واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شکنجه در اسارت به دلیل عزاداریجبهه در ایام محرم یك حال و هوای خاص معنوی داشت و در حقیقت با زنده نگه داشتن یاد اباعبداللهالحسین (ع) و روز عاشورا ایستادگی رزمندهها در برابر دشمن دوچندان میشد؛ بچههای رزمنده در ایام محرم مراسم سینهزنی، نوحهخوانی و عزاداری برگزار میكردند و هر روز صبح زیارت عاشورا توسط یكی از رزمندهها قرائت میشد.
رزمندهها در خط مقدم در سنگر بزرگی كه نمازخانه بود برای سیدالشهدا (ع) عزاداری میكردند؛ یك بار معاون گردان ما شهید «عبدالحمید صالحی» همه را جمع كرد و گفت «برادران! برای چه اینجا حضور دارید؟ مگر نه اینكه هدف شما دفاع از ارزشهای اسلام است كه امام حسین (ع) و شهدای كربلا برایش شهید شدند؛ پس به یاد سیدالشهدا (ع) در مقابل دشمن بایستید و از وطن دفاع كنید. شما رزمندهها برای حفظ و بپا داشتن شهادت و زنده نگه داشتن اسلام و ایام عاشورا میجنگید و این عزاداری را چه در جبهه و چه در شهر برگزار كنید، هر دو یكسان است؛ تصور كنید كه به جای اینكه بروید شهر عزاداری كنید حالا در جبهه از وطن و اسلام كه امام حسین (ع) برایش شهید شد، دفاع میكنید». حرفهای معاون گردان در وجود بچهها چنان شوری بپا كرد كه هیچ چیزی قدرت ایستادگی در برابر عزم رزمندگان را نداشت. معنویت جبههها چنان بچهها را جذب میكرد كه همه تصور میكردیم كربلا و قبر شش گوشه ابا عبدالله الحسین (ع) پیش روی ماست. وقتی اسیر شدم ، سالهای زیادی را در اردوگاه 11 تكریت، بند 3 اسارتگاه 10 با دیگر برادران رزمندهام در اسارت گذارندم. در دوران اسارت هرگونه تجمع و برگزاری مراسم عزاداری ممنوع بود و عراقیها در صورت اجرای این برنامهها اسرا را به شدت شكنجه میكردند، اما هیچكدام از این رنج و شكنجهها شیعیان امام حسین (ع) را از عزاداری باز نمیداشت.
شبهای محرم یكی از برادران به نام «حاج احمد فراهانی» با قرائت زیارت عاشورا مراسم عزاداری را شروع میكرد؛ بعد هم بچههایی كه صدای خوشی داشتند و نوحههای اباعبدالله (ع) را در حافظه داشتند و به قولی با تجربه بودند، مراسم عزاداری را به دست میگرفتند. اگر در میان عزاداری بچهها عراقیها متوجه برنامه میشدند از پشت پنجرههای آسایشگاه فریاد میزدند و بچهها را وادار به سكوت میكردند. بعثیها آن شب در اسارتگاه را باز نكردند، اما صبح فردا همه بچهها را از آسایشگاه بیرون آوردند و شروع به آزار و شكنجه اسرا كردند. عراقیها با این شكنجه قصد داشتند رهبر این قضیه را پیدا كنند و به همین خاطر ابتدا سراغ حاج آقا فراهانی رفتند و او را به سلول انفرادی بردند و بعد از آن به دلیل اعتراض بچهها بنده و چندتای دیگر را هم به سلول انفرادی انداختند. بعثیها بعد از عزاداری آن شب تا چند روز بچهها را شكنجه دادند، اما اسرا دست از برگزاری عزاداری برای سیدالشهدا (ع) برنداشتند. آزاده ، رضا جعفریمنبع :خبرگزاری فارس تنظیم برای تبیان :بخش هنر مردان خدا - سیفی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]