محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832459649
وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت نويسنده: سيد محسن قائم فرد مقدمه در بخش اسناد اداره اوقاف استان اصفهان، رونوشتي از يک وقفنامه موجود است1) که اکنون به شماره وـ207 شمارهگذاري شده و در قسمت اسناد موقوفات مرحوم صدر 2) نگهداري ميشود. اين سند در کاغذي ساده و در دو قسمت مجزا که بعدا به يکديگر الصاق شدهاند، تنظيم گرديده و رونوشتي از سواد وقفنامه مرحوم امينالدوله3) است که طي آن در دو بخش، املاکي را به منظور مصارف معيني در ذيحجه سال 1234هـ.ق وقف نموده است. سند موجود را ظاهرا سيد محمدباقر حسيني 4) تنظيم کرده و در دو قسمت توسط وي از جهت مطابقت کامل با سواد مصدّق وقفنامه مورد تأييد قرار گرفته و مُهر شده است. حواشي سواد مصدّق نيز به حاشيه سند موجود انتقال يافته و نام و مُهر هر يک نيز در پايان آن ذکر گرديده است. از اين سند آنچه در اين مقاله مورد توجه قرار ميگيرد، بخش دوم آن است. در اين بخش، مرحوم امينالدوله مقدار سيصد و شصت و شش جريب و هشت قفيز از اراضي »مالاواجرد«5) را وقف کرده و مقرر داشته تا منافع و نمائات آن جمعآوري و پس از کسر حقالتولية و حقالضبط و حقوق ديواني، به افرادي با تفصيل مذکور در وقفنامه داده شود تا ايشان به نيابت از پدر واقف، يعني مرحوم صدر، به زيارت ائمه معصومين، عليهمالسلام، بروند و ثواب زيارت ايشان عايد و واصل روح مرحوم صدر گردد، و بالجمله تصريح نموده که »ثواب اين وقفيّت را عايد مرحوم صدر نموده است«. وقفنامه پس از تنظيم و اجراي صيغه به تأييد گروهي از علما و در صدر آنان مرحوم سيد حجتالاسلام حاج سيد محمدباقر شفتي 6) رسيده است؛ ليکن ايشان پس از مدتي با نوشتن شرحي در حاشيه وقفنامه در ماه صفر 1254هـ.ق وقف مزبور را مصداق وقف بر ميت اعلام، و نظر به بطلان آن دادهاند. پس از ايشان مرحوم حاج محمد جعفر آبادهاي 1- از شاگردان مرحوم سيد حجتالاسلام، نيز نظر استاد خود را مورد تأييد و تمجيد قرار داده است. در اينجا قسمت دوم از وقفنامه امينالدوله و شرح مرحوم سيد حجتالاسلام و نيز نظريه مرحوم حاج محمدجعفر آبادهاي را ميآوريم. به ياري خداوند در فرصتي ديگر ضمن ذکر مستندات اجمالي موضوع مورد بحث و منابع آن، پاسخ استفتائات برخي فقهاي عظام در اين خصوص نيز منعکس خواهد گرديد. اظهار نظر علما و صاحبنظران محترم حقوق اسلامي نيز در اين مورد به همراه ديگر استفتائات آورده خواهد شد. در پايان اين مقاله فتواي حضرت آيتاللّه حاج شيخ محمدتقي مجلسي اصفهاني 2- نيز به عنوان اولين نظريه، مبني بر بطلان وقف مزبور ذکر ميشود. بخشي از متن وقف نامه ... در ثاني سرکار عظمتمدار، مقربالخاقان، المستعان بالطافاللّه العزيز المنان، امينالدولة العليّة العالية، خالصا لوجهاللّه تعالي اصالتا، وقف مؤبد شرعي و حبس مخلّد اسلامي نمودند تمامي موازي سيصد و شصت و شش جريب و هشت قفيز مفروز معين از جمله چهارصد و پنجاه و نه جريب ششدانگ اراضي و املاک قريه مالاواجرد من قراء محال علياي جرقويه دارالسلطنه مزبوره را که غنيّه از تحديد است با کافّه ملحقات شرعيه از ممار و مداخل و قنات و شرب تابعه و شرب و ساير لواحق که عمارت و دهکده آن و عمارت و دهکده موقوفات فوق بالتمام از مال رعاياست و ثواب اين وقفيت را نيز عايد سرکار سعادت آثار، والد ماجد معظم خود نمودند و توليت آن را مفوّض داشتند به سرکار عالي جناب مقدسالقاب فضايل و فواضلانتساب، حقايق و معارفمآب سلالةالاشراف، نتيجه دودمان عبدمناف، ميرزامحمد عليا 3-فرزند اسعد عاليجناب سابقالالقاب، متولي املاک موقوفه فوق و بعد با اورع و اتقاي اصلح ازهد ذکور از اولاد ذکور مومياليه و هکذا ماتناسلوا و تعاقبوا و با انقراض، العياذباللّه، با ذکور اورع اتقاي اصلح ازهد از اولاد اناث او نسلاً بعد نسل و معالانقراض، العياذ باللّه، امر توليت مفوض است به عالم مجتهد جامعالشرايط ساکن در دارالسلطنه مزبوره که اصلح اتقي و اورع ازهد از امثال و اشباه بوده، و شغل ضابطي و جمعآوري مداخل و منافع، و نماي اين وقفيت نيز مرجوع است به عاليحضرت حاجي ميرزاابراهيم 4-ضابط موقوفات فوق نسلاً بعد نسل به شروط و قيود مفصله فوق و بعد از جمعآوري مداخل و وصول آن، ايصال به سوي متولي شرعي يا قائممقام او نمايد که به مصارف مقرره مفصله آتيه رساند. اما بيان مصارف: يکي آنکه بعد از وضع مايلزم وضعه، نيمعُشر به حقالتوليه متولي شرعي مقرر است که اخذ نمايد و يک ربع عشر به حقالسعي ضابط که لوازم سعي را در آباداني عين موقوفه و جمع نما و ايصال به سوي متولي به عمل آورده، مقرر است که داده شود و تتمه به مصارف مرقومه در بعد رسد. چنانچه در حال، مداخل و منافع ملک مزبور بعد از وضع تخفيف رعايا به موجب تفصيل ذيل به وزن سابق است و به انزل قيمت و اقل تسعير مقدم و مسعّر نمودند... که بايد به مصارف مقرره برسد و بعد از وضع حقوق ديواني، مبلغ سيصد و هفتاد و دو تومان و سههزار دينار در هر سالي شده و تقسيم آن مصارف مقرره بديننهج تعيين يافته که مبلغ هيجده تومان و ششهزار و يکصد و پنجاه دينار نيمعُشر متولي شرعي بوده باشد و مبلغ نُهتومان و سههزار و هفتاد و پنج دينار، حقالسعي رُبع عُشر ضابط جامع نماء و مبلغ پنجاه تومان و سههزار و هفتصد و هفتاد و پنج دينار هرساله داده نايبي معين نموده که از دارالسلطنه مزبور، به ارض طوس رفته در مشهد مقدس رضوي در مدت يک سال نايبالزياره سرکار سعادتآثار، والد ماجد معظم سرکار واقف خيريت مواقف بوده باشد و با عدم امکان نايبالزياره بلدي، شخصي را که متولي شرعي صلاح داند، از ارض طوس معين نموده که در آن مکان شريف به نيابت مزبور به حقالنيابه معين، به زيارت قيام نمايد و حقالنيابه او را از پنجاه تومان و کسري داده، آنچه اضافه ماند به فقراي دارالسلطنه مزبوره دهد و مبلغ شصت و نه تومان به حقالنيابه نايبالزياره نجف اشرف و کربلاي معلاّ و کاظميين، عليهماالسلام، و سُرّ من رأي در هرساله مقرر است به اين کيفيت که نايبالزياره در نجف اشرف دوازده تومان، نايبالزياره در روضه حضرت سيدالشهدا و حضرت عباس هفده تومان، نايبالزياره در کاظميين(ع) دهتومان، نايبالزياره سُرّ من رأي که از کاظميين هر ماهي يک نفر نايب معين شود که به سرّ من رأي رفته يک هفته در آنجا مانده به مراسم زيارت قيام نمايد و هرماهه دو تومان و پنجهزار دينار به او داده شود؛ در سالي سيتومان که به نيابت سرکار سعادتآثار والد معظّم واقف مؤيد، به مراسم زيارت قيام نمايد و مبلغ پنجاه تومان در هرساله با امکان به شخصي داده جهت نيابت زيارت سرکار سعادتآثار ايضا در بقيع معين نمايند و با عدم امکان، دو سال يا بيشتر که تنخواه آن به قدر استيجار حجّه بلدي جمع شود، حجه بلدي استيجار نمايند و مبلغ هفتاد و پنج تومان به خادم و طباخ تکيه نجف اشرف در هرساله دهند و مبلغ يکصد تومان به قرّاء هرساله داده که تلاوت کنند و ثواب آن را عايد سرکار سعادتآثار والد ماجد واقف موفق به سراي آخرت و جوار رحمت حضرت عزّت مبلغ يکصد تومان مذکور را در همهساله به سه نفر قاري داده که همواره بر سر قبر تلاوت کنند و در صورت کسر در مداخل و ازدياد منافع به نحو مقرره در موقوفات قرار امر توزيع بر سهم متولي و ضابط و سهام ساير مصارف است و همه شروط و قيود موقوفات فوق از قبيل شروط اجاره تنخواه منقرضالمصرف و غيره بالتمام در اين وقفيت نيز در متن عقد تحقق يافت »فمن بَدّلَه بَعد ما سَمِعَهُ فَانَّما إثمُهُ عَلَي الّذين يبدّلونَه اِنّ اللّه سَميع عليم« 5- و مخالفتکننده شرايط نيز به دستور فوق خواهد بود و سرکار عظمتمدار واقف موفق خلع تصرف نموده، ملک مزبور را به تصرف متولي و ضابط شرعي داده، شرايط وقفيت به عمل آمد. اميدوار که حضرت آفريدگار بر توفيقات سرکار عظمتمدار افزايد و کان ذالک في رابع و عشرين من شهر ذيحجةالحرام من شهور سنة 1234. دو حاشيه سند بسماللّه تعالي بعد از ملاحظه آنچه در اصل و اين سواد مأخوذ از آن و آنچه مرحوم حجتالاسلام، اعلياللّه مقامه، در فوق اصل مرقوم فرمودهاند و اکثر ساير علما نيز مرقوم فرمودهاند عمل به مقتضاي آنچه در اين ورقه مرقوم است بايد بشود. به تاريخ شهر ربيعالثاني 1284 عبده الراجي سيد محمدباقر ابن اسداللّه الموسوي6- توضيحا اين ورقه از روي سواد سواد نوشته شده بود و در اين تاريخ که سواد مصدّق وقفنامچه مزبوره به نظر رسيد اين ورقه را با آن سواد مقابله نموده و مرقوماتي که از مرحوم سيد حجتالاسلام و مرحوم حاجي آبادهاي در آن سواد نوشته بود، در اين ورقه هم جديدا نوشته شده في 13 شهر جماديالثاني 1241. الاحقر الجاني محمدباقر الحسيني. (مُهر: محمدباقر بن سيدمحسن الحسيني) نظريه مرحوم سيد حجت الاسلام در بطلان وقف اين شرحي است که مرحوم حجتالاسلام آقاي حاج سيد محمدباقر در حاشيه سواد مصدق وقفنامچه مرقومه مرحوم صدر به خط خود مرقوم فرموده و نظر به اينکه در اين ورقه سواديه محلي نبود که شرح مرقومه ايشان نوشته شود لذا در اين ورقه سوادش را نوشته و ملصّق به اين ورقه سواديه نمود. بسماللّه الرحمن الرحيم الحمدللّه رب العالمين والصلوة والسلام علي اکمل البريّة اجمعين و آله و عترته الطيبين الطاهرين المعصومين. اين وقف سيصد و شصت و شش جريب و هشت قفيز از قريه مالاواجرد که سرکار عظمتمدار امينالدوله اصالتا وقف نموده، به مقتضاي شريعت مطهره باطل است؛ نظر به اينکه عمل و مصارف نمائات آن صرف در نيابت زيارت ارض اقدس مشهد مقدس و نجف اشرف و کربلاي معلّي و کاظمين و سُرّ من رأي و ائمه بقيع، عليهمالسلام، است؛ کل اينها به نيابت مرحوم صدر، پس وقف بر ميت خواهد بود. فرقي در اين باب نيست مابين اينکه حينالوقف ميت باشد يا آنکه حينالوقف حيات داشته باشد. فرق اين مطلب و اينکه وقف شود به معدوم تبعا للموجود ـ مثل اينکه وقف شود بر زيد موجود و بر ولد او که حينالوقف معدوم باشد ـ ظاهر است. نظر به اينکه امکان وجود در حق ولد عادتا قائم است، به خلاف اينکه شخص بعد از فوت امکانوجود در حق او عادتا قائم نيست، قال في اللمعة 7-: »شرط الموقوف عليه وجوده و صحة تملک و اباحة الوقف عليه فلايصحّ علي المعدوم ابتدائا و يصحّ تبعا قال شيخنا الشهيد الثاني 8- في شرحه بإنّالوقف عليه و علي منبعد و من ولده و إنما يصحّ تبعية المعدوم الممکن وجوده عادتا کالولد، اما ما لايمکن وجوده کذلک، کالميت، لميصح مطلقا. انتهي. مراده من قوله: مطلقا عدم صحة الوقف علي الميت سواء کان ابتدائا او تبعا للموجود. فرقي نيست مابين آنکه وقف شود بر موجودي بعد از او بر ميت ديگر يا آنکه وقف شود بر شخصي در حال حيات او و بعد از ممات الي يوم القيامة. مُجملاً وقف مسطور باطل است؛ نظر به اينکه وقف بر ميت است و ايضا از جمله مصارف که مقرر شده، آن است که مبلغ هفتاد و پنج تومان به خادم و طباخ تکيه نجف اشرف هرساله دهند و تکيه در آن تحقق وقف وجود نداشت، بلکه بنا هم نشده بود و شرط، تحقق وجود موقوفعليه است حينالوقف و علي ايّ حال وقف سيصد و شصت و شش جريب و هشت قفيز مالاواجرد باطل [و] باقي بر ملکيت جناب واقف است. اگر سرکار واقف خواهند نماء آن سيصد و شصت و شش جريب و کسري مصروف در مصارف مسطوره شده باشد، حاجت به وقف نيست، بلکه به طريق وقفيت ممکن نيست، چنانچه مذکور شد، بلکه بهمقتضاي »الناس مسلطون علي اموالهم« خود سرکار واقف در حال حيات از قرار، تعيين نايب و استنابه نايب ميکند، يکي به جهت سيد اوصيا در نجف اشرف و يکي به جهت زيارت سيدالشهدا در ارض اقدس کربلاي معلّي و ديگري به جهت زيارت امامين همامين موسي بن جعفر و محمد بن علي بن موسيالجواد، عليهماالسلام، و همچنين است حال در سُرّ من رأي و زيارت جناب امام ثامن علي بن موسيالرضا، عليه و علي آبائه آلافالسلام، و هکذا مصارف ديگر و وصيت مينمايد بعد از ممات او معين نموده باشند الي ان يرث اللّه الارض و من عليها و هو خير الوارثين. حررّه خادم الشريعة، في سحر الليلة العاشرة من شهر صفر في سنة 1254. (محل خاتم مرحوم حجتالاسلام آقاي حاج سيد محمدباقر رشتي، اعلياللّه مقامه) مخفي نماند اگرچه اصل آن وقفنامه ممهور به مهر اين خادم شريعت مطهره است، لکن در مهر کردن اکتفا کردم به شهادت عدلين در اعتراف مرحوم صدر به وقف رقبات مسطوره در اين طومار [و] دقت در ملاحظه وقفنامچه نشد. در اين تاريخ که سنه هزار و دويست و پنجاه و چهار باشد، ملاحظه شد من البداية الي النهاية، مطلع شدم بر بطلان وقفي که در آخر قلمي شده از قراري که مرقوم شد. حررّه خادم الشريعة (محل خاتم مرحوم حجتالاسلام آقاي حاج سيد محمدباقر رشتي، اعلياللّه مقامه) نظريه مرحوم حاج محمد جعفر آبادهاي بسماللّه الرحمن الرحيم. الادلّة الدالّة علي مشروعية الوقف و ان کان بعضها شاملاً لما حبّسهُ و سبّله امينالدولة العليه، حرّسهاللّه تعالي من کل بليّة، الا ان البارع بعد التأمل التام في القواعد الشرعية والضوابط في الاحکام الالهية و احاطته خبرا بالتعارض والترجيح من بين القوانين المتراکمة يعرف اَنّ شمولها لمثل هذه الصورة في غاية الخفاء، لو لميکن بيّن البطلان. فَإذن القول بالبطلان في نهاية القوة والحکم به، کما صدر من قطب دائرة الايمان و الاسطوانة القائمة التي بني عليها سقف بيتالاسلام، مع التغمير 9- في الاذعان و الايقان في الدرجة الاعلي من الرجحان وللّه درّه فارسا حين التجوال في هذا الميدان و بالجملة الشرع فسيخ 10- والوقف غير صحيح. حررّه الياغي الفارسي محمدجعفر، عفي عنه. (محل خاتم مرحوم آقاي حاج محمدجعفر آبادهاي) اين ورقه متنا و سجلاً و هامشا مطابق با سواد مأخوذ از اصل است الاحقر الجاني محمدباقر الحسيني نظريه حضرت آيت الله مجلسي اصفهاني بسماللّه الرحمن الرحيم مشروعيت وقف در فرض مرقوم معلوم نيست و مقتضاي اصل، بقاء بر ملکيّت مالک و عدم ترتب اثر وقف بر آن است و در اوقاف خاصّه قبول موقوفعليه فيالجمله بنا بر احتياط لازم است و ميّت صلاحيت براي قبول عقد وقف و مقتضاي آن را که تملک منفعت است نخواهد داشت و ولي و وکيل هم در آن، مفروض نميباشد. حررّه العبد الراجي عفو ربه الکريم الرحيم، محمدتقي المجلسي الاصفهاني، غرّه رجب المرجب 1418 هجري پي نوشت : 1-حاج محمدجعفر بن محمدصفي آبادهاي از علماي زمان خود و معروف به علم و فطانت و ذوق و حسن معاشرت و از شاگردان مرحوم سيد حجتالاسلام و حاج محمدابراهيم کلباسي و آقا سيدمحمد مجاهد و مورد علاقه کامل مرحوم سيد حجتالاسلام بوده است و تأليفاتي دارد که برخي از آنها به چاپ رسيده است. در شب شنبه 19 رمضان سال 1280هـ.ق وفات يافته و در تخت فولاد اصفهان مدفون گرديده است. رک: مهدوي، مرحوم مصلحالدين، بيانالمفاخر، انتشارات کتابخانه مسجد سيد اصفهان، چ1، 1368هـ.ش، ج1، ص288ـ293، 2-حضرت آيتاللّه العظمي آقاي حاج ميرزا محمدتقي مجلسي در سال 1308هـ.ش در اصفهان ديده به جهان گشودند. معظمله از ناحيه جد پدري از اسباط مجلسي اول و از ناحيه جدّه پدري از اعقاب مجلسي اول و دوم ميباشند. ايشان پس از طي مراحل ابتدايي تحصيل تا مرحله دبيرستان نظام قديم در سال 1323هـ.ش فراگيري علوم اسلامي را در مدرسه علميه صدر بازار اصفهان آغاز، و پس از طي دوران سطح و نيز مقدمات حکمت در اصفهان به قم عزيمت نمودند و از محضر حضرات آيات بروجردي، سيد محمدتقي خوانساري، حجت کوهکمرهاي بهرهمند گرديدند و سپس در سال 1332هـ.ش به منظور بهرهوري از اساتيد معظم نجف اشرف عازم عتبات شدند و از محضر اساتيد عظام حضرات آيات حاج سيدمحمود شاهرودي، حاج ميرزاعبدالهادي شيرازي، حاج سيدمحسن حکيم، حاج سيدحسين حمامي، حاج شيخ حسين حلي، حاج سيدابوالقاسم خوئي و حاج ميرزاهاشم آملي بهرهمند شدند و پس از ده سال استفاضه کامل از محضر آنان و تحرير و تقرير دروس ايشان که پارهاي از آنها تاکنون به زيور طبع نيز آراسته شده است و با کسب اجازه اجتهاد از مراجع عظام در سال 1342هـ.ش به ايران مراجعت نموده بنا به درخواست مرحوم آيتاللّه کمالوند مدت پنج سال در حوزه علميه خرمآباد به تعليم و تدريس اشتغال ورزيدند و پس از آن نيز به مدت 12 سال در شهر قم اشتغالات علمي خويش را ادامه دادند و از سال 1359هـ.ش تاکنون بنا به نياز و اصرار فضلاي حوزه علميه اصفهان زينتبخش اين حوزه عظيم که يادگار گرانبهاي علما و فقهاي سلف است گرديدهاند. ايشان با سرمايهاي ارزنده از علم و اخلاص و زهد و فروتني و حُسن خلق و عدم تکلف، مدرس علم و معلم اخلاق انبوه ارادتمندان علم و ايماناند. عناوين برخي از آثار معظمله عبارتند از: 1. الدرة البهية في مسائل التحية؛ 2. محاضراتالاصول؛ 3. رسالة في مسائل الرضاع؛ 4. رسالة في تنجيس المتنجس؛ 5. رسالة في انفعال ماء القليل؛ 6. رسالة في فروع العلم الاجمالي؛ 7. المختار من مباني الاصول؛ 8. آدابالجمعة؛ 9. النوادر والشوارد؛ 10. شرح الکلمات القصار؛ 11. ابحاث مختلفة في الفقه الاسلامي؛ 12. توضيحالمسائل؛ 13. رسالة في صلوة الجمعة؛ 14. تعليقات منيفة علي العروة الوثقي؛ 15. ولاية الاولياء في بيان الولايات؛ 16. رسالة في مسائل الاجارة؛ 17. رسالة في التقليد و احکامه؛ 18. رسالة في بيان الکر و احکامه؛ 19. رسالة في بيان الربا و احکامه؛ 20. رسالة في مسائل الصوم؛ 21. المنتقي في شرح العروة الوثقي؛ 22. کتابالاربعين؛ 23. مجمعالشتات؛ 24. منتهي الافکار في الاصول؛ 25. الملتقطات من المستطرفات؛ 26. مناسک حج؛ 27. تفسير المعضلات من الآيات؛ 28. الآيات المستشهدة للولاية 3-در بخش اول وقفنامه، شخصي به نام حاجي ميرزا محمداسماعيل، مدرّس مدرسه چهارباغ دارالسلطنه، به عنوان متولي موقوفات تعيين شده و اين شخص، يعني ميرزا محمدعليا، فرزند نامبرده است، 4-عبارت بخش اول وقفنامه در مورد اين شخص چنين است: »حاج الحرمين الشريفين حاجي ميرزا ابراهيم معروف به حاجي محمدابراهيم حسنآبادي من محال موقوفه ولد مرحوم حاجي سيدمحمد...« 5-بقره: 181 6- حاج سيدمحمدباقر ثاني، فرزند مرحوم حاج سيد اسداللّه بن مرحوم سيد محمدباقر حجتالاسلام مطلق، معروف به »حاجآقا« از ادبا و فضلاي عصر خود، قسمتي از تحصيلات خود را در نجف اشرف به پايان برده و پس از پدر و عموي خود مرجع و ملجأ مردم اصفهان و بهويژه اهالي بيدآباد بوده است. خدماتي نيز در مسجد سيد حجتالاسلام به انجام رسانده است. او در ماه رمضان 1331 وفات يافته و در کنار مسجد سيد در مقبره جد خود مدفون گرديده است. رک: مهدوي، مرحوم مصلحالدين، بيانالمفاخر، ج1، ص175ـ179. 7-شهيد اول، شمسالدين محمد، اللمعة الدمشقية في فقه الامامية، دارالناصر، چ1، 1406هـ.ق، کتابالوقف، ص105 8-شهيد ثاني، زينالدين، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، چاپ سنگي، کتابالوقف 9-تغمير: مبالغه 10-فسيخ: فسخکننده منبع:ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 498]
صفحات پیشنهادی
وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت
وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت-وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت نويسنده: سيد محسن قائم فرد مقدمه در ...
وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت-وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت نويسنده: سيد محسن قائم فرد مقدمه در ...
کتابهای وقف
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت • وقف کليشه • وقف نامه ...
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... وقف نامه امين الدوله و نظر مرحوم سيد شفتي در مورد وقف بر ميت • وقف کليشه • وقف نامه ...
عالم رباني حاج ملا عبدالوهاب قزويني
عالم رباني حاج ملا عبدالوهاب قزويني نويسنده: سيد محمد دبير سياقي اولين متولي موقوفات ... ديگر ايران را با خصوصيتي جز آنچه متداول و بر سر زبانهاست مورد توجه قرار داد؛ .... که از بناهاي معتبر است باقي مانده که دو دانگ آنجا وقف و چهار دانـگ ديگر ملـک است. ... ابوالقاسم موسوي زنجاني از تلامذه مرحوم حجتالاسلام شفتي و مرحوم مولا محمدتقي ...
عالم رباني حاج ملا عبدالوهاب قزويني نويسنده: سيد محمد دبير سياقي اولين متولي موقوفات ... ديگر ايران را با خصوصيتي جز آنچه متداول و بر سر زبانهاست مورد توجه قرار داد؛ .... که از بناهاي معتبر است باقي مانده که دو دانگ آنجا وقف و چهار دانـگ ديگر ملـک است. ... ابوالقاسم موسوي زنجاني از تلامذه مرحوم حجتالاسلام شفتي و مرحوم مولا محمدتقي ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها