن ارائه شده است . اسلام كه احياء كننده حقوق زن است سيزده قرن قبل به موضوع حقوق زن پرداخته و گامهاي بلندي در راستاي حقوق انساني او برداشته است . در اين مجال ، ابتدا به وضعيت نظام حقوق زن در غير اسلام ( غرب ) مي پردازيم و سپس حقوق زن در اسلام را مورد بررسي قرار مي دهيم و مباني تشريعي و تكويني حقوق زن را از ديدگاه اسلام مورد بررسي قرار مي دهيم و سپس با نگرش سيستمي به مقايسه حقوق زن در اسلام و غرب خواهيم پرداخت . وضعيت نظام حقوق زن در غرب در دنياي غرب از قرن هفدهم به بعد پا به پاي نهضتهاي علمي و فلسفي نهضتي در زمينه مسائل اجتماعي و به نام حقوق بشر شكل گرفت . نويسندگان و متفكران قرنهاي هفدهم و هجدهم افكار خود را درباره حقوق طبيعي و فطري و غيرقابل سلب بشر پشتكار عجيبي در ميان مردم پخش كردند . ژان ژاك روسو ولتر و منتسكيو از اين دسته متفكران و نويسندگان اند . اصل اساسي مورد توجه اين گروه اين نكته بود كه انسان بالفطره و به فرمان خلقت و طبيعت واجد يك سلسله حقوق و آزاديهاست . اين حقوق و آزاديها را هيچ فرد يا گروه به هيچ عنوان و يا هيچ نام نمي تواند از فرد يا قومي سلب كنند . حتي خود صاحب حق نيز مي تواند به ميل و اراده خود آن را به غير منتقل نمايد و خود را از آن محروم كند . اين نهضت فكري و اجتماعي ثمرات خود را ظاهر ساخت . اولين بار در انگلستان ( 1668 ) و سپس در آمريكا ( 1776 ) و بعد در فرانسه به صورت انقلابها و تغيير نظامها و امضاي اعلاميه ها بروز و ظهور نمود و به تدريج به نقاط ديگر سرايت كرد . اما آن كه به نام « اعلاميه حقوق بشر » در جهان معروف شد ، آن چيزي است كه پس از انقلاب كبير فرانسه به نام اعلان حقوق منتشر شد . اين اعلاميه مشتمل است بر يك مقدمه و هفده ماده . ماده اول آن اين است : « افراد بشر آزاد متولد شده و مادام العمر آزاد مانده و در حقوق با يكديگر مساويند ... » در قرن 19 ميلادي وافكار تازه اي در زمينه حقوق بشر در مسائل اقتصادي و اجتماعي و سياسي رخ داد كه منتهي به به ظهور سوسياليسم و لزوم تخصيص منافع به طبقات زحمتكش و انتقال حكومت از دست سرمايه دار به دست كارگر گرديد .تا اوايل قرن نوزدهم هرچه در اطراف حقوق بشر بحث شده است مربوط مي شود به حقوق ملتها و يا حقوق طبقات رنجبر و زحمتكش در برابر كارفرمايان و اربابان . در قرن بيستم براي اولين بار مسأله « حقوق زن » در برابر حقوق مرد عنوان شد و در اعلاميه جهاني حقوق بشر – كه پس از جنگ جهاني دوم در سال 1948 ميلادي از طرف سازمان ملل متحد منتشر گشت – تساوي حقوق زن و مرد صريحاً اعلام شد .( مرتضي مطهري ، 1378 ، ص 12 و 13 ) البته جريانهاي فمينيستي در غرب – كه جهان را از ديدگاه زنان مي نگرد و ديدگاه انتقادي و فعالانه اي به سود زنان دارد و در پي آن است كه جهان بهتري را براي زنان بسازد كه از نظر آنها بدين ترتيب جهان براي بشريت نيز بهتر خواهد شد – تقريباً از دهه 1630 شروع شده بود و به عنوان يك جريان باريك ولي مستمر ادامه داشت . از 1780 تا زمان كنوني دو سده مي گذرد كه نوشته هاي فمينيستي بيش از پيش به صورت يك كوشش مهم دسته جمعي درآمده است و تعداد مشاركت كنندگان در اين جريان و پهنه انتقادهايشان روز به روز گسترده شده است . بيشترين مدارك و نوشته هاي راجع به فعاليت فمينيستي به دوران آزاديخواهانه تاريخ غرب نوين تعلق دارد : نخستين غليان توليد در اين زمينه در دهه هاي 1780 و 1790 پيش آمده ؛ در دهه 1850 كوشش هاي بسيار سازمان يافته تر و متمركز تر از گذشته انجام گرفتند ؛ بسيج توده اي براي كسب حق رأي براي زنان در اوايل سده بيستم رخ داد . ( جورج رتيزر ، 1382 ، ص 464 ) . در خلال فراز و نشيب هايي كه براي اين جريان پيش آمد زنان نظريه هاي فمينيستي را خلق كردند . سهيم ترين مبنا در ديدگاههاي فمينيستي مسأله تشابه و تمايزات مردانه و زنانه است . از ديد آنان وجود بي عدالتي در كنار افراط در تقسيم كار جنسيتي و جداسازي حوزه فعاليت مردانه و زنانه سبب كنار گذاشتن زنان از همه عرصه هاي پيشرفت شده بود . از آن جا كه اين محروميت نهادينه زنان از تحصيل ، ارائه نقش اجتماعي و كارهاي دستمزدي به جنس و جنسيت زنان مستند مي شد ، فمينيست ها را بر آن داشت كه درباره واژه هاي جنس و جنسيت و به طور اساسي « زن بودن » به بازنگري جدي دست بزنند . هدف از اين بازنگري محدود كردن مفهوم « زن بودن » بود . در اين ميان لغو نقش هاي جنسيتي در زمينه تقسيم كار ، يكي از هدفهاي فمينيسم به حساب مي آيد . آنان معتقد بودند كه در حقيقت نقش جنسيت از تقسيم كار اجتماعي مبتني بر جنسيت ناشي مي شود كه در اين تقسيم كار ، كارهاي توليدي به عهده مردان نهاده شده است و كارهاي درون خانه و كودك پروري به وسيله زنان صورت مي گيرد . ( كتاب نقد ، 1382 ، ص 24 ) . بدين ترتيب حضور زنان در نيروي كار در دهه هاي 1920 تا 1970 رشد تصاعدي يافت و در دهه هاي پس از جنگ جهاني دوم زنان داراي تحصيلات بالا افزايش يافتند . از بين رفتن مرزهاي جنسيتي ، تقويت ايده تشابه عامل بين زنان و مردن را در همه ميدان ها رواج داد . در نتيجه كار به آن جا رسيد كه فهرست طولاني تفاوت هاي مردانه و زنانه در ساختار رواني و جسماني باطل اعلام شد و دانش فمينيستي فقط در بخش محدودي اين تفاوت ها را پذيرفت . ( كتاب نقد . 1382 ، ص 27 ) همان طور كه قبلاً گفته شد پس از جنگ جهاني دوم و پس از تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در سال 1948 تلاش هاي زيادي در جهت تثبيت فرهنگ تساوي ، تشابه و همانندي حقوق بين زن و مرد و نگرش تبعيض آميز در عادات و رسوم ، رفتار ، قوانين و مقررات ، صورت گرفته است و اسناد بين المللي بسياري در اين زميته تدوين و به امضا و تصويب دولت ها رسيده است . ( كتاب نقد ، 1382 ، ص 49 ) در همه نهضتهاي اجتماعي غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر ، محور اصلي دو چيز بود : « آزادي » و « تساوي » و نظر به اينكه نهضت حقوق زن در غرب دنباله ساير نهضتها بود و به علاوه تاريخ حقوق زن و مرد در اروپا از نظر آزاديها و برابريها فوق العاده مرارتبار بود ، در اين مورد نيز جز درباره « آزادي » و « تساوي » سخن نرفت . پيشگامان اين نهضت مدعي شدند كه بدون تأمين آزادي زن و تساوي حقوق او با مرد سخن از آزادي و حقوق بشر بي معني است و اين مسأله كه آيا نظام حقوق خانوادگي بالطبع و نظام مستقلي است و منطق و معياري جدا از منطق و معيار ساير مؤسسات اجتماعي دارد يا نه ؟ مورد توجه داقع نشد . در اين نهضت عملاً يا سهواً « تساوي » به جاي « تشابه » به كار رفت و « برابر » با « همانندي » يكي شمرده شد . « انسان » بودن موجب فراموشي « زن » بودن وي گرديد . از اين رو اين نهضت نه به دنبال برابري و عدالت حقوقي و نفي تبعيض ، بلكه به دنبال تشابه مكانيكي و همانندي حقوق زن و مرد ، بدون توجه به تفاوت استعدادها و شرايط وجودي و تكويني آنها بود . حقيقت اين است كه غرب بدون توجه به اين مسائل و به دليل وجود برخي عوامل مي خواست ازعنوان « آزادي » و « تساوي » زن استفاده كند. يكي از آن عوامل مطامع سرمايه داران بود . كارخانه داران براي اينكه زن را به كار خانه بكشند و از نيروي اقتصادي زن ، آزادي زن ، تساوي حقوق زن با مرد را عنوان كردند و توانستند به اين خواسته ها رسميت قانوني بدهند . ويل دورانت در فصل نهم از كتاب لذات فلسفه مي گويد : « تا حدود سال 1900 زن به سختي داراي حقي بود كه مرد ناگزير باشد از روي قانون آن را محترم بداند . » آنگاه درباره علل تغيير وضع زن در قرن بيستم بحث مي كند ، مي گويد : « آزادي زن از عوارض انقلاب صنعتي است و ... » تكامل ماشينيسم و رشد روز افزون توليد به ميزان بيش از حد نياز واقعي انسانها و ضرورت تحميل بر مصرف كننده با هزاران افسوس و نيرنگ براي تبديل انسانها به صورت عامل بي اراده مصرف بار ديگر ايجاب كرد كه سرمايه داري از وجود زن بهره كشي كند اما نه از نيروي كار و قدرت او به صورت كارگر ساده و شريك با مرد در توليد ، بلكه از نيروي جاذبه و زيبايي او و از گرو گذاشتن شرافت و حيثيتش در تحميل مصرف بر مصرف كننده و همه اينها به حساب آزادي او و تساوي با مرد گذاشته شد . در بخش هاي ديگر از جمله سياست نيز وسيله اي براي اجراي مقاصد مرد قرار گرفت و از وجود زن بهره كشي شد اما در زير سرپوش آزادي و تساوي ! شك نيست كه اين نهضت ( فمينيسم ) در قرن بيستم يك سلسله معضلات را از زن گرفت ولي يكسري مشكلات جديد براي او به ارمغان آورد زيرا در گذشته انسان بودن زن فراموش شده بود و حالا عمداً يا سهواً زن بودن زن و وضع طبيعي و فطري اش ، رسالتش، تقاضاهاي غريزي اش و استعدادهاي ويژه اش به فراموشي سپرده شده است . ( مرتضي مطهري ، 1378 ، ص 13 تا 19 ) در صورتي كه تأكيد اين نهضت ( فمينيسم ) بر ستادي يا بهتر بگوييم تشابه زن و مرد بدون درنظر گرفتن تفاوت هاي طبيعي و فطري و روحي ، رفتاري است كه خود منشاء نوعي تبعيض ، تحقير و پيدايش شكل هاي ديگري از ظلم نسبت به قشر زنان مي شود . شاهد اين مسأله گزارشات مراكز پزشكي ، حقوقي و جزايي دولت هاي صنعتي مبني بر افزايش نرخ خانواده هاي تك والديني ، افزايش ناهنجاري هاي اخلاقي ، رشد ميزان مواليد نامشروع ، افزايش ميزان بيماري هاي رواني در زنان به دليل وجود فشارهاي زياد در جهت تأمين معيشت و عدم تناسب بين وظايف شخصي و حمايت هاي اجتماعي است . ( كتاب نقد ، 1382 ، ص 135 ) در نظر گرفتن وضع طبيعي و فطري هر يك از زن و مرد با توجه به تساوي آنها در انسان بودن و حقوق مشترك انسانها زن را در وضع بسيار مناسبي قرار مي دهد كه نه شخص كوبيده شود و نه شخصيتش ! اگر چه فمينيسم در تشخيص اين واقعيت كه زنان به دليل زن بودن ستم كشيده اند ، موفق بود ولي مسير طبيعي و فطري خويش خارج نگردند . زيرا كه زن و مرد دو ستاره اند و در دو مدار مختلف ، هر مدام بايد در مدار خود حركت نمايند ( يس / 40 ) آنچه در غرب ناراحتي آفريده است قيام بر ضد فرمان فطرت و طبيعت است نه جيز ديگر . ( مرتضي مطهري ، 1378 ، ص 20 تا 32 ) . حال بايد گفت : « آري روزگاري زنان ادعا مي كردند مجبور نيستند زن باشند و حال بسياري از آنها فرياد بر مي كشند ، ديگر بس است . » « چرا كه مرد بودن وقتي كه شخص درواقع يك زن است ، كار خسته كننده اي است . » به عبارت ديگر اين زنان به رغم لفاظي هاي مساوات طلبانه به اين حقيقت پي برده اند كه رابطه « مرد در برابر مرد » به راستي تا چه اندازه ناخوشايند است . بشر تجربه گر امروز به واقعيت هايي رسيده است كه روزي انبياي بزرگ الهي از مخزن غيب او را آگاه كرده و از زحمت تجربه فارغش ساخته بودند . امروزه بخشي از زنان به آسايش بيشتري رسيده اند ، ولي دستان حمايت گر مرداني را كه مي توانستند فرزندان آنها باشند و هر دو در كنار يكديگر به آرامش برسند ، از دست داده اند . آن الگوي دين كه از فراسوي زمان مي درخشد ، هديه آرامش و آسايش توأم به زنان و مردان است و اين هديه در سايه حمايت از مردان ، محبت زنان ، تلفيق عاطفه و عقلانيت و مشاركتي انساني در همه عرصه ها با شعار توسعه عبوديت حاصل خواهد شد . ( كتاب نقد ، 1382 ، ص 41 ) . وضعيت نظام حقوق زن در اسلام اسلام در مورد حقوق خانوادگي زن و مرد فلسفه خاصي دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش مي گذشته و با آتچه در جهان امروز مي گذرد مغايرت دارد . اسلام براي زن و مرد در همه موارد يك نوع حقوق و تكاليف و مجازاتها قائل نشده است . پاره اي از حقوق و تكاليف و مجازاتها را براي مرد مناسبتر دانسته و پاره اي از آنها را براي زن و در نتيجه در مواردي براي زن و مرد وضع مشابه و در موارد ديگر وضع نامشابهي در نظر گرفته است . شك نيست كه لازمه اشتراك زن و مرد در حيثيت انساني و برابري آنها از لحاظ انسانيت ، برابري آنها در حقوق انساني است نه تشابه حقوق ! قرآن كريم مي فرمايد : « خلقكم من نفس واحده » يعني او شما ( اعم از زن و مرد ) را از يك حقيقت آفريد . و پيامبر اعظم ( ص ) فرمودند : « الناس كلهم سواء كالانسان المشط» « يعني مردم اعم از زن و مرد ، مانند دانه هاي شانه با هم برابرند . آنچه قابل توجه است اين مطلب مي باشد كه كميت غير از كيفيت است ، مسلم اين است كه اسلام حقوق تكويني براي زن و مرد قائل نشده است ولي اسلام هرگز امتياز و ترجيح حقوقي براي مردان نسبت به زنان قائل نيست . اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نيز رعايت كرده است . اسلام با تساوي حقوق زن و مرد مخالف نيست ، با تشابه حقوق آنها مخالف است . ( مرتضي مطهري ، 1378 ، ص 13 تا 15 ) لازمه اشتراك زن و مرد در حيثيت و شرافت انساني به هيچ شكل تشابه صد در صد آنان در حقوق نيست . چون قواعد و مقررات حقوقي هميشه براي « بشر بما هوبشر » وضع نمي شود بلكه بسياري از قواعد و مقررات براي تنظيم روابط بين افراد مختلف وضع مي شود . زن و مرد در حقوق عمومي و حقوق انساني برابرند . اما با توجه به تفاوت هاي موجود و غيرقابل انكار و غيرقابل زوال مگر با مسخ هويت زنانگي يا مردانگي – هيچ گونه تقسيم كار و وظيفه و اختصاص كاركردها نبايد در ميان باشد . تساوي غير از تشابه است . تساوي برابري و تشابه ، يكنواختي است . اسلام هرگز امتياز و ترجيح حقوقي و ارزشي براي مردان در مقايسه با زنان قائل نيست گرچه با توجه به ملازم حق و تكليف ممكن است به دليل تكاليف بيشتري كه آن هم براساس استعدادهاي متفاوت زن و مرد بر عهده مردان گذاشته است گاه اختيارات بيشتري نيز قائل شده است . ( كتاب نقد ، 1382 ، ص 79 و 80 ) . ادامه داردمنبع:روزنامه سياست روز





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن