تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799061177




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش وقف در تشکيل سرمايه انساني و اجتماعي و بسترسازي توسعه اقتصادي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقش وقف در تشکيل سرمايه انساني و اجتماعي و بسترسازي توسعه اقتصادي
نقش وقف در تشکيل سرمايه انساني و اجتماعي و بسترسازي توسعه اقتصادي نويسنده:مصطفي سليمي فرد چکيده يکي از ضرروت هاي مسير توسعه اقتصادي در هر جامعه اي مشارکت تمامي مردم آن جامعه در اين فرآيند مي باشد، به اين معني که داشتن برنامه مناسب و منابع کافي گرچه از نيازهاي رسيدن به توسعه اقتصادي مي باشد، اما همه اينها بدون وجود يک عزم قوي و مشارکت فراگير آحاد جامعه در پيشبرد برنامه هاي توسعه، توفيق کشور را در نيل به اهداف طراحي شده با چالش جدي مواجه مي کند. مشارکت مردم نيز به نوبه خود به عوامل متعددي بستگي دارد که از آن جمله مي توان به باور مردم به فايده مندي توسعه و نيز رهايي آنها از گرفتاري در دور باطل فقر و نابرابري مي باشد. در اين راستا وقف مي تواند در همراهي مردم با فرآيند توسعه نقش مهمي ايفا نمايد. چرا که قادر است توده هاي کم بهره مند از درآمدهاي جامعه را با يک توزيع مجدد داوطلبانه درآمد، بهره مند ساخته و فرصت و قدرت انديشيدن، درک منافع بلند مدت جامعه و در نتيجه همسويي با برنامه هاي توسعه را در آنها ايجاد نمايد. در يک نگاه کلي مي توان گفت وقف حد اقل دو اثر مهم دروني و بيروني دارد: اثر دروني وقف به انسانهاي وارسته اي برمي گردد که با وقف بخشي و يا تمام اموال خود، به پالايش درون خود پرداخته و تزکيه نفس مي نمايند و از اين طريق تعلقات مادي را از خود زدوده و روحيه مال اندوزي و تکيه بر ثروت دنيوي را از خود دور مي کنند. از ديگر سو، گسترش فرهنگ وقف در جامعه مي تواند در کاهش معضلات اقتصادي - اجتماعي مانند فقر و محروميت دهکهاي پايين درآمدي جامعه، نابرابريهاي عميق درآمدي و غير درآمدي در ميان اقشار جامعه (و پي آمدهاي ناگوار آن از قبيل گسترش جرم و جنايت)، پرورش نيافتن بخش عظيمي از استعدادهاي انسانهاي کم برخوردار، موثر باشد. از جمله نتايج چالش هاي بالا موجودي ناکافي سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي جامعه براي طي مسير طولاني و دشوار عبور از توسعه نيافتگي مي باشد. وقف مي تواند به کمک سياست گذاران و مديران عرصه اقتصادي – اجتماعي آمده و نه تنها در محو فقر و محروميت ها تاثير شگرف بگذارد و از نابرابريهاي شديد طبقاتي که مانع توسعه به شمار مي آيند، جلوگيري نمايد، بلکه اسباب تاليف قلوب مسلمين(و حتي غير مسلمين)- يعني افزايش موجودي سرمايه اجتماعي- که محرک توسعه اقتصادي مي باشد را فراهم نمايد.اما وقف براي ايفاي نقش تاريخي خود نيازمند نوسازي فرهنگي و استفاده از دانش و هنر روز در عرضه آن به جامعه، در نحوه ورود افراد به آن و نيز در موضوعاتي است که مي تواند مشمول آن گردند.کلمات کليدي: وقف- موقوفات - سرمايه انساني- سرمايه اجتماعي- توسعه اقتصادي- توزيع درآمدWaqf as a Facilitator of Economic DevelopmentMostafa Salimifar(Ph.D)•AbstractThe purpose of this article is to study the capabilities of waqf as a facilitator and contributor of economic development of countries in which enjoy of a developed culture of waqf. In order to this, descriptive- analytic methodology has been used. Moreover, the article tries to give a general overview on waqf by answering basic questions including its meaning, its kinds, its history and its current lows. Then, the concepts of human capital, social capital, their sources and their kinds and their roles regarding economic growth have been defined. The capabilities of waqf regarding its role in increasing human and social capitals and income distribution adjustment has been surveyed from the view of theoretical, practical and historical insights. Findings indicate that waqf is capable to facilitate economic development. This claim is supported by survey of historical achievements of waqf in a long period as length as fifteen centuries. Obviously, the robust of the role of waqf in the above areas depends on cultural enrichment and expanding waqf in a society as well as providing the possibility of people’s partnership and innovation in the cases that endowments are specified.Key Words: Waqf(Endowment)-Human Capital- Social Capital- Economic Development- Income Distribution.مقدمهدر ادبيات توسعه اقتصادي تا چند دهه قبل از سرمايه به عنوان مهمترين پيشران توسعه اقتصادي در کشورها نام برده مي شد و مصداق اصلي سرمايه، سرمايه فيزيکي (ماشين آلات و ساختمان) و سرمايه مالي تلقي مي شد.ظهور اقتصاد دانايي در اوايل دهه ي شصت در آمريکا و سپس در کشورهاي آسيايي از جمله کره ي جنوبي، سنگاپور، مالزي و بعضي از کشورهاي آمريکاي لاتين مفهوم جديدي از سرمايه مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت که نه تنها گسترده تر از مفهوم قبلي آن بوده بلکه از جهت تاکيد و اهميت با قبل تفاوت اساسي داشت. در اقتصادهاي دانايي محور ابتدا سرمايه به دو گروه کلي: سرمايه ي ملموس و غير ملموس تقسيم شده و نقشي که براي سرمايه ي غير ملموس قائل شده اند فراتر و محوري تر از نوع اول آن مي باشد. سرمايه ي غير ملموس به نوبه ي خود به:- سرمايه ي انساني- سرمايه ي اجتماعي- سرمايه ي فکري (معنوي)- سرمايه ي فرهنگيقابل تقسيم مي باشد. از ميان انواع سرمايه غير ملموس مورد اشاره در بالا، دو نوع سرمايه انساني و اجتماعي شايد از اهميت بيشتري (لا اقل در رابطه با نقشي که در توسعه ي اقتصادي ايفا مي نمايند) برخوردار باشند. در اوايل دهه شصت اقتصاد داناني مانند شولتز (1) و مکبر (2) اصطلاح سرمايه هاي انساني معرفي شده توسط آدام اسميت را مجددا مطرح نمودند تا نشان دهند که چگونه ميزان کار سالم و ماهر مي تواند موجب بهبود بهره برداري از ساير نهاده هاي توليد گردد. به عبارت ديگر، پيش نياز سرمايه گذاري در حوزه فناوري وجود سرمايه هاي انساني است. سرمايه انساني از آموزش و ياد گيري در حين کار (3) حاصل مي گردد. سرمايه اجتماعي گر چه کار کردي همسو با سرمايه انساني دارد و مي توان گفت اين دو با يکديگر ارتباط دارند، اما سرمايه اجتماعي يک مفهوم جمعي است در حالي که سرمايه انساني يک مفهوم فردي است. تعاريف متعددي در مورد سرمايه اجتماعي ارائه شده اند که از تنوع بيشتري نسبت به سرمايه انساني برخوردار مي باشد. اين تنوع نشان از پيچيدگي اين نوع از سرمايه دارد. پوتنام (4) سرمايه اجتماعي را شبکه ها، هنجارها و اعتماد توانا ساز مشارکت کنندگاني که اهداف مشترکي را در فعاليتهاي موثرتر با يکديگر پيگيري مي نمايند، تعريف مي کند. گرچه اهميت سرمايه انساني در فرآيند توسعه اقتصادي در جوامع در حال درک کردن مي باشد و دولت ها به ميزان توانايي خود در جهت افزايش موجودي سرمايه انساني جامعه خود مي کوشند، اما نقش سرمايه اجتماعي همچنان در کشور هاي در حال توسعه در اين فرآيند نديده گرفته شده است و جايگاه آن درک نشده است. به نظر مي رسد وقف با توجه به ظرفيت گسترده اي که در فقه اسلام و ريشه تاريخي عميقي که دارد، نه تنها مي تواند به عنوان يک روش تامين اجتماعي مطرح شود، بلکه از پتانسيل افزايش موجودي سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي برخوردار است و بنابر اين مي تواند فرآيند توسعه اقتصادي کشور تسريع نمايد.تعريف وقفوقف در لغت به معناي ايستادن (منتهي الارب) به حالت ايستاده ماندن و آرام گرفتن است. در اصطلاح فقهي نگه داشتن و حبس کردن عين ملکي است بر ملک واقف آن؛ نه ملک خدا، و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا (5) و بعضي از فقها گويند: حبس عين است بر ملک خداي تعالي. بنابر اين ملکيت آن از مالک آن به خداوند منتقل مي شود. (6) مرحوم محقق حلي " وقف را عقدي مي داند که ثمره آن حبس کردن اصل و رها کردن منفعت است". (7) شيخ محمد حسن نجفي وقف را چنين تعريف کرده است." عقد ثمرته تحبيس الاصل و اطلاق المنفعه". (8) وقف يعني رقبه شيئي را نگهداشتن و منفعت آن را آزاد کردن است. (9) تحبيس يعني حبس کردن چيزي از طرف مالک آن به وجهي از وجوه، به نحوي که فروش آن ممنوع باشد، به ارث منتقل نگردد، قابل هبه نباشد، فروخته نشود و به رهن و اجاره و عاريت و از اين قبيل داده نشود." تسبيل المنفعه" يعني صرف کردن منفعت مال (درآمد) در جهتي که واقف تعيين کرده است. (10)برخي کلمه "تسبيل" را به جاي کلمه اطلاق قرار داده اند. از جمله مرحوم شيخ طوسي مي فرمايد: " فالوقف تحبيس الاصل و تسبيل المنفعه و جمعه اوقوف و اوقاف". (11) "تسبيل" يعني در راه خدا قرار دادن و دليل وي سخن پيغمبر (ص) است که فرمود: " حبس الاصل و سبل المنفعه". (12) يعني اصل آن را حبس کن و منفعتش را در راه خدا آزاد کن.مذاهب ديگر اسلامي براي وقف تعاريف گوناگوني را ارائه نموده اند، وفقهاي هر مذهبي وقف را آن گونه تعريف کرده اند که بيانگر گرايش آنان در مورد مالکيت وقف باشد؛ آنهايي که وقف را لازم مي دانند با کساني که آن را جايز مي شمارند، تعاريف متفاوتي را ارائه کرده اند.اقسام وقفدر اينجا به دو نوع تقسيم بندي وقف اشاره مي شود: 1- وقف به اعتبار موقوف عليه به عام و خاص تقسيم مي گردد. " وقف عام" وقفي است که مقصود از آن امور خيريه به صورت عام است و مخصوص گروه و طبقه معيني نيست، مانند وقف بر فقرا، وقف بر طلاب و مدارس و مساجد و مقابل آن وقف خاص است که مخصوص گروه معين و خاصي است. مانند وقف بر اولاد يا افراد و طبقه اي خاص از مردم. (13)2- تقسيم وقف به "وقف انتفاع" و "وقف منفعت". اگر نظر واقف از وقف تحصيل درآمد مادي نباشد، آن را وقف انتفاع گويند مانند احداث مسجد در زمين ملکي خود و يا زمين موات و امثال اينها، و اگر نظر واقف از وقف تحصيل درآمد باشد تا در مورد معيني هزينه شود، آن را وقف منفعت نامند، مانند وقف ملک براي اداره مسجد و مدرسه. انواع وقف انتفاع را "اصول وقف" هم ناميده اند. (14)شرايط واقفواقف بايستي عاقل و بالغ بوده و تصرف وي جايز باشد(يعني محجورعليه نباشد). (15) گر چه وقف بچه اي که حتي به ده سال رسيده باشد بنابر اقوي صحيح نيست، اما از آنجا که وصيت وي بنابر اقوا صحيح است، پس اگر بر وقف هم وصيت کند، وقف وصي او صحيح مي باشد. (16)شرايط وقفبراي صحت وقف بايستي چهار شرط وجود داشته باشند:1- دوام، يعني وقف بايد ابدي باشد و نه موقت.2- تنجيز، يعني اين که وقف معلق و مشروط نباشد.3- به تصرف دادن، يعني مسلط کردن موقوف عليه(متولي يا حاکم شرع) بر موقوفه و بر داشتن تسلط خود از آن. ولي اگر چيزي را بر اولاد صغير خود وقف کند و به قصد اين که آن چيز وقف آنان باشد و از طرف آنان نگهداري کند، وقف صحيح است.4- از خود بيرون کردن، يعني بر خود وقف نکردن است (17)ولايت بر وقفولايت بر وقف عبارت است از داشتن اختياراتي محدود بر نگهداري، اصلاح و برداشت درآمدهاي مال موقوف و مصرف آن درآمدها در اموري که بر آن وقف شده است و بر دو قسم است: ولايت عامه که براي ولي امر است و ولايت خاصه که واقف در حين انشاي وقف يا حاکم شرع او را تعيين کند. (18)تبديل به احسن موقوفاتتبديل به احسن موقوفات از نکات بسيار مهمي است که در عمل مي تواند بسيار مفيد باشد، چرا که در غير اين صورت موقوفات زيادي که به دلايل مختلف امروز قابل بهره برداري نبودند و يا بهره برداري از آنان مقرون به صرفه نبود، بلا استفاده مي ماندند. منظور از تبديل به احسن موقوفات ابدال (19) و استبدال (20) عين موقوفه به رقبه با کيفيتي بهتر است. در کتب فقهي نوع "وقف منفعت" مي تواند سودمند باشد، يعني با وجود جواز تبديل به احسن با توجه به صرفه و صلاح وقف مي توان رقبات مزروعي را به مسکوني و مسکوني را به تجاري و امثال اينها تبديل کرد. (21)علما عموما تغيير و تبديل در موقوفه و حتي تغيير در عنوان وقف را جايز نمي دانند و فقط در وقف منفعت وقتي با عنوان فعلي"مسلوب المنفعه" باشد، جواز تبديل را صادر کرده اند. (22)مفهوم سرمايه انسانيدائره المعارف علوم اجتماعي، سرمايه انساني را "ذخيره اندوخته شده از استعدادها، مهارت ها و دانش مي داند که در آمد کارگر را در بازار نيروي کار افزايش مي دهد". در طي سالهاي گذشته مفهوم سرمايه انساني گسترش پيدا نموده و فعاليت هاي غير بازاري را نيز شامل مي شود. به عنوان مثال، سازمان همکاريهاي اقتصادي براي توسعه(OECD (23)سرمايه انساني را "دانشي مي داند که افراد در طي زندگي ذخيره نموده و از آن براي توليد کالا، خدمات و يا ايده ها در شرايط بازاري و يا غير بازاري به کار مي برند. از آنجا که اين تعريف منبع ذخيره سازي دانش را مشخص ننموده و اهميت آموزش هاي رسمي و حرفه اي و تخصصي يکسان فرض شده است، مورد انتقاد قرار گرفت، لذا اين سازمان(1998) تعريف خود را از سرمايه انساني به صورت زير اصلاح نمود:"دانش، مهارت ها، شايستگي ها و ويژگي هاي موجود در افراد که به فعاليت هاي اقتصادي مربوط باشند (24) لاروچ سرمايه انساني را مجموعه توانائي هاي ذاتي، فطري، دانش و مهارت هايي مي داند که افراد ذخيره کرده و در طي دوره زندگي گسترش مي دهند. راگري و يونيز چهار بعد اساسي را براي سرمايه انساني در نظر مي گيرند: پتانسيل، ذخيره سازي، دسترسي و اثرگذاري که دو وجه اول بيشتر مبتني بر تعاريف سنتي و وجوه بعدي بحث توزيع و کاربري را مورد توجه قرار مي دهد.گزارش رفاه ملل(OECD:2007) سرمايه انساني را "دانش، مهارت ها و شايستگي هاي موجود در افراد که تسهيل کننده خلق رفاه اجتماعي و فردي است" تعريف مي کند.شايد بتوان گفت که تمامي تعاريف بالا سرمايه انساني را به دو بخش نهادينه شده، ذاتي و فطري و بخش اکتسابي تقسيم مي کنند. حتي اگر با اغماض بپذيريم که فرد در شکل دهي بخش اول سرمايه انساني خود دخالتي ندارد. بخش دوم به طور کامل قابل تغيير بوده و بستگي به سرمايه گذاري هايي دارد که هر فرد در طي دوران زندگي خود در پرورش و شکوفايي و توسعه بخش اول انجام مي دهد.منابع سرمايه انسانيبا توجه به آنچه گفته شد "آموزش" نقش اساسي در ايجاد و توسعه سرمايه انساني هر فرد ايفا مي کند. اما منظور از آموزش چيست؟ (OECD) در گزارش سال 1998 خود آموزش را به چند گونه زير تقسيم بندي مي کند:- آموزش هاي رسمي شامل مدارس، آموزشگاه هاي رسمي، مراکز فني - حرفه اي و دانشگاه ها- آموزش در محيط هاي غير رسمي شامل خانواده، شبکه ها و گروه هايي با علائق مشترک- آموزش هاي نارسمي مانند آموزش در محل کار- تجربيات حاصل در طي زندگي کاري- آموزش کسب شده از طريق شبکه هاي رسانه اي و اطلاعاتيبايستي اعتراف نمود که با وجود تاثير آموزش هاي متعدد بر توسعه سرمايه انساني، همچنان آموزش هاي رسمي نقشي بسيار ويژه و پيشرو در تشکيل سرمايه انساني دارند.شاخص هاي اندازه گيري سرمايه انساني:شاخص هاي متعددي براي اندازه گيري سرمايه انساني از سوي دانشمندان معرفي شده اند که با توجه به سختي و هزينه بالاي اندازه گيري آنها، از روشهاي غيرمستقيم استفاده مي شود. شاخص هاي اندازه گيري به دو دسته شاخص هاي آموزشي و شاخص هاي سلامت تقسيم مي شوند که البته هر کدام از آنها به نوبه خود شامل تعداد زيادي شاخص ورودي و خروجي مي گردند. خلاصه اي از شاخص هاي مورد بحث به صورت زير مي باشند:منابع رشد اقتصادياگر تابع توليد کل يک اقتصاد را به صورت: فرض کنيد و شکل صريح تابع مذکور يک تابع کاب داگلاس به صورت: باشد، که در آن: = کشش توليد نسبت به سرمايه و = کشش توليد نسبت به کار. از تابع بالا خواهيم داشت: که در آن = رشد محصول کل با همان رشد اقتصادي. بنابراين رشد اقتصادي بر سه عامل رشد سرمايه، رشد نيروي کار و رشد بهره وري کل (TFP) بستگي دارد. با فرض بازده ثابت نسبت به مقياس مي توان نوشت:معادله بالا نشان مي دهد که نرخ رشد محصول سرانه به رشد سرمايه سرانه و نيز نرخ رشد بهره وري کل بستگي دارد. با توجه به قانون بازده نزولي، رشد کاهنده محصول در اثر افزايش در سرمايه يا نيروي کار اتفاق خواهد افتاد. بنابراين رشد بهره وري کل عامل کليدي رشد اقتصادي بلند مدت خواهد بود.حال بايد ديد چه عواملي رشد بهره وري کل را موجب مي شوند. البته با وجود تحقيقات طولاني در اين زمينه هنوز بحث ها و اختلاف نظرهاي زيادي در مورد عوامل تعيين کننده کليدي (TFP) وجود دارد. سولو (1956) به سادگي بهره وري کل را تابعي از زمان مي داند. اما رومر (1986). (1990) و لوکاس (1988) معتقدند که سطوح بهره وري کل به موجودي دانش يا سرمايه انساني بستگي دارد. (25)يک مطالعه کمي در مورد 92 کشور جهان براي دوره 2000-1920 نشان داد که موجودي سرمايه انساني يکي از چهار عامل اصلي (26) هستند که به صورت معني دار رشد بلند مدت اقتصادي را تحت تاثير قرار مي دهند. به طور مشخص تر تحقيق مذکور روشن کرد که يک رشد بيست درصدي در متوسط سال هاي به مدرسه رفتن مردم (به عنوان جانشين سرمايه انساني) موجب مي شود که متوسط رشد سالانه اقتصادي حدود 15/0 درصد افزايش يابد. (27) همچنين مطالعه انجام شده توسط آرنولد و ديگران(1:2007) نشان داد که سرمايه انساني اثري قوي بر رشد اقتصادي يک گروه منتخب از کشورهاي عضو OECD داشته است، به گونه اي که يک سال آموزش بيشتر 6 تا 9 درصد به توليد اين کشورها افزوده است.بنابراين از ادبيات توسعه اقتصادي مي توان دريافت که سرمايه انساني نقش انکار ناپذيري در رشد و توسعه اقتصادي کشورها ايفا مي نمايد و شاخصي که بيشتر موجودي سرمايه انساني را در يک جامعه اندازه گيري مي کند و بيشتر مورد نظر اقتصاد دانان توسعه مي باشد شاخص نرخ باسوادي بزرگسالان و يا متوسط سال هاي به مدرسه رفتن جمعيت هر جامعه مي باشد.برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) نيز که از سال 1990 به بعد شاخص توسعه انساني را (HDI) را براي اندازه گيري سطح نسبي توسعه در کشورهاي جهان محاسبه و ارائه مي نمايد. يکي از اجزاي سه گانه شاخص مذکور شاخص دسترسي به آموزش که ترکيبي از متوسط سال هاي به مدرسه رفتن و نرخ باسوادي بزرگسالان در هر يک از کشورها است، مي باشد. (28)از طرف ديگر آخرين بررسي هاي سازمان همکاري براي توسعه اقتصادي مبين آن است که بهبود سرمايه هاي انساني يکي از عوامل کليدي در فرآيند رشد دهه هاي گذشته در تمامي کشورهاي عضو اين سازمان محسوب مي شود. به ويژه اين امر در آلمان (سال هاي 1980)، ايتاليا، يونان، هلند و اسپانيا بسيار مشهود مي شود. به گونه اي که حدود 50% درصد از شتاب در رشد اقتصادي اين کشورها مربوط به سرمايه هاي انساني مي باشد. گزارش اين سازمان همچنين بيانگر آن است که افزايش يک سال در تحصيلات موجب بهبود و درآمد سرانه ملي به ميزان 4 تا 7 درصد مي شود. البته اين تاثير در تمام کشورها مشاهده نمي شود، به عنوان مثال در کره طي سال هاي 90-1969 نسبت نيروي کار داراي تحصيلات دبيرستان و بالاتر از 27% درصد به 75% درصد افزايش يافته است، در حالي که تاثير آن در رشد به اين ميزان نبوده است.دو نکته را در اين رابطه بايستي در نظر گرفت: اول اين که، کيفيت آموزش از کميت آن مهمتر است و دوم اين که، اثر نهايي افزايش تحصيلات در کشورهاي مختلف متفاوت مي باشد. برخي بررسي ها نشان داده است که تحصيلات عالي اثرات بسيار روشني در کشورهاي توسعه يافته داشته است، در حالي که تحصيلات دوره هاي ابتدايي در کشورهاي در حال توسعه موتور رشد به شمار مي آيند. (29)سرمايه گذاري وسيع در آموزش در ايرلند از سال 1967 شروع شد و موجب افزايش شگرفي در نسبت نيروي کار ماهر در اين کشور شد و موجبات شکوفايي اقتصاد اين کشور را از سال هاي 1980 به بعد فراهم کرد. به عنوان مثال، توليد سرانه اين کشور بين سال هاي 2000-1985 دو برابر شد. (30)افزايش سرمايه انساني علاوه بر آثار اقتصادي داراي آثار اجتماعي متعددي نيز مي باشند که از آن جمله مي توان به افزايش سطح سلامتي مردم جامعه اشاره کرد که اين امر به نوبه خود موجب افزايش بهره وري نيروي کار مي گردد. (31) همچنين مي توان انتظار داشت که وقوع جرم و جنايت در يک کشور با افزايش سطح تحصيلات آن جامعه رابطه غيرمستقيم داشته باشد.مفهوم سرمايه اجتماعياز سرمايه اجتماعي با عناوين زيادي نام برده شده است. از آن جمله اند: انرژي اجتماعي، روح جمعي، ارتباطات اجتماعي، روحيه جمعي، شبکه هاي اجتماعي، دوستي گسترده، زندگي جمعي، منابع اجتماعي، شبکه هاي رسمي و غير رسمي و پيوستگي اجتماعي. (32)بانک جهاني در تعريف سرمايه اجتماعي به نهادها، روابط و هنجارهايي اشاره مي کند که کيفيت و کميت تعاملات اجتماعي را شکل مي دهند. سرمايه اجتماعي تنها جمع نهادهاي اجتماعي نيست، بلکه مانند چسب آن ها را در کنار هم نگه مي دارد. سازمان همکاري براي توسعه اقتصادي (OECD) سرمايه اجتماعي را به صورت شبکه هايي در کنار يکديگر با هنجارها و ادراک هاي مشترک تعريف مي کند که همکاري ميان گروه ها را تسهيل مي نمايد. (33)بهترين نظريه پرداز در حوزه سرمايه اجتماعي پوتنام (34) بوده است. وي شبکه ها، هنجارها و اعتماد را که تواناساز مشارکت کنندگان در فعاليت موثرتر با يکديگر بوده و اهداف مشترک را پيگيري مي نمايند به عنوان سرمايه اجتماعي تعريف مي کند.همان طور که بيان شد، ارتباطات اجتماعي که مي توانند به صورت رسمي و غير رسمي وجود داشته باشند، ارزش هايي که در درون اين شبکه ها وجود داشته و يا اين که شبکه ها بر آن ها استوار شده اند و اعتماد سه عنصر مهم در تعريف پوتنام از سرمايه اجتماعي مي باشند که نتيجه ترکيب اين سه عنصر محوري مي تواند زمينه ساز مشارکت بهتر افراد در فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي بوده و از اين طريق هزينه مبادلات اقتصادي را کاهش دهند. رناني و مويدفر (1385) سرمايه اجتماعي را داراي چهار جزء 1- گروه هاي اجتماعي 2- هنجارها 3- اعتماد و 4- شبکه ها مي دانند. (35)اندازه گيري سرمايه اجتماعيبا توجه به تعاريف گوناگوني که در مورد سرمايه اجتماعي وجود دارد، و نيز به خاطر ماهيت کيفي اين نوع از سرمايه، اندازه گيري آن دشوار به نظر مي رسد. با اين وجود شاخص ها و مقياس هاي گوناگوني از سوي پژوهشگران براي سرمايه اجتماعي معرفي گرديده اند که دامنه وسيعي را از شرايط تحصيلي کودکان گرفته تا ابعاد اجتماعي، خانوادگي و شخصي افراد را در بر مي گيرد. مقياس هاي خانوادگي عبارتند از وضعيت اقتصادي- اجتماعي- قوميت، تعداد خواهران و برادران، تعداد دفعات تغيير محل زندگي، سطح ارتباط ميان فرزندان و اوليا پيرامون موضوعات شخصي و اين که آيا والدين در خانه همکاري مي کنند.حال بر شبکه هاي داراي قابليت اجتماعي (رسمي و يا غير رسمي) و بر روي هنجارهاي اعتماد اجتماعي که به صورت گسترده با چنين شبکه هايي در ارتباط مي باشند تاکيد مي کند. از ديدگاه وي يکي از دلايلي که سرمايه اجتماعي در انگلستان مانند آمريکا کاهش نيافته است، تحول آموزشي، تغيير در ساختار اجتماعي پس از جنگ و تاکيد بر سياست هاي دولت در جهت ارائه خدمات اجتماعي است و به طور ويژه استفاده از موسسات غيرانتفاعي و نيروي کار داوطلب در اين حوزه موثر بوده است.سازمان آمار نيوزلند اندازه گيري سرمايه اجتماعي را از سه طريق ممکن مي داند: داده هاي جمعيتي، داده هاي نگرشي و داده هاي مشارکتي. در پرسشنامه اي که توسط پي. بولتن و جي. آنيکس (1998) براي اندازه گيري سرمايه اجتماعي در پنج جامعه در نيوساوت ولز (NSW) طراحي شد، مشتمل بر پنجاه سوال بود که سوالات آن به چند گروه: احساس امنيت اجتماعي، اعتماد به مردم و مشارکت در فعاليت هاي غيررسمي اجتماعي مانند خيريه ها قابل طبقه بندي مي باشد.پوتنام پنج گروه شاخص که هر کدام به نوبه خود شامل تعدادي شاخص ديگر نيز مي باشند را به منظور اندازه گيري سرمايه اجتماعي به شرح جدول ذيل معرفي نموده است:عوامل کليدي در سرمايه اجتماعيامنيت اجتماعي: شواهد نشان دهنده آن است که بالا بودن سرمايه اجتماعي موجب کاهش نرخ جنايت مي شود و بالعکس. به عنوان مثال کاهش سرمايه اجتماعي در قالب کاهش اعتماد عمومي باعث افزايش استفاده از روش هاي مقابله با جنايت و سرقت مانند: ساخت حصار، نصب قفل و دزدگير و... شده است.سلامت: تحقيقات انجام شده نشان مي دهد که بين سلامت و سرمايه اجتماعي ارتباط مستقيمي وجود دارد. هاسپرن معتقد است که سرمايه اجتماعي ممکن است به عنوان سپري (36) در مقابل فشارهاي اجتماعي عمل کند و باعث توليد حس تعلق و خوشبختي شود.آموزش: پوتنام و هاسپرن معتقدند تحصيلات براي خلق سرمايه اجتماعي بسيار کليدي است و بررسي ها نشان مي دهند که افزايش سواد اثرات مثبتي بر تمايل افراد به شرکت در فعاليت هاي جمعي و حتي داوطلبي دارد.سرمايه اجتماعي و توسعه اقتصاديهمان طور که گفته شد، تعريف سنتي سرمايه که به موجودي کالاهاي فيزيکي موثر در توليد ساير کالاها و خدمات و يا به منابع مالي در گردش اتلاق مي شد، جاي خود را به تعريف وسيع تري از سرمايه داده است. توسعه مفهوم سرمايه همپاي تحول در اقتصادهاي دنيا صورت گرفته است. ظهور اقتصاد دانايي در دهه هاي اخير در کشورهاي صنعتي دنيا و سپس گسترش آن به برخي از کشورهاي آسيايي و آفريقايي اين نويد را مي دهد که در آينده اي نزديک اقتصاد اغلب کشورهاي جهان را متحول خواهد ساخت. در مفهوم جديد، سرمايه به سه دسته کلي به شرح ذيل تقسيم مي شود:" سرمايه اقتصادي (که شامل سرمايه مالي، فيزيکي، منابع طبيعي و منابع سرمايه اي) که ابزاري است براي افزايش قدرت توليد و بازدهي به صورت برون زا، سرمايه انساني به معني ارتقاي توانايي هاي اکتسابي افراد و قدرت توليد و بازدهي افراد را به صورت درون زا افزايش مي دهد و سرمايه اجتماعي که با تسهيل و کم هزينه ساختن مناسبات اجتماعي و مبادلات اقتصادي، موجب افزايش بهره برداري از مزيت هاي نسبي بين افراد، بنگاه ها، صنايع و مناطق مي شود". (37) تاريخچه سرمايه اجتماعي حاکي از آن است که تا حدود سال هاي 1990 بيشتر تئوري هاي توسعه توجه چنداني به موضوعات اجتماعي در مباحث اقتصادي نمي کردند و حتي در دهه پنجاه و شصت قرن بيستم ارتباطات اجتماعي سنتي به عنوان مانع حرکت هاي توسعه شناخته مي شد. در ديدگاه نئوکلاسيک سال هاي 1970 نيز مفاهيم اجتماعي چندان مورد توجه قرار نگرفته است و عوامل اجتماعي بيشتر به صورت غيرمرتبط و يا مبتني بر خواست هاي دروني فرد پنداشته شده اند. با وجود آنچه گفته شد، توجه به موضوعات اجتماعي امر چندان جديدي نيست و به تلاش هاي اليکس دوتوکويل (38) اميل دورخيم (39) و ماکس وبر (40) باز مي گردد. نخستين توجهات به سرمايه هاي اجتماعي در قالبي شبيه شکل امروزي در مباحث هانيفان (41) (Hanifan) پيرامون مراکز اجتماعي در مدارس روستايي باز مي گردد. وي از مفهوم سرمايه هاي اجتماعي (مانند دوستي، مهرباني و معاشرت اجتماعي) براي بررسي نقش مشارکت در جوامع آموزشي به منظور مطالعه عملکرد مدارس استفاده نمود. تا سال هاي 1990 اين اصطلاح در مباحث و موراد گوناگوني مورد استفاده قرار گرفت از جمله جاکوبز(42) Jacobs )در حوزه زندگي شهري و همسايگي، پيربورديو (43) Bourdieu.) در بازپروري اجتماعي و جيمز کولمن (44) در مباحث خويش پيرامون زمينه هاي اجتماعي آموزشي بهره گرفتند.گسترش انفجاري سرمايه اجتماعي از اوايل دهه نود قرن بيستم با آثار پوتنام آغاز شد. امروز اين مفهوم در جامعه شناسي، اقتصاد، علوم سياسي و ساير علوم اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته و نه حوزه: خانواده و رفتار جوانان، آموزش و مدرسه، زندگي اجتماعي، کار سازمان ها، دموکراسي و دولت، فعاليت هاي جمعي، سلامت عمومي و محيط زيست، جنايت و خشونت و توسعه اقتصادي را در بر مي گيرد.سرمايه هاي اجتماعي مفهومي چند بعدي است. از همين رو براي تشريح ابعاد آن مي توان موارد ذيل را در آن مشخص نمود:- حوزه سرمايه هاي اجتماعي: سطوح و اجزاي تحليل- شکل هاي سرمايه اجتماعي- منابع سرمايه اجتماعي- شاخص هاي سرمايه اجتماعي- محصولات و نتايج سرمايه اجتماعي: اثرات گونه هاي سرمايه بر رفاه- کانال هاي سرمايه اجتماعي: مسيرهايي که سرمايه اجتماعي از طريق آن رفاه را متاثر مي کند. (45)در سال هاي اخير مطالعات زيادي در مورد ميزان تاثير سرمايه اجتماعي بر عملکرد اقتصادي صورت گرفته است که در اين مطالعات سعي شده است علاوه بر طراحي يک مبناي نظري براي اين امر شواهد تجربي نيز به کار گرفته شدند، که برخي از آنها را مي توان در آثار فدريک، دکات و لوئيز (46)1991) گليزر، ليبسون و ساکرورت (47) Sacerdote) و فرانکوئيس (48) Francois.) مطالعه نمود. در ايران نيز عده اي از اقتصاددانان معتقدند که برخي ناکامي هاي دولت در دوران پس از جنگ تحميلي به دليل روند نزولي کاهش سرمايه اجتماعي در اين دوران بوده است. (49)يک مطلعه تجربي بررسي ارزش هاي جهاني نشان داده است که سرمايه اجتماعي و يا لااقل برخي از اجزاي آن اغلب در کشورهاي توسعه يافته عضو (OECD) به ميزان قابل توجهي بالاتر از مقدار آن در کشورهاي در حال توسعه و کمتر توسعه يافته مي باشد. (50)وقف و توسعهشواهد تاريخي حاکي از آن است که وقف نقشي محوري در توسعه از ابعاد مختلف آموزشي، اجتماعي و اقتصادي ايفاء نموده است. نقش آموزشي وقف از مساجد شروع شد. همان طور که نقش تاريخي مساجد نشان مي دهد، اين مکان ها نه تنها محلي براي عبادت به شمار مي رفتند، بلکه مکان هايي براي دانش آموزاني بودند که براي آموختن علوم مختلف از جمله قرآن، خواندن، نوشتن و رياضيات به آنجا مي رفتند. بنابر اين، مساجد در شروع تمدن اسلامي نقش مدارس را نيز انجام به عهده داشتند، هر چند که از نظر شکل و روش تدريس با مدارس امروزي متفاوت بودند، اما به تدريج به شيوه امروزي نزديک شدند. در زمينه توسعه اجتماعي، خدمات متنوعي به وسيله سيستم وقف انجام مي شد. (51) نگاهي به مواردي که مورد توجه واقفان خيرانديش در طول تاريخ بوده است، مبين اين است که اوقاف در دوره هاي اوليه بعد از ظهور اسلام ابتدا بيشتر به مساجد اختصاص داشت، سپس وقف بر فقرا و مساکين و در راه ماندگان به موارد قبل اضافه شدند. پس از واقعه کربلا، بخش زيادي از موقوفات مسلمين و بخصوص شيعيان به تکريم و زنده نگاه داشتن واقعه عاشورا اختصاص يافت. با شکوفايي تمدن اسلامي و گسترش اسلام در سرزمين هاي بسيار و از جمله ايران و ثروتمند شدن حکومت هاي مسلمانان، زمينه هاي بيشتري مشمول پوشش وقف قرار گرفتند و موقوفات زيادي در زمينه هاي آموزشي، ايجاد مدارس و نظاميه ها در سطوح مختلف، بيمارستان ها، ايجاد راه و پل، تهيه جهيزيه براي عروس ها، تهيه لباس عيد براي پسرها و دخترها در شب عيد نوروز و اعطاي کمک هزينه زندگي به خانواده هاي بي بضاعت اختصاص يافت، که در ذيل به اختصار به آنها پرداخته خواهد شد:وقف بر فقرا1- نخلستان "بويره" در قبا از موقوفات رسول ا... که معروف است وقف فقرا بوده است. ياقوت در معجم البلدان مي گويد که بويره از زمين هاي بني النضير بوده است، ولي منافاتي ندارد که در "قبا" هم جايي در نام "بويره" باشد. (52)2- در بعضي از روايت ها آمده است که حضرت علي (ع) در "ينبع" "بغيبغه" ها را درست کرد. که چشمه هايي بنام "خيف اراک" "خيف ليالي" و "خيف بطاس" در آنها بود. در جاي ديگر آمده است حضرت علي (ع) قطعه زميني از سعد انصاري به 300000 درهم خريد و اولين مزرعه اي که در آن درست کرد "بغيبغه" بود و سپس آن را وقف بر ساکنين و ابن سبيل و نيازمندان کرد. ساير ائمه (ع) نيز موقوفاتي را از خود به يادگار گذاشته اند که از آن جمله موقوفات امام حسن مجتبي (ع) و حضرت علي بن الحسين (ع) و اما موسي بن جعفر (ع) است که باغ هايي در محله نخاوله مدينه به نام باغ صبا و باغ مرجان را مي توان نام برد.در دوران بني اميه و بني عباس به علت گسترش موقوفات، دولت هاي مذکور تشکيلات منظمي را براي اداره و نظارت بر اوقاف تشکيل دادند که در زمان بني اميه "ديوان اوقاف" و در زمان بني عباس کميته اداره موقوفات در اختيار او بود "صدر الوقوف" ناميده مي شد. در زمان عثماني (1342-699 ه.ق) قلمرو وقف گسترش يافت و تشکيلات وسيعي براي آن به وجود آمد و قوانين و مقررات متعددي به تصويب رسيد. (53) در ايران نيز "ديوان اوقاف" در نيمه دوم قرن چهارم هجري و با تاسيس ديوان، دولت ها کاملا در شئون وقف دخالت کرده اند و قسمت مهمي از تکاليف دولت ها از درآمد اوقاف تامين مي گرديده است. (54)وقف بر مدارسهمان طور که گفته شد مدارس از جمله اموري بوده اند که در طي تاريخ موقوفات زيادي براي ايجاد و نگهداري آن ها اختصاص يافته است. که به عنوان مثال به ذکر چند نمونه اکتفا مي شود:در دوران سلجوقيان و بخصوص در حکومت آلب ارسلان و ملکشاه که خواجه نظام الملک وزارت آنها را بر عهده داشت موقوفات زيادي خصوصا در زمينه احد اث مدارس "نظاميه ها" به وجود آمد، به طوري که جمع موقوفات اين مدارس به شصت هزار دينار مي رسيد. (55)در کتابچه موقوفات يزد آمده است که " در ازمنه سابق در دارالعباده يزد زياده از چهارصد مدرسه و بقعه شريفه معمور بوده که هر يک از آنها موقوفات ملکي و جزئي مي داشتند " (56) از وقفنامه هاي مشهور تاريخي که در سال 709 هجري نوشته شده است، وقفنامه خواجه رشيد الدين فضل ا... همداني است. با اين که بخش زيادي از اين وقفنامه ارزشمند از بين رفته ولي از آنچه باقيمانده است مي توان به ارزش آن پي برد. وي تقريبا به تمامي نيازهاي زمان خود توجه کرده بود و در وقفنامه خود براي اولاد، مدرسان، متعلمان علوم تفسير، فقها، ساکنين، درويشان، مسافران و مجاوران و ساير اصناف و نيز براي تامين بيمارستان ها و تدريس علم طب و براي اساتيد و دانشجويان هر کدام سهمي از درآمد موقوفات مقرر داشته بود. و شرط کرده بود که متعلمان بايد زيرک بوده و در تحصيل علم طب باهوش و باجديت و از مستمدين باشند و دوره طب را 5 سال قرار داده بود. (57)از وقفنامه هاي جالب توجه و تاريخي ديگر مي توان به وقفنامه غازان خان از ايلخانان مغول اشاره کرد، وي پس از اينکه مسلمان شد به ايجاد موقوفات همت گماشت و موقوفاتي براي موارد متعدد از جمله مدارس، بيمارستان ها و کتابخانه ها قرار داد و براي اداره کنندگان اين موسسات حقوق تعيين کرد و براي اداره بيمارستان ها تمامي هزينه ها اعم از لباس بيماران گرفته تا تهيه دارو و حقوق پزشکان و... مواردي را مشخص کرد. (58)در دوران صفويه نيز موقوفات زيادي به ثبت رسيده است که عمدتا توسط برخي از پادشاهان اين سلسله از جمله شاه عباس و شاه طهماسب انجام شده است و بيشتر وقف بر اهل بيت (ع) و امور اجتماعي و کمک به نيازمندان را در بر مي گرفته است. بعد از اين دوران به دليل عدم ثبات سياسي در کشور و نيز روش هاي مستبدانه برخي از پادشاهان در رابطه با اوقاف آنچه که از وضعيت اوقاف به ما رسيده است يک دوره افول را نشان مي دهد، اما بعد از مشروطيت، دوران رونق اوقاف شروع شد و موقوفات زيادي در زمينه هاي مختلف صورت گرفته که برخي از آنها هنوز هم باقي مي باشند، از جمله مي توان به وقفنامه حاج شفيع ابريشمي اشاره کرد که در سال 1328 ه.ق ده پارچه قراء ملکي خود واقع در زنجان را وقف کرد و درآمد آن را پس از عمران و آبادي عين رقابت به شرح زير طبقه بندي کرده است:- احداث يک رشته قنات و لوله کشي آب آن براي مصرف آب شرب شهر.- احداث يک بيمارستان به گنجايش ده تختخواب در شهر زنجان و تامين کليه مخرج آن با شرايط روز و درمان ده نفر از بيماران فقير و بي بضاعت به صورت پيوسته.- احداث دبستان در روستاهاي موقوفه براي تدريس دوره ابتدايي و قرآن.- احداث حمام.- احداث پل بر روي رودخانه ده دولجين.- اطعام کليه مردم در روستاهاي موقوفه در شب هاي مشهور به قدر.- تهيه لباس دخترانه و پسرانه در شب عيد نوروز براي بچه هاي يتيم و بي بضاعت و کمک نقدي به تعدادي از خانواده هاي مستحق و آبرومند در شب چهارشنبه آخر سال. (59)در دوره بعد از انقلاب مشروطيت تا پيروزي انقلاب اسلامي گرچه تعرض هايي به اموال وقفي صورت گرفت ولي اداره امور اوقاف به سمت تشکيلاتي شدن پيش مي رفت و دولت ها ساختارهاي متفاوتي را براي اين منظور در کشور تاسيس کردند که از جمله تصويب " وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه " در سال 1289 ه.ش و سپس تصويب قانون اوقاف در ده ماده در سال 1313 ه.ش و تصويب و لغو قانون "فروش املاک موقوفه" در مجلس دوازدهم در سال 1340 بود. البته اصلاحات ارضي در سال 1341 نيز به گونه اي معترض اموال وقفي شد و نهايتا در سال 1354 قانون جديد اوقاف به تصويب رسيد که تا پيروزي انقلاب اسلامي تغيير عمده اي در آن صورت نگرفت. يکي از نتايج تعريف و تاسيس ساختار و قوانين مصوب براي اداره امور اوقاف، هدايت مرکزي اين امور با انجام برنامه ريزي هايي که صورت گرفت، مي باشد. بخصوص اين امر در مورد اوقاف عام بيشتر مصداق داشته است. براساس آمارهاي موجود، در سال هاي 1338 و 1339 بيش از هفتاد و سه هزار رقبه وقفي شناخته شده در کشور وجود داشته است که مصارف عمده درآمد آنها به صورت زير بوده است:- تربيت طلاب علوم ديني.- پرداخت کمک هزينه به دانش آموزان بي بضاعت.- کمک به درمان افراد نيازمند.- خريد و چاپ کتاب هاي ديني و علمي.- احداث دبستان.- کمک به موسسات خيريه.- پل سازي، راهسازي، احداث حمام و..... (60)شايد به توان موارد بالا را در يک تقسيم بندي کلي در سه گروه: 1-کمک به توليد و نشر علم. 2- انجام فعاليت هاي مذهبي و اجتماعي و کاهش آثار ناگوار ناشي از نابرابري هاي اقتصادي و اجتماعي و 3- کمک به توسعه زيرساخت هاي جامعه، جاي داد.که دو گروه اول به ترتيب موجبات افزايش سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي را در جامعه فراهم مي کنند و گروه سوم را مي توان جزو سرمايه گذاري هاي اقتصادي به شمار آورد که به طور سنتي هم نقش آن در افزايش بهره وري اقتصادي در ادبيات مربوطه پذيرفته شده است.نگاهي گذرا به زمينه هاي معرف درآمدهاي موقوفات بعد از پيروزي انقلاب مبين آن است که کماکان کمک به نيازمندان و کمک هاي اجتماعي- کمک به امور بهداشتي و درماني کشور و کمک به مدارس و پرورشگاه ها و مهدهاي کودکان، سه زمينه اصلي مورد توجه بوده اند.به علاوه آستان قدس رضوي با موقوفات بسيار زيادي که در شهرهاي مختلف کشور دارد، فعاليت هاي متعددي را در بخش هاي فرهنگي- علمي- درماني و اقتصادي عهده دار مي باشد که تاثير اين فعاليت ها در بستر سازي توسعه اقتصادي منطقه اي و حتي کشور قابل انکار نمي باشد. تربيت دانش آموزان و دانشجويان در رشته هاي مختلف علمي در مدارس و دانشگاه هاي اين موسسه در افزايش موجودي سرمايه انساني و اجتماعي جامعه نقش موثري داشته و خواهند داشت.وقف و توزيع درآمدتقدم توزيع درآمد بر رشد اقتصادي و يا اولويت تعقيب رشد اقتصادي- توسعه اقتصادي- بر توزيع درآمد از مباحثي است که از ديرباز در ميان اقتصاددانان توسعه اقتصادي بوده است و ديدگاه هاي متفاوتي در اين مورد وجود دارد. ولي آنچه که شايد کمتر اختلافي در مورد آن وجود دارد، نقش مشارکت مردم در تسريع پروسه توسعه اقتصادي در جوامع مي باشد، به گونه اي که مي توان گفت دسترسي به توسعه بدون مشارکت مردمي تقريبا امري دست نيافتني است. شايد يکي از دلايل عمده عدم توفيق کشور به توسعه با وجود حدود شصت سال برنامه ريزي توسعه در کشور و اجراي پنج برنامه عمراني در دوره قبل از انقلاب اسلامي، ناکامي سياستگذاران و رهبران کشور در جلب مشارکت هاي مردم در رسيدن به اين مطلوب اقتصادي بوده است. نابرابري عميق در توزيع درآمد و گسترش فقرا در بخش هاي زيادي از جامعه به نوبه خود از عوامل عدم مشارکت کافي مردم در اجراي برنامه هاي توسعه در کشور بوده اند. با اين مقدمه مي توان گفت که وقف يک مدل نظري توزيع درآمد مي باشد که در آن به توزيع قبل از توليد و به توزيع مبتني بر عوامل توليد توجه شده است. در اين مدل هيچ نيازي به تصويب قوانين و اجراي آن از طريق قواي قهريه نمي باشد، بلکه اعتقادات مذهبي، خيرخواهانه و بشر دوستانه محرک و منشا آن مي باشد. گرچه ارث، هبه و ماليات ها نيز از ابزار توزيع مجدد درآمد در جوامع مي باشند، اما تفاوت هاي جدي بين اين گروه از ابزارها با وقف وجود دارد: اولا در گروه اخير الزامي در توزيع درآمد به نفع افراد غير برخوردار و يا نيازهاي اجتماعي نمي باشد، در حالي که در "وقف" جهت گيري به سمت موارد بالا مي باشد. ثانيا در گروه دوم تحقق آنها نوعا نيازمند وجود و اجراي قوانين توسط مراجع قانوني مي باشد که اين امر به نوبه خود متضمن انجام هزينه هاي اقتصادي و اجتماعي براي جامعه مي باشد، در حالي که در مورد "وقف" چنين نيست.بنابراين وقف با باز توزيع عوامل موجد درآمد در جامعه و با عنايت به اينکه براساس شواهد تاريخي بخش عمده اي از موقوفات جهت گيري کاهش فقر و رفع نيازهاي اساسي و ضروري مردم را هدف قرار داده اند، امکان مشارکت جدي تر مردم در فرآيند توسعه اقتصادي را فراهم مي کنند. به علاوه همان طور که قبلا گفته شد تغذيه مناسب و برخورداري از سلامت جسمي از يک سو توانايي لازم براي افزايش بهره وري را در نيروي کار فراهم مي کند و از سوي ديگر انگيزه لازم براي کار بيشتر و بهره ورتر را در او ايجاد مي کند. لذا از اين منظر نيز "وقف" تسهيل کننده مسير توسعه اقتصادي مي باشد. چرا که در بيان برخي از اقتصاددانان توسعه اقتصادي، فرآيند افزايش بلند مدت بهره وري و در آمد سرانه تعريف شده است. (61) به عبارت ديگر، افزايش بلند مدت بهره وري مي تواند هم استراتژي توسعه اقتصادي باشد و هم نتيجه توسعه اقتصادي.مضافا اينکه اگر هدف توسعه را همان طور که رابينسون (1978) گفته است برچيدن فقر توده هاي مردم بدانيم، (62) خواهيم ديد با توجه به نگاه وسيع شارع مقدس در بحث وقف، به جهت نظري و علمي توانايي شگرفي در کاهش فقر جامعه مي تواند ايفا نمايد و از اين طريق نيز در راستاي اهداف توسعه انساني قرار گيرد.وقف و افزايش موجودي سرمايه انسانيبراساس آنچه در بحث مفهوم سرمايه انساني و روش هاي تشکيل و افزايش اين نوع از سرمايه بيان شد، ديديم که آموزش به مفهوم عام آن و آموزش هاي کلاسيک به معني خاص آن از روش هاي عمده افزايش موجودي سرمايه انساني مي باشند. گرچه خداوند استعدادهاي فراواني را در انسان به وديعه گذاشته است، ولي اين استعدادها نيازمند آموزش هاي گوناگون جهت تبديل "قوه" به "فعل" مي باشند و شايد به توان گفت موجودي سرمايه انساني هر فرد در حقيقت معادل بخشي از استعدادهايي است که با آموزش و ممارست "فعليت" يافته اند و انسان قادر است از آنها در ساختن زندگي بهتر و نيز افزايش موجودي سرمايه انساني خود به کار گيرد.وقف براساس آنچه که در تاريخ پانزده قرن گذشته خود دارد، همواره در تلاش براي از بين بردن بيسوادي و حتي کم سوادي در جامعه بوده است و لااقل در ده قرن گذشته کمک به افراد مستعد براي علم آموزي و فراگيري دانش، ايجاد مدارس و "نظاميه ها" (63) در اعصار گذشته و دانشگاهها در عصر حاضر يکي از خطوط اصلي مورد نظر واقفان بوده است. بنابراين، يکي از راهبردهاي نانوشته وقف و موقوفات انجام شده در گذشته را مي توان همان چيزي دانست که امروزه اقتصاددانان از آن به عنوان "سرمايه انساني" نام مي برند. لذا با توجه به آنچه در باب نقش سرمايه انساني در پيشبرد فرآيند توسعه اقتصادي گفته شد، مي توان گفت که وقف از اين منظر نيز تسهيل کننده توسعه اقتصادي خواهد بود. بديهي است آنچه که در مورد توانايي وقف در زمينه هاي بالا گفته شد، برداشت از توانمندي هاي وقف در فقه اسلامي و مستند به مصاديق تاريخي آن است، اما ميزان تسهيل گري بستگي به فرهنگ سازي و ترويج فرهنگ وقف در جامعه دارد.وقف و سرمايه اجتماعياسلام مکتبي است اخلاقي که پايه گذاري و رشد ارزش هاي اخلاقي را هدف قرار داده است، به گونه اي که پيامبر اکرم (ص) فرمود: من براي تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شده ام. دستورات و قوانين اقتصادي اسلام هم در نهايت اهداف اخلاقي را تعقيب مي کنند. به عنوان مثال، پرداخت ماليات هايي مانند خمس و زکات نيز گرچه داراي آثار اقتصادي- اجتماعي از قبيل کاهش فقر و محروميت و تعديل ثروت در جامعه مي باشند، اما از طرف ديگر موجبات رشد و کمال انسان ها و جامعه مسلمين را فراهم مي کنند و الفت و همبستگي و به تعبير جامعه شناسان انرژي اجتماعي، روحيه جمعي و دوستي که از مصاديق سرمايه اجتماعي مي باشند را گسترش مي دهند. انفاقات و صدقات (از جمله وقف) نيز بارها و بارها در قرآن و احاديث سفارش شده اند و فضيلت هاي زيادي براي آنها برشمرده اند. مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان آورده است: "انفاق از بزرگترين چيزهايي است که اسلام در يکي از دو رکنش که عبارت است از "حقوق مردم" به آن اهميت داده و براي آن به وسائل گوناگون و طرق مختلفي از قبيل زکات، خمس و کفارات مالي و ساير اقسام فديه و انفاقات واجب و صدقات مستحب و همچنين از راه وقف و سکني (64) و عمري (65) و وصيت و هبه و غيره متوسل شده است، منظورش اين است که سطح زندگي طبقات پائين اجتماع، که نمي توانند نيازمندي هاي زندگيشان را بدون کمک ديگران رفع کنند، بالا بيايد تا با اهل نعمت و ثروت قريب الافق شوند. اسلام از طرف ديگر طبقات عاليه را از تظاهر به تجملات و زيورها در مظاهر زندگي بيش از اندازه اي که طبقه متوسط اجتماع به آن دسترسي دارند، نهي کرده است و منظور از همه اينها اين است که يک زندگي نوعي متوسطي را که اجزاء و ابعاض (66) آن شبيه و نزديک به يکديگر است، به وجود آورد و ناموس يگانگي و همکاري را زنده کند و ريشه اراده هاي متضاد و دشمني ها و کينه هاي قلبي را برکند." (67)در يک نگاه کلي مي توان گفت که صدقات و انفاقات داراي سه اثر مهم فردي و اجتماعي مي باشند. اول اينکه گسترش مستحبات مورد اشاره در جامعه نقش غيرقابل انکاري را در تامين معاش





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2111]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن