تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835383299
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان نويسنده: محمد تقي سالک بيرجندي در بامداد نخست آفرينش، دست توانمند آفريدگار، آدمي را بر گونهاي پسنديده و برتر برآورد و در نهاد او همه بايستگيها را درآميخت و نيروي آفرينندگي، نوآوري و سازندگي در او پديد آورد، تا اين جانشين او، در زمين، خدا گونه برآيد و آزادانه ببالد و در پرتو انديشههاي تازه که مايه نخست آن را، از سرشت پاک خدايي خود، گرفته است، تازههايي از نمودهاي برجسته در پهنهي زمين پديد آورد تا، بيش از آنچه نيازمندي سازندهي خود را برآورده ميکند، آيندگان را نيز به کار آيد و ديدار آن، چشمها را بنوازد و دلها را شاد کند و شگفتي ديگران را برانگيزد و ديدار کنندگان را به سوي خويش فراخواند.چنين بود که از دور دست تاريخ، پيش از آن که نگارش خط پديد آيد نگارگري و ديوار نگاري، مردم را به سوي خويش کشيده است و شکوه ساختههاي بنيادين گذشتگان، بينندگان را شگفت زدهي خود کرده است. آن روزها که اهرام مصر بر افراشته ميشد و پرستشگاههاي يونان و ايران، چون: پانتؤن (1)، آپولون(2)، پانئون (3)، چغازنبيل(4)و آناهيتا (ناهيد(5)) پديد ميآمدند و پايههاي کاخهاي کوه آساي آپادانا، پاسارگاد و شوش پي ريزي ميشدند، بيگمان، سازندگان آن به جز آنچه، تنها، در زندگي خود، از شکوه آن بهره ببرند، انديشهي ديگري نيز در درون آنان بوده و آن کششي خدايي بوده است که نهانخانهي دلشان را پر داشته و پيوسته از اين نيرو، توان ميگرفتهاند و بدان شاد بودهاند و از آن براي زندگي و مرگ خويش بهره ميگرفتهاند. و نيز اگر پرستشگاههاي فراز پايه و عبادتگاههاي بلند مرتبه و مساجد شکوهمند در سراسر جهان پديد آمدهاند همه در پرتور نيروي سازندگي و انديشهي خدا جوي انسانها، سر بر افراشتهاند و خويش را در چشم روزگاران فرا نمودهاند.اگر پژوهندهي دل آگاه بخواهد چگونگي اين گستردگي جهاني و راز ماندگاري آن را بيابد، چارهاي نخواهد داشت که نخستين ره آموز و فراخوان سازندگان را، کشش دروني آنان بداند که پايهاي ايزدي دارد و مايهاي جاوداني و سپس از خواستهي نهادين وي براي پايداري جان و روان خويش، به ياد آورد که چون ميديدند، تن آنان که کالبدي خاکي و از ميان رفتني است و نميپايد، ميکوشيدند باد و نام و آوازهي خود را به گونهاي پايدار کنند تا آيندگان بدانند که در دوردستها چنين توانمندان نام آور و بلند پايگان پر آوازهيي بودهاند که تارکشان از سرافرازي بر آسمان ميسود و گامهاشان خاک را بها ميداد و آفتاب از سرزمينشان بر ميآمد و در دور جاي آن فرو ميرفت.اما پژوهشگر تيزبين، چون از دور دست گسترهي خاک، گام در سرزمينهاي اسلامي مينهد و از هزارههاي نخستين تاريخ، به پانزده سدهي پيش، ميرسد و چشم به خورشيد جهانتاب آيين پاک اسلام ميگشايد، ميبيند که ديگر تاب ديدن پديدههاي رنگ آميز گذشته را ندارد و ميبايد با نگاهي ديگر به پديدههاي ماندگار بنگرد، چون آنچه از باستان، از اين دست، بر پاي مانده است، نهادي ديگر دارند و در گردونهي ديگري از تاريخ پيش ميروند. ولي در سدههاي اسلامي، يکباره، پندار و کردار، دگرگون ميشود. در اين بهره از زمان سخن از چيزي ديگر و گفتگو از خواستهاي ديگر است که به گفتهي عنصري:فسانه گشت و کهن شد حديث اسکندرسخن نو آر که نو را حلاوتي است دگردر اين جا، سخن از من و نام و کام نيست، ديگر، جاودانه شدن را در «براي خودسازي» نميبينند بلکه آن را در «خودسازي» ميجويند، «من» ها «ما» شدهاند و قطرهها دريا، و فراتر از اينها، خدايان،خداي يکتاي گشته و معابد، مسجد و مدرسه شدهاند. از اين پس همه در اين انديشهاند که اگر گامي بر ميدارند و اگر نامي ميجويند و اگر ساختماني ميسازند، تنها براي او و به سوي او باشد و جز وي را نپرستند و جز به ياد او دم بر نياورند، و جز براي او ساختهاي نسازند.آنگاه است که مسجد النبي در مدينه، مسجد الحرام در مکه، مسجد الاقصي در بيت المقدس، مسجد اموي (6) در دمشق و مساجد نامبردار مصر(7)، سودان، عثماني (ترکيه (8))، ايران و هندوستان (9)و کشورهاي آسياي ميانه و جنوب شرقي آسيا و تا دور دستهاي جهان، هر آن جا که اسلام، به خواست خدا و پشتکار مسلمين پيش رفت. همه جا، بي گمان، کهنترين، استوارترين، چشم نوازترين و شگفت آورترين ساختههاي ماندگار را در نمود فراز پايهي مسجد، به چشم ميتوان ديد. امروز در کدام کشور اسلامي است که چون جهانگردان بدان در آيند، نخست به ديدار مساجد و زيارتگاهها روي نياورند و سخت شيفتهي هنر اسلامي و سازههاي ديني شرقي نگردند.در خور يادآوري است که اين نمودهاي برجستهي آييني، تنها در سرزمين اسلامي، محدود نمانده بلکه در سرزمينهايي که پيش از اين در زير فرمان مسلمين بوده - چون هندوستان و اسپانيا (10)- بر جاي ماندهاند وامروز دولتهاي اين کشورها از ارزش آن آگاهند و از آن به گونهي يک سازهي باستاني، نگهداري ميکنند و جهانگردان را براي ديدار آن بر ميانگيزند.شگفتا از اين همه هنر آفريني و زيباسازي و آراستگي که از نيروي ايمان و کشش خدايي، در همهي روزگار، از دل و جان بندگان شايسته و پاکنهاد خداوند سرچشمه گرفته و مايهي شگفتي و گاه دلتنگي و خود کم بيني غربيان گشته است؛ تا بدان جا که پيوسته در پي دست يافتن به نمودي از هنرهاي بي مانند آن بودهاند. حتي به کاشياي شکسته و خردهاي از گچ نبشتهي مسجد يا آرامگاهي، دل خوش کردهاند! آنان پيوسته در پي آنند که به هر راه و هر گونهاي که باشد، از درياي هنر ايراني - اسلامي، آشامهاي بردارند و کام تشنهي خود را بدان سيراب نمايند! چنين بوده و هست که اروپا و غرب، چون از خواب قرون وسطي بيدار شد و خويش را در برابر، شرق از هر جهت کوچک و بي مايه ديد، در انديشهي دست يافتن بر همهي ثروت و هنر و سرزمينهاي زرخيز و هنر آفرين خاورميانهي اسلامي افتاد و با بيدادگري و ددمنشي به غارت نمودهاي فرهنگي، ديني و تاريخي اين گسترهي خدايي پرداخت و بسياري از پديدهها، نمودها، ابزارها و ساختههاي ارزندهي دير سال را، چه از دل خاک و چه از خانهي مردم نا آگاه نيازمند - و چه در اين روزها از موزهها به دست تبه کاران زر اندوز و کج دستان سياه انديش - به چنگ آورد! آنان نه تنها ابزار، که سنگ نبشتهها، کتابها، طومارها، سندها و وقف نامهها را نيز به گونهاي اهريمنانه به غارت بردند، در اين ميان سود جويان نا آگاه، و آگاهان سود جو، بيشترين نادرستي و پليدي و دژ آهنگي را داشتهاند که خواسته يا نا خواسته، تيشه بر ريشهي فرهنگ و آيين هستي مينويک مردم اين کشورهاي باستاني زدهاند، و در اين ميانه، مصر و ايران و عراق بيشترين زيان را ديدهاند، که ما در اين جا در پي کاوش اين نا هنجاريها و پي گيري اين بد رفتاري و دستبرد و غارتها نيستيم، که اين همه، گشايش سخني بود تا در زمينهي خواستهي فراخوان، بستري شايسته پديد آيد.در اين جا، سخن از «وقف و ايقاف» به ميان ميآيد که چگونه ميتواند در ساخت و ساز بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري - فرهنگي، نقش پايهاي و ريشه دار داشته باشد يا انگيزهي پايداري آنها شود؟ در اين راستا، نخست به ويراني بسياري از اين نمودارهاي مذهبي - هنري مينگريم که اگرچه برخي از آنها در ويرانگريهاي بيداديان تاريخ در هم کوبيده شدهاند و با گذشت روزگار از ديدهها دور مانده و از يادها رفتهاند، ولي برخي ديگر با نزديکي به زمان ما باز هم، نيمه ويران رها شدهاند و در شمار آثار باستاني سازمان ميراث فرهنگي در آمدهاند ولي به سبب نداشتن پشتوانهي مادي هم چنان فراموش و رها مانده، باد و باران آنها را در هم ميريزد و آفتاب، پيکرشان را ميآزارد (11) با نگرشي بر چگونگي ساختار بسياري از اين يادمانها، بايد راز ماندگاري و دير پايي آن ساخت و سازهاي سرافراز و شکوهمند را که ريشه در نهاد آيين و دين دارند، تنها در پديدهي ارزشمند وقف جست و جو کرد.چنان که گفته شد: وقف براي نگهداري آثار مذهبي و هنري، در بسياري از کشورهاي غير اسلامي نيز، از دير زمان وجود داشته و اروپاييان به ويژه ايتاليا و فرانسه و انگليس، براي ساختن و نگهداري کليساها، ديرها و صومعه ها، از نهاد وقف بهره جستهاند و بنيان آن را چه از نظر ساختاري و چه از نظر درآمد زايي و گردش کارها و نيازهاي روزانه با درآمد موقوفهها و بنيادهاي نيکوکاري، استوار کرده و ميکنند و امروز، کليساهاي نتردام (12)، سنت مارک (13)، سنت پير (14)، فلورانس (15)، سنت پل (16)و... فرازمندترين و ماندگارترين نشانههاي هنري اروپا هستند که به ياري انديشههاي آييني و پشتوانه درآمدهاي وقفي پايدار ماندهاند و جهانگردان را از هر سو به خويش ميخوانند. گفتني است که آن چه ميکلانژ با تحمل رنج چند ساله بر سقف نمازخانه سن سيتين و اتيکان انجام داده و هنري ماندگار و کم مانند فرا روي بينندگان قرار داده است همه به نيروي ايمان و خواست رضاي پروردگار و خشنودي مريم مقدس و عيساي مسيح بوده است. بي گمان تيشهي برندهي ميکلانژ بر پيکرهي ستبر ستيغها و قلم سحر آفرين لئونارد اوينچي (17) در تصوير چهرهي بانوي بزرگ و مسيح به صليب کشيده، جز به کششهاي دروني خدا گرايانه، فرود نيامده است.امروز کدام جهانگرد دل آگاه است که به اين سرزمينها درآيد و به اين کليساها روي نيارد و از پيکرههاي شگفت آور پيکر تراشان و نگارگران هنر آفرين چهره پرداز ديني که در کليساها و موزهها بر جاي است بهره نبرد؟چون بر ايران قبل از اسلام نگرشي زود گذر داشته باشيم ميبينيم که نياکان بهدين ما در بينش خدا جويانه و ستايش نمادين آتش، از ساختن پرستشگاههاي استوار براي پايداري فروزندگي آتش پاک، غافل نماندهاند و در جاي جاي اين سرزمين اهوارايي، براي ستايش مزداي توانمند، آتشگاههاي فراز پايه و نام برداري چون آتشگاه «برزين مهر» و «شيز» و «آذر گشسب» در کنارههاي شهرها و دامنهي کوهستانها، بر افراشتهاند که هر يک نموداري از نيروي ايمان راستين آنان به خداي يکتا و نشانهي فرمان پذيري ايشان از پيامبرشان - اشوزرتشت - بوده است. اينان در راستاي اين ساخت و سازها، براي گردش کار و ماندگاري آن، موقوفههايي پر درآمد قرار ميدادند يا با بخششهاي جوانمردانه و پايدار، از آن به گونهاي شايسته، نگهداري ميکردند. چنين است که در گوشه و کنار ايران بر دامنهي کوهها، هنوز به چهار تاقيهاي کهن سالي برخورد ميکنيم که برخي گذشت دو يا سه هزار سال را تحمل کردهاند، اگرچهآتشگاههايي که در درون شهرها بودهاند با آمدن آيين رهايي بخش اسلام، از بهره دهي فرو ماندند. بعضي از اين آتشکدهها ويران شده يا به مسجد تبديل شدند. چنان که کليساهاي روميان در روم شرقي نيز بعد از فتوحات مسلمانان به مسجد تبديل شدند. چنان که جامع اموي در دمشق (18)و جامع حلب نيز در کشورهاي کنارهي مديترانه، چنين بوده است.چون به ايران پس از اسلام مينگريم اگر چه تا چندين سده، نشانهاي آشکار و پايدار از وقف بر جاي نمانده، ولي نشانههايي در نوشتههاي سدههاي چهارم و پنجم از بخشندگيهاي بزرگوارانه و دهشهاي جوانمردانهي بزرگان در تاريخها و سرودهها، ديده ميشود که نشان ميدهد مسجدها، زيارتگاهها، خانقاهها، مدرسهها و نظاميهها از محل در آمد اوقاف و بخشندگيهاي مردمي ساخته ميشده و به کار خود ادامه ميدادهاند.در سدهي پنجم، توجه شاهان به ساختن خانقاه و خورشخانه و رباط، بيشتر چشمگير است و به سبب وجود اين امکانات، عرفا و صوفيان باليدند و در رهبري مردم کوشيدند و به سادگي جا به جا شدند و از ديدار و رهنمودهاي يکديگر بهره بردند. چنين بود که مدارس و نظاميهها در سايهي توجه بزرگمردان و دست اندر کاران، از تواناييهاي مادي و معنوي (مينويک) برخوردار شدند و کار وقف و ايقاف بدين هنجار، پيش رفت و کم کم بر شمار و درآمد آن افزوده شد، بويژه در خراسان و ري و قم و شيراز که به انگيزههاي چندي که چون: پايگاه کار گزاران بودن خراسان و وجود آرامگاه پر کشش امام هشتم در مشهد الرضاي سناباد توس و نيز در شهرهاي ياد شدهي ديگر، آرامگاههاي امام زادگاني چند، توجه توانمندان خداجوي و دولتمردان نيک انديش و بخشندگان دل آگاه را به سوي خود کشيد و آنها نيز با دهشهاي در خور ستايش و بنياد کردن موقوفههاي خاص و عام، هم حريم حرمها را حفظ کردند و هم مردم نيازمند را به نوايي رساندند و هم مدرسهها بر پا کردند.در اين سدهها، موقوفات بيشتر در زمينههاي ياد شده بوده و کمتر به سوگواري امام حسين (ع) و اطعام عزاداران پرداخته شده است.در سدهي هفتم، سرودهاي که از کارکرد وقف، با عنوان «کارنامهي اوقاف» نام ميبرد در خراسان پديد ميآيد که گويندهي آن «تاجالدين نسايي» است. وي در ابياتي ميگويد:«... همه معمور شد بقاع الخيرنفعها ميرسد به وحش و به طيرکرد معمول باز مدرسههادر مساجد نمود هندسههاشد معين وظايف زهادگشت رايج مواجب عباد... در مدارس ائمه بنشستنددر به تحصيل علم در بستندوقف را رونقي پديد آمداين در بسته را کليد آمد...»و در ابياتي ديگر ميافزايد:«پيش از اين خواست خواجه مجدالدين،تا کند يادگاري اندر ديندر ده خويش ساخت مدرسهايوز عمارت بکرد هندسهايمدتي روزگار برد در آنمبلغي مال خرج کرد بر آن... طالب علم را طلب فرمودهر کجا نام زيرکي بشنودطلبش کرد و استمالت دادتا مگر مدرسه شود آباد..(19).در قرن هفتم، موقوفات غازاني خان (شنب غازان) و خواجه رشيدالدين فضل الله همداني (ربع رشيدي) به گونهاي گسترده در نمودار فرهنگي و نيکوکاري در تبريز پديد آمدند که به انگيزههاي چندي در آن سدهها، در شمار برجستهترين و فراگيرترين موقوفات جاي دارند، به ويژه که اين موقوفات نام شاهان مغولي قرن هفتم را زنده نگه داشته است. در شنب غازان، (20) به جز گنبد آرامگاه که در سال 702 هجري پايان يافته و داراي ويژگيهاي باور نکردني است بناهاي مذهبي چندي نيز ساخته شده بود که در خور توجه بوده است که از آن شمار است: مسجد جامع، مدرسه شافعيه، مدرسه حنيفيه، خانقاه دار السياده، جهت اقامت سادات، رصد خانه، دار الشفاء، بيت الکتب (کتاب خانه) بيت القانون و...»اين موقوفات داراي وقف نامهاي بوده است که متأسفانه، همچون خود شنب از ميان رفته است، ولي، وقفنامهي ربع رشيدي، بر جاي است اگر چه از ربع آباد و پر از جنب و جوش و شکوه آن، اينک به جز «ربع و اطلال و دمن» چيزي بر جاي نيست تا «معزي» بر آن گريه کند(21).از درآمد هنگفت و چشمگير موقوفات ربع رشيدي نيمي به فرزندان خواجه رشيدالدين ميرسيد و نيمي ديگر براي هزينههاي جاري ربع رشيدي اختصاص مييافت. ولي آن چه جالب توجه است اين است که هزينههايي لا يروبي قنوات، کود، سهم زارعان املاک و تعمير اماکن و غيره بر سهم اولاد، از برتري و اولويت برخوردار بودهاند.آنچه در دور انديشي واقفان در خور بازنگري است، اين است که، در بيشتر وقفنامههايي که در آن از ساخت و ساز بنايي، ياد شده، نخستين سفارش واقف، نگهداشت و باز سازي آن ساختمان است و هيچگاه سهمي که بايد، به اين کار، اختصاص يابد فراموش نشده است. بدين گونه، اگر چه ميتوان گفت، که در آغاز، واقف، تنها، صرفه و غبطه موقوفهاش را در نظر داشته و خواسته است با پايداري اعياني، عرصهي آن نيز بر جاي ماند و بدين روش «منفعت» يا «انتفاعي» از آن پديد آيد.به همراه اين پندار شايسته، آن بنا، پاييده و کم کم آراستهتر و پيراستهتر شده است تا اينکه در درازاي زمان، يکي از يادمانهاي با شکوه و فرازمند کشور يا جهان شده است.از اين شمار است، آرامگاههاي امامان بزرگوار شيعه در عراق و ايران و گنبد و بارگاه امامزادگان در سوريه و ايران که از بسياري شکوه و جلوه، شگفتي هر بينندهاي را بر ميانگيزد و چشم سر و کشش دل از ديدن آن سير نميشود و اروپاييان جهانگرد، آرزوي ديدن آن را در سر ميپرورند و به سادگي بدان راه پيدا نميکنند! اين يادمانهاي شکوهمند، آن چنان سر افراز و پيراسته و دلاويزند که جز خامهي آفرينش نميتواند آن را به توصيف آورد. بي گمان زبان و بيان اين کمترين، در نوشتهاي کوتاه، از چگونگي آن همه زيبايي و هنر آفريني و ظرافت در آينه کاري و کاشي آرايي و کتيبه پردازي و گچبري و مقرنس کاري و جدول بندي و طراحي و آراستگي همه سوي حرمها، بويژه گنبد و ضريح گلدستههاو آيينه کاري رواقهاي آرامگاه بي مانند امام هشتم ناتوان و گنگ است! من چه ميتوانم از بازده هنر هزاران هنرمند دلسوخته بگويم که در درازاي زمان از محمد غزنوي و سنجر سلجوقي گرفته تا به گوهر شاد آغا و شاهرخ تيموري و شاه عباس صفوي و جز آنها، رسيده تا به اکنون، با دلي پاک و دروني بي آلايش در اين بارگاه، سنگ بر سنگ نهادند و آجر بر آجر چيدند و خرده خرده کاشي در هم نهادند و تکه تکه آينه بر هم بستند و نقطه نقطه حروف و کلمه به هم پيوستند و قطعه قطعه زر و سيم بر چوب و آهن آراستند و کف به کف رواقها را به گونه گونه هنر، پيراستند و وجب به وجب کف بناها را با اشک چشم شست و شو دادند و غبار رهگذر دل سوختگان آرزومند را سرمهسان به ديدهي تن و جان کشيدند تا از اين رهگذار، بهتر بتوانند فر و شکوه و پايگاه «مدفون به ارض توس» را باز يابند و در بزرگداشت او به هر گونه که از آنان ساخته باشد، کوتاهي نکنند.اگر چه، از هنجار بايستهي سخن دور شديم، ولي ميتوان اين ياد آوريها را به گونهاي با کارآيي وقف در پايه ريزي ساختههاي بشري، پيوسته دانست، چون گفته آمد که بيشتر آنان که جاني پاک و دستي توانا داشتند و خواستند کاري در خور انجام دهند، نخست بيرون شد راه را سنجيدهاند و دانستهاند که آثار خيرشان، آنگاه خواهد پاييد که پشتوانهاي مادي داشته باشد. از اين جاست که به نهاد وقف روي آوردهاند و هم اينان براي ساختن و آراستن و پيراستن بنايي که پيش چشم داشتند به هنرمندان و ساختههاي زيباي هنري آنان نياز داشتهاند وايشان را به سوي خويش خواندهاند و در بزرگداشت آنان کوتاهي نکردهاند.از اين شمارند: قوامالدين شيرازي، استاد زبر دست و مهندس دور انديش مسجد گوهر شاد و بايسنغر، (پسر هنر دوست و خوشنويس توانمند گوهر شاد آغا و شاهرخ) و محمد رضا امامي خوشنويس و کتيبه نگار نامي سدهي يازدهم و صدها استاد و هنرمند گمنام خدادان پاکدل و کوشا که سالها در اين خدايخانه در جوار بارگاه علي الرضا (ع)، با دلي اميدوار و جاني پاک و دستي توانا، کار کردند و هنر آفريدند، به گونهاي که امروز در سراسر جهان اسلام، مسجدي بدين زيبايي و ارزش و بها، از هر ديدگاه، بر جاي نيست.بي گمان از آن هنگام که اين مسجد ساخته شده و ايوان و گنبد مقصورهي آن پرداخته شده است و کاشي نوشتهي گرداگرد نماي ايوان، به خط نگاري زيبا و استادانه بايسنغر ميرزا، نقش پايدار خورده است، هزاران هزار بينندهي دل آگاه و خط شناس، آن را به چشم آفرين و تحسين نگريستهاند و به روان نويسندهي آن درود فرستادهاند، همچنان که همين بينندگان، نا خود آگاه، به باني اين مسجد بي مانند و استادان زبردست آن، آفرين گفتهاند، آنان که رواق بلند ستايش بر انگيز دار السيادة را در کنار بارگاه امام هشتم بر افراشتهاند. رواقي که چشم و چراغ همهي ساختمانهايي حريم حرم رضوي است. گستردگي اين تاق و ايوان چنان است که بدون کارداني استاد توانايي چون قوام الدين، پوشش آن در توان هيچ کس نبود. اين مهندس هنر آفرين با افزودن ايوانهاي چهار سو و پوشيدن آنها و بر آوردن سقفهاي گوشهاي بر روي اين پوششهاو افزودن تاق بر تاق و پوشيدن آنها، هم بر بلندي گنبد افزوده و هم پوشش گنبد پر دامنه و گرد مياني را آسان کرده است، پايگاه هنري اين استاد آن چنان بلند بوده است که ميتوان گفت پس از آنان کسي به آن جايگاه نرسيده است.اين همه گنبد و ايوان و رواق و چلچراغ و درهاي منبت کاري و زرين و سيمين با گچبريها و ديوار نبشتهها و آينه کاريها و مرمر گذاريها و... که هيچ شماري نميتواند بهاي مادي آن را برساند، بيگمان پس از ياري جستن از نيروي مينويک (معنوي) همهي کوشندگان و سازندگان، نياز به پشتوانهاي استوار و بودجهاي هنگفت دارد که ميتوان آن را در وقف و ايثار و بخششهاي جوان مردانهي واقفان نيکوکار و بنلد نظري يافت که چون گوهرشاد آغا آن بانوي بزرگ تيموري، پس از ساختن اين مسجد گران پايه و هزينه کردن ثروتي بي اندازه از مال پاک و ويژهي خود - در درازاي ده سال (از 811 تا 821 ه) روستاهايي بزرگ و دکانهايي چند - در بازارچهي کناري آن - و خانها و آسيابها و باغ و زمينهاي پر درآمدي بر آن، وقف کند تا بهره دهي سالانهي آن، پيوسته پشتيبان اين خدايخانهي آسمان مقدار باشد، بدين انديشه بوده است که به دستور او در متن وقف نامهي مورخ به سال 829 هجري، آمده است: «... و عشر ديگر جهت کارکنان و ضابطان و عمال و معمار بقاع مذکوره [قرار دادم] که نظام رتق و فتق و نسق بيوتات و معموري بقاع مذکوره و اوقاف آن به سعي ايشان وابسته و مقرر است...در خور يادآوري است که کشش اين مسجد پرشگون، در سه سده پس از ساخته شدن گروهي از پاکدلان روستاي «پوز مهران» نيشابور را بر آن داشت که همهي دارايي خود را يکباره وقف آن کنند، اينان سي و چهار تن بودند که در وقفنامهشان - به تاريخ 1111 هجري - آوردهاند: «وقف مؤبد و حبس مخلد، بر فروش [فرشها] و روشنايي مسجد جامع کبير مشهد مقدس معلي، اعني آستان واجب التعظيم و آسمان جلالت و تکريم، صانها الله تعالي عن الآفات و البليات، نمودند، جماعت مفصلهي ذيل، همگي و تمامي املاک و اراضي و باغات و توتستان و محوطات که در قريه پوژ مهران، من اعمال نيشابور است...»به دنبال اينان، در سال 1116 هجري، توانمندي نيکوکار، وقفي بر مسجد ياد شده انجام ميدهد و ياد آور ميشود که: «تتمه را در مصارف مسجد جامع مزبور از روشنايي و بوريا و تعميرات به هر نحو که رأي متولي شرعي اقتضا نمايد، [به کار گيرند]...» (محمد رضا تاجر).نيکمردي ديگر در سال 1140 هجري، موقوفهاي براي اين خدايخانهي شکوهمند، بنياد مينهد و در وقف نامهاش ميآورد:«... باقي که بماند به دستور حاصل ساير موقوفات به نحوي که متولي شرعي مناسب داند صرف روشنايي و بوريا و ساير سرکار مسجد جامع مشهد معلي نمايد...» (خواجه محمد اکبر)به جز بر شمردههاي بالا، تا پايان سدهي چهاردهم، دوازده موقوفهي ديگر بر مسجد گوهر شاد، بنياد شده است که درآمد هر يک، بخشي از نيازهاي گوناگون آن را برآورده ميکند. آخرين وقفي که براي آن ايجاد شده، از حاج سيد سعيد طباطبايي به تاريخ 1332 هجري خورشيدي است، يکي از رقبات آن، وقف پنج هزار جلد کتاب است که بنياد کتابخانهي مسجد گوهر شاد، بر آن نهاده شد و انگيزهي پي ريزي کتابخانهي گسترده و بهره رسان بزرگي شده که به کوشش اداره کل اوقاف خراسان و همکاري آستان قدس رضوي بنا شده است و ميتواند يکي از نشانههاي آشکار وقف در خدمت فرهنگ و اجتماع به شمار آيد.همزمان با گوهر شاد آغا، يکي از زنان بزرگزاده و وابسته به وي، پري زاد خانم، در نزديک مسجد گوهر شاد، پيوسته به ساختمانهاي حرم رضوي، مدرسهاي بنياد مينهد که اينک يکي از يادگارهاي کهن بر جاي مانده از سدهي نهم است. اين بانو براي نگهداشت اين مدرسه و ديگر نيازهاي آن، موقوفاتي گسترده بنياد ميگذارد که متأسفانه با گذشت روزگار، چند روستاي آن از ميان رفته يا در ملکيت ديگران در آمده است! در وقفنامهي وي مورخ به سال 823 هجري آمده است: «... آن چه اضافه آيد، صرف و خرج پنج طاق دکاکين و مدرسه نمايد، مثل بناي اصلي که به قدر جاي خشتي باير نماند...»ياد آوري ميکنيم که چنان که ديده شد، واقفان به پايداري ساختمانهاي ايجاد شدهي موقوفهشان، توجه خاصي داشتهاند و نگهداشت و بازسازي، گاه نوسازي آن را فراموش نميکردهاند و پيوسته به متوليان آيندهي موقوفه سفارش اين مهم را ميکردهاند و بخشي از درآمد موقوفه را براي اين خواسته، ويژه ميکردهاند.اگر ميبينيم در مشهد، مجموعهي ساختمانهاي حرم امام هشتم، چشم نوازترين ساختههاي بشري در همهي جهان شده، بي گمان با پشتوانهي وقف و بخششهاي نيکوکاران بوده که به کوشش بزرگمردان بلند انديش و هنرمندي استادان زبر دست، چنين فرازمند و پر شکوه، پهنهي خاک را آراسته است.در کنار و نزديک بارگاه امام رضا (ع) مدرسههاي بلند آوازهاي چون: مدرسهي ميرزا جعفر، مدرسه نواب و مدرسهي عباسقلي خان، پس از چهار صد سال هنوز قامتي بر افراشته و نامي پر آوازه دارند و آگاهان تاريخ و دوست داران يادمانهاي باستاني، چون به مشهد توس ميآيند در اين انديشهاند که اين مدارس کهنسال را ببينند و نشانههاي ارزندهي ماندگار آن را بيابند.سازندگان و واقفان هر يک از بناهاي ياد شده براي پا بر جا ماندن آن بناها موقوفههايي را در نظر گرفتهاند. چنانکه، شادروان ميرزا جعفر مشهدي، در وقفنامه مدرسهاش، به تاريخ 1079 هجري آورده است: «... همگي و تمامي مستغلات و طاحونه و خان، مفصلهي ذيل را بر اين موجب بر وجود مصالح مدرسه جديده... و طالب علمان و سکنهي آن [وقف نمودم] که وجه اجارهي آن بعد از يک ده يک متولي شرعي و تعميرات ضروريهي شرعيهي مستغلات و طاحونه و خان و غيره، صرف تعمير مدرسه نموده - اگر محتاج به تعمير باشد - و بعد از آن بر طالب علمان و سکنهي آن بالسويه، ماه به ماه، قسمت نمايند، تا به رفاه حال و فراغ بال به تحصيل علوم دينيه اشتغال نمايند...»عباسقلي خان شاملو نيز، در وقفنامهي مدرسهي خويش به سال 1078 هجري آورده است: «... و به جهت تعميرات ضروريهي مدرسهي مزبور، که موجب دوام و بقاي آن تواند بود و مدد معاش جماعت طلبه و صلحايي که در آن مکان شريف، سکني داشته باشند، بعضي از املاک مرغوبهي دايره را که بالفعل در تحت تصرف مالکانهي خود داشت بر مدرسهي مزبوره... وقف ابدي گردانيد...» و با همين انديشهي بزرگوارانه، مدرسهي نواب به دست، ابو صالح رضوي، در سال 1081 ه. ساخته شده که نامبرده موقوفات بسياري بر آن قرار داده است(22).براي کارآيي وقف از گونهاي ديگر، ميبينيم که در وقفنامهي فراگير نادر شاه افشار، مورخ 1145 هجري، آمده: «... وقف صحيح شرعي نمودند بر مصارف يک باب سقاخانه [سقاخانه] مبارکهي جديده - که حوض مرمر مثمن ان را بعد از فتح دار السلطنهي هرات، صانها الله تعالي عن الآفات - نواب فلک جناب عظمت اياب معظم اليه، بعنوان هديه از آن ديار به دربار عرش مدار سلطان کشور ارتضا و مهر سپهر اجتبي... ابوالحسن علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحية و الثناء، آورده، در ميان برکهي صحن مقدس نصب فرمودند که از آب «طرق» شاداب و کام جان متعطشان طواف آن روضه عرض مثال از آن سيراب گردد...»برخي از واقفان دور انديش، بر جاي ماندن ساختمانهاي وقفي را بر هزينه کردهاي ديگر برتري ميدادند، چنانکه شادروان الله وردي خان، در وقفنامهاي که به تاريخ 996 هجري براي موقوفات فراگير و ارزندهي خود نوشته، آورده است که: «... و مخارج خرابي مزارع موقوفه، کاروانسرا و دکاکين متصله به آن، مقدم بر رسانيدن منافع به موقوف عليهم ميباشد.»حاج ميرزا اسماعيل شال فروش نيز در وقفنامهي مورخ ربيع الثاني 1283 هجري موقوفهي خود، ياد آور شده است که: «... و خرج تعميرات [منزل وقفي] مقدم است بر تعزيه داري...»در وقفنامهي موقوفهي عماد الملکي تبس مورخ 1300 هجري، چنين آمده است:«... همه ساله بعد از وضع مخارج دهقاني لازمهي املاکات... و صاحب نسقي و تعمير و مرمت و اصلاح جميع اعيان موقوفات، سيما، عمارات و باغ بزرگ طبس و عمارات ارض اقدس و باغ مشهد و غيرها و تنقيهي قنوات موقوفات و شاداب داشتن و لوازم باغباني و آباداني و دهقاني، که بقاي بنيان و اعيان موقوفات است، اقدم به هر مصرفي ميباشد...»چنين است که مسجد شاه (مساوي امام) و مسجد شيخ لطف الله اصفهان، هنوز، پس از چهار صد سال در نهايت استواري و زيبايي، چون نگينهاي درخشنده در انگشتري يادمانهاي اسلامي ما، خويش را مينماياند و جويندگان نگينهاي جاودانه را به خود ميخواند و چون اين هنر شناسان، به شيراز دل نواز روي ميآورند، با همان شوق و اشتياقي که از ويرانههاي کاخهاي هخامنشينان در آپادانا و پاسارگاد و نقش رستم ديدار ميکنند، از زيباييهاي جانبخش آرامگاههاي امامزادگان شيراز (شاه چراغ) شاد ميشوند و از دلگشايي و استواري مسجد وکيل به شگفت ميآيند.در پايان بايسته مينمايد از بخش ديگر از آثار هنري وابسته به نهاد وقف ياد کنيم که از گونهاي ديگرند و ابزاري کار گشا و ارزندهاند که از نهاد وقف بر آمده يا فراهم آمده از دهشهاي بي دريغانهي مردم پاکدل است که در ساختههاي وقفي کاربرد داشته است.اين ابزار، که اکنون برخي از آنها، موزههاي بيگانه و آشنا را آراسته است، اگر دري منبت کاري شده و به سيم و زر اندودهي گرانبهايي است، روزگاري بر درگاه ايوان بارگاه امام يا امام زادهاي جاي داشته است و اگر چلچراغ و قنديلي سيمين يا برنجين ارزندهاياند، که چشم هر بينندهاي را در موزهها به خود فرا ميخواند، زماني بر گنبد آرامگاه امام زادهاي آويز بودهاند و شبانگاهان پرتو مهر آميز خود را بر در و ديوار حريم حرمي ميافشاندهاند. و اگر لاله و شمعدان پر بهاي دير سالي است که غرفهي موزهاي را ديدني کرده، بي گمان شبهايي بر صندوق تربت امام يا امام زادهاي، هستي خود را چون شمع سوزاندهاند و در آن تنگناي ضريح، رؤياي حقيقت و شوق، پديد آوردهاند.امروز، چون به موزهي پر بار و ديدني آستان قدس رضوي، گام مينهيم، در همان آغاز، سنگاب خوارزمشاهي را ميبينيم که بازديد کنندگان را به خويش فرا ميخواند و با پرس و جو از راهنما در مييابيم که اين سنگاب بزرگ و ارزشمند در پايان سدهي ششم به وسيلهي سلطان محمد خوارزمشاه به آستانهي بلند پايهي امام رضا (ع) پيشکش شده است (23).در هر سوي اين موزه، در هر طبقه و غرفه، نشانههاي اين آثار هنري و ابزار وقفي را ميتوان يافت، از فرشهاي گلابتون باف ابريشمين صفوي گرفته تا پردهها و روکشهاي دست دوز حرير و اطلس دورهي پهلوي و سدها ابزار گرانبهاي دير سال ديگر. و در پايان، گنجينهي قرآنهاي دستنويس ارزشمند خوش طرح و خط دير سال منسوب به برخي از امامان را ميتوان ديد که همگي وقف آستان حضرت شدهاند. دريغ، که شناساندن هر يک، از ديدگاه هنري و ارزشهاي مادي و معنوي، فراتر از توان کشش اين نوشته است.چه بسيارندت از اين «زيبارويان عالم معني» در موزههاي ديگر و کتابخانههاي سراسر جهان و خانههاي دانش و کتاب! که چون شناسنامهي آنها را بررسي ميکنيم در مييابيم که، همه با نهاد وقف، شناسايي کهن دارند و گونهاي از آن بر آمدهاند.شماري ديگر از بر جاي ماندههاي ارزشمند وقفي يا به گونهاي پيوسته به آن، کتابهاي گرانبهايي هستند که با خطي خوش نوشته شدهاند و از ديدگاه برجستگي جلد و طرح و جدول بندي و تذهيب و آراستگيهاي ديگر، پديدههاي شگرف و شگفت انگيز بي ماننداند که خود، بررسي جداگاناي را ميجويد.همچنين، رحلها، قلمدانها، دواتها، و بسياري ديگر از ابزار نگارگري و نوشتاري و کنده کاري و... در اين شمارند و همه با پديدهي وقف، پيوسته و خويشاونداند.اين نوشته را با سخني از جناب حجة الاسلام و المسلمين جناب آقاي نظام زاده به پايان ميآوريمکه گفتهاند:... توصيه ميشود که مردم خير، احداث مساجد يا احداث مدارس و درمانگاهها و بيمارستانها را در قالب وقف انجام دهند... تا تضميني براي ماندگار اثر خير آنها باشد و بايد يادآوري کرد که جريان بالندهي وقف، تنها منحصر به روضه خواني و اطعام نيست و ميتوان مواردي همچون ايجاد بيمارستانها و مراکز آموزشي و يتيم خانهها، ساختن پلها و ترميم راهها، تشويق مبتکران و مخترعان و... را زير عنوان وقف گنجاند(24). پی نوشت:1- «اين معبد زيبا در «آکروپوليس» آتن قرار گرفته و يکي از معابد عمدهاي بوده که براي الههي آتنا در يونان باستان ساخته شده است، گفته ميشود که اين بنا در 438 ق. م تکميل گرديد و تا قرن پنجم بعد از ميلاد سالم بوده است».2- معبد بلند آوازهاي براي آپولون خداي روشنايي و هنر در کورنيت يونان در حدود 540 ق. م ساخته شده است.3- اين بناي با شکوه که در رم ميباشد به سال 27 ق. م ساخته شده است.برگرفته از دايرة المعارف مهردار مهرين ج 7 صص 95 و 96.4- معبد چغازنبيل: در خوزستان (از پرستش گاههاي ايلاميان)، 1250 پيش از ميلاد.5- معبد آناهيتا (مساوي ناهيد) در استخر فارس قرار داشت و در زمان ساسانيان از رونقي برخوردار بود.6- اين مسجد در دمشق سوريه واقع شده و 430 پا درازا و 145 پا پهنا دارد اين مسجد در گذشته کليسا بوده و اينک برج آن، هنوز بر جاي است. اين بنا در پايان سدهي نخست هجري به دستور وليد بن عبدالملک خليفهي اموي ساخته شد. مسجد عمر در بيت المقدس به سال 691 ميلادي بنا شده و ارتفاع گنبد آن 980 پا است.7- مسجد ازهر و مسجد حسن در قاهرهي مصر.8- مسجد اياصوفيه: در ترکيه (استامبول) 532 تا 537 ميلادي.9- مسجد جمعه در اصفهان، زير بناي آن، همان کوشک نظام الملک بوده که نشانههايي از ستونهاي آتشکدهي زرتشتيان در آن پديدار است (ص 78 آثار ايران)، جامع مسجد، در هندوستان: بزرگترين مسجد جهان، بين سنوات 1442 و 1458 ميلادي به دستور شاه جهان ساخته شده است. اين مسجد که در دهلي قديم قرار گرفته، داراي 100 يارد مربع مساحت است. (ص 207 دايرة المعارف مهرداد مهرين ج / 1) مسجد شاه (مساوي امام) در اصفهان از زيباترين مساجد دنياست که در زمان شاه عباس بزرگ ساخته شده (قرن پانزدهم ميلادي) (ص 206 مأخذ بالا).10- مسجد قرطبه، در اندلس (سال 1237 ميلادي).11- براي نمونه مسجد شاه (مساوي هفتاد و دو تن) در مشهد و مسجد کبود در تبريز.12- ساختمان اين کليسا به سال 1163 ميلادي آغاز گرديد، در محل آن قبلا يک معبد رومي بوده، که نخست آن را ويران و سپس کليساي جامع نتردام را بر جاي آن ساختند. (ص ج / 1 دايرة المعارف مهرين).13- اين کليسا، در «ونيز ايتاليا» بين سالهاي 1063 و 1067 ميلادي ساخته شده و يکي از بهترين نمونههاي ساختمانهاي بيزانس است.14- اين کليسا که بزرگترين کليساي دنياست در داخل شهر واتيکان قرار گرفته، داراي 694 پا طول و 375 پا عرض و 163000 پاي، مربع مساحت است (ص 219 دايرة المعارف مهرين).15- از کليساهاي بزرگ جهان است که داراي گنبد شگفت انگيزي است.16- کليسايي عظيم است در لندن.17- ميکل آنژ، به مدت چهار سال،براي نقاشي اين نمازخانه مجبور بود که روي داربست چوبي دراز بکشد درحالي که رنگها روي صورتش ميريخت (1058 ميلادي) اين نقاش بلند پايه ايتاليايي در 1500 ميلادي در فلورانس اقدام به آفرينش آخرين اثر زيباي خود (عذرا و قديسه حنا) کرد که مورد شگفتي و تحسين مردم فلورانس واقع شد. (صص 290 و 281، زنان و مردان نامدار جهان).18- ر. ک. شمارهي 7 پي نوشتها.19- تاريخ اجتماعي راوندي ج 4 بخش دوم صفحه 758 و فرهنگ ايران زمين ج 18 ص 8.20- «از اماکن مشابه ربع رشيدي که هم زمان با آن احداث شده بناهاي خيري بود که به نام شنب (مساوي گنبد) غازان در تبريز بوسيلهي غازان خان بنا شده بود (704 - 694 ه.) غازان خان در سه فرسنگي جنوب غربي تبريز آن زمان مقبرهاي براي خود احداث کرد که به نام شنب غازان، معروف بود». (صص 46 و 100 بررسي روش اداري و آموزشي ربع رشيدي / مهدي بروشکي).21- امير الشعراء معزي گوينده تواناي سدهي پنجم در سرودهي «ديار يار» ميگويد:اي ساربان منزل مکن جز در ديار يارمن تا يک زمان زاري کنم بر ربع و اطلال و دمنربع از دلم پر خون کنم خاک دمن گلگون کنماطلال را جيحون کنم از آب چشم خويشتن...(بر گرفته از گنج سخن ج 1، ص 291).22- در سنگ نبشه کهن اين مدرسهي عالي که بتازگي به کوشش آستان قدس رضوي باز سازي شده است، آمده:به عهد شاه سليمان، شهنشه دوران که زنگ کفر از مرآت کاينات زدود!... سپهر عز و شرف، ميرزا ابو صالح محيط مکرمت و علم و فضل و بخشش وجود بناي مدرسهاي، خالصا لوجه الله ز بره طالب علم وعمل، تمام نمود...به سعي مصدر خيرات ميرزا صدرا تمام گشت به وقت و به ساعت مسعود.... بگفت هاتفي از بهر سال تاريخش «از اين رفيع بنا، شأن آسمان افزود»(1081 هجري قمري)(مطلع الشمس ص 542).23- (سنگ آب). «اين سنگاب از جهت قدمت مورد اهميت است زيرا تقديمي خوارزم شاه است و نام ابو الفتح سلطان محمد خوارزم شاه، بر روي آن نقش شده، به تاريخ شعبان 597 هجري، داراي نقش و نوشتهي برجسته بوده، که پيش از اين در رواق ورودي کفش کن صحن کهنه (انقلاب) بوده است و به همين جهت به آن راه روي سقاخانه ميگفتند.» بر گرفته از «راهنماي مشهد» غلام رضا رياضي ص 122.24- ر. ک: «چشمه سار» صص 59 و 60، از انتشارات سازمان اوقاف، تيرماه 1376.منبع: ميراث جاويدانتصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1619]
صفحات پیشنهادی
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان نويسنده: محمد تقي سالک بيرجندي در بامداد نخست آفرينش، دست توانمند آفريدگار، آدمي را بر گونهاي ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان نويسنده: محمد تقي سالک بيرجندي در بامداد نخست آفرينش، دست توانمند آفريدگار، آدمي را بر گونهاي ...
.com ::: ايجاد 20 يادمان ايثار در مساجد
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان-نقش وقف در ايجاد بناهاي ... و نيز اگر پرستشگاههاي فراز پايه و عبادتگاههاي بلند مرتبه و مساجد شکوهمند در ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان-نقش وقف در ايجاد بناهاي ... و نيز اگر پرستشگاههاي فراز پايه و عبادتگاههاي بلند مرتبه و مساجد شکوهمند در ...
وقف، بانوان و ميراث جاويدان
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان در بامداد نخست آفرينش، دست توانمند آفريدگار، آدمي را بر گونهاي پسنديده و برتر برآورد و در نهاد او همه ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان در بامداد نخست آفرينش، دست توانمند آفريدگار، آدمي را بر گونهاي پسنديده و برتر برآورد و در نهاد او همه ...
حفظ پايداري فرهنگي و هنري شيراز
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان ... هنري - فرهنگي، نقش پايهاي و ريشه دار داشته باشد يا انگيزهي پايداري آنها شود؟ ... و ري و قم و شيراز که به ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان ... هنري - فرهنگي، نقش پايهاي و ريشه دار داشته باشد يا انگيزهي پايداري آنها شود؟ ... و ري و قم و شيراز که به ...
تبريز يكي از پايه هاي بالندگي فرهنگ اسلامي است
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان امروز در کدام کشور اسلامي است که چون جهانگردان بدان در آيند، نخست به ديدار مساجد و ... ساخت و ساز بناهاي ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان امروز در کدام کشور اسلامي است که چون جهانگردان بدان در آيند، نخست به ديدار مساجد و ... ساخت و ساز بناهاي ...
ايجاد 20 يادمان ايثار در مساجد
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان و نيز اگر پرستشگاههاي فراز پايه و عبادتگاههاي بلند مرتبه و مساجد شکوهمند در سراسر .... در شنب غازان، ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان و نيز اگر پرستشگاههاي فراز پايه و عبادتگاههاي بلند مرتبه و مساجد شکوهمند در سراسر .... در شنب غازان، ...
وقف و بناهاي عام المنفعه در قاينات
شاهکارهاي مهمي که ارزش تاريخي و هنري والايي دارند با بهرهگيري از وقف ايجاد و در طول ... به بررسي نقش وقف در ايجاد و حفظ آثار و بناهاي مذهبي، هنري در يکي از شهرستانهاي ... بخش عمدهاي از بناهاي مذهبي و هنري به خصوص در جهان اسلام پيوند عميق و محکمي با ... قنات و برخورداري از سد زيرزميني از شگفتيهاي هنري و معماري به شمار ميروند.
شاهکارهاي مهمي که ارزش تاريخي و هنري والايي دارند با بهرهگيري از وقف ايجاد و در طول ... به بررسي نقش وقف در ايجاد و حفظ آثار و بناهاي مذهبي، هنري در يکي از شهرستانهاي ... بخش عمدهاي از بناهاي مذهبي و هنري به خصوص در جهان اسلام پيوند عميق و محکمي با ... قنات و برخورداري از سد زيرزميني از شگفتيهاي هنري و معماري به شمار ميروند.
ماندگاري در روستا با احداث خانه هاي زيبا
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان اينان در راستاي اين ساخت و سازها، براي گردش کار و ماندگاري آن، موقوفههايي پر درآمد ... جهت اقامت سادات، رصد ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان اينان در راستاي اين ساخت و سازها، براي گردش کار و ماندگاري آن، موقوفههايي پر درآمد ... جهت اقامت سادات، رصد ...
تأثير وقف بر توسعهي پايدار
تأثير وقف بر توسعهي پايدار نويسنده: سيد محمود محموديان مطالعهي موردي مدرسهي چهارباغ اصفهان مقدمه ..... نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان ...
تأثير وقف بر توسعهي پايدار نويسنده: سيد محمود محموديان مطالعهي موردي مدرسهي چهارباغ اصفهان مقدمه ..... نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان ...
علي(ع) در آينه نقش 30 نقاش
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 0:8 مانده تا طلوع خورشید ..... در کنار و نزديک بارگاه امام ...
نقش وقف در ايجاد بناهاي مذهبي و ميراثهاي هنري و معماري جهان vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 0:8 مانده تا طلوع خورشید ..... در کنار و نزديک بارگاه امام ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها