واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کربلا در شاعرانههای علمای دین
در ادامه قسمت دوم ودر بخش سوم به بیان دیدگاه هنری وسیاسی شاعرانه های علمای دین، در موضوع عاشورا می پردازیم. ج. نگاه هنرى: در بین علما و روحانیت شیعه در دوره قاجار کم تر کسى در پایه ملا احمد نراقى توانسته است با دیدى زیباشناسانه و هنرى زیباییهاى رویداد عاشورا را به تصویر بکشد. هرچند نگاه او خالى از فهم عرفانى و حکیمانه نیز نیست ولى جلوه زیباشناسى معنوى رویداد عاشورا در شعر وى بیش تر است. ملا احمد نراقى در آخرین بخش مثنوى طاقدیس به جریان حرکت امام حسین(ع) از مدینه به سوى عراق و گونه حضور او در کربلا و رویداد روز عاشورا اشاره کرده است. او با دقت بسیار کوشیده است تا دقایق روحى و عاطفى این رویداد دلخراش را از بعد انسانى وصف کند. نراقى در طاقدیس مدهوش صحنه کربلاست و با دیدى هنرمندانه به همه رویدادها و فراز و نشیبهاى آن نگاه مى کند. او در بیان وداع امام حسین(ع) از مدینه و قبر پیامبر اسلام (ص) مى سراید: یا رسول الله برآور سر ز خا ک نى فرود آ از فراز صقع پاک بین حسین اینک وداعت مى کند رو به اقلیم شهادت مى کند توشه بردارید از دیدارها خوان دعا در گوش گوهر بارها نراقى دگرگونى ساختار سیاسى و فرهنگى جهان اسلام در روزگار امام حسین(ع) و فساد حاکم بر دربار امویان را به طور استعارى و در قالب تشبیه ها و کنایه ها چنین شرح مى دهد: بین بهاران را خزان آید ز پى گلستانى را رسید ایام دى بلبلان رفتند از گلزارها جاى گل ها سرکشیده خارها رسته کز پا جاى نسرین یاسمن جاى بلبل در نوا زاغ و زغن نراقى در نگارگرى همدمى یاران و خویشان امام حسین(ع) با وى خطاب به حضرت زهرا(س) از فتنه هایى که پس از او سر برآوردند مى گوید. آن گاه از یک سو بسیار سوگناک چهره نگارى مى کند از قطار شترانى که اسیران کربلا و دخترکان سوار بر کجاوه را به شامات مى برند؛ از سوى دیگر به غیرت جوانانى اشاره مى کند که در رکاب امام(ع) بر رخش عزت سوار گشتند و به جدال با نامردان پرداختند: سر برآر اى زهره زهرا دمى پر ز شور و فتنـه بنگر عالـمـى بنگر اشترها قطار انـدر قطار دخترانت بین به محمل ها سوار بنگر آن شهزادگان بحر جوش تیغ ها بر کف سپرهاشان به دوش رخش عزتشان همه در زیر ران در رکاب آن شـه خوبان روان ورود به کربلا از زبان نراقی نراقى براى نشان دادن فضاى اندوهناک شب عاشورا و سیاهى و دیجورى این شب و پنهان ماندن نور دین احمد چونان خورشید عالم تاب که در آن شب خوفناک خود را از نظر هوس رانان و هوس بازان و کج اندیشان پنهان داشته بود چنین مى سراید: چون نهفت از خجلت سلطان دین چهره زرد آفتاب اندر زمین بى تحاشا خسرو روز از سریر خویشتن افکند در دریاى قیر خور چو نور دین احمد شد نهان همچو کیش اهریمن شب شد نهان بیضیه اسپید بیضا رخ نهفت شب چو زاغى بر سر آن بیضه خفت آمد از پرده برون دیوانه وش پاى تا سر عور بانوى حبش جامه نیلى کرد زال روزگار مو گشود از غم عروس زنگبار چشم یاران بر راه سحر دوخته تا مهر از خاوران سر برآورد. آنان گوشهایشان همه بر بانگ خروس بود تا پیش از آن که آواى طبل جنگ شنیده شود تیغ ها بر کف و کفن ها بر دوش و سینه در جوش و دل ها در خروش باشد. تا این که سپیده دم دمید و روزگار آهنگ ماتم را ساز کرد و لیلى شب بند پیراهن خود را گسیخت. نراقى در چهره نگارى آخرین دیدار امام حسین(ع) با یاران خود در صبح عاشورا و جنگ نابرابر آنان با سپاه دشمن با زبانى حماسى مى سراید: جان به لب سر بر کف از ملک جهان رخش ها راندند سوى لا مکان رخش ها در قلب میدان تاختند تیغ ها بر حزب شیطان آختند کفر و دین بر یکدیگر آمیختند رشته هاى جان هم بگسیختند جوى ها کردند از خون ها روان خاک ها کردند رنگ ارغوان در نگاه نراقى خاک کربلا دو جریان دین و کفر را از یکدیگر ممتاز کرد. دین در عاشورا از غلاف بیرون آمد و با کفر در میدان مصاف قرار گرفت. یاران امام با آهنگ استوار در حالى که بر رخش سوار بودند به میدان تاختند و با تیغ هاى خود با حزب شیطان درافتادند. درگذشت ملا احمد نراقى مانع از آن شد تا وى همه رویداد کربلا را در قالب زیبا و اثرگذار مثنوى خود به تصویر کشد و با مرگ نراقى ماجراى کربلا در مثنوى طاقدیس ناتمام ماند. د. نگاه سیاسى: باید پذیرفت که برخلاف وجود چهره هاى جهان آراى ادب حوزه بسیارى از مدیحه ها و مرثیه هاى اهل بیت(ع) در طول عمر هزار و دویست ساله خود تک بعدى بوده و کم تر در آثار شاعران مرثیه سراى اهل بیت(ع) به جنبه هاى حماسى و سیاسى و مبارزاتى پیشگامان این نهضت بویژه سالار شهیدان توجه شده است. آنان بیشتربه جنبه هاى ستمدیدگى، تنهایى، بى یار و یاورى و پاکى و بى آلایشى شهدا مى پرداختند. تنها از دهه بیست است که نوحه ها و مرثیه ها دستخوش دگرگونى اساسى شد و جنبه حماسى و انسانى آن با اثرپذیرى از آموزه هاى علماى مبارز و پیشگامان روحانیت اوج گرفت و با توجه به پویایى جامعه گونه اى دگرگونى در فهم از عاشورا پدید آمد و حادثه عاشورا در همه زوایاى آن مطرح گردید. حرکت یاد شده در جریان نهضت امام خمینى در آغازین سالهاى دهه چهل توجه همه عالمان و مردم را به دقت در سرچشمه سرشار از فرهنگ و حرکت نهفته در قیام عاشورا جلب کرد. امام خمینى توانست امام حسین(ع) را به عنوان اسوه عملى بشناساند و رویکرد اجتماعى حرکت عاشورا را در دلها و ذهنها جاى گیر سازد. او از این جریان به عنوان یک سلاح ایدئولوژیک استفاده کرد و در پرتو نگاه ناب امام از حدود سال 1340 به بعد نوحه ها دستخوش دگرگونى اساسى شد و جنبه حماسى و سیاسى به خود گرفت و در انقلاب اسلامى سال 1357 به کمال رسید. در جریان این انقلاب و با پرتوگیرى آموزه هاى امام خمینى از مکتب سالار شهیدان بود که مردم جهت زندگى خود را دگر کردند و فهم آنها از دین و آیینهاى دینى دستخوش دگرگونى ژرف شد. امام خمینى محرم را ماه پیروزى خون بر شمشیر نامید و مردم حقیقت نهضت امام حسین(ع) را در محرم 1357 آزمودند. آنان فهمیده بودند که چگونه یک شعار را مى توان به عمل دگر کرد و خوشایند نهضت حسینى نیز نه توسعه شعار بلکه توسعه شعور بود. چنین بود که شیعه استفاده از روز عاشورا را فرا گرفت و خون امام حسین(ع) به سرمایه حق دگر شد نه ابزارى براى سکون و بى خبرى و بى خردى. مى توان پیروزى خون بر شمشیر را پس از سده هاى زیادى که از رویداد جانسوز کربلا گذشته بود در چیرگى نهضت اسلامى با رهبرى یکى از فرزندان او امام خمینى بر رژیم پهلوى به خوبى حس کرد. نقطه سرآغازى که در صورت پایندگى و ادامه شعور و عمل صالح مى تواند برترى حق بر باطل را به زیبایى بنمایاند. برگرفته از کتابخانه طهور-نقدی گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]