محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844658151
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز هفدهم اَللّهُمَّ اهْدِنى فيهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ وَاقْضِ لى فيهِ الْحَواَّئِجَ وَالاْمالَ يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ وَالسُّؤ الِ يا عالِماً بِما فى صُدُورِ الْعالَمينَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطّاهِرينَ خدايا راهنمائيم كن در آن به كارهاى شايسته و برآور در آن حاجات و آرزوهاى مرا اى كسى كه نيازى به شرح حال و درخواست ندارى اى دانا و آگاه بدانچه در دل مردم جهانيان است درود فرست بر محمد و آل پاكشمنبع: مفاتیح الجنانزلال وحیمنتقم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)«ولا تقتلوا النفس التی حرّم الله الا بالحقّ و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیّه سلطانا فلا یسرف فی القتل انّه کان منصورا.»«و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید جز به حق! و آن کسی که مظلوم کشته شده برای ولیش سلطه (و حق قصاص ) قرار دادیم اما در قتل اسراف نکند چرا که او مورد حمایت است.» (1) حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) درباره ی تفسیر این آیه ی شریف «و من قتل مظلوما...» فرمودند: مقصود از این آیه حضرت امام حسین (علیه السلام) است و مراد از این قسمت آیه «فلا یسرف فی القتل» حضرت مهدی است که در قتل اسراف نمی کند، همانا خداوند متعال حضرت مهدی(علیه السلام) را منصور نامیده است. همان طوری که احمد را محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نامیده و همان گونه که حضرت عیسی را مسیح نامیده است. (2) سبام بن مستنیر می گوید:حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) درباره ی این آیه: «و من قتل مظلوما...» فرمودند: «او حسین بن علی (علیهما السلام) است که مظلوم کشته شد و ما اولیای او هستیم و قائم ما چون قیام کند در طلب انتقام خون حضرت امام حسین (علیه السلام) برآید، پس می کشد تا جایی که گفته می شود اسراف در قتل کرده است.» مقتول، حضرت امام حسین (علیه السلام) و ولی او حضرت قائم(علیه السلام) است و اسراف در قتل این است که غیر قاتلان او کشته شوند، او منصور است؛ زیرا دنیا به پایان نمی رسد تا این که یاری شود به مردی از خاندان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که زمین را پر از عدل و داد کند همچنان که از ظلم و ستم پر شده باشد. پي نوشت : 1- سوره ی اسراء، آیه ی 33.2- بحارالانوا، ج51، ص 30.منبع: تفسیر عیاشی، ج2، ص29.کلام نورجهاد اکبر(مبارزه با نفس)قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): أفضل الجهاد من اصبح لایهم بظلم أحد. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)می فرمایند: بهترین جهاد آن است که انسان روز خود را آغاز کند در حالی که در اندیشه ی ستم کردن به احدی نباشد. (1) قال الامام (علیه السلام): ان المجاهد نفسه علی طاعة الله و عن معاصیه عندالله سبحانه بمنزلة برشهید. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: کسی که در راه فرمانبرداری از خدا و دوری از نافرمانی او با نفس خویش مبارزه کند، نزد خدای سبحان منزلت نیکوکار شهید را دارد. (2) قال الامام باقر (علیه السلام): لا فضیلة کالجهاد و لاجهاد کمجاهدة الهوی. حضرت امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: هیچ فضیلتی چون جهاد نیست و هیچ جهادی مانند مبارزه با هوای نفس نیست. قال اللامام الصادق (علیه السلام): اجعل نفسک عدوا نجاهده و عاریة تردها. حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: نفس خود را چون دشمنی دان که با او مبارزه می کنی و امانتی است که باید برگردانی.(4) پي نوشت : 1- المحاسن/ج1/ص 456. 2- غررالحکم/ ج 3546. 3- تحف العقول/ ج286. 4- تحف العقول/ ج 304. مسجد در کلام نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «احب البلاء الی الله مساجدها.» حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «محبوبترین جای شهرها در نزد خداوند متعال، مسجدهای آن شهر است.»(1) قال رسول(صلی الله علیه و آله و سلم): المساجد سوق من اسواق الاخرة، قراها المغفره و تحفتها الجنة. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «مساجد بازاری از بازارهای آخرت است که در آن بر سفره ی آمرزش می نشینند و هدیه ی آن بهشت است.» (2) قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): من مشی الی مسجد یطلب فیه الجماعة کان له یکل خطوة سبعون ألف حسنه. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «هر که برای شرکت در نماز جماعت به مسجد رود، برای هر قدمی که بر می دارد، هفتاد هزار حسنه منظور می شود.» (3) «قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): لحدیث البغی فی المسجد، تأکل الحسنات کما تأکل البهیمه الحیش» حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «سخن ناروا در مسجد، حسنات انسان را از بین می برد؛ همان طور که چهارپایان علفها را می خورند.» (4) پي نوشت : 1- نهج الفصاحه، ص 71. 2- بحارالانوار، ج84، ص4. 3- بحارالانوار، ج76، ص 336. 4- مستدرک الوسایل، ج3، ص 371. مسجد در کلام ائمه (علیهم السلام)قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) من اتی المسجد شیء فهو حظه. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: هر کس به هر جهت به مسجد آید بهره اش همان است. (1) قال الام علی (علیه السلام): لیس لجار المسجد صلاة إذا لم یهشد المکتوبة فی المسجد إذا کان فارغا صحیحا. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: اگر همسایه ی مسجد فارغ و سالم باشد و برای گزاردن نماز واجب در آن حاضر نشود نمازش پذیرفته نیست. (2) قال الامام الحسین (علیه السلام): اهل المسجد زوار الله و حق علی المزور النحفة لزائره. حضرت امام حسین (علیه السلام) می فرمایند: اهل مسجد زائران خدایند و بر صاحبخانه است که به زائرش هدیه بدهد. (3) قال الامام الصادق (علیه السلام): علیکم بإتیان المساجد؛ فإنها بیوت الله فی الأرض و من أتاها متطهرا طهره الله من ذنوبه و کتب من زواره فأکثروا فیها من الصلاة و الدعاء. حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: بر شما باد به رفتن به مساجد، زیرا مساجد خانه های خدا بر روی زمینند. هر که پاک و پاکیزه وارد آنها شود، خداوند او را از گناهان پاک گرداند و در زمره ی زائران خود قلمداد کند. پس در مساجد نماز و دعا بسیار بگزارید.(4) پي نوشت : 1- سنن ابن ابی داوود/ج1/ص128.2- بحارالانوار/ج83/ص354.3- الحکم الزهرا (علیه السلام)/ص15.4- امالی الصدوق/ ص293. بلاء قال الامام علی (علیه السلام): ان ابلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجة. حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: بلاء برای ستمگر تأدیب، برای مؤمن امتحان و برای پیامبران مقام و درجه است. (1) قال الامام الباقر (علیه السلام): انما یبتلی المؤمن فی الدنیا علی قدر دینه. حضرت امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: بدرستی که مؤمن در دنیا به اندازه ی دینداریش، مبتلا می شود. (2) قال الصادق (علیه السلام): المؤمن لایمضی علیه اربعین لیلة الا عرض له امر یحزنه یذکر به. حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: مؤمن چهل شب را سپری نمی کند جز آن که پیشامدی برایش شود که غمگینش سازد تا بدان وسیله متنبه گردد. (3) قال الامام الکاظم(علیه السلام): مثل المؤمن مثل کفتی المیزان: کلما زید فی ایمانه زید فی بلائه، لیلقی الله عزوجل و لا خطیئة له. حضرت امامکاظم(علیه السلام) می فرمایند: مثل مؤمن مانند دو کفه ی ترازو است که هرچه برایمانش افزوده وشد، بلایش فزونی گیرد تا با دامنی پاک از گناه خدای عزوجل را دیدار کند. (4) پي نوشت : 1- بحارالانوار/ج67/ص 235. 2- اصول کافی/ج2/ص 253.3- بحارالانوار/ج67/ص 211.4- بحارالانوار/ج67/ص 243.دعا قال (صلی الله علیه و آله و سلم): الدعاء سلاح المؤمن و عمود الدین و نور السماوات و الارض. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: دعا سلاح مؤمن، ستون دین و نور آسمانها و زمین است.(1) قال الامام علی (علیه السلام): الدعاء مفتاح الرحمة و مصباح الظلمه. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: دعا کلید رحمت و چراغ تاریکی است.(2) قال الامام زین العابدین(علیه السلام): الدعاء یدفع البلاء النازل و ما لم ینزل. حضرت امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند: دعا بلای نازل شده و نازل نشده را دفع می کند.(3) قال الامام الباقر (علیه السلام): ما من شیء احب الی الله من ان یسال. حضرت امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: نزد خدا چیزی محبوبتر از این نیست که دست خواهش به سوی او دراز شود.(4) قال الامام الصادق (علیه السلام): انما هی المدحة، ثم الإقرار بالذنب، ثم المسألة. حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: (در دعا) ابتدا باید خدا را ستود، سپس به گناهان اعتراف کرد و آنگاه حاجت خود را خواست. (5) پي نوشت : 1-اصول کافی/ج2/ص428.2- بحارالانوار/ج93/ص 30.3- اصول کافی/ج2/ص 496.4- بحارالانوار/ج69/ص 393. 5- بحارالانوار/ج93/ص 318.حکمت های شگرفحكمت 193نهج البلاغه: راه به كار گرفتن قلب (اخلاقى، علمى، تربيتى)قَالَ الامام علی [عليه السلام] إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ .حضرت علی(علیه السلام)فرمودند : دل ها را روى آوردن و پشت كردنى است ، پس دل ها را آنگاه به كار وا داريد كه خواهشى دارند و روى آوردنى ، زيرا اگر دل را به اجبار به كارى وا دارى كور مى گردد.حكمت 194 : ضرورت پرهيز از خشم و انتقام (اخلاقى، اجتماعى)وَ كَانَ [عليه السلام] يَقُولُ مَتَى أَشْفِى غَيْظِى إِذَا غَضِبْتُأَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ فَيُقَالُ لِى لَوْ صَبَرْتَ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِى لَوْ عَفَوْتَ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : چون خشم گيرم ، كى آن را فرو نشانم ؟ در آن زمان كه قدرت انتقام ندارم ، كه به من بگويند: " اگر صبر كنى بهتر است " يا آنگاه كه قدرت انتقام دارم ؟ كه به من بگويند " اگر عفو كنى خوب است ".حكمت 195: پرهيز از بْخل ورزى (اخلاقى)وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ وَ رُوِيَ فِى خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالْأَمْسِ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : (در سر راه ، از كنار مزيله اى عبور مى كرد)اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزند ! و رد روايت ديگرى نقل شد كه اين چيزى است كه ديروز بر سر آن رقابت مى كرديد!حكمت 196: عبرت آموزى از إتلاف اموال(اخلاقى، اقتصادى)وَ قَالَ [عليه السلام] لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : مالى كه نابودى آن تو را پند مى دهد ، از دست نرفته است.حكمت 197: روش درمان روح (روانشناسى بالينى) (اخلاقى، علمى)وَ قَالَ [عليه السلام] لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند ، براى نشاط آن به سخنان تازة حكيمانه روى بياوريد.حكمت 198: ضرورت حكومت (اعتقادى، سياسى)وَ قَالَ [عليه السلام] لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند حكومت فقط از آنِ خداست).سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند.حكمت199 : نكوهش اُوباش (انسان هاى شرور)(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] فِى صِفَةِ الْغَوْغَاءِ هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا غَلَبُوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا لَمْ يُعْرَفُوا وَ قِيلَ بَلْ قَالَ ع هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا ضَرُّوا وَ إِذَا تَفَرَّقُوا نَفَعُوا فَقِيلَ قَدْ عَرَفْنَا مَضَرَّةَ اجْتِمَاعِهِمْ فَمَا مَنْفَعَةُ افْتِرَاقِهِمْ فَقَالَ يَرْجِعُ أَصْحَابُ الْمِهَنِ إِلَى مِهْنَتِهِمْ فَيَنْتَفِعُ النَّاسُ بِهِمْ كَرُجُوعِ الْبَنَّاءِ إِلَى بِنَائِهِ وَ النَّسَّاجِ إِلَى مَنْسَجِهِ وَ الْخَبَّازِ إِلَى مَخْبَزِهِ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : ( در تعريف جمع اوباش ، فرمودند) آنان چون گرد هم آيند پيورز شوند ، و چون پراكنده شوند شناخته نگردند (1) (و گفته شد كه امام فرمودند) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و جون پراكنده شوند سود دهند، (از امام پرسيدند چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم ، اما چه سودى در پراكندگى آنان است ، فرمود) صاحبان كسب و كار ، و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند ، بنّا به اسختن ساختمان ، و بافنده به كارگاه بافندگى ، و نانوا به نانوايى روى مى آورد.حكمت200 : نكوهش انسان هاى شرور(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] وَ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ فَقَالَ لَا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لَا تُرَى إِلَّا عِنْدَ كُلِّ سَوْأَةٍ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : (جنايتكارى را حضور امام آوردند كه جمعى اوباش هماره او بودند) مباك مباد ، چهره هاى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند.حكمت 201 : امدادهاى الهى و حفظ انسان (اعتقادى، معنوى)وَ قَالَ [عليه السلام] إِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّيَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : با هر انسان دو فرشته است كه او را حفظ مى كنند، و چون تقدير الهى فرا رسد، تنهايش مى گذارند كه همانا زمان عمر انسان ، سپرى گشته است.حكمت 202: واقع نگرى در مسائل سياسى(سياسى)وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ قَالَ لَهُ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ نُبَايِعُكَ عَلَى أَنَّا شُرَكَاؤُكَ فِى هَذَا الْأَمْرِ لَا وَ لَكِنَّكُمَا شَرِيكَانِ فِى الْقُوَّةِ وَ الِاسْتِعَانَةِ وَ عَوْنَانِ عَلَى الْعَجْزِ وَ الْأَوَدِ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند :: (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم ، فرمود)نه هرگز! بلكه شما در نيرو بخشيدن ، و يارى خواستن شركت داريد، و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها.حكمت 203: ياد مرگ و پرهيز كارى (اخلاقى)وَ قَالَ [عليه السلام] أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِمَ وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ الَّذِى إِنْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُمْ وَ إِنْ أَقَمْتُمْ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ نَسِيتُمُوهُ ذَكَرَكُمْ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : اى مردم ! از خدايى بترسيد كه اگر سخنى گوييد مى شنود ، و اگر پنهان داريد مى داند، و براى مرگى آماده باشيد كه اگر از آن فرار كنيد شما را مى يابد، و اگر بر جاى خود بمانيد شما را مى گيرد ، و اگر فراموشش كنيد شما را از ياد نبرد.حكمت 204: بى توجهى به سپاسگذارى مردم(اخلاقى، اجتماعى)وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يُزَهِّدَنَّكَ فِى الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا يَشْكُرُهُ لَكَ فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لَا يَسْتَمْتِعُ بِشَيْءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ .و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : ناسپاسى مردم تو را از كار نيكو باز ندارد، زيرا هستند كسانى ، بى آن كه از تو سودى برند تو را مى ستايند، چه بسا ستايش اندك آنان براى تو ، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد (و خداوند نيكوكاران را دوست دارد).1. شخصى از امام [عليه السلام] پرسيد: چرا حق خود "امامت" را دير طلب كردي؟ اين پاسخ را داد.منبع: نهج البلاغهعزیزآل یاسین«توصیف حضرت امام حسین (علیه السلام) از زبان حضرت مهدی (علیه السلام)» حضرت مهدی (علیه السلام) حضرت امام حسین (علیه السلام) را این گونه توصیف فرموده اند:«کنت للرسول ولدا و للقرآن سندا و للامّه عضدا و فی الطاعه مجتهدا حافظا للعهد و المیثاق ناکبا عن سبل الفسّاق تناوه المجهود طویل الرکوع و السجود زاهدا فی الدنیا زهد الراحل عنها ناظرا بعین المستوحشین منها.» حسین! برای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرزند و برای قرآن «سند» و برای امت «بازوئی بودی». در اطاعت خداوند «تلاشگر» و نسبت به عهد و پیمان «حافظ و مراقب بودی» ازراه فاسقان «سربر می تافتی». آه می کشیدی؛ زاهد پارسای دنیا بودی: زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت بر کشیده است و با دیده ای وحشت زده بدان نگاه می کردی. (1) خونخواهی حضرت مهدی (علیه السلام) از خاندان امام حسین (علیه السلام)سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) به فرزند گرامی شان امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «سوگند به خدا که خون من از جوشش باز نمی ایستد تا این که خداوند مهدی (علیه السلام) را برانگیزد، او به انتقام خون من از منافقان فاسق و کافر هفتاد هزار نفر را می کشد.» (2) منابع:1- بحارالانوار، ج101، ص 239.2- بحارالانوار، ج45، ص 229.مواعظ جاوید مجاهدت جوانان مجاهدت و کوشش های خستگی ناپذیر شما جوانان روشن ضمیر مسلمانان در راه درک صحیح اسلام و قرآن کریم، موجب امیدواری و خردمندی مسلمانان بیدار است... برشما جوانان مسلمان لازم است که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره اصالت های اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همه ی مکاتب دیگر جدا می سازد، فراموش نکنید. بر شما جوانان ارزنده ی اسلام که امید مسلمین هستید لازم می باشد که ملت ها را آگاه سازید و نقشه های شوم و خانمان سوز استعمارگران را برملا نمایید، در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید و تعالیم مقدسه ی قرآن را بیاموزید و به کار ببندید، با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید....مهذب و مجهز شوید، متحد و متشکل شده و صفوف خود را فشرده تر سازید و هرچه بیشتر همفکر و انسان فداکار بسازید... باشد که به یاری خداوند موجبات استقلال و آزادی ملت اسلام و دفع ظلم دستگاه های جبار ونوکران استعمار فراهم آید و خطراتی که امروزمتوجه اسلام و مسلمین می باشد، بر طرف گردد. منبع: صحیفه ی نور، ج1، ص 185.در محضر ولایت...من به ذهنم رسيد كه اين توصيه را هم عرض كنم كه اين نوافل سىوچهار ركعتى كه براى نمازهاى روز و شب وارد شده است، بسيار با ارزش است. ماه رمضان فرصت خوبى است. ما غالباً اهل نوافل نيستيم. ولى ماه رمضان كه مىشود، چه مانعى دارد؟ كدام كار با دهان روزه، بهتر از نماز خواندن؟ چهار ركعت نماز ظهر است، قبل از اين چهار ركعت، هشت ركعت نافله دارد؛ چهار دو ركعتى. چهار ركعت نماز عصر است و قبل از اين چهار ركعت، هشت ركعت نافلهى نماز عصر است. اين نوافل را بخوانيد. همچنين نوافل مغرب را كه از اينها مهمتر است؛ و نيز نوافل شب كه يازده ركعت است. همچنين نافلهى صبح كه دو ركعت است. كسانى هستند كه در ايام معمولى سال، برايشان مشكل است پيش از اذان صبح براى نماز شب بيدار شوند. ولى در اين شبها، به طور قهرى و طبيعى بيدار مىشوند. اين يك توفيق الهى است. چرا از اين توفيق استفاده نكنيم؟ انشاءاللَّه فرصتهاى ماه رمضان را مغتنم بشماريد.منبع: بيانات مقام معظم رهبری در روز اول ماه مبارك رمضان4/12/71 ...اين ماه را از دست ندهيد. مقصودم اين است كه اگر نمىتوانيم بهطور دائم در حال مراقبت و ساختوساز خودمان باشيم، اقلاًّ ماه رمضان را مغتنم بشماريم .شرايط هم در ماه رمضان آماده است. يكى از بزرگترين شرايط، همين روزهاى است كه شما مىگيريد. اين، يكى از بزرگترين توفيقات الهى است. توفيق يعنى چه؟ توفيق يعنى اينكه خداى متعال چيزى را براى انسان، مناسب بياورد. با واجب كردن روزه، خداى متعال زمينهى مناسبى را براى من و شما بهوجود آورده است كه قدرى در اين ماه به خودمان برسيم. روزه، نعمت بزرگى است. شكم خالى است و مبارزه با نفس، تا حدودى در اثناى روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست داريد، نمىخوريد و نمىآشاميد و بسيارى از مشتهيات نفسانى را براى خودتان به مدت چند ساعت ممنوع مىكنيد. اين، يك مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست، و مبارزه با هوا، در رأس تمام كارهاى نيك و خودسازيها قرار دارد.منبع: بيانات مقام معظم رهبری در روز اول ماه مبارك رمضان،4/12/71 روش پیامبر در تربیت جامعهیک وقت کسی دستور می دهد یا توصیه می کند که مثلا مردم حسن خلق، گذشت، صبر و استقامت در راه خدا داشته باشند و ظلم نکنند و دنبال اقامه عدل و داد باشند؛ یعنی توصیه، دستور دادن و تعلیم دادن مطرح است که البته کارلازمی است و پیامبر اسلام هم تعلیم می داد و درس معرفت و زندگی به مردم می آموخت؛ اما یک وقت مطلب از یاد دادن بالاتر است یعنی معلم کاری می کند و رفتاری در پیش می گیرد که این اخلاق و وظیفه ی اسلامی، در جامعه، به شکل رنگ ثابت در می آید؛ با عقاید غلط مردم، به مقابله بر می خیزد؛ با احساسات جاهلی و ته مانده های رسوب کرده اخلاق غیر اسلامی، مبارزه و مقابله می کند؛ به جامعه و مردم، شوک وارد می کند و در مقاطع مناسب و با روش های مناسب، کاری می کند که فضای جامعه و محیط زندگی مردم، با این صفات و اخلاق و روش خوب، کاملا ممزوج می شود. اگر یک جامعه بخواهد رشد کند و اخلاق صحیحی اسلامی را در خود به وجود آورد، محتاج همین روش است. شاید در چند آیه ی قرآن که «یزکیهم» پس از «یعلمهم» یا قبل از آن اشاره شده است، مراد از تزکیه همین مطلب است؛ یعنی پاک کردن، طاهر کردن و پیراسته کردن مردم؛ مثل طبیبی که به مریض خود فقط نمی گوید این کار بکن و این کار را نکن؛ بلکه او را در محل مخصوصی قرار می دهد و آن چه را که او لازم دارد، به او می دهد و می خوراند و آن چه که برای او مضر است، از او باز می گیرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین وضعیت و روشی را در طول بیست و سه سال نبوت، دنبال می کرد؛ مخصوصا در ده سالی که در مدینه زندگی می کرد و دوران حاکمیت اسلام و تشکیل حکومت اسلامی بود. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران 5/ 7/ 70.راز جاودانگی امام راحل از نگاه مقام معظم رهبریحقیقتا امام بزرگوارما یک استثناء در تاریخ ما و یک قله ی بلند در حرکت ملت ایران بود... در تاریخ ایران، ما شخصیتی داشتیم که کار بزرگی انجام داد؛ مردم را به حرکت در آورد؛ جمهوری اسلامی را با همه ی عظمت و غرابتی که داشت، سرپا کرد و بنایی را به این شکل عظیم و استوار آفرید.... اگر بخواهیم امام را تشبیه کنیم، باید او را به پیغمبران تشبیه کنیم. وجود و هویت پیغمبران به دوران حیاتشان خلاصه نمی شود؛ هویتشان در امتداد تاریخ است؛ یعنی بعد از خودشان، وجود آنها باید در تعلیم و دین و راهشان ادامه پیدا کند... این جاست که وقتی انسان تأمل می کند، می فهمد علت این که روی این شخصیت بزرگ این طور متمرکز شده اند و حتی بعد از وفات او تا امروز دشمنان درصدد تخریب چهره ی او بر آمده اند، چیست؟ هدف از تخریب او عبارت است از پاک کردن راه او و از بین بردن خطی است که او ترسیم کرده. اگر ارادتمندان و پیروان امام (رحمت الله علیه) از او دم می زنند، فقط به خاطر این نیست که می خواهند سپاسگزاری و قدردانی کنند یا از یک حقیقت زیبا و برجسته تمجید نمایند؛ مسأله این است که می خواهند این راه بماند و این پرچم هدایت گر کسانی باشد که دنبال راه می گردند. همه ی ما باید نسبت به امام راحل این گونه فکر کنیم... امروز سعادت کشور ما در ادامه راه امام (رحمت الله علیه) است. امروز همه ی آرمان های بحقی که این ملت دارد، به وسیله ی خط امام و راه امام تأمین می شود؛ این را من با محاسبه و دقت و با قراین و شواهد عینی و ملموس عرض می کنم. این ملت اگر بخواهد امروز در مقابل قدرت های استکباری شکل گرفته بایستد و هویت و استقلال خود را حفظ کند و بتواند با رأی و نظر خود، راه زندگی اش را انتخاب کند، هیچ راهی ندارد به جز این که به خط امام متمسک شود؛ هم تفکرات او را در مجرای زندگی و عمل و فکر قرار دهد و شیوه ی او را. منبع: حدیث ولایتشمیم هدایت عبادت آسان)يُرِيدُاللهُ بِكُمُ اليُسْرَ؛ خدا براى شما آسانى مى خواهد.) 1شريعت اسلام با فطرت بشر هماهنگ، و احكام آن، خواسته هاى واقعى فطرت و طبع سليم و ذوق مستقيم است. اسلام به خرد و نيروى انديشه بشر اهميّت فراوان داده و او را به تعقّل و كنجكاوى و تحقيق تشويق مى كند و كسانى را كه از حكومت عقل و مراجعه به آن سرباز مى زنند، سرزنش و توبيخ مى نمايد.تعاليم اسلام تحميلى بر روح پاك انسانيّت ندارد و وجدان بشر از اين كه روش خود را با آن تعاليم منطبق سازد، سنگينى و فشارى را احساس نمى كند.يگانه صراط مستقيم و كوتاه ترين راه به سوى مقاصد عاليه، برنامه هاى اسلام است كه مصالح دين و دنيا، جسم و روح و فرد و اجتماع را با هم جمع نموده است.آن چه در اين دين حنيف مورد نهى و حرمت واقع شده، چيزهايى است كه بر فطرت تحميل شده و با خواسته هاى آن هماهنگ نيست. و آن چه مورد امر قرار گرفته و حكم به وجوب و استحباب آن شده، مطابق با فطرت است.« خير و مصلحت» و « دفع ضرر و مفسده»، پايه احكام اسلام است و در هر كجا، دو مصلحت باهم مزاحمت كنند، حفظ مصلحت مهم تر و در هر جا ناچارى به ارتكاب يكى از دو مفسده باشد، پرهيز از عملى كه مفسده اش بيشتر است، لازم مى شود.يكى از مشخّصات و علايم شريعت اسلام، «سهولت و آسانى احكام» آن است; چنان چه در امورى كه تشريع اسلام بر پايه آن استوار است، «امكانات مكلّفين» و «عملى بودن تكاليف» مدّنظر قرار مى گيرد.تعاليم سخت، برنامه هاى دشوار و پر زحمت و مخالفت با فطرت سبب مى شود كه فرد، بيش تر از اطاعت سرباز زند; و دين به واسطه آن فقط مكتب رياضت و وسيله كوبيدن و افناى غرايز باشد; و از فوايدى كه بايد براى دنيا و آخرت، نظام اجتماع، تهذيب اخلاق، تربيّت و هدايت و ترقّى داشته باشد، خالى گردد.بديهى است اگر قانون، بر خلاف فطرت و براساس رعايت مصلحت و دفع مفاسد نباشد، قابل دوام نيست و عاقبت هم اگر با زور و قهر، بر بشر تحميل شود، با مقاومت و عكس العمل شديد مواجه شده و در مقابل فطرت محكوم مى گردد.همان طور كه در عالم تكوين و طبيعت اگر بخواهيم موجودى را بر خلاف طبع و مسير طبيعى قرار بدهيم، آن موجود مقاومت مى كند تا پيروز يا فانى شود، در عالم تشريع نيز بايد قوانين با خواسته هاى فطرى و نيازهاى واقعى سازش داشته باشد و گرنه در ميدان تنازع بقاء مغلوب و معدوم مى شود.قوانينى كه با فطرت بشر موافق باشد، پذيرفته مى شود و از وجدان خود انسان، مأمور اجرا خواهد داشت. و اگر برخى براى مقاصد شخصى و جهل با آن ستيزه كنند و نگذارند آن قوانين به اجرا درآيد، ديگران پشتيبان آن خواهند بود و مخالفت با آن را سرزنش مى نمايند.از اين جهت اسلام در موارد عُسر و حرج، اضطرار، ضرر و تقيّه، طبق شرايطى كه در فقه بيان شده، احكام و تكاليف خود را برداشته است. و قرآن مجيد و نصوص و روايات، اين اصول را تثبيت و تقرير فرموده اند كه به نمونه هايى از آن اشاره مى گردد:الف ـ آيات كريمه:فَاَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا(2): پس روى خود را، با گرايش تمام به حق، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است.وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدِّينَ مِنْ حَرَج(3): و در دين بر شما سختى قرار نداده است.يُرِيدُ اللهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ(4): خدا مى خواهد تا بارتان را سبك كند.اِلاّمَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ(5): جز آنچه بدان ناچار شده ايد.الاّ اَن تَتَقُوا مِنهم تُقاة(6): مگر اينكه از آنان به نوعى تقيّه كنيد.)ُرِيد اللهُ بِكمُ اليُسرَوَا لايُريد بِكُمَ العُسرَ(7)خدا براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمى خواهد.مَايُريدُ اللهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَج وَلكِن يُرِيدُ لِيُطهِّرَ كُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُم لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(8)خدا نمى خواهد براى شما تنگ بگيرد، ليكن مى خواهد شما را پاك، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد كه سپاس [ او] بداريد.(لايُكَلِفُ اللهَ نَفَساً الاّوُسعَها)9 خدا هيچ كس را به قدر توانايى اش تكليف نمى كند.(لايُكَلِّفُ اللهَ نَفساً الاّمآ آتَاهَا)10خدا هيچ كس را جز[به قدر] آنچه با او داده است تكليف نمى كند. ب ـ احاديث شريفه:«لاضَررَ وَلاضِرار فى الاسلام.»11«رُفِعَ عَن اَمَّتِى تِسعَة ...»12«يَسِّرُوا وَلا تُعَسِّرُوا وَبَشِّرُوا ، ولاتنفِرُوا...»13«بُعِثتُ بِالحَنيفيةِ السَمحة»14مطابق آن چه بيان گرديد، بناى شرع بر تسهيل و آسانى است; پس، اين سؤال مطرح است كه چرا تكاليف دشوار ـ كه به بذل مال و جان نياز دارد ـ در شرع بسيار است؟ در پاسخ بايد گفت: اگرچه بذل جان و فداكارى آسان نبوده و بذل اموال نيز بر كسانى كه از خصلت سخاوت محروم اند و از همدردى با هم نوع، لذّت نبرده و آن را پرداخت غرامت و ضرر مى پندارند، دشوار است; امّا براى تحصيل مقاصد مهم و يا دفع مفاسد بزرگ، تحمّل اين زحمات، گوارا و موافق با فطرت است و وقتى اين تكاليف به نوع بشر عرضه شود، همه با صرف نظر از توجّه به خود، انجام آن را لازم و از اصول و نواميس كمال و بقاى نظام اجتماع مى دانند. اين گونه تكاليف، خلاف يُسر و آسانى نيست; بلكه تأمين كننده آن نيز است.در ضمن آيات راجع به روزه ماه رمضان، اين جهت سهولت دين اعلان گرديده و نشان گر آن است كه در تشريع روزه هم اين موضوع رعايت شده است.روزه بر نفوس معتاد به صرف غذا سخت بوده و به نوعى، رياضت است; چرا كه مانند هر رژيم تربيتى ديگر، با هواى نفس انسان سازگار نيست; ولى اين ناسازگارى مثل ناسازگارى دارو با اشتهاى بيمار است و قبول نكردن ذايقه و تنفّر مزاج بيمار، به واسطه طعم دارو است; ولى فطرت، وجدان و عقل بيمار، خوردن اين دارو را پذيرفته و تحمّل زحمت آن را لازم مى داند و سرباز زدن از خوردن آن را ناپسند و نابخردى مى شمارد; به طورى كه اگر بيمار از خوردن آن دارو خوددارى كند، پرستار ـ كه عقل و فطرتش پا بر جا است ـ آن را به زور به او مى خوراند.امّا اگر دارويى زيان آور بود، نبايد آن را به بيمار خورانيد و يا اگر خوردن آن دارو، ناراحت كننده است، ولى قابل تبديل به داروى ديگر مى باشد، پزشك حاذق آن را به داروى ديگر تبديل مى نمايد و يا اگر تغيير زمان آن، مصلحت مهمّى داشت، وقت آن را تغيير مى دهد.خداوند متعال در ضمن بيان احكام روزه، دستور فرموده است كه مسافر و بيمار در وقت ديگر ـ كه اين دو عذر را ندارند ـ روزه بگيرند. سپس مى فرمايد:يُريدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ(15) خدا بر شما آسانى مى خواهد.خداوند در روزه نيز، سخت گيرى و دشوارى نخواسته و به طور كلّى هدف تكاليف، تنگ گرفتن بر مردم و به دشوارى انداختن آنان نيست; بلكه خدا نسبت به بندگانش رؤوف و مهربان است; آسانى امور آن ها را مى خواهد و سخت گيرى بر آنان را اراده نفرموده است.اگر چه اصل مذكور، در ضمن احكام روزه بيان شده، امّا اصلى كلّى است كه در تمام موارد ديگر هم منظور شده و تذكّر آن در ضمن احكام روزه، به اين دليل است كه: بسا بعضى نادانان و ناپخته گان گمان كنند كه در تشريع روزه بر مكلّفين سخت گيرى شده است و از اين رو خداوند براى دفع اين توهّم فرموده است:يريد الله بكم اليسربى شك اگر مراد خداوند از روزه به دشوارى افكندن بندگان بود، از بيمار و مسافر و پيران سالخورده، وجوب آن برداشته نمى شد.پس، اى برادر مسلمان! سپاس خداى را به جاى آور و نعمت اسلام را قدر بدان و در ماه رمضان، فرمان او را به جان و دل پذيرا شو!مبادا كه از آمرزش خدا در اين ماه محروم بمانى: «فالشقى من حرم غفران الله فى هذا الشهر العظيم». مبادا بدون عذر شرعى روزه ات را افطار كنى و با امر الهى در اين ماه عزيز مخالفت كرده و معصيّت نمايى و مشمول اين حديث شريف گردى:«الايِمانِ مِنه؛ايمان از او بيرون خواهد رفت.» 16پي نوشت : 1 ـ سوره بقره، آيه 185.2- سوره 30، آيه 30.3 سوره 22، آيه 78.4 ـ سوره 4، آيه 28.5 سوره 6، آيه 119.6 سوره 3، آيه 28.7 سوره 2، آيه 185.8 سوره 5، آيه 6.9 سوره 2، آيه 286.10 سوره 65، آيه 7.11ـ بحارالانوار، ج 2، ص 276.12 ـ همان، ج 77، ص 155.13 ـ غوالى الؤالى، ج 1، ص 281.14 ـ وافى، ح 6، ص 69; بحارالانوار، ج 67، ص 136.15 ـ سوره بقره، آيه 185.16 وافى، ج7، ص41.منبع: بیانات حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانینکته های نابارزش کار فکری، عقیدتیحضرت امام حسین (علیه السلام) می فرمایند: ارزش کسی که یتیمان خاندام محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)(شیعیان در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) را از نظر فکری اداره می کند، در حالی که از رهبران خود جدا شده اند و در جهل و نادانی سقوط کرده اند و آنها را از نادانی می رهاند و به شک و تردید و اشکالات آن ها پاسخ می دهد، در مقایسه با کسی که به آنها غذا و آشامیدنی می خوراند، همانا خورشی است نسبت به ستاره ی کمرنگ سهاء(1)اندرزگهربارحضرت امام حسین (علیه السلام) به مردی که عرض کرد: من فردی نافرمانم و در برابر معصیت شکیبایی ندارم، پس مرا اندرز فرمایید، فرمودند: پنج کار کن و آنگاه هرچه خواستی گناه کن.اول این که، روزی خدا را نخور و هرچه خواهی گناه کن.دوم این که، از قلمرو خدا بیرون شو و هرچه خواهی گناه کن.سوم این که، به جایی برو که خدا تو را نبیند و هرچه خواهی گناه کن.چهارم این که، هرگاه ملک الموت برای گرفتن جان تو آمد، او را از خودت دور گردان و هرچه خواهی گناه کن.پنجم این که، هر گاه مالک دوزخ تو را به آتش برد، داخل آن نشو و هر چه خواهی گناه کن.(2) منابع:1- الاحتجاج، مرحوم طبرسی، ج1، ص16.2- بحارالانوار، ج 78، ص 116.دل نوشته اميد پروازم هسترزيتا نعمتىالهى! به خويش كه مىآيم، مىبينم مجالى نمانده تا خود را براى واقعه عظيم مهيّا كنم.گرچه در اين تنگراه طولانى، اسير بازيچههاى غفلت بودهام؛ اندوهبار، سرانگشتان اطمينانم به درگاهت تلنگر مىزند تا در بگشايى.اى كريمى كه از خزانه غيب گبر و ترسا وظيفه خور دارى دوستان را كجا كنى محروم تو كه با دشمن اين نظر دارى الهى! هنوز در درههاى حسرتم رؤياى پرگشودنى است؛ اميد آن دارم كه در حج درونى خويش، روزى به رمى جمرات ابليس نفس و طواف دائمى كعبه دل برسم و در آنجا از مقيمان حرم پاكت باشم؛ مرا درياب!تولدى ديگرالهى! مجالى بده تا با تكرار تو، به فراموشى شيرين دنيا برسم؛ آنجا كه محبان تو در نقطه رهايى، چار تكبير بر هست و نيست زدند و به اقامه دائمى نماز ايستادند.الهى! كرامت از دست رفته ما را به واسطه توجه خويش بازگردان كه چشم انتظار تولدى ديگريم.دست خدا با جماعت استبارالها! مگر نه آنكه دست تو با جماعت است؟! پس سعهصدرى عنايت فرما تا همواره به اتحاد قلبهايمان، در تاروپود دوستى يكديگر بپيچيم و قاليچه نياز خود را رو به تو بگسترانيم.الهى! موجهاى تفرقه را از قلوب مؤمنين باز دار كه همانا اتحاد قطرهها و رودها، كرانههاى دريا را مىسازد تا هر آنگاه كه بدخواهان به كجروى خويش، قصد تسخير حريم عاشقانه مؤمنين را دارند، در درياى خشم دوستداران تو، غرق گردند و نااميد، به قعر طوفان قهر تو درافتند.تو پايان ندارىيا رب! سر در گريبان و بىهيچ كلامى، چشم بر اين دارم كه آفتاب مهرت كى برآيد. مىخواهم در عطر شببوها وضو بگيرم و نفس خويش را در زمزم ياد تو شستوشو دهم. از كردههايم پشيمانم و به زانو در مىآيم تا در ركوع، به حالم ترحم كنى؛ به خاك در مىافتم و پيشانى پشيمانىام را به درگاهت مىسايم.هر روز در پايان نماز، به آفتاب سلامى دوباره خواهم كرد.تو پايان ندارى؛ انتهاى نماز، آغاز دوباره توست.يا سريع الرّضا!سودابه مهيّجىاى مهربان!پروردگارم! اى مهربان بىدريغ! نگذار كه از درگاه تو رو به سمت ديگرى ببرم. يارىام كن تا دستهاى سائلم را به سوى آفريدگانت دراز نكنم.خدايا! هر لحظه و هر روز براى من نشانهاى بفرست تا يقين كنم كه تو صداى مرا مىشنوى و پاسخ مرا خواهى داد.خدايا! من در تمام هستى تو را مىبينم كه چشم به من دوختهاى و آغوشت را به وسعت همه دلتنگىهاى من گشودهاى كه آن را سخت محتاجم و آرزومند. برايم قصه بخوان؛ از آيههاى مهربان و سبز خويش؛ قصههايى كه شبيه سرگشتگىهاى من، به پاسخهاى نزديك مىرسند و راه خود را از ميان تمام بيراهها ـ عاقبت ـ پيدا مىكنند.خداوندا! بارها ديدهام كه اگر لحظهاى حتى دست از اين دعاها و التماسها بردارم، بيراههها سرراهم سبز مىشوند و ابليس در من رخنه مىكند؛ پس توفيقم بده تا هميشه سجادهنشين باشم و لحظهاى دستم از دست شفابخش تو رها نشود.از تو، تو را مىخواهممهدى خليليانآه، اى جان و جهان!من نمىگويم:كارم را آسان گردانيا كه:اندوهم را از دل و جانم بِستان!هرچه خود مىدانىهرچه مىخواهى خودآن گرداندل و جانم را ويران گردانيا:مرا بىسر و سامان گردان!من فقط مىگويم:لحظهاى نيز مرا، به خودم وامگذاردوستت دارم منشهدِ عشق خود را بر دل و جانم بچشان!نه! خودت مىدانىمن فقط از تو، تو را مىخواهمهرچه مىخواهى خودآن گردان.اذن ورودفاطمه پهلوان على آقاوقت اذان شده و اذن ورود مىدهند.دستها به سراغ وضو مىروند و پاكى را جستوجو مىكنند.گلدستهها، آرامش الهى را به وجودهاى پرآشوب و پريشان، پيشكش مىكنند و همه مخلوقات را يك به يك به صفوف ضيافت بىرياى معبود، فرا مىخوانند.وقت اذان شده و سجادهها، بىتاب حضور مىشوند.وقت اذان شده و اِذن ورود مىدهند؛ خدايا! مرا هم بپذير.يا ولى الاحسانرزيتا نعمتى اى قادر متعال! صداى اذان كه مىآيد، انگار آسمان، پرستوها را فرا مىخواند و قوها را به دل كندن از بركه دعوت مىكند تا جز به بىكرانههاى درياى رحمتت، به چيزى نينديشند و دريچههاى شبآلود ذهن خود را رو به نور آگاهى تو بگشايند. پس فانوسهاى استجابت را يكى يكى در دهليز تاريك جانمان روشن كن كه بى تو در قفسى عظيم گرفتاريم. يارىام كن تا آتش به خرمن توشههايم نيفكنمالهى، اكنون حضور كسى جز تو در ذهنم قد نمىكشد، اما بيم آن دارم كه غفلتى شعله بر گندمزارم افكند و آنچه را افتان و خيزان براى توشه سفرم اندوختهام، به يكباره از كف بدهم؛ كه توشه برگرفتن براى رضايت تو شرط نيست، بلكه نگهدارى آن به دور از صاعقه معاصى و سيلاب غرور شرط است. بار خدايا، ما را به آنچه توان آن را نداريم ميازماى؛ مگر آنكه توفيق سرافرازى در اين مسير را نصيبمان كرده باشى.و به مدد لطف خويش، رزق حلال را در دسترس لحظاتمان قرار ده كه تنها به نور ايمان به تو، عافيت و رستگارى ممكن خواهد شد.خواهشم. طلوعالها!توانمندى مستمندم و در زندان حاجتهايم دربندم.واى بر من اگر دَرِ رحمتت به رويم ببندند و مرا سوى كويت ره ندهند. پس، روى به كدامين كس آرم و دل به كه بسپارم؟ چه جز تو فريادرسى ندارم.پروردگارا! دلى آرزومندِ بخشايشت دارم و به الطاف بىكرانت فراوان اميدوارم؛ دستم از دامان ديگران بدار و مرا، دمى به خويش وامگذار.مرا ببخشاى اگر جز به درگاهت روى آوردم و دست نياز به سوى غير تو دراز كردم.يارا!تمامت عمرم غفلت بود و حسرت و حرمان!و ره آوردش: دورى از رحمت تو، اى خداى رحمان.اينك كه باز آمدهام، مرا از درگاهت مران و به حق مقربان بارگاهت، دل و جانم به نور عترت و قرآن، زنده گردان.جانا!جوانىام را به مستى و هجران از تو از دست دادم. بندگىات را وانهادم؛ دست به كارى نزدم و آنى به خود نيامدم.آه، چه آسان به دام ناتوانى درافتادم...از هر چه جز خودم، آزادم نما و به بندگىات سرفرازم فرما.يا مولا!سينهام بگشا.خطاهايم ببخشا؛ اى رفيق اعلى!عذرم بپذير و مرا به لطف بىكرانت در پناه مهرت گير.سَتّارا!با كولهبارى از گناه و خطا، تو را به عفوت مىخوانم و از كردارم پشيمانم؛ كه نه طاقت عدل و حسابت دارم و نه تاب و توان عذابت.پيمانه تمنايم؛ تهى باز مگردان و از در خانهات مران.دلم از فريبها و گمراهىها برهان و فروغ فروزان علم و ايمان، در انديشه و جانم بتابان؛ تا جز به اميد ثواب كارم برنخيزم و از كار ناصواب بپرهيزم.دلدارا!مرا در اين سراى ناپايدار و آشفته بازار، بر پاى دار؛ به كسان و ناكسان وامگذار، و فقط خود، هر چه خواهى بر من روا دار.كثرتها را در نهان و جانم سراب كن؛و نقشها، همه بر آب؛ اى بخشنده بى حساب!«اَيْنَ التُّراب وَ رَبُّ الاَرباب؟!»معرفت عرفهفاطمهسادات احمدى ميانكوهىالهى! امروز، باران نعمت و رحمتت بر نيك و بد بندگانت ريزان است. كائنات، در سايه ابر مغفرتت آرامند. در ملكوت تو جشن دعاست و آسمان فيضت شهابباران و چشمههاى محبتت جوشان است.خدايا! امروز از درياى مواج خيرت، معرفت اين روز را به ما بچشان.پروردگارا! راز فضيلت زيارت حسين عليهالسلام در عرفه چيست؟ چرا در اين روز، از همه راههاى دوستى با خودت استحباب عشقورزى به حسين عليهالسلام را مقدم شمردى؟زائران حسين شهيد عليهالسلام در اين روز، در آمرزش و رحمتت بر همگان مقدمند و اجرشان هموزن چندين حج است؛ آيا حسين عليهالسلام بر خانه تو مقدّم است، يا تو در سينه حسين عليهالسلام خانه دارى و او كعبه دلهاست؟!الهى! چه رابطهاى است ميان «يا شاهد كلّ نجوى...» و لقب سيد الشهداى حسين عليهالسلام ؟معبودا! نمىدانم راز اين همه چيست؛ اما مىدانم نگاه مغفرتت در روز عرفه نخست به زائران حسين عليهالسلام است. خدايا! قلبم را عرفات كوى حسينت عليهالسلام قرار ده تا معرفت تو را جست و جو كنم و به تو برسم! «تنهايم نگذار»شهلا خديوىپاى لحظهها نشستهام. پشت درهاى بسته درمانده ماندهام و افتادهام دنبال لحظهها كه شايد دمى، دستم بيفتد پيشانى به خاك بسايم و دست خالىام را نشانت بدهم؛ بيايم پيشت و فرياد برآورم: «و تنهايم اگر تو تنهايم بگذارى و همه كس دارم اگر تو همه كسم باشى...»همصدا با حسين عليهالسلام آمدهامچگونه ذرات محتاج تو، تو را به من مىشناسانند؛ تو كه شناختن نمىخواهى. همه دارند فريادت مىزنند. گوشهايم بايد كر باشند كه فصاحت بيانشان را نشنوم و بايد كور باشم از دو چشم كه حقيقت وجودت را لمس نمىكنم.من خالى آمدهام؛ و اميدوارم پر برگردم.البته دست خالى خالى هم كه نيامدهام؛ من به درگاهت، حسين عليهالسلام را شفيع آوردهام... .اعترافمحبوبه زارع دیشب، اذان باد، برگلدسته درخت، تسبیح ممتد تو بود و سجده برگ بر سجاده رود، حکایتی دیگر! پرنده، نام تو را بر صحیفه پرواز خویش حک کرده است.از سادگی و سستی آشیانهاش معلوم است که دل به ماندن خویش نداشته است.همه اینها را نشانم میدهی که به کوچکی خودم معترفم سازی؟!درمانده از ادراکیممهربانا! در رونق این عالم و در تنوع کائنات، چیزی جز خداوندگاری تو مشهود نیست. با این همه، از ادراک ذات اقدس تو، همه درمانده و حیرانیم.همه چیزمان را ازما بگیر؛ اما ادراکاتمان را تعالی ببخش!مسیر تماشای خویش را بر ما هموار ساز؛ که بدون سیر در این جاده هشیاری، هرگز به خلیفةاللّهیات نخواهیم رسید.از ما ناامید مشو!خدای بزرگ، کوچکی ما را ببخش! به رحمانیتت، از ما ناامید مشو؛ که وای بر مخلوقات، اگر خالق، درصدد تأدیبشان برآید!میترسیم. از کمرنگ شدن تبسم خداییات بر لحظات زندگیمان، میترسیم.مباد روزی که عصیانگریهای جاهلانه ما، میان دستهای نیازمان و دامان اجابت تو، دیوار بکشد!ای کرامت محض!ای معطی بیمانند! عالم، دل به بخشندگی بیشائبه تو خوش داشته و ما آنچنان به مهربانیات امید بستهایم که خود را مستحق هرگونه کرامت، از سوی تو دیدهایم؛ حال آنکه استحقاق هر عطا، تنها به گستردگی و بیکرانگی تو مربوط است.ای رأفت تام و ای کرامت محض! مانند همیشه خداوندیات، باز هم ما را در پناه و در امان خویش، به سمت بلوغ بندگی، هدایت کن!تو میزبانی و من میهمانرزیتا نعمتیملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی بار الها! اگر ذکر تو را بگویم، زبانم از توست و اگر راه تو را بپویم، توفیقم از توست.من همانم که چیزی از خود ندارم؛ چرا که میهمان تا هنگامی که در محضر میزبان باشد، هر آنچه در اطراف میبیند، در تملک صاحبخانه است. پس چگونه تحفهای برای تو داشته باشم که هرچه پیشکشت کنم، از خود توست؟!نداشتههای مرا به حرمت داشتههای خود نادیده گیر و توفیقم ده، آنچه را که در من زمینهساز خشم توست، پیرایش کنم که تو تنها کسی هستی که به دستان خالی من نظر محبت میکنی. مردمیام کن!بارالها! در دنیایی که به مور و زنبور و عنکبوت وحی میشود، خود را آنقدر حقیر میپندارم تا بر من ترحم کنی و به معجزهای، راه راست را بر قلبم الهام کنی.اما درست که نگاه میکنم، تمامی آنها که نام بردهام، با اجتماع خویش، مورد توجه تو قرار گرفتهاند؛ پس به من معرفتی عطا کن که مردمی باشم؛ بیآنکه دلی را آزرده سازم؛ با خلق تو آنچنان معاشرت کنم که حضور دست تو را بر تارک جماعت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]
صفحات پیشنهادی
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز هفدهم اَللّهُمَّ اهْدِنى فيهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ وَاقْضِ لى فيهِ الْحَواَّئِجَ وَالاْمالَ يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ ...
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز هفدهم اَللّهُمَّ اهْدِنى فيهِ لِصالِحِ الاْعْمالِ وَاقْضِ لى فيهِ الْحَواَّئِجَ وَالاْمالَ يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ ...
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم اَللّهُمَّ وَفِّرْ فيهِ حَظّى مِنْ بَرَكاتِهِ وَسَهِّلْ سَبيلى اِلى خَيْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ يا ...
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم اَللّهُمَّ وَفِّرْ فيهِ حَظّى مِنْ بَرَكاتِهِ وَسَهِّلْ سَبيلى اِلى خَيْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ يا ...
ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی
ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی-ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی نويسنده: سید ... ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز ...
ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی-ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی نويسنده: سید ... ویژه نامه روز بیستم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز ...
ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی
ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی-ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی ... ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز بيست ...
ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی-ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی ... ویژه نامه روز بيست و دوّم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز بيست ...
معرفی پایگاه ها (ویژه نامه امام صادق علیه السلام)
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی - پایگاه جامع ایرانیان ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی. ... حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: نفس خود را چون دشمنی دان که با او مبارزه ...
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی - پایگاه جامع ایرانیان ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی. ... حضرت امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: نفس خود را چون دشمنی دان که با او مبارزه ...
زندگی نامه شهید حجت الاسلام محمد کاظم دانش
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم ... وحیماه مبارک رمضان، بهار انس با قرآن حجت الاسلام و المسلمين محمد محمدي اشتهاردي .
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم ... وحیماه مبارک رمضان، بهار انس با قرآن حجت الاسلام و المسلمين محمد محمدي اشتهاردي .
دعاى روز دوم رمضان
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم ... رمضان که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده، در فرازي از دعاي روز دوم مي ...
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد دعای روز نوزدهم ... رمضان که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده، در فرازي از دعاي روز دوم مي ...
شریک روزهای تاریک و روشن
بی آنکه بتواند کسی را در نوشتن نامه هایش شریک کند.یک روز با بچه ها عکس دسته جمعی انداختیم، و همان عکس را برای یاسر هم ... ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی ویژه نامه ...
بی آنکه بتواند کسی را در نوشتن نامه هایش شریک کند.یک روز با بچه ها عکس دسته جمعی انداختیم، و همان عکس را برای یاسر هم ... ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی ویژه نامه ...
روز سوم: جهل و نادانی
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی-ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین ... می کند، در حالی که از رهبران خود جدا شده اند و در جهل و نادانی سقوط کرده اند و آنها را ...
ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی-ویژه نامه روز هفدهم ضیافت الهی نويسنده: سید امیرحسین ... می کند، در حالی که از رهبران خود جدا شده اند و در جهل و نادانی سقوط کرده اند و آنها را ...
ماه رمضان ف ماه توجه به ارزشهاي معنوي و الهي است
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی قرآن، روح ماه رمضان است که در کالبد آن دميده شده، و ارزش و عظمت آن را چند برابر کرده ... معنوي روزه داران به جريان نمي افتد، قرآن بهار دل ها، و ...
ویژه نامه روز نوزدهم ضیافت الهی قرآن، روح ماه رمضان است که در کالبد آن دميده شده، و ارزش و عظمت آن را چند برابر کرده ... معنوي روزه داران به جريان نمي افتد، قرآن بهار دل ها، و ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها