تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه نيّت درست داشته باشد، دل سالم و پاك دارد، زيرا سالم داشتن دل از وسوسه هاى شيط...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827844950




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

منفعت و مصلحت در شعر شاعران


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
منفعت و مصلحت در شعر شاعران
منفعت و مصلحت در شعر شاعران عنان مصلحت در عشق مي بايد رها کردن ندارد حاصلي در بحر بي ساحل شنا کردن.صائب ما صلاح خويشتن در پي نوايي ديده ايم هر کسي گو مصلحت بينند کار خويش را. سعدي شيرازي عجب از لطف تو اي گل که نشستي با خارظاهرا مصلحت وقت، در آن مي بيني صبر بر جور رقيبت چه کنم گر نکنم؟عاشقان را نبود چاره بجز مسکيني!حافظ شيرازي گر به نفع دگران کار کني خويش را زبده ي اخيار کني ور کني سود خود از رنج طلبشهره گردي به يکي گنج طلب. ملک الشعراي بهار مصلحت توست زبان زير کام تيغ، پسنديده بود در نيام. نظامي گنجوي اگر جهان ، همه دشمن شوند باکي نيست مرا ز غير چه انديشه، چون تو را دارم؟مرا که روز و شب انديشه ي تو بايد کرد نظر به مصلحت کار خود کجا دارم؟اوحدي مراغه اي مصلحت اين است کز رويش نپوشم چشم شوق کز جهان پوشيد چشم مصلحت بين مرا . فروغي بسطامي مگسل از ما ناتوانان کز براي مصلحت رشته را هم گوهر سيراب مي آرد به چشم.صائب عالم خاک بود منتظم از پست و بلند مصلحت نيست ده انگشت برابر باشد. صائب دلبر، آسايش ما مصلحت وقت نديد ور نه از جانب ما دل نگراني دانست. حافظ چون خاک باش در همه احوال، بردبار تا چون هوات بر همه کس قادري بود چون آب، نفع خويش به هر کس همي رسان تا همچو آتشت ز جهان برتري بود. سنايي غزنوي چو پاي از جاده بيرون شد، چه نفع از رفتن راهم چو کار از دست، بيرون شد، چه سود از دادن پندم؟سعدي گر دلت نشکفته بود از گريه ي پر درد من سر فرو بردن چو گل در جيب و خنديدن چه بود؟گر نه مرگ من به کام دشمنان مي خواستي بهر قتلم با رقيب، آن مصلحت ديدن چه بود؟محتشم کاشاني از ته دل بر تو گر دشوار باشد دوستي از براي مصلحت، لطف زباني يادگير!صائب مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز ور نه در مجلس رندان خبري نيست که نيست. حافظ چون مصلحت انديشي، دور است ز درويشي هم سينه پر از آتش، هم ديده پر آب اولي. حافظ نکويي گرچه با ناکس نشايد براي مصلحت، گه گه ببايد سگ درنده چون دندان کند تيز تو در حال، استخواني پيش او ريز به عرف اندر جهان از سگ بتر نيست نگويي با وي از حکمت به در نيست که گر سنگين زني ، جنگ آزمايد ورش تيمار داري، گله پايد.سعدي سنگي و گياهي که در آن خاصيتي هست از آدمي اي به که در او منفعتي نيست درويش، تو در مصلحت خويش نداني خوش باش ! گرت نيست که بي مصلحتي نيست.سعدي همچو ايوب از براي مصلحت دست در صبر و بلا خواهم زدن بر لب درياي قهر از بوي لطف بانگ بر خوف و رجا خواهم زدن. سنايي مصلحت نيست ز شيرين سخنان خاموشي زنگ، آيينه بود، طوطي اگر لال شود.صائب داني از دولت وصلت چه طلب دارم؟ هيچ!ياد تو مصلحت خويش ببرد از يادم.سعدي تا کي توان به مصلحت عقل، کارکرد؟يک چند هم به مصلحت عشق، کار کن حسن ازل به قدر صفا جلوه مي کندتا ممکن است، آينه را بي غبار کن!صائب چون بر سر شغل و کام باشي مي کوش که نيک نام باشي در هر چه تو را شمار باشد آن کن که صلاح کار باشد . امير خسرو دهلوي گاه باشد که مروت ندهد رخصت جورچون بود مصلحت ناز، همان بايد کرد.وحشي بافقي بر آن دارم - اي مصلحت خواه من -که باشد سوي مصلحت، راه من رهي پيش آور که فرجام کار تو خشنود باشي و من رستگار.نظامي روشني چشم من، روي نکو ديدن است مصلحت کار من، کار به جا کردن است .فروغي طامع نکند مصلحت خويش فراموشلقمه به مثل، گم نکند راه دهان را .بهار مرو- اي دوست - که ما بي تو نخواهيم نشست مبر- اي يار- که ما از تو نخواهيم بريد از تو با مصلحت خويش نمي پردازيمکه محال است که در خود نگرد هر که تو ديد!سعدي باران بي محل ندهد نفع، کشت را در وقت پيري ، اشک ندامت چه مي کند؟صائب به ترک خدمت پيرمغان نخواهم گشت چرا که مصلحت خود در آن نمي بينم.حافظ ننهد پاي تا نبيند جاي هر که را چشم مصلحت بين است .سعدي رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه کار ؟کار ملک است آن که تدبير و تأمل بايدش.حافظ منبع: مجله ي حديث زندگي
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4369]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن