واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ماه شکرخند، شکر ریز، شکرنوش
مخمسی زیبا درمدح سید اطهر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام 1 ای لعبت نسرین بدن لاله بنا گوش وای ماه شکرخند، شکر ریز، شکرنوشگر نیست تو را خاک ره، ای سرو قبا پوش باری است گران بودن این سر به سر دوشای در خم چوگان تو سرها همه چون گو صد طعنه ز اغیار تو ای دوست شنیدم صد گونه ستم از تو در ایام کشیدمامید خلاص از تو من زار بریدم آن دم که مقید به دو گیسوی تو دیدمصد دل به یکی حلقه و صد جان به یکی مو تا کار من افتاد به روی چو مه یار چون چشم خود از درد مرا ساخته بیمارگاهی به زمین رخ نهم و گاه به دیوار با این همه غم او ز پی قتل من زارگه تیر مژه آرد و گه خنجر ابرو تا دیدهام ای سرو تو را سیب زنخدان آسیب غمش کرده مرا سر به گریبانزان پیش که از حسرت آن سیب دهم جان رحمی کن و ده کام من از لیموی پستانای رنگ من از حسرت تو زرد چو لیمو ابروی تو یا تیغ کج اندر کف ماه است گیسوی تو یا از من دلسوخته آه استموی تو به رخ یا به گل افشانده گیاه است در کنج لبت ترک من این خال سیاه استیا جا به لب آب بقا ساخته هندو ای برده به زلف سیه خو دل عالم عالم شده آشفته از آن طره پر خمخم قامت من همچو کمان ساختی از غم غم نیست مرا گر شوی ای ترک تو همدمهمدم نه سزاوار بود جز تو پری رو بازآی که گلزار زگل گشته معطر بلبل چو یکی واعظ بنشسته به منبرگه حمد خدا گوید و گه نعت پیمبر گه مدح امام دو سرا موسی جعفرکه اوراست دو صد موسی عمران ارنی (2) گو تنها نه ملک بر در او آمده دربان کز بهر غلامیش زجان تاخته غلمان (3)سازند مگر کحل بصر از دل و از جان حوران بهشتی به در آن شه ذیشأنروبند غبار ره زوار به گیسو ای زاده زهرا خلف سید لولاک (4) در بزم عزای تو ملک با دل صد چاکبال و پر خود فرش کند بر زبر خاک از شمع حریم تو یکی شمع در افلاکبیضا (5) شد و چون فضل تو رخ تافت به هر سو گر بست به زنجیر تو را خصم سیه دل کی کاسته شد رتبه شیران ز سلاسلگردون پی تعظیم تو این سان شده مایل با کوی تو هرگز نتوان کرد مقابلگر گنبد مینا بود و روضه مینو روی تو به نور احدی آمده مظهر شخص تو به شرع نبوی سید و سروربی مهر تو ای نوگل گلزار پیمبر بر پای نخیزد به دمن لاله احمرو زخاک نروید به چمن سنبل خوشبو بوئیم گر امروز تو را راه محبت دیگر چه غم از وحشت فردای قیامتاز ما کنی آن روز گر از لطف شفاعت بی رنج و تعب جای نماییم به جنتبا اینکه نیاید گنه ما به ترازو ای نور خدا، شمع هدی، مصدر ایمان دریای عطا، بحر سخا، منبع احسانای یوسف آل نبی، ای مظهر یزدان وز درد شدی با غل و زنجیر گرانبارغلطان به روی خاک ز پهلوی به پهلو ای شاه حجازی به چه تقصیر به بغداد مسموم نمودند تو را از ره بیدادما را غم قتل تو شها کی رود از یاد الحق که بود ناسخ بد فعلی شدادظلمی که عیان گشت از آن فرقه بدخو کلب تو «صغیر» آن که ترا هست ثنا خوان کمتر بود از مور و تو برتر ز سلیمانران ملخش تحفه که در بخشش عصیان ضامن شوی ار نزد خدا از ره احسانای زاده آزاده تو ضامن آهو دین و اندیشه - حسین عسگری1 کتاب مصیبت نامه، صغیر اصفهانی، چاپ کتابفروشی ثقفی اصفهان، 1348، صفحه.992 ارنی: اشاره است به آیه: «و لما جاء موسی لمیقاتنا و کلمه ربه قال رب ارنی انظر الیک...» (آیه 143 سوره اعراف) موسی علیهالسلام به درخواست جاهلانه قوم خود تقاضای دیدن خدا را مینماید و پاسخ: (لن ترانی) هرگز مرا نخواهی دید میشنود.3 غلمان: (جمع غلام: پسر بچه) خدمتگزاران بهشت.4 سید لولاک: حضرت پبامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است و اشاره دارد به حدیث قدسی: لولاک لما خلقت الافلاک: اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم.5 بیضا: خورشید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]